النگ سلنگ كردن: در اصل اصطلاح تركي است.به معني گرفتن و بي هوده وقت تلف كردن است. در كشور تركيه به همين معني استفاده مي شود. در افغانستان به معني كسل و ناخوش و خود را ناخوش نشان دادن است. در طبر بيشتر به معني به تاءخير انداختن و تعلل و وقت تلف كردن است.
پلخ: پوك - توخالي مثال: تخم پلخ، درافغانستان به معني حلق و گلو است.
نح نح كردن: اين اصطلاح عربي است. به معني نفس نفس زدن. تنحنح نفس كشيدن همراه با تپش زياد قلب.
كحه: از كحه(با ضم ك)از عربي اخذ شده و به معني سرفه است.
بلغس: برغست :گياهي بياباني و خودرو است.
در نزدیکی شهر گنبد در استان گلستان ، شهری باستانی بنام جرجان (گرگان قدیم) از زیر خاک کشف شده که نقشه ها ، بخشهایی مجزا و تقریبا شبیه ارگ بم را نشان می دهند که در قبل از اسلام مرکز حکومت ساسانی در شمال ایران بوده است . این شهر بقدری بزرگ بوده که شعاع آن از امامزاده یحیی تا بنای گنبد قابوس یعنی حدود 4 کیلومتر امتداد داشته و شامل بخشهای ارگ حکومتی ، عاومه نشین ، سیستم فاضلاب ، لوله کشی آب ، آسیاب و ... می شده است که امروزه تهنها ارگ حکومتی ، حدود 100 متر پیاده رو و سیستم فاضلاب عمومی و چند آسیاب از زیر خاک خارج شده و قابل دیدن است . از این شهر در بسیاری از کتب اوایل دوره اسلامی و اواخر ساسانی یاد شده و آنرا مهمترین مرکز حکومتی شمال ایران خوانده اند. لازم بذکر است که این شهر بدلیل شرایط جوی ، شدیدا تخریب شده و اگر از آن به درستی نگهداری نشود ، احتمالا در آینده نزدیک چیزی از آن باقی نخواهد ماند.
بنای برج خشتی گنبد قابوس:
این بنا برجی است توخالی با ارتفاع حدود 30 الی 40 متر که برای پیدا کردن شهر توسط کاروانها به دستور سلطاق قابوس بازسازی شده و احتمالا در زمان آبادانی شهر جرجان ساخته شده است.
در نزدیکی شهر گنبد در استان گلستان ، شهری باستانی بنام جرجان (گرگان قدیم) از زیر خاک کشف شده که نقشه ها ، بخشهایی مجزا و تقریبا شبیه ارگ بم را نشان می دهند که در قبل از اسلام مرکز حکومت ساسانی در شمال ایران بوده است . این شهر بقدری بزرگ بوده که شعاع آن از امامزاده یحیی تا بنای گنبد قابوس یعنی حدود 4 کیلومتر امتداد داشته و شامل بخشهای ارگ حکومتی ، عاومه نشین ، سیستم فاضلاب ، لوله کشی آب ، آسیاب و ... می شده است که امروزه تهنها ارگ حکومتی ، حدود 100 متر پیاده رو و سیستم فاضلاب عمومی و چند آسیاب از زیر خاک خارج شده و قابل دیدن است . از این شهر در بسیاری از کتب اوایل دوره اسلامی و اواخر ساسانی یاد شده و آنرا مهمترین مرکز حکومتی شمال ایران خوانده اند. لازم بذکر است که این شهر بدلیل شرایط جوی ، شدیدا تخریب شده و اگر از آن به درستی نگهداری نشود ، احتمالا در آینده نزدیک چیزی از آن باقی نخواهد ماند.
بنای برج خشتی گنبد قابوس:
این بنا برجی است توخالی با ارتفاع حدود 30 الی 40 متر که برای پیدا کردن شهر توسط کاروانها به دستور سلطاق قابوس بازسازی شده و احتمالا در زمان آبادانی شهر جرجان ساخته شده است.
از یکی از دوستان شنیده بودم که یکی از مهمترین چهارطاقی های ایران در نزدیکی شهر نیم ور از توابع دلیجان قرار دارد . برای همین به دیدن این چهارطاقی رفتم که خیلی هم جالب بود:
تذکر: چهارطاقی ها گنبدهای بزرگی هستند که بر روی چهار ستون ساخته میشوند و به هیچ عنوان آتشکده نیستند و در قبل از اسلام برای بررسی حرکت خورشید و شاید هم ماه و ستاره ها استفاده می شدند و حرکت آنها را قسمتی از معجزات خدا می دونستند و به پرستش آن می پرداختند . بنابراین چهارطاقی ها قدمت بسیار کهنی دارند و شاید مربوط به تفکرات میترائیسم بشوند و در اطراف آنها بنای دیگری نمی ساختند تا نور خورشید مستقیما داخل شود . نمونه چهارطاقی ها در مناطق مختلف ایران مثل نیاسر کاشان هم وجود دارد و معمولا در داخل آنها هم مجسمه های با ارزشی که با انواع جواهرات تزئین می شدند قرار داشته که اشتباها به اونها بت گفته اند اما هیچ ربطی به بت نداشته و فقط تندیس بوده اند.
با توجه به ستونهای این چهارطاقی ، احتمالا بزرگترین طاق ایران بوده و در ساخت آن از سنگهای نیمه تراش خورده و ساروج و در بالای آن هم از آجر پخته استفاده شده بوده است . یکی از رودخانه های فصلی هم کل بنا رو احاطه می کرده و سازه را شبیه یک جزیره می کند که خیلی زیباست . این چهارطاقی در فاصله 500 متری روستای آتشکوه ساخته شده (که در مورد آن قبلا مطلبی نوشته ام) و برای رسیدن به آنجا ، باید در مسیر عبوری محلات به دلیجان ، بعد از شهر نیم ور ، راه دسترسی روستای آتشکوه را ادامه داد تا به روستا برسیم. این روستا هم دارای یک بنای باستانی هست که به نظر من مربوط به زمان استفاده از چهارطاقی بوده اما کاربری آن دقیقا مشخص نیست . به تازگی بازسازی هایی در این چهارطاقی انجام شده و وضعیت آن برای بازدید مناسب است . البته گفته های افراد محلی در مورد بازسازی ، این شبهه را ایجاد می کند که پوششی برای دزدیدن آثار باستانی شامل مجسمه ها و جواهرات بوده که رد یا تایید آن بعهده ایشان است .
پیشنهاد میکنم کسانی که به دیدن این بناها علاقه دارند به آن محل مراجعه کرده و از آن بازدید نمایند. ضمنا طبیعت روستا و اطراف آن هم بسیار سرسبز و زیبا است که احتمالا در زمستانها سرد خواهد بود.
چه تاثیری دارد" غصه نخور درست می شود " گفتنهای مادرم .اثرش را هزار قرص خواب آور ندارد.
دوتمه :
زميني را كه كسي براي اولين بار تصرف يا حيازت كند، دوتمه مي گويند. در زبان تركي، دوتماق شكلي قديمي از فعل توتماق است. توتماق به معني گرفتن، فرا چنگ آوردن و زير نظر داشتن است.
مطابق شرع، عرف و قانون، دوتمه از اين فعل، اخذ شده است. چيدن سنگ هاي زمين يا محصور كردن آن، از جمله اسباب تحصيل مالكيت است. بنابراين، زميني را كه نسبت به آن فعاليت مقبول و عرفي شده باشد، دوتمه ناميده و شخص ذينفع مي تواند نسبت به آن ادعاي مالكيت كند. در قانون مدني ايران هم مقرر شده است مالكيت محقق مي شود به احياء اراضي مباح.
سفری به دور دنیاست وقتی دستانم تا انتها رویت را نوازش می کنند.
زيورآلات ايران باستان امروز در نقاط بسياري از دنيا چشم بينندگان را خيره مي كند اما شما چقدر از تاريخچه آنها خبر داريد
آثار هنري بسيار ارزشمند و گرانبهائي كه امروزه موزه هاي معتبر داخلي و خارجي و مجموعه هاي خصوصي كلكسيونر هاي معروف دنيا را در سراسر جهان زينت بخشيده است، بيان گر اين حقيقت مي باشد كه طلاسازان و جواهرسازان ايراني در ادوار مختلف تاريخي چه پيش از اسلام و چه بعد از آن در ساختن اشياء تزئيني و زيور آلات گرانبها، از مهارت خارق العاده اي برخوردار بوده اند و امروزه هر بيننده اي كه آنها را در موزه هاي معروف بين المللي مشاهده مي نمايد، خلاقيت و توانمندي حيرت برانگيز سازندگان ايراني اين اشياء را تحسين مي كند. مجسمه مشهور بز بال دار، جام طلاي افسانه زندگي، جام طلاي مارليك و ده ها اثر تاريخي ديگر اصيل ترين اسناد تاريخ فرهنگي و هنري صنعت گران ايراني در گذرگاه زمان و كارنامه درخشان پيشينيان ما به شمار مي روند.
انسان كهن در ابتدا براي زينت و آراستگي خود از نشانه هايي كه از طبيعت الگو برداري كرده بود كمك مي گرفت. اعتقاد بر اين است كه در ابتدا مردان خود را مي آراستند و با رنگ كردن بدن و يا مجروح كردن خود به شكل هاي متفاوت جلب توجه مي كردند. مجروح كردن بدن در مردان براي تزيين يك امر عادي بوده و گاهي ميزان جراحت ها باعث مرگ مي شده است. شكافتن پوست و رنگ كردن آن، خالكوبي و... هنوز هم در بين مردان رايج تر از زنان است.
با پيدايش زيورهاي فلزي و به كارگيري طلا، نقره و سنگ هاي قيمتي، اين زيورها بيشتر در ساخت گردنبندها و تاج هاي سلطنتي، دستبند ها، ادوات جنگي پادشاهان، لباس ها و نيم تاج هاي زنانه براي بزرگان مورد استفاده قرار گرفت
وقتی که برای دیدن از نارین قلعه مهریز (استان یزد) رفته بودم ، شنیدم که نارین قلعه دیگری هم در نائین هست . بخاطر همین به نائین آمدم و این قلعه ی باستانی را دیدم . در جاهای مختلفی از نارین قلعه ها اسم برده شده که حتی پیشینه تاریخی آنها را تا 7000 سال هم بالا می برد . در یک کلام باید گفت که واقعا عظیم بود . این بنا دقیقا در وسط شهر نائین و بر روی یک تپه ساخته شده و به همین دلیل ، شکلی شبیه پنج ضلعی داشته و مربع یا مستطیل نیست و شامل این بخشها می باشد :
(الف) خندقی با عمق حدودا 7 متر که دور قلعه کشیده شده بوده و بخاطر همین ، قلعه باید درب و پل متحرک داشته بوده باشد (ب) دیوارهای خارجی که در بعضی نقاط تا 25 متر ارتفاع داشته است (ج) برجکهای دیدبانی دایره ای که فکر می کنم پنج یا شش عدد بوده اما بعلت تخریب زیاد بعضی را نمی شد تشخیص داد . (د) بنای آجری عظیمی که در وسط قلعه بود ولی بخاطر احتمال ریزش نمی شد از آن بالا رفت و حدود 30 متر ( به اندازه یک ساختمان 10 طبقه!) ارتفاع داشت (ه) اتاق آتشکده ای که در بالاترین قسمت بنا و وسط قلعه بوده که از خارج قلعه نیز دیده می شده اما اکنون فقط می شود یک یا دو ضلع آنرا تشخیص داد و به نظر من محل نگهداری آتش مقدس بوده است (و) دهنه ی چاه هایی که بر اثر گذشت زمان تغریبا پر شده اند .
در داخل شهر نایین بناهای دیگری مثل آب انبار ها ، کاروانسرا ها ، مسجد جامع محله ها ، حسینیه ها و بازار هم وجود دارد که مربوط به بعد از اسلام می شود اما بارزترین و با ارزش ترین قسمت شهر ، نارین قلعه است که متاسفانه از آن کوچکترین نگهداری نمی شود . اینجانب شخصا یک مکعب آجری با ابعاد یک متر را دیدم که از بالای قلعه جدا شده بود و به پایین افتاده بود که نگارنده را شدیدا متاسف می کرد . کاوش و خاک برداری هم به جز زحماتی که دوستان سارق کشیده اند در این مجموعه دیده نمی شود . این بنا نشان دهنده پیشینه ی تاریخی نائین است که شاید از سایر شهرهای استان اصفهان بیشتر باشد و شخصا پیشنهاد می کنم که از این شهر که در 110 کیلومتری اصفهان قرار دارد دیدن کنید. البته اگر به بازدید قلعه رفتید ، خیلی دقت کنید چون احتمال ریزش در نقاط مختلف قلعه وجود دارد و اگر به همین صورت رها شود ، تا چند سال آینده چیزی از آن باقی نحواهد ماند .
۶. عمي (Ami')
اين واژه در روستاي طبر و برخي نواحي خراسان به عنوان خطاب احترام آميز از سوي افراد جوان تر به مردان مسن تر استفاده مي شود. معني اصلي اين اصطلاح از عربي اخذ شده كه به صورت عمّي يعني عموي من، خطاب و استعمال شده است. در حقيقت، به پيروي از حديث انما المومنون اخوه يعني مومنان برادرند، اين اصطلاح براي خطاب به مردان مسن تر هم استفاده شده است كه دور از فرهنگ و منطق نيست. چنانكه در طبر، جوانان در مواردي، مرداني را كه عموي واقعي آن ها نيستند،«عمي» صدا و خطاب مي كنند. اما آنچه نگارنده را واداشت اين يادداشت را عرضه كند اين است كه برخي محققين درباره وجه تسميه يكي از خادمين بايزيد بسطامي ( كه مقبره او در بسطام شاهرود، باقي و زيارتگاه است) به نام «عمي موسي» ترديد كرده اند. اين ترديدها در كتاب «دفتر روشنايي» اثر دكتر محمد رضا شفيعي كدكني بازتاب يافته است. در حالي كه از ديد ما، معني آن روشن است. در نتيجه مي توان گفت كه توجه به زبان ها، گويش ها و فرهنگ ها، در حل مسائل ادبي، تاريخي و فرهنگي، بسيار رهگشاست و نبايد از آن ها غافل بود.