كردهاي كُرمانج خراسان به شيوه ي خراسانيان قديم به رقص «بازي» مي گويند كه اطلاقي باستاني و از ريشه واچيك پهلوي است. هيچ مراسم شادي نيست كه كرمانج ها، پير و جوان، زن و مرد، فقير و غني در آن شركت نكنند. اين رقص ها روايت كوچندگي، تلاش، همياري، يگانگي، كار و كوشش و تصويريست از مردماني كه مرگ را نيز به بازي مي گيرند و نياكان ما را به ياد مي آورند كه آدمي را در خور مهرورزي و شادي مي پنداشتند.
كرمانج ها كه قرن ها پيش از كردستان به شمال خراسان كوچانده شده اند، با آن كه به كردي سخن مي گويند به لحاظ فرهنگي تحت تأثير فرهنگ خراسانيان قرار گرفته اند. بازي هاي كرمانجي چون بازي هاي شرق و مركز خراسان در دايره و دور انجام مي گيرد و جزو رقص هاي زنجيره اي و سلسله اي اند. رقص ها نخست با ريتمي آرام و سنگين آغاز و به مرور تند و تندتر مي شوند . ادوار رقصي بعد از آرام و تند شدن دوباره از سر گرفته مي شود و همواره پس از همهمه و حركت هاي تند، ريتم آهسته مي شود تا بازيگران نفسي و دمي بگيرند.
بخش جلگه شوقان از نظر جغرافيايي در جنوب غربي خراسان شمالي و در فاصله يكصد كيلو متري شمال شرقي شهرستان جاجرم و شصت كيلو متري جنوب غربي شهرستان بجنورد (حد فاصل جاجرم – بجنورد ) قرار گرفته است .
بر اساس سرشماري سال 1375 آمار جمعيت بخش 12810 نفر مي باشد كه از اين آمار 3180 نفر در مركز بخش و بقيه جمعيت در روستاهاي سطح بخش را تشكيل مي دهد ساكن هستند .
جلگه ي شوقان وسعتي حدود 800كيلومتر مربع كه بصورت دلتا يي بسيار زيبا بين سه سه رشته كوه آلاداغ ،سالوك و بهار گسترده شده است و داراي آب و هوائي معتدل كوهستاني و منابع آبي نسبتاً غني است و از چشمه سارو قنوات بسيار برخوردار ميباشد كه چشم انداز زيبا و بديع به ان بخشيده است .
بخش جلگه ي شوقان از قسمت جنوب با بخش سنخواست و از سمت غرب با بخش مركزي شهرستان جاجرم و در قسمت شمال با شهرستان مانه و سملقان و از شرق با بخش مركزي بجنورد متصل مي شود .
غذاهاي سنتي استان خراسان شمالي به شرح زير مي باشند:
آش يارمه
آش دوغ
فطير(نان فطير)
استان خراسان شمالي از استانهايي است كه زبان و لهجه هاي زيادي در آن متداول است.مردم اين خطه با پراكنش متفاوت با گويشهاي :تركي، فارسي، تاتي، بلوچي، كردي كرمانجي، تركمني، فارسي دري و...ساليان سال با هم ارتباط داشته و دارند.شبيه اين تفاوت گفتاري، تفاوتهايي درمذهب و فرهنگ اهالي نيز ديده مي شود.فارغ از بعضي رفتارهاي اختلاف انگيز با منشاءاستعماري، مردم اين ناحيه ازايران بدون توجه به زبان ُ مذهب و فرهنگ درتعامل بايكديگربوده، در دادوستدها و حتي ازدواج اقوام مختلف مشكلي وجود ندارد. باهمه اينها ازسالهاپيش خطر انقراض بعضي گويشها احساس مي شود.
۱۱. تخـته (Tekhtah)
علاوه بر معني معروف به معني قطعه زمين هموار است. به طور نمونه، تخته اركان در سمت راست جادۀ بجنورد - طبر قرار دارد. در ادامه همان مسير، تخته باشقي، تخته حق بيگ و تخته قُلي قرار دارند. باشقي در زبان تركي رايج در برخي نواحي خراسان به معني بقيه و باقي مانده و در تركيه، باشكا به معني مجزا و متفاوت است. تخته حق بيگ به احتمال قوي به لحاظ حقي كه بيگ نسبت به آنجا داشته به نام او نام گذاري شده است. بيگ در تركي به معني بزرگ محل و يا رييس قبيله است. تخته قُلي به نام قلي پدر ليلا مادر بزرگِ پدريِ نوراله شاد دل ناميده شده است.
۱۲.برَكـه (Brakah)
بركه به معني دوست و رفيق است. در زبان كردي براك و براكه به معني دوست است.
۱۳.كَپلَمه ، كفلمه (Kaflamah)
نوعي داروي تركيبي گياهي است. در زبان كردي نيز به همين معني است.
۱۴. اَزو (Azo)
برادر ، داداش. در كردي به معني جوان است كه از واژه عربي عزب- عازب و عازو – آزو ، اخذ شده است. در فارسي باستان – هزو به معني مرد دلير است.
۱۵. بَريكلاّ (Barikallah)
از عربي « بارك الله» به معني : آفرين، آفرين خدا بر تو باد.
۱۶. تيوَر (Tivar)
جاي بلند و استوار. در زبان كردي غرب كشور با همين تلفظ و معني استعمال مي شود. براي ديدن شرح تفصيلي اين نام به فرهنگ نامۀ طبري تأليف نگارنده رجوع فرماييد.
كشتي چوخه از ورزشهايي است كه قدمت طولاني در طبر دارد و ياد و خاطره پهلوانان زيادي در ذهن مردم طبر باقي است. پهلواناني همچون حاج باقر باقري كه هنوز هم نشان پهلواني بر جثه تنومند او پيداست. در گذشته اين ورزش باستاني از رونق بيشتري برخوردار بوده است و حتي پهلواناني از روستاهاي همسايه نيز براي اين نبرد تن به تن به طبر مي آمده اند. از همان قديم اين ورزش تنها در ايام نوروز برگزار مي شده و در روز سيزده بدر به اوج خود مي رسيده است.
سيزده بدر امسال نيز مراسم كشتي چوخه در باغ حاج بتول در لق لق برگزار شد. بنده متاسفانه نتوانستم در اين مراسم شركت كنم و اگر كسي از اين برنامه جالب و باستاني عكس و يا خاطره اي دارد براي من بفرستد تا در وبلاگ قرار دهم.
كشتي امسال با يك حادثه همراه بود. نقدعلي يوسفي هنگام كشتي با حسن عابدي دچار آسيب ديدگي از ناحيه بازو شد. در بتدا تصور شد كه استخوان دستش شكسته است اما چند روز بعد خبر رسيد كه تنها يك در رفتگي ساده بوده است.
(اگر كسي در مورد رخدادهاي كشتي امسال و برندگان نهايي اطلاعاتي دارد لطفا براي من بفرستد).