معرفی وبلاگ
به نام خداوند جان و خرد/ کز آن برتر اندیشه برنگذرد/ به کوروش به آرش به جمشید قسم/ به نقش و نگار تخت جمشید قسم/ که ایران همی قلب و خون من است/ گرفته ز جان از وجود من است/ بخوانیم همه این جمله در گوش باد…/ چو ایران نباشد تن من مباد/ بدین بوم و بر زنده یک تن مباد…
صفحه ها
دسته
لينك هاي مفيد
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 993572
تعداد نوشته ها : 779
تعداد نظرات : 13

لوگو های حمایتی

ایران زیبا

پارک وب
Rss
طراح قالب
GraphistThem273

النگ سلنگ كردن: در اصل اصطلاح تركي است.به معني گرفتن و بي هوده وقت تلف كردن است. در كشور تركيه به همين معني استفاده مي شود. در افغانستان به معني كسل و ناخوش و خود را ناخوش نشان دادن است. در طبر بيشتر به معني به تاءخير انداختن و تعلل و وقت تلف كردن است.  

پلخ: پوك - توخالي  مثال: تخم پلخ، درافغانستان به معني حلق و گلو است.  

نح نح كردن: اين اصطلاح عربي است. به معني نفس نفس زدن. تنحنح  نفس كشيدن همراه با تپش زياد قلب.  

كحه: از كحه(با ضم ك)از عربي اخذ شده و به معني سرفه است.  

بلغس: برغست :گياهي بياباني و خودرو است.

سیم 5 1393

دوتمه :

زميني را كه كسي براي اولين بار تصرف يا حيازت كند، دوتمه مي گويند. در زبان تركي، دوتماق شكلي قديمي از فعل توتماق است. توتماق به معني گرفتن، فرا چنگ آوردن و زير نظر داشتن است.

مطابق شرع، عرف و قانون، دوتمه از اين فعل، اخذ شده است. چيدن سنگ هاي زمين يا محصور كردن آن، از جمله اسباب تحصيل مالكيت است. بنابراين، زميني را كه نسبت به آن فعاليت مقبول و عرفي شده باشد، دوتمه ناميده و شخص ذينفع مي تواند نسبت به آن ادعاي مالكيت كند. در قانون مدني ايران هم مقرر شده است مالكيت محقق مي شود به احياء اراضي مباح.

بیست و نهم 5 1393

۶. عمي  (Ami')

اين واژه در روستاي طبر و برخي نواحي خراسان به عنوان خطاب احترام آميز از سوي افراد جوان تر به مردان مسن تر استفاده مي شود. معني اصلي اين اصطلاح از عربي اخذ شده كه به صورت عمّي يعني عموي من، خطاب و استعمال شده است. در حقيقت، به پيروي از حديث انما المومنون اخوه يعني مومنان برادرند، اين اصطلاح براي خطاب به مردان مسن تر هم استفاده شده است كه دور از فرهنگ و منطق نيست. چنانكه در طبر، جوانان در مواردي، مرداني را كه عموي واقعي آن ها نيستند،«عمي» صدا و خطاب مي كنند. اما آنچه نگارنده را واداشت اين يادداشت را عرضه كند اين است كه برخي محققين درباره وجه تسميه يكي از خادمين بايزيد بسطامي ( كه مقبره او در بسطام شاهرود، باقي و زيارتگاه است) به نام «عمي موسي» ترديد كرده اند. اين ترديدها در كتاب «دفتر روشنايي» اثر دكتر محمد رضا شفيعي كدكني بازتاب يافته است. در حالي كه از ديد ما، معني آن روشن است. در نتيجه مي توان گفت كه توجه به زبان ها، گويش ها و فرهنگ ها، در حل مسائل ادبي، تاريخي و فرهنگي، بسيار رهگشاست و نبايد از آن ها غافل بود.

۷. اپو (Apo)
خطاب به مردان بزرگتر و به معني عمو يا دايي است.در زبان هندي آپ به معني شما است. در زبان كردي آپ به معني عمو و به صورت هاپو و آپو نيز رايج است.
 
۸. همزار (Hamzaar)
به معني  همسن  و از اصطلاح  همزاد گرفته شده است.
 
۹. آوره (Avrah)
آبراه : سوراخ عبور آب از زير ديوار
 
۱۰. ككرتي (Kakerti)
نان بسيار نازك و خشك.خشك و پودر شدني. در تركيه هم اين اصطلاح رايج است.
بیست و سوم 5 1393
۱. حزالي (Hazaali)
در زبان عربي حزر به معني برآورد حاصل مزرعه يا ميوه درخت و تخمين زدن است. واژه حزاري به معني تخمين محصول يا ميوه از اين واژه مشتق شده است. در گويش طبري دربسياري از موارد "ر" به "ل" تبديل شده است. مانند: ديوال و خلال. بنابراين واژه حزاري به حزالي تبديل شده است  .
۲. ترنقي (Taranghi)
در عربي به معني آب گل آلود و مسيل يا آبراهي است كه آب آن فرو نشيند.
۳. لق لق (Lagh lagh)
به معني زمين بلند يا زمين تنگ و باريك است.
۳. سم (Som)
درعربي به معني سوراخ تنگ است .علت نامگذاري  آغل  گوسفندان اين است.
۴. پرچو (Porcho)

در افغانستان و برخي نواحي قوچان به معني تعطيل است.اسيا پرچو يعني آسياب تعطيل است.در زبان كردي پرچيان به معني قطع شدن است.

۵. "كتدر" (Katadar)

كته به معني بزرگ است. "كته در" به معني دره بزرگ است.در افغانستان و هرات به همين معني استفاده مي شود. در زبان كردي هم كته به معني بزرگ است. در زبان مازندراني  گت به معني بزرگ است.

بیستم 5 1393

حاج محمد تقي طبري، فرزند حاجي برات، شخصيتي آرام و ظاهري آراسته داشت. از دانش ديني و معرفتِ معاشرت برخوردار و شوخ طبع بود. شوخ طبعي او به فرزندانش نيز سرايت كرد.

پسر كو ندارد نشان از پدر    تو بيگانه خوان و مخوانش پسر

قاسم آباد محلۀ اجدادي او بود. در درجۀ نخست، سكونت اجداد او و خانوادۀ سيد قاسم نقيب كه خويشاوند سببي او بودند، شاخص و وجه تسميۀ اين محله بود. از نظر معماري سنتي، خانۀ حاج محمد تقي طبري يكي از بهترين خانه هاي قاسم آباد بود. فضاي وسيع، امكانات و چشم انداز هاي  زيبا و خيال انگيز داشت. در محوطه شمالي و جنوبي، درختان ميوه هاي گوناگون، جلوه ويژه اي به آن بخشيده بود اينجانب به لطف دوستم عباس طبري خود فرزند حاج محمد تقي به ويژه از آلوها و گردوهاي آن بهره مند مي شدم.

مادربزرگم صغري ميرزاعلي نيز روابط دوستانۀ خوبي با حاج طاهره بي بي همسر حاج محمد تقي داشت و به طور معمول، براي تهيه رشته آش و نيز پختن آش، به همسر حاج محمد تقي كمك مي كرد. هنگام تهيه آش، شور و حال و هواي مقدسي حاكم بود. شكوه آن سادگي ها را بايد گفت تا آن شورها و نشاط ها، بازآفريده شوند و رنگي به مراسم و معاشرت هاي امروزين، سرايت دهند. باري حاج طاهره بي بي دختر سيد هاشم برادر ميرزا قاسم نقيب و از نوادگان سيد علي اصغر نقيب است كه از عراق به ايران و به بجنورد آمده بود. سيد هاشم توليت بسياري از امامزاده هاي (معصوم زاده هاي) اطراف بجنورد از جمله توليت امامزاده هاي اسپيدان و رويين را عهده دار بوده است. حاج محمد تقي همسري شهري اختيار كرد و آرامش در زندگي او برقرار بود و سرانجام در سال 1357 به مهر ايزدي پيوست.

هفدهم 5 1393

مشخصات كلي روستاي طبر

روستاي طبر از توابع جاجرم واقع درشمال غربي استان خراسان موقعيت جغرافيايي روستاي مزبور درطول جغرافيايي 58 درجه و54 دقيقه شرقي و عرض جغرافيايي37 درجه و17 دقيقه شمالي مي باشد. ارتفاع اين روستا از سطح دريا 1400 متر است.

فاصله اين روستا از مركز استان خراسان رضوي (شهرستان مشهد) حدود310 كيلومتر است.
طبق فرمول زير جمعيت ساكن در ابتداي دوره طرح (سال1385) حدود 1517 نفر و در انتهاي دوره طرح (سال1415) به حدود 1896 نفر خواهد رسيد.

رابطه(4-1- الف)
در اين رابطه:

:جمعيت آينده

: جمعيت سال مبدأ

r: ضريب رشد ساليانه جمعيت

 :nدوره طرح

 

طبق معادله زير متناسب با جمعيت درطي دوره طرح و مساحت مذكور حدود تراكم براي سال هاي ابتدا و انتهاي دوره طرح به ترتيب معادل 85 و106 نفر در هكتار مي باشد.

                                                                    106== = تراكم انتهاي طرح

85 == = تراكم ابتداي طرح

رابطه(4-1- ب)                                                                                 

 

 

اقليم و هواشناسي

اقليم روستاي طبر كوهستاني و سرد مي باشد, پارامترهاي مختلف آب وهوايي روستاي طبر بصورت برآورد ماهانه شامل عوامل مختلف حرارتي، بارندگي، متوسط نم نسبي، متوسط سرعت باد، تبخير و ايام يخبندان بصورت تفكيك بررسي گرديده است.

اهم اين مقادير عبارتد از:

- بارندگي فصلي 

- رطوبت نسبي

كمترين: فصل تابستان با مقدار9/15 ميليمتر                       متوسط سالانه: 74 درصد

بيشترين: فصل زمستان با مقدار 10/ 76 ميليمتر                    متوسط حداقل سالانه:45 درصد                                                                     

- درجه حرارت

متوسط حداقل سالانه: 7/5  درجه سانتيگراد

متوسط حداكثر سالانه: 6/19  درجه سانتيگراد        تعداد روزهاي يخبندان:99 روز در سال       

ميزان تبخير از سطح آزاد آب: سالانه 1248 ميليمتر

 

محدوده مطالعات

محدوده مطالعات منظور شده براي طراحي شبكه نامتعارف جمع آوري فاضلاب روستاي طبر بر محدوده اصلي روستا مي باشد. علي ايحال سعي شده است توسعه آينده روستا در طراحي خطوط فاضلاب رو در نظر گرفته شده و امكان اتصال اين مناطق به خطوط اصلي فاضلاب رو ميسر شود. بدين منظور مطالعات در دو بخش كه شامل ابتداي دوره طرح (سال1385) و انتهاي دوره طرح (سال1415) مي باشد، انجام گرفته است.

با توجه به جميع شرايط از محدوده فوق نقشه هاي توپوگرافي با مقياس (1:1000) تهيه و مبناي طراحي براي مطالعات طرح شبكه نامتعارف جمع آوري فاضلاب روستاي طبر قرار گرفته است.

 

مشخصات توپو گرافي، ژئوتكنيك و شيب عمومي

جهت شيب عمومي طبر در جهت كلي به جنوب غربي مي باشد. روستاي مذكر به لحاظ توپوگرافي داراي آبرفتي - كوهستاني مي باشد. جدول (4-4) مشخصات كلي ژئوتكنيك روستاي طبر را نشان مي دهد.

جدول شماره(4-4)مشخصات كلي ژئوتكنيك در روستاي طبر

رديف

پارامتر

شرح

1

بافت خاك

از نوع رسي و ماسه اي

2

نوع خاك به لحاظ دانه بندي

GW

3

در صد رطوبت خاك

23%-15

4

سطح آبهاي زير زميني

عمق 3 متر

5

ميزان نفوذ پذيري

آزمايش انجام نشده

6

ضريب 


دوره طرح و مراحل اجرايي و بهره برداري

به منظور تعيين وانتخاب طول دوره طرح مطالعات فاضلاب روستاي طبر علاوه بر ضوابط ومعيارهاي فني واقتصادي و عمر مفيد اجزاء تشكيل دهنده تاسيسات مورد نظر، موارد مشروحه زير نيز مورد توجه قرار گرفته اند:

دوره طرح تاسيسات آبرساني روستايي.

توصيه ها واستاندارد معتبردر مورد انتخاب دوره طرح.

سوابق موجود در خصوص دوره طرح طرح هاي فاضلاب روستايي.

مطابق ديدگاه هاي كارشناسي و نتايج حاصل از بررسي هاي انجام يافته در مطالعات طرح فاضلاب روستاي طبر طول دوره طرح حداكثر 30سال پيشنهاد شده است. بر مبناي طول دوره طرح زمان بندي مراحل اجرايي و بهره برداري از طرح تعريف شده است.

جدول شماره (4-5)آينده نگري جمعيت روستاي طبر بر پايه فرض مصوب تا سال1415

سال

جمعيت

ميزان رشد

1375

1427

0.49

1380

1462

0.74

1385

1517

0.85

1390

1583

0.79

1395

1647

0.74

1400

1709

0.68

1405

1768

0.7

1410

1831

0.7

1415

1896

0.7

 

 

سیزدهم 5 1393

اين حمام كه قدمت بيش از يك صد سال دارد در كنار چنار و چشمه مركز روستا از ساروج و آجر سفالي ساخته شده است.معماري و ساخت آن بسيار هنرمندانه و  طبق اصول علمي ساخته شده  كه بسيار جاي شگفتي است  . اين حمام كاملا در زير زمين ساخته شده و سوخت فعلي آن نفت سياه است كه در قديم از چوب درختان ارس كوه سالوك استفاده مي گرديده .فقط قسمت گنبدي شكل سقف آن براي نورگيربيرون از سطح زمين ساخته شده است .آب آن از همان چشمه وسط روستا تامين ميگردد. آب ابتدا به داخل آتش خانه هدايت شده و بعد از گرم شدن در لوله هاي مارپيچ(داش) به داخل مخزن آب(خزينه)كه در كنار آتش خانه ساخته شده سرازير ميگردد.دودكشهاي آتشخانه از زير خزينه و حمام عبور ميكنند كه اين كار باعث گرم شدن حمام نيز ميگردد.اين حمام ازچند قسمت كه هريك بوسيله راهروهايي نسبتا تنگ به يكديگر متصل گرديده اند. هر شخص كه وارد اين حمام ميشود ابتدا بعد از گذر ازيك راهروي طولاني(حدود بيست متر) وارد رخت كن ميشود.بعدا از رختكن راهرويي پنج متري و تنگ وجود دارد كه متصل به گرمخانه حمام است.گرمخانه يك اتاق هشت ضلعي است كه اطراف آن را ساخته هاي ديگر حمام احاطه ميكنند.ضلع شرقي آن رخت كن . ضلع غربي آن خزينه . ضلع شمالي آن راهروي ورودي اصلي . ضلع شمال غربي نمازخانه . ضلع جنوب غربي جهت استحمام .ضلع جنوب شرقي جهت  تطهير و فقط ضلع جنوبي تقريبا بسته است .راهروهاي حمام به گونه اي است كه شخص بعد از خروج از گرمخانه وارد راهروي پنج متري گرديده و بعد از آن به داخل رختكن و بعد از عبور از راهروي بيست متري به خارج از حمام مي رسد كه در اين مسير بدن وي گرماي خود راكم كم از دست ميدهد . اين حمام در حال حاضر نيز مورد استفاده قرار ميگيرد و شايان ذكر است كه يك حمام خزينه اي با قدمت بسيار طولاني تر از اين حمام كه در كنار آن وجود داشت چند سال پيش تخريب گرديد و جاي آن نيز يك حمام با معماري جديد ساخته شده است كه هم اكنون قابل استفاده نبوده و ساختمان اين حمام جديد تخريب گرديده است.

چولي چِغر مراسمي است كه كودكان در آن، با خواندن چكامه و همنوايي، طلب باران مي كنند. در مواقع كم آبي و بي باراني، كودكان ده طبر، عروسكي پارچه اي را بر روي چوبي نصب و آن را در كوچه ها مي گردانند و هماهنگ چكامه مي خواندند و طلب باران مي كردند. اين مراسم با تفاوت هاي جزئي در بسياري از نقاط ايران، رايج است. در برخي مناطق ايران، اين عروسك يا آدمك را چولي غزك، چولغزك و كولي غزك ناميده اند. در ده طبر نام آن «چاولي چِغر» است. نغمه كودكان در برخي نواحي چنين است :
كولي غَزك بارون كن              بارون بي پايون كن

ظاهراً اين رسم ، بازمانده پرستش آناهيتا، الهه بارندگي و آبياري ايرانيان باستان است كه پس از رواج اسلام و آميختگي فرهنگ ها، دگرگوني پذيرفته است.
در روستاي طبر، اين مراسم را «چاولي چِغر» ناميده اند. به نظر نگارنده معني آن چنين است :
نخست ، چُل در زباني تركي به معناي بيابان و صحرا است. و قز نيز به معني تير و چوب بلند است. معني ديگر قز دختر است. چُلي قِزك مترسك سر جاليز و صحراست. و نيز ممكن است منظور، دخترك بيابان باشد كه دور از منطق و واقعيت نيست.
دوم اينكه در ده طبر، چاولي همان چولي است و يكي از معاني مهم آن سبد آبكش چوبي دسته دار است.
سوم چكامه اي كه كودكان در طبر مي خوانند و نگارنده، حدود سال 1340 تا 1341 با چند كودك ديگر آن را خوانده به شرح زير است :
الله خدا  - چاولي چِغر  - بارون بِبَر (باران ببار)   - گندوم به زير خاكه  -   مثل پنير پاكه
اما در باب معني اصصلاح چغر، مي توان گفت چِغِل در برخي نواحي خراسان به معني غربال است. دو اصطلاح سبد و غربال هم دور از منطق نيست. شايد از آسمان و ابر مي خواسته اند، سند و غربال شود و آب باران را فرو فرستند.
چهارم اينكه فعل «چغرماق» در تركي به معناي آواز خواندن است. اين احتمال نيز وجود دارد كه كودكان از عروسك خود نيز مي خواسته اند چكامه بخواند و درخواست باران كند.

در آن زمان، نذر باران هم رايج بوده است و برخي خانواده ها، آش نذري مي دادند و يارمه مي ريختند و آش مي پختند و به نيازمندان مي دادند. نام اين آش ها و طعام را «راه خدا» (اطعام في سبيل الله) مي ناميدند.

در گذشته نه چندان دور (حدود چهل سال پيش) مردم روستاي طبر به دو دسته رعيت و ارباب تقسيم شده بودند. بيشتر املاك روستا متعلق به اربابها بود و رعيت نيز در خدمت ارباب. پدرم از آن زمانها تعريف مي كند و مي گويد: پدرم تنها در ازاي نيم من (يك و نيم كيلو) جو تمام روز را براي ارباب كار مي كرده است تا تنها بتواند براي همان روز شكم بچه هاي خود را سير كند. پدرم مي گفت من ده تا پانزده گاو را براي حاج غلامعلي يوسفي نگه داري مي كردم و او تنها به اندازه خوراك من و خانواده ام به من گندم مي داد. اربابها پا را از اين فراتر گذاشته و رعيت را برده خود فرض مي كردند. مثلا پدرم مي گفت وسط صرف شام من را صدا مي كردند كه برو براي بچه مان از دعانويس دعا بگير! با همه اين ظلمهاي آشكار به مكه هم مشرف مي شدند تا به اصطلاح "حاجي" شوند! پدرم داستانهاي زيادي را از ظلم اين ريش سفيدان ... برايم نقل كرده است. اميدوارم فرزندان ايشان در پي حلاليت از مردم روستا براي پدران خود برايند تا شايد ذره اي از عذاب الهي نسبت به پدرانشان تخفيف داده شود.

دوم 5 1393

مراسم نوروز در طبر از شب چهارشنبه سوري شروع مي شود. در اين شب مردم در حياط خود آتش روشن كرده و مراسم "چله چختي" (پريدن از روي آتش) را برگزار مي كنند. يكي ديگر از مراسمي كه در قديم در طبر مرسوم بوده و در حال حاضر منسوخ شده است كيسه انداختن است. نوجوانان و بچه ها از روي پشت بام يك كيسه خالي را كه يك طناب به آن متصل بوده است را به ايوان خانه ها مي انداخته اند. صاحبخانه مقداري كشمش بادام گردو و يا برگ زردالو در آن كيسه مي ريخته است. (بنده چيزي از آن دوران به ياد ندارم و ممكن است مطالب گفته شده كاملا صحيح نباشد). در اين شب همچنين افراد هر خانواده آب دهان خود را درون يك كوزه مي انداخته اند و به نيت دور شدن از بيماريها و بلاها  آن را مي شكسته اند (در دوران ما به دليل نبود كوزه از بطري شيشه اي استفاده مي شد!). برنامه ديگري كه در اين شب اجرا مي گردد توپ انداختن است. اين مراسم براي نوجوانان بسيار مهيج و جذاب است. در اين مراسم يك توپ پارچه اي كه از به هم دوختن چند فتيله چراغ نفتي ساخته شده و چندين روز در نفت مانده است آتش زده مي شود. بچه ها اين توپ آتشين را با دست به هوا پرتاب مي كنند. حركت توپ آتشين در آسمان تاريك بسيار جالب و ديدني است و بچه ها از ديدن آن لذت مي برند.

X