معرفی وبلاگ
به نام خداوند جان و خرد/ کز آن برتر اندیشه برنگذرد/ به کوروش به آرش به جمشید قسم/ به نقش و نگار تخت جمشید قسم/ که ایران همی قلب و خون من است/ گرفته ز جان از وجود من است/ بخوانیم همه این جمله در گوش باد…/ چو ایران نباشد تن من مباد/ بدین بوم و بر زنده یک تن مباد…
صفحه ها
دسته
لينك هاي مفيد
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1035557
تعداد نوشته ها : 779
تعداد نظرات : 13

لوگو های حمایتی

ایران زیبا

پارک وب
Rss
طراح قالب
GraphistThem273

كمربند بازي يك دايره در وسط مي كشند. پنج نفر در دايره مي ايستند و 5 نفر كمربندها را به نحوي در دايره مي گذارند كه سگكها به طرف بيرون باشد. افرادي كه بيرون دايره ايستاده اند سعي مي كنند كمربند را از داخل خط بردارند. در اين تلاش اگر كسي كه داخل بود بيرون كشيده شود، كتك مي خورد و مي سوزد. از سوي ديگر كساني كه داخل هستند، افراد بيروني را به داخل مي كشند، كتك مي زنند و بيرون مي اندازند. وقتي تمام افراد يك گروه بسوزند، آن گروه بازنده محسوب مي شود. در اين مورد اگر يك نفر از افراد بيرون دايره به يكي از افراد داخل دايره لگد بزند، همه افراد آن گروه مي سوزند و بازنده مي شوند.

بازي بارون مي آد جرجر

وقتي باران مي بارد بچه ها تنها يا دسته جمعي به حياط خانه مي روند. زير باران مي ايستند و هر دو دست را صليب وار باز مي كنند. به آسمان نگاه مي كنند و دور خود مي چرخند و مي خوانند:

بارون مي آد جرجر /پشت خونه هاجر /هاجر عروسي داره (كرده) /دم تخروسي داره (كرده) /جارو كنيم بهر تو /پارو كنيم بهر تو /تيغ نرود پاي تو.

بازي جم جمك برگ خزون

براي شروع، به اتفاق آرا يكي از بازيكنان را به عنوان «اوستا» انتخاب مي كنند و همگي دست ها را مشت كرده روي هم مي گذارند و شروع به خواندن اشعار مي كنند: جم جمك برگ خزون /مادرم زينب خاتون /گيس داره قد كمون /از كمون بلند ترك /از شبق مشكي ترك /گيس او شونه مي خواد /شونه فيروزه مي خواد /هاجستم و واجستم /تو حوض نقره جستم /نقره قلمدونم شد /هاجري به قربونم شد.

زماني كه اشعار خوانده مي شود بچه ها دست هاي مشت كرده خود را در جا مي جنبانند. با تمام شدن اشعار بچه ها بايد با زيركي بلافاصله دست هاي خود را كنار بكشند. از خطر گرفتار شدن به دست «اوستا» برهانند . در غير اين صورت بازنده بازي خواهند بود.

برخي ديگر از بازيها عبارتند از:

الك دولك، چوق توپ، گال گالك، يه قل دو قل، دورنا بازي، دوز قلعه.

نوروز

جشن نوروز با آداب و رسوم ويژه اي همراه است:

حاجي فيروز

بر اساس نوشته عبدالله مستوفي، حاجي فيروز با خاك زغال و با دوده بخاري چهره خود را سياه مي كرد و كلاه شيپوري و يا استوانه اي بلند كه از كاغذ يا مقوا بود بر سر مي گذاشت و جامع رنگين چهل تكه كه زنگوله هايي به آن دوخته شده بود، مي پوشيد.

چهارشنبه سوري

در اين روز مردم آتش بازي مي كنند و آش رشته يا به اصطلاح اهالي منطقه دماوند «كته را» مي خورند. در اين روز آتش افروخته مي شود و از روي آن مي پرند و مي خوانند: زردي من از تو –سرخي تواز من.

پنجك يا پنجه

پنج روز آخر سال را كه هوا سرد بود. پنجك يا خمسه مسترقه مي گفتند. خطر يخ زدن محصولات در اين چند روز وجود داشت. از اين رو مردم به كوه مي رفتند و جشن مي گرفتند تا هوا بدتر نشود.

عيد نوروز

در روز عيد مردم به ديد و بازديد مي پردازند و لباس هاي نو و تميز به تن مي كنند. در گذشته بزرگترها به كوچكترها عيدي و تخم مرغ رنگي مي دادند و عموماً شيريني و تنقلاتي چون كشمش، مويز و نقل براي بازديد كنندگان ايام عيد مي آوردند. در روستاها مراسم عيد ديدني از خانه كدخدا يا سالخوردگان و بزرگان شروع مي شد.

سيزده به در

در سيزدهمين روز فروردين، مردم سبزه اي را كه پيش از فرا رسيدن عيد در خانه سبز كرده اند. به صحرا مي برند و آن را به آب روان مي سپارند. غذاي اصلي روز سيزده به در كوكو سبزي است. در اين روز بازي هاي متنوع همراه با اشعار مناسب اجرا مي شود.

تيرما سيزده

در شب 13 تيرماه در آهار مردم هر خانه دور هم جمع مي شوند و به نقل داستان ها و قصه ها مي پردازند و با ديوان حافظ فال مي گيرند. نوجوانان نيز به پشت بام مي روند و دستمالي را به ريسمان مي بندند و به خانه ها مي اندازند تا صاحب خانه كشمش، نخودچي، پول خرد در گوشه دستمال ببندد. در حوزه دماوند و فيروزكوه نيز مراسمي به نام «لال بازي» دارند.

نام گذاري

در شب ششم زايمان وليمه مي دهند و نام گذاري مي كنند. در اين مراسم عده اي از مردان و زنان براي شام دعوت مي شوند. پيش از صرف شام بچه را بيرون مي آورند و در بغل ريش سفيد مجلس مي گذارند و از او مي خواهند براي نوزاد نامي برگزيند. آنگاه ريش سفيد چند اسم روي كاغذ نوشته و آنها را لاي قرآن مي گذارد و اذان به گوش راست و اقامه به گوش چپ نوزاد مي خواند. به دنبال آن يكي از كاغذها را از لاي قرآن بيرون مي آورد. او اسم را مي خواند و بقيه براي تاييد صلوات مي فرستند.

آش دنداني

وقتي نوزاد شروع به درآوردن دندان مي كند براي او آش دندوني درست مي كنند تا دندان هايش راحت و سبك بيرون آيد.

مكتب خانه

در گذشته مكتب دار ابتدا الفبا و هجي كردن را مي آموخت. پس از آن شاگرد بايد يك كله قند و انعامي از اين نوع براي مكتب دار مي آورد. از ابزارهاي مكتب دار چوب و فلك بود كه در باورها و ضرب المثل هاي عاميانه از چوب و جور استاد فراوان ذكر رفته است. مكتب دار از ميان شاگردان يك نفر را به عنوان خليفه (مبصر) انتخاب مي كرد. وظيفه خليفه اين بود كه امر به جارو كردن مكتب خانه كند، دستور خريد روزانه خانه مكتب دار را صادر كند و هر عيد براي مكتب دار عيدي جمع كند.

چله

مردم شب اول چله يعني شب يلدا را كه طولاني ترين شب سال ناميده مي شود، به شب نشيني و تفريح مي گذارنند و آجيل، هندوانه، گندم برشته، گردو و كشمش مي خورند و فال حافظ مي گيرند.

نذري ها

از سفره هاي نذري كه درتهران مرسوم بوده است، مي توان به موارد زير اشاره كرد:

سفره حضرت رقيه (س):

مهر الزمان نوبان مي نويسد: نذر سفره حضرت رقيه متداول ترين و نيز از ساده ترين سفره هاي نذري است. زمان برگزاري آن دوشنبه، چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه است و محل آن معمولاً در اماكن متبركه چون امامزاده ها و مساجد است.

آجيل مشكل گشا:

اين آجيل عبارت از توت خشك، نخودچي، فندق، پسته، نقل، كشمش و بادام است كه براي رفع گرفتاري ها و مشكلات نذر مي كنند.

مولودي خواني: يكي از مراسم زنانه پرطرف دار مولودي خواني است.

ماه محرم

يكي از نشانه هاي عزاداري براي سيدالشهدا اجراي مراسم تعزيه است. تعزيه در آغاز ساده برگزار مي شد و منظور از آن بيان احوال و مصايب خاندان اباعبدالله و واقعه غم انگيز كربلا بود. تعزيه خواني در زمان ناصرالدين شاه با ساخت تكيه دولت به وسيله معير الممالك به اوج خود رسيد.

X