بازي ، موسيقي و نمايش هاي محلي استان يزد
مردم يزد به دليل موقعيت اين شهر و اطلاق نام «دارالعباده» به آن، كمتر به موسيقي توجه نشان دادهاند. بيش تر كساني كه صداي خوب و خوش دارند، هنر خودرا از طريق مجالس عمومي روضهخواني و مداحي عرضه ميكنند. از طرفي، چون فضايجغرافيايي اين شهر در مقايسه با موقعيتهاي جغرافيايي هم جوار، از طراوت و نشاطچنداني برخوردار نبوده، مردم آن كار و تلاش را بر تفريحات ديگر ترجيح دادهاند. تنها سازي كه در يزد به عنوان ساز بومي و محلي نواخته ميشود «عربانه» است. عربانههمان دايره است كه يزديها در مجالس شادماني و عروسي مينوازند و سايرين با كف زدنو گاهاً با خواندن ترانههاي محلي و رقص اين ساز را همراهي ميكنند.
بازيهايمحلي استان يزد كه در طول ساليان مختلف در اين خطه رايج بوده است امروزه كم تر رواجدارد و مهم ترين اين بازي ها عبارت اند از:
حوضك حوضكابيزه(بازي مخصوص كودكان)،كولي گرفتن(نوعي بازي زورآزمايي است)، اسابدو، اساي زنجيرباف، درنگ درنگ، لشكركشي (كشتي)، كلاغ پر پر، غزغزك، يغل دوغل، دزد و جلادبازي، چشم قايم بازي، شيطان بازي،خرك بازي، پرپرك، پالكي اك، كولوغك، كرتك بازي، اتلك توت تلك،ترش ترشك، گو، اين چيشبيه؟، آغل بازي، گوبيگير بالا بيا، گرگم به هوا، گوي و چفته بازي، برفي قته لولو،حمون ما مورچه داره، بلالك، باقلا به چند من؟، بقچه بازي، لپر انداز لپرالتلنگ،اوستا بدو، گندم گل گندم، تو رو نه بازي، اتوك كلي، كل بازيك، كره خرك، پشه كش،تلجهي، شاالا يا قرعهكشي، چرخ و چاهوك، دم دوك بازي، اساي لنگ سرتراش، پهلوانبازي، هندونه بري، شيطونبازي و اضاف بازي.
*شرح يكي از بازي هاي محلي
گردوبازي GERDU BAZY
اغلب بيندونفر انجام مي شود بدين طريق كه هر نفر تعداد 2 تا 5 عدد گردو از مال خود را ( بهطور مساوي ) سرمايه گذاري مي كند . آنگاه اين دونفر تقريبا به فاصله يكي دو متر دربرابر هم روي زمين مسطحي سرپا نشسته ، هريك به ترتيب گردوهاي خود را بين دو كف دستقرارداده، رها مي كنند كه در نتيجه گردوها به فاصله هاي كم و زياد در سطح زمينپراكنده مي شوند . اگر اتفاقا دو يا چند گردو پهلوي هم قرار بگيرند و مماس بر همشوند ، اصطلاحا مي گويند : ( بال نيست ) يعني قبول نيست و پخش گردو به شرح بالابايد تجديد گردد . سپس اولين نفر در همان حالت نشسته با كمك دو انگشت شصت و سبابهيا دو انگشت شست و مياني فقط يك مرتبه با انتخاب خود به يكي از اين گردوها نشانهگيري كرده تِلِنگو مي زند . هرگاه اين گردو به هرچند از گردو و به هرچند از گردوهايديگر اصابت كرد از مال اين بازيكن مي شود و چنانچه اصابت نكرد نوبت به نفر مقابل ميرسدكه مثل نفر اول عمل كرد.
اگر در حين بازي گردوها آنقدر به هم نزديك شوند كهتماسشان مشكوك باشد اصطلاحا كور مي كشند .يعني نوك دو انگشت كوچك هر دست را به همگذاشته ، در راستاي افقي و موازي با سطح زمين در حد فاصل دو گردو عبور مي دهند . چنانچه قطر دو انگشتها به اين دو گردو تماس گرفت ، گردوها به هم اصابت كرده و گرنهكه خير. اين بازي بدين ترتيب آنقدر ادامه مي يابد تا يكي گردوهايش تمام شود .
مردم يزد به زبان فارسي رايج با پاره اي ويژگيهاي گويشي سخن مي گويند و بسياري از واژه ها و تركيبات زيباي فارسي را در گويش خود حفظ كرده اند. در استان يزد برخي ويژگيهاي گويشي ميان شهرستانهاي مختلف محسوس است.
معتقدين به آيين زرتشتي در ميان خود هنوز به زبان نياكان شان سخن مي گويند و به ويژه مراسم مذهبي خود را با اين زبان انجام مي دهند.
استان يزد از سرزمينهاي قديمي و تاريخي است و در ميان ايالت هاي قديمي و بزرگ پارس، اصفهان، كرمان و خراسان قرار داشته است. اين سرزمين از معابر و گذرگاههاي مهم در ادوار تاريخي محسوب مي شده است.
اين استان از درگيريها و جنگهاي سياسي تاريخ كشور ايران تا حدودي ايمني داشته است. از طرفي صعب العبور بودن راهها به همراه محدوديت منابع آبي و غيره مانع عمده تسخير اين منطقه توسط بعضي از حكومتهاي بزرگ و كوچك حاشيه و پيرامون اين منطقه در طول تاريخ بوده است. با توجه و گواهي گرفتن از منابع تاريخي، آبادي نشيني در اين منطقه از قدمت طولاني برخوردار است.
از مظاهر فرهنگ مادي و معنوي كه مردم اين خطه از خود به جاي گذاشته اند و ميراث تاريخي آنها در دوره هاي قديمي به حساب آمده و نشانه هايي از مهر و آناهيتا، ايساتيس و هخامنشي و زندان اسكندر و برج و بارو و كهن دژهاي بزرگ و عظيم و پناهگاههاي متعدد و موبدان و سران ساساني و ابنيه و يادگارهايي بعد از اسلام نظير مساجد و امامزاده ها و مزارها و... نشانگر فرهنگ و تمدن مردم چه قبل و چه بعد از دوره اسلامي بوده است.