استان زيبا و باصفاي گلستان در شمال خاوري ايران واقع شده و محل سكونت يكي از بزرگ ترين و با سابقه ترين عشاير منطقه شمال خاوري ايران (ايل تركمن) است. استان گلستان يكي از قطب هاي اقتصادي مهم كشور در زمينه كشاورزي، دام داري و صنايع وابسته به آن ها بوده و از معادن و صنايع با ارزشي نيز برخوردار است. پارك ملي گلستان كه بزرگ ترين و با ارزش ترين پارك ايران است، درمحدوده اين استان واقع شده و جنگل هاي خزري درمحدوده اين استان به پايان مي رسد. استان گلستان با درياي خزر ساحل دارد و از مواهب طبيعي چون سواحل دريا، جنگل هاي زيبا، كشتزارهاي پررونق و باصفا و باغ هاي مطلوب برخوردار است. انواع جاذبه هاي طبيعي چون كوه، دريا، جنگل، آبشار، رودخانه، چشمه وانواع گونه هاي جانوري دراين استان قابل دسترسي و مشاهده است. به لحاظ اين كه اين استان محل زندگي عشاير تركمن ايران بوده، از جاذبه هاي متعدد اجتماعي چون جلوه هاي عشاير كوچ رو و آداب و رسوم حاكم بر آن ها، موسيقي سنتي و خاص منطقه به همراه انواع جشن ها و آيين ها برخوردار است. اين استان هم چنين در مسير عبوري زايرين بارگاه مقدس حضرت امام رضا(ع) قرارگرفته و موقعيت ترانزيتي اين استان در كنار جاذبه هاي اكوتوريستي، تاريخي، فرهنگي و اجتماعي آن؛ استان گلستان را در رديف يكي از پر توان ترين مناطق ايران در زمينه جهانگردي قرار داده است. به روايت تاريخ ، دين اسلام در اوايل قرن دوم هجري جايگزين دين مزديسنا در طبرستان شده است . اكنون بيشتر ساكنان منطقه شيعه مذهب اند ؛ ولي در ناحية تركمن نشين گنبد و گرگان كه در مجاورت با نواحي تركمن نشين آسياي ميانه قرار دارد اكثر اهالي سني حنفي هستند . در استان گلستان ، اغلب گرگاني ها به زبان فارسي روان سخن مي گويند . هر چند كه در گذشته آنان زبان مخصوص به خود داشتند ، امابه مرور زمان ، اين زبان به فراموشي سپرده شد . البته در قديم دشت گرگان سرزمين مستقلي به شمار مي رفته ولي چون در بين دو منطقة مازندران و خراسان واقع شده بود فرهنگ و زبانش از آن ها تاثيراتي هم گرفته است . در تركمانان نيز زبان تركمني رايج است .
مكان هاي ديدني و تاريخي
جاذبه هاي طبيعي استان گلستان عبارتند از: پارك ملي گلستان، تالاب گميشان، پناه گاه حيات وحش ميان كاله، آبشارلو، آبشار شيرآباد، آبشارباران كوه، آبشار زيارت، آبشار كبودوال، پارك جنگلي دلند، پارك جنگلي قرق، جزيره آشوراده، منطقه جنگلي نهارخوران و منطقه حفاظت شده جهان نما.
بناهاي تاريخي و ديدني اين استان نيز عبارتند از: مسجد جامع، آرامگاه مختوم قلي فراغلي، امام زاده روشن، پل آقا قلا، امام زاده نور (اسحاق)، امام زاده هنديجان، بازار قديمي، برج رادكان باختري، پنج شنبه بازار قلا، تورنگ تپه، جمعه بازارگرگان، جمعه بازار گنبد، دوشنبه بازارتركمن، سد اسكندري (ديوار دفاعي)، قلعه ماران، كاخ اختصاصي، كاخ شاهين، كاخ آغا محمد خان، مدرسه سردار، مدرسه دارالشفاء، مسجد گلشن، مسجد امام حسن عسگري (ع)، مسجد و مدرسه كريم آبشار، موزه گرگان و ميل گنبد قابوس.
جاذبه هاي طبيعي و تاريخي بالا به همراه جلوه هاي زندگي مردم و عشاير منطقه كه ديدني هاي جذاب استان گلستان هستند در مجموع اين منطقه را از توان بالاي گردشگري برخوردار كرده است.
صنايع و معادن
صنايع استان گلستان به دو بخش صنعتي و دستي تقسيم مي شوند.مهم ترين صنايع دستي استان گلستان شامل قالي و قاليچه، پشتي هاي تركمن، جاجيم هاي كوهستاني و صنايع دستي روستايي است. از مهم ترين صنايع كارخانه اي مي توان به كارخانه پنبه پاك كني، آرد، نئوپان، قند، كنسرو، فيبرعايق، شير پاستوريزه و مجموعه اي از كارگاه هاي ساخت ماشين آلات كشاورزي اشاره كرد.
كشاورزي و دام داري
گلستان يكي از قطب هاي اقتصادي مهم كشور در زمينه كشاورزي، دامداري و صنايع وابسته به آن ها است. در اين منطقه، شهر گرگان نقش مركزيت اداري و بازرگاني دارد و جريان توسعه اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي استان را هدايت مي كند. مهم ترين محصولات كشاورزي استان گلستان عبارتند از پنبه، گندم، جو، دانه هاي روغني (سويا و آفتابگردان)، و سيب زميني. هم چنين باغ هاي سيب، آلو، قطره طلا و مركبات به فراواني در اين منطقه وجود دارند. دام داري نيز در كنار كشاورزي گسترش يافته و پرورش گاو بيش تر در كوه پايه هاي جنوبي و پرورش گوسفند و بز بيش تر در اراضي جلگه اي و مرتفع رواج دارد. پرورش زنبور عسل، به علت شرايط مساعد گياهي و اقليمي درنواحي كوه پايه اي و كوهستاني رواج و توسعه يافته و مراكز متعددي را به خود اختصاص داده است. توليد عسل در اين استان به خصوص در شهرستان گرگان، قسمتي از احتياجات منطقه را تامين مي كند. با توجه به شرايط آب و هوايي مناسب و رويش درختان توت، پرورش كرم ابريشم از گذشته هاي دور در اين استان رواج داشته است. به طوري كه در شهرستآن هاي گنبد و مينودشت پرورش كرم ابريشم از اهميت خاصي برخوردار است.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
استان گلستان نام خود را از گرگان به گلستان تغيير داده و به نظر مي رسد به علت آباداني و صفاي طبيعي اين منطقه؛ نام گلستان به آن داده شده است. استان گلستان محل سكونت اقوام تركمن است كه بخش ديگري از اين ايل بزرگ نيز در جمهوري تركمنستان زندگي مي كنند.
نام تركمن نخستين بار در دايره المعارف چيني قرن هشتم ميلادي آمده است. هم چنين تركمن را نام قومي از اقوام زرد پوست ترك زبان دانسته اند كه از چندين هزار سال پيش در شمال درياچه «ايسيك گول» (بالخاش) در شمال مغولستان زندگي مي كرده اند. نويسندگان ايران براي نخستين بار در قرن پنجم هجري قمري به قومي ترك نژاد به نام ترك يا تركمانان كه در آسياي مركزي ساكن بوده اند، اشاره مي كنند.
طوايف تركمن «گوگلان»، «يمرلي» و «آل علي» در جلگه هاي «كوپت داغ» و بعدا «ساريق» ها، «ارساري» ها و «سالر» ها در اطراف قوچان و بجنورد از شهرهاي خراسان سكني گزيدند و «يموت» ها به سمت شمال خراسان و رود اترك روي آورده و در قرن شانزدهم ميلادي، طوايف تركمن تمام ساحل خاوري خزر تا گرگان را تصرف كردند. در سال هاي بعد كه از اقتدار شاهان ايران و خوانين كاسته شد، تركمن ها به ترديج سلطه خود را به طرف خاور تا مرو گسترش دادند. بدين گونه اين سرزمين در طي چند قرن پهنه تاخت و تاز طوايف غز شده و توده هاي وسيع آن ها همراه مغول ها به ايران آمدند. با لشكركشي تيمور به ايران و ديگر كشورهاي مجاور، به همراه ديگر ايلات جا به جا شدند و با گذشتن از اين سرزمين، بار ديگر همراه صفويه به ايران بازگشتند. پس از تيمور، سلسله هاي تركمانان «قراقويونلو» وسپس «آق قويونلو» به عنوان نيرومند ترين گروه ها به ترتيب در باختر و شمال ايران و سپس در ايران مركزي و جنوبي ظهور كردند.
در زمان صفويه، شاه عباس صفوي براي حفظ ايالات خاوري از تاخت و تاز تركمن ها و ازبكان، كردهاي جنگ جو را از ولايات باختري به اين سامان كوچ داد و پنج ولايت كرد نشين در امتداد كليه مرزها از استرآباد تا چناران به وجود آورد. اما كوچ كرد ها مانع تاخت و تاز تركمنان نشد چرا كه آن ها حريفاني هم زور بودند و هيچ يك از طرفين نمي توانستند به فتح نهايي دست يابند و اين خطه هم چنان درگير هرج و مرج باقي ماند. با وقوع جنگ هاي بين قبيله اي از يك سو و يورش خان هاي بخارا و خيوه از سوي ديگر، آشوب مناطق تركمن نشين را فرا گرفت. اين منازعات همراه با فشارهاي امپراطوري روسيه به ويژه در مرزهاي جنوب باختري، سبب افزايش سيل مهاجرت تركمن ها به نواحي رود گرگان شد و اين مهاجرت منجر به جنگ هايي بين ساكنان قبلي اين نواحي با مهاجمان شد. براثر فشار طوايف يموت كه به تازگي به اين نواحي آمده بودند، طوايف گوگلان به سمت كوه هاي گلي داغ رانده شدند. باوجود مخالفت و نزاع بين تركمن ها و همسايه هاي آن ها، تركمن ها به تدريج تا قره سو و شمال خراسان را به تصرف خويش درآوردند. اين طوايف كه دربيش تر اوقات نقش مهمي در تعيين و تغيير حكومت هاي وقت ايفا مي كردند، به سبب شيوه معيشت عشايري (دام داري و كوچ )، دراندك زماني به مهاجميني تبديل مي شدند كه هر حاكميتي ناگزيراز مقابله با آن ها مي شد. ماموران سلسله قاجار كه خود به كمك عشاير، به ويژه تركمنان به حاكميت رسيده بودند، با دست آويز قرار دادن شكايت مردم، بر تركمن هاي يك جا نشين ظلم و ستم روا مي داشتند. جنگ مرو بزرگ ترين حادثه سياسي در تاريخ تركمن ها در عصر قاجار به سال 1276 هجري قمري است. تمايل دولت روس به تصرف خانات خيوه، بخارا و نيز تحريكات انگليس در افغانستان و لشكركشي دولت ايران به منظور گرفتن ماليات و خراج از تركمن ها را مي توان از جمله دلايل شروع اين جنگ دانست. تركمن ها كه قادر به پرداخت خراج نبودند به كمك خان خيوه ارتش قاجار را شكست دادند. در نتيجه از نفوذ دولت ايران بيش از پيش كاسته شد و اين نواحي تحت تسلط تركمن ها باقي ماند و تا مدت ها بعد از اين واقعه، خان نشين هاي خيوه به همراهي تركمن ها تا ناحيه خراسان مي تاختند و پس از غارت شهرهاي اين نواحي، مردم زيادي را به اسارت مي گرفتند. اين تهاجمات را عباس ميرزا قاجار با آزاد كردن تعداد زيادي اسير ايراني از چنگ تركمن ها و به اسيري بردن عده زيادي از آن ها پاسخ داد.
اين لشگركشي دولت مركزي كه با خون ريزي توام بود به آرامش نسبي در منطقه منجر شد. پيش از آن كه قرن نوزدهم پايان يابد، آخرين تزارهاي روس با فتح تاشكند، بخارا، خان نشين خيوه و فرغانه، خان نشين هاي آسياي ميانه را خراج گزار روسيه كردند و تنها بخشي از سرزمين تركمن ها در كنار مرز ايران باقي ماند. در اين زمان دولت روسيه طوايف يموت را كه عمده ترين نيروي تركمن ها محسوب مي شد، با دست آويز تامين امنيت راه هاي تجاري سركوب كرد. با شكست بزرگ تركمن در سال 1300 هـ . ق، آخرين نقطه تركمنستان و بقيه نواحي شمال خراسان (از درياي خزر تا رود تجن) به امپراطوري روسيه اضافه شد. امضا قرارداد تحديد مرز آخال (1301 هـ . ق) بين دولتين ايران و روس، مرز ميان دو كشور را از روي نشانه هاي جغرافيايي تعيين كرد و زندگي تركمن ها را كه در آن هنگام در دو طرف مرز به امر كوچ مشغول بودند، مختل نمود.
با تحديد مرزها، تركمنان حالت مردمي را يافتند كه به دو دولت ماليات مي دادند و در يك سو بخشي از خانواده و در سوي ديگر احشام و چوپانان تركمني زندگي مي كردند. تركمن ها كه نمي خواستند مالياتي به دولت روسيه بپردازند به ايران مهاجرت نمودند، اما دراين جا نيز با حكومت ايران كه مايل به جمع آوري ماليات و محدود كردن قدرت نظامي و پايان دادن به اغتشاشات تركمن ها بود، مواجه شدند. با اين همه، گرچه پس از تحديد مرزها، تركمن هاي اترك و گرگان رسما ايراني محسوب مي شدند، اما چنين مي گفتند كه هيچ ايراني از مرز قلمرو آنان نمي گذرد، مگر اين كه ريسماني به گردن داشته باشد.
درعرصه نبرد مشروطه خواهان و مستبدان، تركمانان در صف مستبدان و مخالفين مشروطه قرار گرفتند و به غارت شهرها و روستاهاي طرف دار انقلاب پرداختند. محمد علي ميرزا- پادشاه قاجار- كه بر ضد مجلس و مشروطه دست به كودتا زده بود، پس از بركناري، در ميان تركمن ها هم دستاني يافت و آن ها نيز به اميد غارت و گسترش نفوذ خود به ولايات هم جوار، با او همراه شدند كه با شكست تركمن ها و پيروزي قواي مجاهدين مشروطه خواه، تركمن ها به سرزمين هاي محل سكناي خود عقب نشيني كردند.
در دسامبر 1916 ميلادي، سپاهيان روس با آتش و شمشير در ادامه تعقيب تركمن هاي ساكن آسياي ميانه كه دست به شورش زده بودند، از ولايت استر آباد گذشته و بي رحمانه يموت ها و زنان و كودكانشان را سركوب كردند. حكومت ايران كه قادر به برخورد با اين مداخله نظامي روسيه نبود، درمقابل تصرف اين نواحي و نيز برخوردهاي نظامي عكس العمل نشان نداد و اين نواحي عملا به دست روس ها افتاد.
پس از انقلاب اكتبر(1917. م) در روسيه، حكومت شوروي در سال (1918. م) سپاهيان روس را از ايران خارج كرد و مناطق اشغالي را به دولت ايران باز گرداند. تركمن ها را در درازاي تاريخ سراسر جنگ و ستيز، از آن هنگام كه در متن هاي تاريخي براي نخستين بار نام آن ها ذكر شده، همه حكومت ها (حتي آن ها كه خود تركمن بودند) پس از به قدرت رسيدن سركوب كرده اند. آن ها سال ها بين دو مرز ايران و شوروي سابق در حال رفت و آمد بودند و عملا در تابعيت هيچ كدام قرار نداشتند، گاه خراج گذار اين دولت ها بودند و گاه مردم ساكن آن نواحي را غارت كرده و آنان را به عنوان برده خريد و فروش مي كردند. تركمن ها در ميان خود نيز با دشمني، جنگ و ستيز پايان ناپذيري بر سر چراگاه روبرو بودند. چنان كه دشمني بين آتاباي ها و گوگلان ها، آتاباي ها و جعفرباي ها، تكه ها با گوگلان ها و …. پايان ناپذير به نظر مي رسيد. اين منازعات تا زماني كه اقدامات حكومت ايران يعني گسيل ارتش به سوي تركمن هاي يموت و گوكلان در سال 1303 هـ . ش به آخرين شورش تركمن ها انجاميد، ادامه داشت.
در اين شورش، تركمن ها در پي كسب استقلال سرزمين هاي تركمن نشين بودند، كه اين امر به اتحاد تمامي قبايل تركمن (يموت و گوكلان) منجر شده بود. از آن رو قبايل تركمن كه قرن ها بر سر آب و مرتع دام با يك ديگر درگير بودند، دشمني را كنار نهادند و به منظور ايجاد خود مختاري در نواحي تركمن نشين، به نفاق بين ايل ها و طوايف پايان دادند. با اين همه، با وجود قدرت نظامي قابل توجه تركمن ها، دولت مركزي ايران در سال 1304 هـ . ش با روش هاي مختلف و حمله نظامي و استفاده از سلاح هاي مدرن و تحريم اقتصادي، آن ها را سركوب كرد. عده اي ازسران شورشي اعدام شدند و گروهي به آن سوي مرزها گريختند. حكومت مركزي سركوب خود را با سوزاندن آلاچيق ها و تخته قاپو كردن تركمن ها تسريع كرد. گرچه با آغاز جنگ جهاني دوم و اشغال ايران توسط متفقين و تضعيف دولت مركزي، فرصتي كوتاه به دست آمد و گروهي از تركمن ها نيز به زندگي كوچ نشيني روي آوردند، اما دوران آن كوتاه بود و با قدرت گيري مجدد دولت پايان گرفت. سرانجام فشارهاي حكومت بر تركمنان تعديل يافت و به سبب جاذبه هاي اقتصادي و كشاورزي بعد از اصلاحات ارضي (سال 1341 هـ . ش)، گروهي از تركمن ها به كشت و زرع و عده اي به شهرها روي آوردند. اين قوم هم اكنون در صلح و صفا در محدوده استان گلستان زندگي مي كنند و بيش تر آن ها يك جا نشين شده اند.
عشاير
عشاير گلستاني را به طور عمده مي توان در دو نوع عشاير كوچنده ( اكراد شمال خراسان ) و عشاير نيمه كوچنده ( تركمن ها ) دسته بندي كرد . قلمرو زيستي اين عشاير ، حدود 3500 هزار كيلومتر مربع از مراتع بخش هاي داشلي برون و مراوه تپه از شهرتان گنبد و مينودشت را در بر مي گيرد .عشاير كوچنده : عشاير كرد شمال خراسان به عنوان عشاير نيمه كوچنده استان به شمار ميروند . آن ها از بقاياي ايل بزرگ زغفرانلو هستند كه در زمان شاه عباس صفوي در سال 1000 ه.ق از غرب ايران به مناطق شمال خراسان كوچانده شده اند . عشاير كرد شمال خراسان عمدتاً از شهرستان هاي بجنورد ، شيروان ، قوچان و اسفراين هستند كه همه ساله مدت شش ماه از سال را در مناطق قشلاقي اين استان به سر مي برند . آن ها در زمان كوچ از سه راه ايلواه عشاير شلمي ، فاز انقابه و خشتلي وارد استان گلستان ميشوند . امروزه نيز عشاير كوچندة كرد . داراي ايل به معناي واقعي نبوده بلكه به صورت طوايف مستقلي درآمده اند . در آخرين سرشماري عشاير كوچنده در سال 1366 تعداد هيجده طايفة مستقل با 1601 خانواده و 10306 نفر جمعيت در مناطق قش استان سرشماري گرديده اند . از مهم ترين و پرجمعيت ترين طوايف مي توان از طوايف : قهرمانلو ، بريمانلو ، مليانلو ، قليانلو ، باچكانلو ، طائلو ، سيمكانلو ، كاوانلو ، ناملو نام برد .عشاير نيمه كوچنده : دست ديگر از عشاير استان ، عشاير تركمن هستند كه به صورت استاني كوچ كرده و جزو عشاير نيمه كوچنده به شمار ميروند . تركمن ها از دير باز مردماني كوچ نشين بوده اند كه بخش عمده اي از جمعيت آن ها در طي زمان و بر اثر جريانات مختلف تاريخي و فشار حكومت هاي گذشته به تدريج اسكان يافته اند . با اين وجود امروزه شمار قابل توجهي از آن ها در بخش شرقي استان به رمه گرداني و كوچ روي مي پردازند . عشاير درون كوچ ، از طوايف و تيره هاي دو ايل يموت و گوكلانند . هر چند كه در آخرين سرشماري ، عشاير كوچنده تركمن ، به عنوان عشاير لحاظ نگرديده اند ، ولي در حال حاضر اداره كل امور عشاير استان ، تعداد 1200 خانوار از اين عشاير را با جمعيتي بالغ بر 11000 نفر در قالب 4 شركت تعاوني عشايري تحت پوشش خدمت رساني خود قرار داده است .
آداب و رسوم
استان گلستان با داشتن تاريخ كهن پنج هزار ساله و سكونت اقوام مختلفي چون فارس ، تركمن ، ارامنه ، كرد ، بلوچ ، عرب و ... از تنوع قومي و فرهنگي خاصي برخوردار است به گونه اي كه مي شود چنين پنداشت استان گلستان خود ايراني كوچك است اين اقوام با اين كه هر يك ، فرهنگي ويژه به خود را دارا هستند ، ساليان سال است كه به آداب و رسومي كه برخي از آن ها مشترك بين اين اقوام و برخي و برخي هم ويژة گروهي از آنان است .عيد باستاني نوروز : اين عيد يكي از اعياد باستاني و برجستة ايرانيان است كه از گذشته اي دور تا به اكنون با مراسمي خاص برگزار شده است . در استان گلستان نيز از اوايل اسفند در برخي از نواحي گروه دو نفرة نوروزخوانان اشعاري را كه به مناسبت فرارسيدن عيد نوروز سروده شده ميخوانند و از صاحبان منازل مژدگاني ميگيرند . مردم مژدگاني دادن را شگون دانسته و مقدم آن ها را به عنوان پيام آوران بهار گرامي ميدارند . در آخرين چهارشنبه هر سال هم با شادي به استقبال نوروز رفته و با روشن كردن آتش در چند نقطه و پريدن از روي آن را جشن ميگيرند . همة گلستاني ها با هر قوميتي كه دارند با پوشيدن لباس هاي نو و پهن كردن سفرة هفت سين در تعطيلات نوروز به ديدار يكديگر ميروند در روز سيزدهم نيز آن ها به دامن طبيعت رفته و نحسي سيزده باسير در طبيعت از بين مي برند .
عيد قربان
اين عيد ، عيدي بزرگ براي مسلمانان است . در اين عيد ، تركمن ها خانه هاي خود را آراسته و تزيين مي نمايند . بهترين لباس هاي خود را پوشيده و شيريني هاي گوناگون را فراهم مي نمايند و چشم به راه مهمان مي نشينند . اين رسم ، به مانند عيد نوروز باستاني ايرانيان است . در گذشته ، تركمن ها تنها خوراك هاي گوناگوني را از گوشت پخته و آن ها را براي همسايگانشان ميفرستادند و سال خوب و پربركتي براي آنان آرزو مي كردند . هم چنين در عيد قربان پسران و دختران بيشتر از معمول به بازي ميپردازند . از جمله اين كه تعدادي پسر و دختر در جايي گرد هم مي ايند و با چند چوب و ريسمان ، تابي را كه در اصطلاح محلي به آن سنجق ميگويند . درست كرده و تاب ميخورند و به ديد و بازديد يكديگر ميروند . مردم توانگر فارس زبان استان گلستان هم قرباني كرده و اين روز را جشن ميگيرند .
ماه مبارك رمضان و عيد فطر
تركمن ها چند روز پيش از فرارسيدن اين ماه گوسفند مي كشند و همسايگان و خويشاوندان را براي تناول فرا ميخوانند .
جشن شصت و سه سالگي
در بين مردم تركمن مرسوم است كه هر يك از مردان كه به سن شصت و سه سالگي مي رسد به پاس بزرگداشت شصت و سه سال زندگي حضرت محمد (ص) جشني را به پا ميدارد . اين جشن كه به زبان تركمني بدان آق قويون ( گوسفند سفيد ) ميگويند . با توجه به وضع مالي شخص برگزار كننده ممكن است مفضل يا مختصر باشد . حداقل اين كه بايد با غذاي مختصري آب گوشت از مدعوين پذيرايي شود و اگر هم صاحب جشن توانايي مالي داشت يك يا دو بره و گوسفند سفيد يا بز را ذبح كرده و در ميان خانواده ها تقسيم ميكند . و گاه ممكن است مراسم كشتي و مسابقه اسب سواري هم ترتيب دهند . در مراسم كشتي گيري ، روستائيان دور دست نيز شركت مي كنند . به برندگان اين مسابقات ، از طرف صاحب جشن يا خويشاوندان نزديك او ، پول نقد يا پارچه و پيراهن به عنوان جايزه مي دهند . ناگفته نماند كه تركمن ها در سفيد بودن بز و يا گوسفنداني كه براي اين جشن قرباني ميشود ، اصرار نمي ورزند .
رقص خنجر
در اين رقص كه با حركات متهورانه اي هم همراه است ، ابتدا جوانان تركمن لباس هاي سنتي خود را پوشيده به دور هم حلقه زده و دست به گردن يكديگر مي اندازند . بعد شمشير دار در ميان قرار گرفته و ذكر خوانده ميشود . تعداد خاصي در عدد ذكرخوانان مطرح نبوده و گاه شش و گاه هشت نفر يابيشتر در ميان ميآيند و به ذكرخواني ميپردازند . اين رقص زيبا كه سراسر هيجان ، حركات و فرياد است آن قدر ادامه پيدا ميكند تا يكي از افراد از شدت التهاب غش كند و بيفتد . سپس شمشيردار به گوش او غزلياتي ميخواند تا به هوش آيد .
موقعيت | موزه - كاخ موزه - بنا | نوع آثار | تلفن | ايام تعطيل | گشايش (قدمت) | نشاني | ||
استان | شهر | شماره | كد | |||||
گلستان | گرگان | موزه گرگان | باستان شناسي و مردم شناسي، سنگ نبشته | 2222606 | 0171 | -- | 1367 | ميدان شهداء ، خ امامزاده عبداله |
" | گنبد قابوس | ميل گنبد | اثر تاريخي | 2227887 | 0172 | -- | 1377 (403-366 هـ.ق) | پارك شهر |