كرمانجي (به كوردي: Kurmancî) كه به آن كرمانجي شمالي هم گفته ميشود يكي از گويشهاي اصلي كوردي است. برخي منابع از گويش سوراني با نام «كرمانجي جنوبي» ياد ميكنند.
كرمانجي سرشتي قديميتر و اصليتر را نسبت به ديگر گويشهاي كوردي حفظ كرده چرا كه ديگر گويشهاي كوردي به خاطر نفوذ دراز مدت فارسي و گوراني و شايد جذب يك زيرلايه مشخص ايراني، دستخوش دگرگونيهاي چشمگير شدهاند.
فهم زبان گويشوران كرمانجي و سوراني براي يكديگر در ابتدا كمي مشكل است اما پس از مدت كوتاهي به راحتي قادر به برقراري ارتباط با هم خواهند بود.
گستره
كرمانجي در سرتاسر كردستان تركيه و كردستان سوريه، بخشي از كردستان عراق، استان آذربايجان غربي در شهرستانهاي اروميه، سلماس، خوي، ماكو، چالدران تكلم ميشود. همچنين در شمال شرق ايران و در استانهاي خراسان شمالي و خراسان رضوي گويش غالب در شهرستانهاي بجنورد، اسفراين، قوچان، شيروان، كلات نادري و “مانه و سملقان”، كرمانجي است. كرمانجي در شهرستانهاي درگز، چناران و فاروج با در اختيار داشتن درصدي بالا، زبان دوم است. با توجه به مهاجرتهاي گستره از ساير شهرهاي كورد زبان شمال خراسان به مشهد شمار كرمانجهاي ساكن در مشهد قابل توجه است. در روستاهايي در شهرستان رودبار استان گيلان به ويژه در بخش عمارلو كه شامل دو بخش ميباشد كه عمده ساكنان بخش خورگام كه شامل روستاهاي بره سر چها محل جلالده و بيش از يكصد پارچه آبادي و روستا به زبان كورماجي صحبت ميكنند پيركوه و كرماك و دوسالديه عمارلو و برخي روستاهاي سياهكل و نيز در قسمتهاي كوردنشين ارمنستان و قزاقستان و استانهاي كلباژار و زنگلان در جمهوري آذربايجان به كوردي كرمانجي تكلم ميشود. بيشتر كوردهاي ساكن اروپا به زبان كرمانجي تكلم ميكنند. كرمانجي با آنكه از لهجههاي مختلفي تشكيل شده است ولي لهجه مرجع و كتابي (معيار) آن به لهجه جزيري در كردستان تركيه شبيه است كه از زمانهاي دور شاعران و نويسندگاني مانند احمد خاني، ملاي جزيري، فقي تيران، ماموستا جيگر خوين و علي حريري آثار ارزشمندي را خلق كردهاند.
شراني، شاقي {شكاكي}، موصولانلو، زاخوراني و صربياني و شاهيندژ و بعضي از روستاهاي شهرستان هشترود و ماه نشان در آذربايجان شرقي به اين گويش سخن ميگويند. اين فقط گوشهاي از مناطقي بود كه در آن كرمانجي مرسوم است. در مناطق ديگري مثل منطقه اورياد در حوالي ميانه و در روستاهاي هشترود و شهرستان پري در آذربايجان شرقي نيز تا چند سال پيش مردم آنجا پوشش كرمانجي داشتند و به اين گويش سخن ميگفتند كه به تدريج و به علل خاص زبان خود را كنار گذاشته و تركي صحبت كردند گرچه هنوز زبان كرمانجي در پيرمردان و پيرزنان آن نواحي استفاده ميشود. در خراسان بزرگ نيز كرمانجي در مناطق شمالي آن، شمال خطي كه مشهد را به بجنورد اتصال ميدهد و به مرز تركمنستان محدود ميشود، تكلم ميشود. ساكنين برخي روستاهاي تركمنستان كه هم مرز با ايران هستند مانند روستاي فيروزه نيز به اين زبان تكلم ميكنند.
در اطراف شهرستان خلخال واقع در استان اردبيل نيز روستاهايي به زبان كرمانجي تكلم ميكنند كه از شمال به جنوب عبارتند از: ميل آغاردان، بلوكانلو، مصطفي لو، پيرانلو، اوجغاز، مورستان، كلستان عليا، حاجي آباد، كلستان سفلي، لنبر، نواشنق، آقبلاغ كرد، غفور آباد، كالار، چلنبر، داودخاني، خداقلي قشلاق و دليلر
بيش از دو سوم از كوردزبانان جهان به گويش كرمانجي تكلم ميكنند.
الفبا و نوشتار
براي نوشتن كرمانجي در تركيه و سوريه از حروف لاتين، در كردستان عراق و ايران از خط عربي و در قسمت كردنشين ارمنستان از خط سيريليك استفاده ميشود. در استانهاي خراسان رضوي، خراسان شمالي و آذربايجان غربي به عنوان مهمترين استانهاي كرمانجنشين در ايران، كاربرد حروف لاتين در حال گسترش است.
الفباي كوردي از 31 حرف تشكيل ميشود:
A B C Ç D E Ê F G H I Î J K L M N O P Q R S Ş T U Û V W X Y Z
بعد از محاوره كه عامل اصلي بقاء زبان مي باشد . رسم الخط منشاء اصلي رشد و تكامل زبان ها بوده و هست . ايده ها - نظرات و ابتكارات بايستي به شكلي مناسب بايگاني ، ثبت و ضبط گردند و اين امر بدون نوشتن امكان پذير نخواهد بود در اين زمينه ميتوان با نوشتن شعر ، قصه ، داستان ،رمان ،خاطرات ، سفرنامه ها و... به پايداري ، دوام و رشد زبان ها كمك كرد و در اين راستا و در جهت تقويت زبان كرمانجي تا زماني كه اهالي كرمانج زبان داراي يك رسم الخط قوي و كارآمد نباشند گفتگو و كنكاش در مورد آن نيز بي نتيجه و ابتر خواهد ماند .
چه بسا مشاهده ميگردد درخصوص قدمت ، كهنگي و اصالت فرهنگ و زبان كردي مطالب بسيار نوشته و قلم فرسايي ميشود اما وقتي با ديده حقيقت بين به آن نگريسته شود مشاهده ميگردد تمامي مطالب ارائه شده به زبان فارسي و يا هر زبان ديگري نگاشته و ثبت شده است ( از جمله همين نوشته ) و اين اصلي ترين نكته اي است كه متاسفانه مانع قوام ، ثبات و رشد زبان كرمانجي شده است .
شايد خيلي مهم و اساسي به نظر نرسد اما در واقع هرگاه خواسته ايم مطالب و منويات خود را به روشي غير از مكالمه به ديگران منتقل كنيم ناچارا سراغ زباني غير از زبان مادري خود رفته و شايد تاكنون متوجه اين مطلب نشده باشيم و يا اگر شده ايم همت و برنامه و يا يك سازماندهي مدبرانه جهت بهبود روش ها نداشته ايم و دائما و مصرا خواستار گفتمان عمومي به زبان كرمانجي در محافل و رسانه ها شده ايم . آري شايد اگر اهميت و استراتژي بودن كتابت و دست نوشته را به درستي درك ميكرديم جايگاه فرهنگ و زبان كرمانجي در وضعيتي نبود كه اكنون در آن قرار داريم .
به هر تقدير به نظر اينجانب گر چه نوشتن اشعار و مطالب گوناگون به زبان كرمانجي در جاي خود بسيار سودمند بوده و قطعا كمك شايان توجهي به پالايش زبان مادري مان خواهد نمود اما از آنجايي كه به دليل فقدان يك رسم الخط كه از طرف همگان پذيرفته شده باشد، ناچارا هر يك از ما به روش خود مان كلمات را بر روي صفحات مي نگاريم كه بالطبع باعث سر در گمي ، اتلاف وقت و خستگي خوانندگان هنگام مطالعه مطالب مي گردد.
شايد قبل از آنكه اظهار نظر و تبادل اطلاعاتي در خصوص زبان و فرهنگ كرمانجي صورت پذيرد لازم باشد رسم الخط كرمانجي مجددا احيا و به صورتي كارآمد بازسازي و بروز گردد.
در كل هنگامي كه درباره اهميت يك زبان سوال ميكنيم به تعداد سخنوران آن اشاره ميكنيم يعني هر چه تعداد سخنوران يك زبان بيشتر باشد به همان ميزان " اهميت " آن زياد مي باشد . نگراني اين است كه به عنوان مثال زبان چيني تعداد سخنورانش بيشتر از انگليسي مي باشد در تعداد كشورهاي خيلي محدودتري وجود دارد به واسطه ترانه و آواز و سينما كمتر گسترش يافته و در اينترنت كمتر به كار رفته است و ...
به عنوان مثال زبان هاي كه بيشترين تعدادسخنوران را در جهان دارند عبارتند از :
1- ( چيني ) ماندرين 2- انگليسي 3- هندي 4- اسپانيولي 5- روسي 6- باهاسا 7- پرتغالي 8- بنگالي 9- عربي10- اردو 11-ژاپني 12-فرانسه
اين تنها طبقه بندي ممكن نيست .
اگر تعداد كشورهايي رادر نظر بگيريم كه اين زبان ها در آن رسمي يا در كنار زباني ديگر رسمي هستند در اين صورت ترتيبي متفاوت بدست مي آوريم.
1- انگليسي 2- فرانسه 3- عربي 4- اسپانيولي 5- پرتغالي 6- آلماني 7- مالايي 8- چيني و ...
اگر اكنون جايگاه زبان ها را در اينترنت در نظر بگيريم يك سلسله مراتب ديگر مطرح مي شود :
1- انگليسي 20/35 درصد 2- چيني 70/13 درصد 3- اسپانيولي 9درصد 4- ژاپني 40/8 درصد 5- آلماني 90/6 درصد 6- فرانسوي 20/4 درصد 7 – كره اي 90/3 درصد 8- ايتاليايي30/3 درصد 9- پرتغالي 10/3 درصد 10- مالايي 80/1 درصد 11- هلندي 70/1 درصد12- عربي 70/1 درصد.
همچنين مي توانيم تعداد جوايز ادبي نوبل را در نظر بگيريمكه به نويسندگان اين زبانها اهدا شده است كه به اين صورت مي شود:
1- انگليسي 2- فرانسه 3- آلماني 4- اسپانيولي 5– روسي 6- ايتاليايي 7- سوئدي 8- دانماركي9- چك 10- هلندي11- لهستاني 12- ژاپني و...
مي بينيم كه بعضي زبان ها تقريبا هميشه در صدر قرار دارند حالا عامل آن هر چه كه باشد و ديگر زبان ها فقط در بعضي فهرست ها ظاهر مي شوند ( مثلا زبان پرووانسالي بنگالي يا ييديش ( عبري اروپاي مركزي و شرقي ) براي جايزه نوبل ) .
با توجه به اين ملاحظات مي باشد كه فهرستي از زبان هاي دنيا را ارائه دادهايم كه عبارتند از مجموعه اي از عوامل ( تعداد سخنور، حضور در اينترنت، تعداد كشورهايي كه زبان در آن رسمي است، جريان ترجمه به و از آن زبان، توليد و صدور فيلم كتاب موسيقي، جايزه ادبي نوبل، ميزان رشد جمعيت كشورهايي كه آن زبان در آنجا تكلم مي شود، وجود نرم افزار پردازش متن اصلاح كننده املا و ... ) كه طبقه بندي زبان هاي دنيا را از نظر " اهميت " شان به اين صورت ارزيابي شده بدست آورده ايم. اين فهرست پس از اتمام در اينترنت در دسترس قرار خواهد گرفت و به به صورت منظم از نظر تغيير و تنوع عوامل مورد نظر به روز خواهد شد (2). در مرحله اول تعداد زبان هاي مورد نظر را محدود خواهيم كرد( زبان هايي كه بيش از ده ميليون نفر به آن سخن مي گويند ) تا به تدريج اين فهرست را گسترش دهيم كه تمام زبان ها را در بر گيرد . بنابراين فهرست مقايسه اي ربان هاي جهان يك ابزار مرجع ايجاد خواهد كرد يعني محلي براي حقايق جامعه شناسي زبان كه حركت هاي زباني وتغييرات روابط ميان زبان ها را همزمان با جهاني شدن قابل درك خواهد نمود. اين خود به تصميم گيري از نظر سياست زباني ( سياست تدريس زبانها، ارتقا بعضي زبان ها و ... ) كه بر پايه عوامل هد ف هستند كمك خواه نمود .
ما در يك كنفرانس در اكسان پرووانس ( سپتامبر 2007 ) پيش نمايي از آن را ارائه كرده ايم و به طبقه بندي موقت هشتاد زبان اول بر اساس ده عامل مذكور در اينجا دست يافتيم . بدين ترتيب با فهرست زبان ها از طرفي و صورت ظاهري ( مدل ) جاذبه اي از طرف ديگر نماي خوبي از وضعيت جهاني كنوني و گرايشات تحولي (زبان ها) را در اختيار داريم.
..................................................................
1- به سوي بوم شناسي زبان نوشته لوئي ژان كالوه پاريس نشر پلون 1999 .
2- در قسمت مربوط به آمار با آلن كالوه كار كرده ام.
* به منشأ زبان ها بر اساس روايت كتاب مقدس مسيحيان اشاره دارد كه گويا از بابل آغاز شده است.
كردهاي كُرمانج خراسان به شيوه ي خراسانيان قديم به رقص «بازي» مي گويند كه اطلاقي باستاني و از ريشه واچيك پهلوي است. هيچ مراسم شادي نيست كه كرمانج ها، پير و جوان، زن و مرد، فقير و غني در آن شركت نكنند. اين رقص ها روايت كوچندگي، تلاش، همياري، يگانگي، كار و كوشش و تصويريست از مردماني كه مرگ را نيز به بازي مي گيرند و نياكان ما را به ياد مي آورند كه آدمي را در خور مهرورزي و شادي مي پنداشتند.
كرمانج ها كه قرن ها پيش از كردستان به شمال خراسان كوچانده شده اند، با آن كه به كردي سخن مي گويند به لحاظ فرهنگي تحت تأثير فرهنگ خراسانيان قرار گرفته اند. بازي هاي كرمانجي چون بازي هاي شرق و مركز خراسان در دايره و دور انجام مي گيرد و جزو رقص هاي زنجيره اي و سلسله اي اند. رقص ها نخست با ريتمي آرام و سنگين آغاز و به مرور تند و تندتر مي شوند . ادوار رقصي بعد از آرام و تند شدن دوباره از سر گرفته مي شود و همواره پس از همهمه و حركت هاي تند، ريتم آهسته مي شود تا بازيگران نفسي و دمي بگيرند.