در كل هنگامي كه درباره اهميت يك زبان سوال ميكنيم به تعداد سخنوران آن اشاره ميكنيم يعني هر چه تعداد سخنوران يك زبان بيشتر باشد به همان ميزان " اهميت " آن زياد مي باشد . نگراني اين است كه به عنوان مثال زبان چيني تعداد سخنورانش بيشتر از انگليسي مي باشد در تعداد كشورهاي خيلي محدودتري وجود دارد به واسطه ترانه و آواز و سينما كمتر گسترش يافته و در اينترنت كمتر به كار رفته است و ...
به عنوان مثال زبان هاي كه بيشترين تعدادسخنوران را در جهان دارند عبارتند از :
1- ( چيني ) ماندرين 2- انگليسي 3- هندي 4- اسپانيولي 5- روسي 6- باهاسا 7- پرتغالي 8- بنگالي 9- عربي10- اردو 11-ژاپني 12-فرانسه
اين تنها طبقه بندي ممكن نيست .
اگر تعداد كشورهايي رادر نظر بگيريم كه اين زبان ها در آن رسمي يا در كنار زباني ديگر رسمي هستند در اين صورت ترتيبي متفاوت بدست مي آوريم.
1- انگليسي 2- فرانسه 3- عربي 4- اسپانيولي 5- پرتغالي 6- آلماني 7- مالايي 8- چيني و ...
اگر اكنون جايگاه زبان ها را در اينترنت در نظر بگيريم يك سلسله مراتب ديگر مطرح مي شود :
1- انگليسي 20/35 درصد 2- چيني 70/13 درصد 3- اسپانيولي 9درصد 4- ژاپني 40/8 درصد 5- آلماني 90/6 درصد 6- فرانسوي 20/4 درصد 7 – كره اي 90/3 درصد 8- ايتاليايي30/3 درصد 9- پرتغالي 10/3 درصد 10- مالايي 80/1 درصد 11- هلندي 70/1 درصد12- عربي 70/1 درصد.
همچنين مي توانيم تعداد جوايز ادبي نوبل را در نظر بگيريمكه به نويسندگان اين زبانها اهدا شده است كه به اين صورت مي شود:
1- انگليسي 2- فرانسه 3- آلماني 4- اسپانيولي 5– روسي 6- ايتاليايي 7- سوئدي 8- دانماركي9- چك 10- هلندي11- لهستاني 12- ژاپني و...
مي بينيم كه بعضي زبان ها تقريبا هميشه در صدر قرار دارند حالا عامل آن هر چه كه باشد و ديگر زبان ها فقط در بعضي فهرست ها ظاهر مي شوند ( مثلا زبان پرووانسالي بنگالي يا ييديش ( عبري اروپاي مركزي و شرقي ) براي جايزه نوبل ) .
با توجه به اين ملاحظات مي باشد كه فهرستي از زبان هاي دنيا را ارائه دادهايم كه عبارتند از مجموعه اي از عوامل ( تعداد سخنور، حضور در اينترنت، تعداد كشورهايي كه زبان در آن رسمي است، جريان ترجمه به و از آن زبان، توليد و صدور فيلم كتاب موسيقي، جايزه ادبي نوبل، ميزان رشد جمعيت كشورهايي كه آن زبان در آنجا تكلم مي شود، وجود نرم افزار پردازش متن اصلاح كننده املا و ... ) كه طبقه بندي زبان هاي دنيا را از نظر " اهميت " شان به اين صورت ارزيابي شده بدست آورده ايم. اين فهرست پس از اتمام در اينترنت در دسترس قرار خواهد گرفت و به به صورت منظم از نظر تغيير و تنوع عوامل مورد نظر به روز خواهد شد (2). در مرحله اول تعداد زبان هاي مورد نظر را محدود خواهيم كرد( زبان هايي كه بيش از ده ميليون نفر به آن سخن مي گويند ) تا به تدريج اين فهرست را گسترش دهيم كه تمام زبان ها را در بر گيرد . بنابراين فهرست مقايسه اي ربان هاي جهان يك ابزار مرجع ايجاد خواهد كرد يعني محلي براي حقايق جامعه شناسي زبان كه حركت هاي زباني وتغييرات روابط ميان زبان ها را همزمان با جهاني شدن قابل درك خواهد نمود. اين خود به تصميم گيري از نظر سياست زباني ( سياست تدريس زبانها، ارتقا بعضي زبان ها و ... ) كه بر پايه عوامل هد ف هستند كمك خواه نمود .
ما در يك كنفرانس در اكسان پرووانس ( سپتامبر 2007 ) پيش نمايي از آن را ارائه كرده ايم و به طبقه بندي موقت هشتاد زبان اول بر اساس ده عامل مذكور در اينجا دست يافتيم . بدين ترتيب با فهرست زبان ها از طرفي و صورت ظاهري ( مدل ) جاذبه اي از طرف ديگر نماي خوبي از وضعيت جهاني كنوني و گرايشات تحولي (زبان ها) را در اختيار داريم.
..................................................................
1- به سوي بوم شناسي زبان نوشته لوئي ژان كالوه پاريس نشر پلون 1999 .
2- در قسمت مربوط به آمار با آلن كالوه كار كرده ام.
* به منشأ زبان ها بر اساس روايت كتاب مقدس مسيحيان اشاره دارد كه گويا از بابل آغاز شده است.
كردهاي كُرمانج خراسان به شيوه ي خراسانيان قديم به رقص «بازي» مي گويند كه اطلاقي باستاني و از ريشه واچيك پهلوي است. هيچ مراسم شادي نيست كه كرمانج ها، پير و جوان، زن و مرد، فقير و غني در آن شركت نكنند. اين رقص ها روايت كوچندگي، تلاش، همياري، يگانگي، كار و كوشش و تصويريست از مردماني كه مرگ را نيز به بازي مي گيرند و نياكان ما را به ياد مي آورند كه آدمي را در خور مهرورزي و شادي مي پنداشتند.
كرمانج ها كه قرن ها پيش از كردستان به شمال خراسان كوچانده شده اند، با آن كه به كردي سخن مي گويند به لحاظ فرهنگي تحت تأثير فرهنگ خراسانيان قرار گرفته اند. بازي هاي كرمانجي چون بازي هاي شرق و مركز خراسان در دايره و دور انجام مي گيرد و جزو رقص هاي زنجيره اي و سلسله اي اند. رقص ها نخست با ريتمي آرام و سنگين آغاز و به مرور تند و تندتر مي شوند . ادوار رقصي بعد از آرام و تند شدن دوباره از سر گرفته مي شود و همواره پس از همهمه و حركت هاي تند، ريتم آهسته مي شود تا بازيگران نفسي و دمي بگيرند.
به نام آفریدگار ورق های معرفت
در بخش های قبلی وبلاگ به تفاوت های گرگ با سگ و نوع زیستگاه های گرگ در ایران پرداختیم . در این مطلب قصد داریم بدانیم گرگ ها را در چه مناطق و نواحی و در چه زمان هایی بهتر می توان دید .
گرگ مانند اکثر گوشتخواران شب فعال است . یعنی بیشتر فعالیت های حیاتی شان اعم از شکار ، تعیین و حفاظت از قلمرو ، جفت گیری و ... را در شب انجام می دهد و در طول روز عموما به استراحت در کنام هایشان می پردازند . در ایران هم به دلایل مختلف گرگ ها اکثرا شب فعالند و به خوبی راه و روش استتار در طبیعت را آموخته اند . اما به خاطر اینکه در کشور ما حتی به دور افتاده ترین مناطق هم پای انسان کشیده شده است ، گوشتخواران روزها فعالیت جابجایی خود را انجام می دهند که بسیار به مشاهده ی آنها در طبیعت کمک می کند . به گفته ی کارشناسان باتجربه بهترین زمان در طول شبانه روز برای دیدن گرگ ها لحظاتی قبل و بعد از طلوع و غروب آفتاب می باشد .
معمولا در فصل بهار جنب وجوش گرگ ها به دلیل به دنیا آمدن توله ها افزایش می یابد و آنها شبانه روز به دنبال غذا می گردند . با این حال به دلیل پوشش گیاهی انبوه و دسترسی آنها به تمام نقاط زیستگاه خود ، می توانند در روز هم با کمترین آثاری از خود به گشت و گذار در قلمرویشان بپردازند . در این فصل با رعایت جوانب احتیاط ، در نواحی صخره ای که احتمال میرود گرگ به آنجا دسترسی داشته باشد ، می توان گرگ های وضع حمل کرده و توله هایشان را دید . گرگ ها گوشتخواران متحرک هستند و عموما لانه سازی نمی کنند و تنها در اواخر فروردین در شکاف سنگ ها پناهی برای خود تهیه می کنند تا توله هایشان را تا زمان باز کردن چشمانشان در آنجا نگهداری کنند .
با گرم شدن هوا و آغاز تابستان و همچنین حضور گسترده و شبانه روزی دام ها در مراتع ، گرگ ها فعالیت خود را در روز کاهش داده و خوابیدن در لانه های خنک خود را به فعالیت سخت در زیر نور آفتاب سوزان ترجیح می دهند . در تمامی ساعات می توان اطراف دامها گرگ های کمین کرده ای را ملاحظه کرد ولی اوایل صبح و نزدیک طلوع و غروب آفتاب خطر حمله ی گرگ به گله های دام بیشتر است .
با پایان یافتن تابستان و محدود شدن فعالیت دام ها ، گرگ ها نیز روزهای سختی را آغاز می کنند و در پاییز گرگ ها را می توان در تمامی ساعات و در اکثر مناطق زیستگاهشان در حالی که به دنبال طعمه یا قلمروگردی هستند ملاحظه کرد .
هوا که سردتر می شود و نزدیک شدن به زمستان ، گرگ ها را درنده تر و وحشی تر می کند . کمبود طعمه به دلیل چرا نکردن دام ها و کاهش جوندگان به همراه سرمای شدید و پوشیده شدن زیستگاه گرگ ها با برف ، آنها را عصبی تر می کند و از هیچ جانداری برای استفاده ی خود نمی گذرند .
البته زمستان فصل گرگ هاست . آنها با سرسختی و مقاومت و تبحر بی نظیر از پس سرما و کمبود طعمه برمی آیند .این گوشتخوار به دامنه ی تپه ها و یا اطراف روستاها پناه می آورد . در زمستان اطراف روستاها معمولا بهترین محل برای مشاهده ی گرگ ها است . البته نزدیکی گرگ به روستاها و مناطق مسکونی در زمستان بیشتر رخ می دهد . اما امکان دارد در فصل های دیگر نیز به دلایل گوناگون اتفاق بیافتد .
در این فصل سرد گرگ ها از مناطق کوهستانی و سرد و برفی که معمولا خالی از طعمه می شوند فاصله گرفته و به هوای دام ها به نزدیکی روستاها و آغل های گوسفندان می آیند . همچنین دشت ها و دره ها و تپه ماهورها در این فصل به ارتفاعات ترجیح داده می شود و گرگ ها حتی در روز هم در پشت زمینه ی سفید طبیعت قابل رویت هستند . رنگ خاکستری آنها در برف زمستان کاربرد مخفیانه بودن خود را نسبتا از دست می دهد .
در نتیجه یکی از بهترین ساعات برای مشاهده ی گرگ در طبیعت اوایل صبح و پس از طلوع آفتاب است و فصل های پاییز و تابستان(مخصوصا در دشت ها و تپه ماهورها) بهتر از زمان های دیگر برای این کار است . همچنین در روزهای بارانی و مه آلود در مناطقی که احتمال دارد گرگ در آنجا حضور داشته باشد ، شانس خیلی زیادی برای دیدن گرگ ها وجود دارد . گرگ ها از موقعیت هوای بارانی و مه آلود برای نزدیک شدن به مناطقی که انسان وجود دارد استفاده می کنند .
با وجود اینکه حضور گرگ ها در دشتها ، بیابانها ، تپه ها و دره ها بیشتر محتمل است اما همان طور که در مطالب قبلی بارها گفته شده است چیزی که در حیات وحش اتفاق می افتد ورای تفکرات و طبقه بندی های ماست و گرگ های ایران می توانند در هر کجا زندگی یا رفت و آمد کنند . حتی کوهستان های صخره ای و بلند یا کویرها و بیابان های خشک و پهناور .
با این وجود دشت ها و تپه ماهورها به همراه کوهپایه ها و دره های با شیب ملایم بهترین مکان ها برای مشاهده ی گرگ ها است . نزدیک گله هایی که روی دامنه ها چرا میکنند میتوان با کمی فاصله در بالا دست و با رعایت استتار گرگها را دید . به نظر می رسد تپه ماهورها و کوهپایه هایی که محل اتصال دشت و بیابان و دره با کوه ها هستند بهترین مکان برای کمین و رفت و آمد گرگ ها است . چون آنها در این شرایط به تمامی مناطق اطراف اشراف داشته و همچنین می توانند خود را مخفی کنند .
در سالیان اخیر گزارشات زیادی از مشاهده ی(حتی در حال شکار طعمه) گرگ در کوهستان های صخره ای و بلند ، جنگل ها و مناطق پست جلگه ای و حتی تالاب ها به گوش رسیده است . این مطلب نشانگر توانایی بالای گرگ های ایران در تطبیق با شرایط و محیط های گوناگون است و نشانگر امکان دیدن گرگ ها در هر جا و هر زیستگاهی است .
تمامی این زمان بندی ها و تعیین زیستگاه ها از طرف ما انسان ها صورت می گیرد و با مشاهدات و اطلاعات اندک ما از حیات وحش به دست آمده است . در حالی که طبیعت هر لحظه می تواند تغییرات شگرفی داشته باشد و به دلیل شرایط پیش آمده تمامی فرمول ها را به هم بریزد . گرگ های ایران به دلیل قدرت تطبیق فوق العاده بالا با شرایط جدید قادرند در هر زمان و مکانی ظاهر شوند .
گرگ ها از آن دسته جانورانی هستند که در اکثر مناطق کشور گزارش حضور آنها به گوش می رسد ولی دیدن آنها در زیستگاهشان بر خلاف تصور عمومی بسیار سخت و مشکل است و اصلا کار راحتی نیست . و همین قدرت استتار و مخفیانه بودن آنها باعث شده بتوانند تا به امروز در کشور ما زندگی کنند . به قولی جانورانی که به راحتی دیده نشوند بیشتر از آنهایی که دیده می شوند شانس بقا دارند .
امروزه مناطقی در کشور ما وجود دارند که حمله ی گاه و بیگاه گرگ ها به دام های مردم صدای اعتراض اهالی را درآورده است . با این وجود دیدن گرگ ها در این مناطق هم به راحتی امکان پذیر نیست . زیرا غیر از زندگی مخفیانه ی آنها ، بر خلاف تصور دامداران تعداد آنها نیز کم شده است و تخریب زیستگاه و کاهش یا نابودی طعمه های طبیعی ، آنها را مجبور به نزدیکی به انسان و دام هایش کرده است .
در زیر نام های دهن پرکنی چون یوزپلنگ،پلنگ،گور،گوزن،خرس،جبیر و ... کسانی که کمی هم تجربه و دانش داشته باشند می فهمند کاهش جمعیت گرگ ها در سالیان اخیر(به خصوص در مناطق آزاد)کاملا محسوس بوده است و از آثار گرگ ها دیگر خبری نیست . همین امر باعث می شود مشاهده ی گرگ در مناطقی که مردم محلی ادعا می کنند از دست حمله ی گرگ ها عاجز شده اند ، چند روز طول بکشد و هیچ نتیجه ای نداشته باشد .
اگر برای مشاهده ی اندک گرگ های باقی مانده در طبیعت ایران برنامه ای دارید حتما جانب احتیاط را کاملا رعایت کنید . گرگ ها فوق العاده غیرقابل پیش بینی اند .