معرفی وبلاگ
به نام خداوند جان و خرد/ کز آن برتر اندیشه برنگذرد/ به کوروش به آرش به جمشید قسم/ به نقش و نگار تخت جمشید قسم/ که ایران همی قلب و خون من است/ گرفته ز جان از وجود من است/ بخوانیم همه این جمله در گوش باد…/ چو ایران نباشد تن من مباد/ بدین بوم و بر زنده یک تن مباد…
صفحه ها
دسته
لينك هاي مفيد
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 999066
تعداد نوشته ها : 779
تعداد نظرات : 13

لوگو های حمایتی

ایران زیبا

پارک وب
Rss
طراح قالب
GraphistThem273

جشن ازدواج در ميان عشاير سميرم اصفهان همچنان سرشار از هيجان آميخته به رنگ و بوي بومي است.

آداب و رسوم ازدواج در ميان عشاير

آداب و رسوم ازدواج در ميان عشاير

آداب و رسوم ازدواج در ميان عشاير

آداب و رسوم ازدواج در ميان عشاير

آداب و رسوم ازدواج در ميان عشاير

آداب و رسوم ازدواج در ميان عشاير

آداب و رسوم ازدواج در ميان عشاير

آداب و رسوم ازدواج در ميان عشاير

آداب و رسوم ازدواج در ميان عشاير

آداب و رسوم ازدواج در ميان عشاير

آداب و رسوم ازدواج در ميان عشاير

آداب و رسوم ازدواج در ميان عشاير

آداب و رسوم ازدواج در ميان عشاير

آداب و رسوم ازدواج در ميان عشاير

آداب و رسوم ازدواج در ميان عشاير

ششم 3 1393
ايجاد نظم در بي نظمي زباني بابلي
 نوشته ي:پروفسورلوئي ژان كالوه - نظريه پرداز معروف زبانشناسي - دانشگاه پاريس
                        منبع : مجله بين المللي  le français dans le monde no 355 janvier  سال 2008



ترجمه : علي بلخكانلو            
 دانشجوي ارشد مترجمي فرانسه

 

لوئي ژان كالوه در مخالفت بااصل سياسي - زباني مبني بر اينكه همه زبان ها برابرند تلاش مي كند تا مجموعه بسيار پراكنده اي  را ساماندهي كند كه زبان هاي جهان تشكيل مي دهند . او با بررسي افراد دوزبانه و قرار دادن معيارهاي معتبر در برابر همديگر تلاش مي كند تا نمايه اي تطبيقي از زبان هاي دنيا را ارائه كند ...
حدود هفت هزار زبان بر روي كره زمين شمرده شده است  و اگر ملاحظه كنيم كه تقريبا دويست كشور وجود دارد به صورت ميانگين براي هر كشور تعداد سي و پنج زبان هست .البته اين ميانگين ها ميانگيني بيش نيستند . بعضي كشورها مانند هند، كامرون،كنگو يا مكزيك داراي تكثر زباني فراواني هستند .ديگر كشورها مانند ايسلند بروندي از تكثر كمتري برخوردارند . از طرفي اين پراكندگي نابرابر زبان ها در مقياس قاره اي نيز وجود دارد . بعضي قاره ها مانند آفريقا ( كه 30 درصد زبان ها در آن تكلم مي شود) يا آسيا ( 33 درصد )از نظر زباني غني هستند در حالي كه اروپاازاين حيث به طرزي خاص فقير است ( 3 درصد زبان هاي دنيا در آن تكلم مي شود ) . اما تكثر زباني در همه جا هست ما هميشه  با زبان ها مواجه هستيم و مي توانيم دو نگاه متفاوت به آن بكنيم . نگاه اول به توصيف تك تك آن ها بسنده مي كند . نگاه ديگر كه جامعه را از نظر زباني مورد بررسي قرار مي دهد كه همان نگاه جامعه شناختيزباني مي باشد .
 
مدل دوزبانگونگي: 
   جامعه شناسي زبان در دهه شصت تلاش كرده است تا اين وضعيت هاي تكثر زباني را با قرار دادن آن ها در بررسي هاي خود مورد توجه قرار دهد. امروزه چيز مهمي از آن باقي نمانده است بجز مدل پيشنهادي چارلز فرگوسون "مدل دوواژگاني" يعني زندگي مسالمت آميز دو شكل يك زبان كه تحت عنوان گونه " فرادست " و گونه فرودست " در آمده اند. بدين ترتيب وضعيت دوواژگاني كشورهاي عربي ( عربي كلاسيك/ عربي" لهجه اي" ) هائيتي ( زبان فرانسه / زبان كرئول ) يونان ( كاتارووسا / يوناني عامي ) يا سوئيس آلماني زبان ( آلماني سوئيس ) را از نظر پراكندگي اجتماعي كاربرد ها توصيف مي كرد. بر اين نظر بود كه فرد با والدين و دوستانش به گونه " پاييني " ( عربي لهجه اي، كرئول ... ) صحبت مي كند اما در سر كار يا براي نوشتار از گونه " بالايي " ( عربي كلاسيك، فرانسه ... ) استفاده مي كند .  
 بدين ترتيب حالت دوزبانگونگي مدت مديدي به عنوان يك مدل موثر و كارا تلقي شده است سپس از سوي آندسته از زبانشناسان مورد بحث قرار گرفته است كه در جنبش هاي آزادي خواهانه يا مطالبات زباني مشغول هستند . بر خلاف آنچه كه فرگوسون نوشته بود آن ها خاطر نشان مي كردند كه دوواژگاني يك وضعيت يكنواخت ميان دو صورت زباني نيست بلكه بيشتر يك وضعيت كشمكش يا سركوب مي باشد . آنان در باره وضعيت زبان كرئول زبانان يا كاتالان زبان ها اين چنين نشان مي دادند كه از يك طرف زبان قدرت نخبگان دنياي سياست و فرهنگي و از طرف ديگر زبان عامي وجود دارد و اين باعث شد ه بعضي ها از ميان آنان پيشنهاد كنند كه نظام سلطه بر چيده شود . به عنوان مثال در مورد زبان كاتالان كاري شود كه به  اين زبان همان نقشي داده شود كه تاكنون زبان اسپانيولي  ايفا كرد ه است اين همان چيزي است كه روابط تنگاتنگ ميان جامعه شناسي زبان و سياست هاي زباني را تبيين مي كند .هرچه كه باشد ما در اينجا فقط توصيف وضعيت هاي محدود و جزئي را داريم چون دو گونه اي كه " بالايي " و " پاييني " تلقي شده اند فقط دو صورت از ميان تعداد زياد ديگري بوده اند . به عنوان مثال شايد ميان دو صورت  زبان آلماني بخشي از سوئيس حالت دوواژگاني وجود دارد اما در آنجا زبان فرانسه نيز تكلم مي شود همچنين زبان هاي مختلف مهاجران مانند پرتغالي، كردي، ايتاليايي، تركي...وجود دارد و اين يعني وضعيت  خيلي پيچيده  است.     

مدل
جاذبه اي :

 براي توصيف اين پيچيدگي ( زباني ) بابلي است كه كه در سال 1999 مدل " جاذبه اي " را پيشنهاد كردم  (1) كه از اين نظر ناشي مي گردد كه مي توان با در نظر گرفتن اين كه زبا ن ها در ميان خود به واسطه افراد زباني به هم مرتبط هستند مي توان در ميان اين بي نظمي نظمي را حاكم نمود . بنابراين نظام دو زباني طبقه بندي آن ها به ما امكان مي دهد روابط ميان اين زبان ها را از نظر جاذبه ارائه كنيم .حول يك زبان كاملا محوري ( مانند انگليسي ) كه سخنورانش گرايش شديدي به تك زباني بودن دارند در اين صورت حدود ده زبان فرامحوري ( مانند فرانسه اسپانيولي عربي چيني هندي مالايي ... ) جذب مي شوند كه سخنورانش به هنگام دوزباني بودن يا زبان كاملا محوري يا يك زبان فرامحوري هم سطح آن را ياد مي گيرند . حول اين زبان هاي فرامحوري حدود صد الي دويست زبان مركزي جذب مي شوند كه آن ها نيز به نوبه خود محور جذب چهار الي پنج هزار زبان محيطي هستند ( به طرح مدل جاذبه اي مراجعه شود ) .  

  بنابراين در هر يك از سطوح اين نظام دو گرايش ظهور مي يابند يكي در جهت دوزباني گري " افقي " ( يادگيري يك زبان همسطح زبان خود ) و ديگري در جهت دوزباني گري عمودي ( يادگيري يك زبان داراي سطح برتر ) در حاليكه اين دو گرايش پايه مدل بنده هستند . اين سازماندهي از نظر نوعي آمار زبان هاي دنياي يك سلسله مراتب نيست بلكه شكل ظاهري ناشي از يك اصل سازمان دهنده مي باشد. يعني يك زبان فرامحوري به هيچ وجه نسبت به يك زبان فرامحيطي " برتر " نيست بلكه صرفا جايگاهي متفاوت را در دامنه زباني جهاني شدن طبق توصيف بنده به خود اختصاص داده است و اين صورت ظاهري عملا هر روز تاييد مي شود .
 به عنوان مثال يك فرد دوزباني بامبارا / فرانسوي در كشور مالي در 99 درصد موارد زبان اولش بامبارا مي باشد و يك فرد يك زباني آلزاسي / فرانسوي هميشه زبان اولش آلزاسي است . يك فرد دوزباني كابيلي / عربي در الجزاير تقريبا هميشه زبان اولش كابيلي مي باشد و... مطمئنا مي توان مثال ها را بي نهايت افزايش داداما اين ها كافي است تا به ما نشان دهد كه پايه اين سازماندهي جاذبه اي شاهدي است بر روابط زور .  سازماندهي جهاني روابط ميان زبان هايي كه مي خواهيم اين مدل جاذبه اي را درباره شان بكار ببريم به نوعي تصويري است از يك روند ناپايدار روابط زور . امروز زبان انگليسي نقطه اوج آن مي باشد كه زباني كاملا محوري است اما واضح مي باشد كه اين وضعيت مي تواند متحول شود و يك زبان ديگر در آينده مي تواند اين جايگاه را بگيرد . كدام زبان ؟ پيش بيني آن آسان نيست همان قدر كه شايد زبان محوري آتي هنوز وجود ندارد يا متوجه آن نيستيم .

طبقه بندي 88 زبان اول دنيا بر اساس مجموع ارزشها:
1- انگليسي 2- فرانسه 3- اسپانيولي 4- آلماني 5- ژاپني 6- هلندي 7- عربي 8- سوئدي 9- ايتاليايي 10- دانماركي 11- ايسلندي 12- فنلاندي 13- رومي 14- روسي 15- لهستاني 16-پرتغالي 17- نروژي 18- ( چيني ) ماندرين 19- عبري 20- چك 21- اسلووني 22- مجاري 23- كره اي 24- ارمني 25- استوني 26- تركي 27- يوناني 28- كاتالاني 29- اسلوواكي 30- كروواتي۳۱- كردي32- بلاروسي 33- آلبانيايي 34- رومانيايي 35- كيروندي / رواندايي36- تاگالوگ 37- هندي 38- باهاسا 39- بلغاري 40- فارسي 41- صربي 42- قزاقي 43- هاائوسائي 44- پئول 45- پنجابي 46- سواحيلي 47- آذري 48- بنگالي 49- ميني 50- هاكا 51- ويسايان / سبوئانو 52- اردو 53- سيندي 54- ويتنامي 55- بامبارا 56- ازبكي 57- يوروبا 58- پشتو 59- تامول 60- نپالي 61- گواراني 62- ايگبو 63- تايلندي 64- جاوانايي 65- يوئه 66- ووئي 67- اكرايني 68- خمري 69- آفريقايي 70- سوداني 71- گرجي 72- بوجپوري / بيهاري 73- خيانگ 74- مادوري 75- گاني 76- ژوانگي 77- گوجاراتي 78- تلوگو 79- ماراتي 80- مالايي 81- سينگالي 82- راجاستاني 83- كاننادا 84-اوريايي 85- آمهاريك 86- آسامايي 87- شونا 88- بيرماني  

  اهميت زبانها: 
   اين موضوع سولات ديگري را مطرح مي‌كند. چگونه مي توان اهميت نسبي زبان ها را اندازه گرفت؟ چگونه عناصري را بشناسيم كه شايد در وضعيت كنوني عناصر تحول را بيان دارند؟  

در كل هنگامي كه درباره اهميت يك زبان سوال مي‌كنيم به تعداد سخنوران آن اشاره مي‌كنيم يعني هر چه تعداد سخنوران يك زبان بيشتر باشد به همان ميزان " اهميت " آن زياد مي باشد . نگراني اين است كه به عنوان مثال زبان چيني تعداد سخنورانش بيشتر از انگليسي مي باشد در تعداد كشورهاي خيلي محدودتري وجود دارد به واسطه ترانه و آواز و سينما كمتر گسترش يافته و در اينترنت كمتر به كار رفته است و ...

 

 به عنوان مثال زبان هاي كه بيشترين تعدادسخنوران را در جهان دارند عبارتند از :  

1- ( چيني ) ماندرين  2- انگليسي  3- هندي 4- اسپانيولي 5- روسي  6- باهاسا  7- پرتغالي 8- بنگالي 9- عربي10- اردو 11-ژاپني 12-فرانسه 

اين تنها طبقه بندي ممكن نيست .

اگر تعداد كشورهايي رادر نظر بگيريم كه اين زبان ها در آن رسمي يا در كنار زباني ديگر رسمي هستند در اين صورت ترتيبي متفاوت بدست مي آوريم. 

1- انگليسي 2- فرانسه 3- عربي 4- اسپانيولي 5- پرتغالي 6- آلماني 7- مالايي 8- چيني و ...  


اگر اكنون جايگاه زبان ها را در اينترنت در نظر بگيريم يك سلسله مراتب ديگر مطرح مي شود :  

1- انگليسي 20/35 درصد 2- چيني 70/13 درصد 3- اسپانيولي 9درصد 4- ژاپني 40/8 درصد 5- آلماني 90/6 درصد 6- فرانسوي 20/4 درصد 7 كره اي 90/3 درصد 8- ايتاليايي30/3 درصد 9- پرتغالي 10/3 درصد 10- مالايي 80/1 درصد 11- هلندي 70/1 درصد12- عربي 70/1 درصد.

 

همچنين مي توانيم تعداد جوايز ادبي نوبل را در نظر بگيريمكه به نويسندگان اين زبان‌ها اهدا شده است كه به اين صورت مي شود:  

1- انگليسي 2- فرانسه 3- آلماني 4- اسپانيولي 5 روسي 6- ايتاليايي 7- سوئدي 8- دانماركي9- چك 10- هلندي11- لهستاني 12- ژاپني و...

   مي بينيم كه بعضي زبان ها تقريبا هميشه در صدر قرار دارند حالا عامل آن هر چه كه باشد و ديگر زبان ها فقط در بعضي فهرست ها ظاهر مي شوند ( مثلا زبان پرووانسالي بنگالي يا ييديش ( عبري اروپاي مركزي و شرقي ) براي جايزه نوبل ) . 

 با توجه به اين ملاحظات مي باشد كه فهرستي از زبان هاي دنيا را ارائه داده‌ايم كه عبارتند از مجموعه اي از عوامل ( تعداد سخنور، حضور در اينترنت، تعداد كشورهايي كه زبان در آن رسمي است، جريان ترجمه به و از آن زبان، توليد و صدور فيلم كتاب موسيقي، جايزه ادبي نوبل، ميزان رشد جمعيت كشورهايي كه آن زبان در آنجا تكلم مي شود، وجود نرم افزار پردازش متن اصلاح كننده املا و ... ) كه طبقه بندي زبان هاي دنيا را از نظر " اهميت " شان به اين صورت ارزيابي شده بدست آورده ايم. اين فهرست پس از اتمام در اينترنت در دسترس قرار خواهد گرفت و به به صورت منظم از نظر تغيير و تنوع عوامل مورد نظر به روز خواهد شد (2). در مرحله اول تعداد زبان هاي مورد نظر را محدود خواهيم كرد( زبان هايي كه بيش از ده ميليون نفر به آن سخن مي گويند ) تا به تدريج اين فهرست را گسترش دهيم كه تمام زبان ها را در بر گيرد . بنابراين فهرست مقايسه اي ربان هاي جهان يك ابزار مرجع ايجاد خواهد كرد يعني محلي براي حقايق جامعه شناسي زبان كه حركت هاي زباني وتغييرات روابط ميان زبان ها را همزمان با جهاني شدن قابل درك خواهد نمود.  اين خود به تصميم گيري از نظر سياست زباني ( سياست تدريس زبانها، ارتقا بعضي زبان ها و ... ) كه بر پايه عوامل هد ف هستند كمك خواه نمود .

 ما در يك كنفرانس در اكسان پرووانس ( سپتامبر 2007 ) پيش نمايي از آن را ارائه كرده ايم و به طبقه بندي موقت هشتاد زبان اول بر اساس ده عامل مذكور در اينجا دست يافتيم . بدين ترتيب با فهرست زبان ها از طرفي و صورت ظاهري ( مدل ) جاذبه اي از طرف ديگر نماي خوبي از وضعيت جهاني كنوني و گرايشات تحولي (زبان ها) را در اختيار داريم.

..................................................................

1- به سوي بوم شناسي زبان نوشته لوئي ژان كالوه پاريس نشر پلون 1999 .

2- در قسمت مربوط به آمار با آلن كالوه كار كرده ام.

* به منشأ زبان ها بر اساس روايت كتاب مقدس مسيحيان اشاره دارد كه گويا از بابل آغاز شده است.

پنجم 3 1393

كردهاي كُرمانج خراسان به شيوه ي خراسانيان قديم به رقص «بازي» مي گويند كه اطلاقي باستاني و از ريشه واچيك پهلوي است. هيچ مراسم شادي نيست كه كرمانج ها، پير و جوان، زن و مرد، فقير و غني در آن شركت نكنند. اين رقص ها روايت كوچندگي، تلاش، همياري، يگانگي، كار و كوشش و تصويريست از مردماني كه مرگ را نيز به بازي مي گيرند و نياكان ما را به ياد مي آورند كه آدمي را در خور مهرورزي و شادي مي پنداشتند.

كرمانج ها كه قرن ها پيش از كردستان به شمال خراسان كوچانده شده اند، با آن كه به كردي سخن مي گويند به لحاظ فرهنگي تحت تأثير فرهنگ خراسانيان قرار گرفته اند. بازي هاي كرمانجي چون بازي هاي شرق و مركز خراسان در دايره و دور انجام مي گيرد و جزو رقص هاي زنجيره اي و سلسله اي اند. رقص ها نخست با ريتمي آرام و سنگين آغاز و به مرور تند و تندتر مي شوند . ادوار رقصي بعد از آرام و تند شدن دوباره از سر گرفته مي شود و همواره پس از همهمه و حركت هاي تند، ريتم آهسته مي شود تا بازيگران نفسي و دمي بگيرند.

براي دانلود كامل مقاله كليك كنيد

پنجم 3 1393

به نام آفریدگار ورق های معرفت

در بخش های قبلی وبلاگ به تفاوت های گرگ با سگ و نوع زیستگاه های گرگ در ایران پرداختیم . در این مطلب قصد داریم بدانیم گرگ ها را در چه مناطق و نواحی و در چه زمان هایی بهتر می توان دید .

گرگ مانند اکثر گوشتخواران شب فعال است . یعنی بیشتر فعالیت های حیاتی شان اعم از شکار ، تعیین و حفاظت از قلمرو ، جفت گیری و ... را در شب انجام می دهد و در طول روز عموما به استراحت در کنام هایشان می پردازند . در ایران هم به دلایل مختلف گرگ ها اکثرا شب فعالند و به خوبی راه و روش استتار در طبیعت را آموخته اند . اما به خاطر اینکه در کشور ما حتی به دور افتاده ترین مناطق هم پای انسان کشیده شده است ، گوشتخواران روزها فعالیت جابجایی خود را انجام می دهند که بسیار به مشاهده ی آنها در طبیعت کمک می کند . به گفته ی کارشناسان باتجربه بهترین زمان در طول شبانه روز برای دیدن گرگ ها لحظاتی قبل و بعد از طلوع و غروب آفتاب می باشد .

معمولا در فصل بهار جنب وجوش گرگ ها به دلیل به دنیا آمدن توله ها افزایش می یابد و آنها شبانه روز به دنبال غذا می گردند . با این حال به دلیل پوشش گیاهی انبوه و دسترسی آنها به تمام نقاط زیستگاه خود ، می توانند در روز هم با کمترین آثاری از خود به گشت و گذار در قلمرویشان بپردازند . در این فصل با رعایت جوانب احتیاط ، در نواحی صخره ای که احتمال میرود گرگ به آنجا دسترسی داشته باشد ، می توان گرگ های وضع حمل کرده و توله هایشان را دید . گرگ ها گوشتخواران متحرک هستند و عموما لانه سازی نمی کنند و تنها در اواخر فروردین در شکاف سنگ ها پناهی برای خود تهیه می کنند تا توله هایشان را تا زمان باز کردن چشمانشان در آنجا نگهداری کنند .

با گرم شدن هوا و آغاز تابستان و همچنین حضور گسترده و شبانه روزی دام ها در مراتع ، گرگ ها فعالیت خود را در روز کاهش داده و خوابیدن در لانه های خنک خود را به فعالیت سخت در زیر نور آفتاب سوزان ترجیح می دهند . در تمامی ساعات می توان اطراف دامها گرگ های کمین کرده ای را ملاحظه کرد ولی اوایل صبح و نزدیک طلوع و غروب آفتاب خطر حمله ی گرگ به گله های دام بیشتر است .

با پایان یافتن تابستان و محدود شدن فعالیت دام ها ، گرگ ها نیز روزهای سختی را آغاز می کنند و در پاییز گرگ ها را می توان در تمامی ساعات و در اکثر مناطق زیستگاهشان در حالی که به دنبال طعمه یا قلمروگردی هستند ملاحظه کرد .

هوا که سردتر می شود و نزدیک شدن به زمستان ، گرگ ها را درنده تر و وحشی تر می کند . کمبود طعمه به دلیل چرا نکردن دام ها و کاهش جوندگان به همراه سرمای شدید و پوشیده شدن زیستگاه گرگ ها با برف ، آنها را عصبی تر می کند و از هیچ جانداری برای استفاده ی خود نمی گذرند .

البته زمستان فصل گرگ هاست . آنها با سرسختی و مقاومت و تبحر بی نظیر از پس سرما و کمبود طعمه برمی آیند .این گوشتخوار به دامنه ی تپه ها و یا اطراف روستاها پناه می آورد . در زمستان اطراف روستاها معمولا بهترین محل برای مشاهده ی گرگ ها  است . البته نزدیکی گرگ به روستاها و مناطق مسکونی در زمستان بیشتر رخ می دهد . اما امکان دارد در فصل های دیگر نیز به دلایل گوناگون اتفاق بیافتد .

در این فصل سرد گرگ ها از مناطق کوهستانی و سرد و برفی که معمولا خالی از طعمه می شوند فاصله گرفته و به هوای دام ها به نزدیکی روستاها و آغل های گوسفندان می آیند . همچنین دشت ها و دره ها و تپه ماهورها در این فصل به ارتفاعات ترجیح داده می شود و گرگ ها حتی در روز هم در پشت زمینه ی سفید طبیعت قابل رویت هستند . رنگ خاکستری آنها در برف زمستان کاربرد مخفیانه بودن خود را نسبتا از دست می دهد .

در نتیجه یکی از بهترین ساعات برای مشاهده ی گرگ در طبیعت اوایل صبح و پس از طلوع آفتاب است و فصل های پاییز و تابستان(مخصوصا در دشت ها و تپه ماهورها) بهتر از زمان های دیگر برای این کار است . همچنین در روزهای بارانی و مه آلود در مناطقی که احتمال دارد گرگ در آنجا حضور داشته باشد ، شانس خیلی زیادی برای دیدن گرگ ها وجود دارد . گرگ ها از موقعیت هوای بارانی و مه آلود برای نزدیک شدن به مناطقی که انسان وجود دارد استفاده می کنند .

با وجود اینکه حضور گرگ ها در دشتها ، بیابانها ، تپه ها و دره ها بیشتر محتمل است اما همان طور که در مطالب قبلی بارها گفته شده است چیزی که در حیات وحش اتفاق می افتد ورای تفکرات و طبقه بندی های ماست و گرگ های ایران می توانند در هر کجا زندگی یا رفت و آمد کنند . حتی کوهستان های صخره ای و بلند یا کویرها و بیابان های خشک و پهناور .

با این وجود دشت ها و تپه ماهورها به همراه کوهپایه ها و دره های با شیب ملایم بهترین مکان ها برای مشاهده ی گرگ ها است . نزدیک گله هایی که روی دامنه ها چرا میکنند میتوان با کمی فاصله در بالا دست و با رعایت استتار گرگها را دید . به نظر می رسد تپه ماهورها و کوهپایه هایی که محل اتصال دشت و بیابان و دره با کوه ها هستند بهترین مکان برای کمین و رفت و آمد گرگ ها است . چون آنها در این شرایط به تمامی مناطق اطراف اشراف داشته و همچنین می توانند خود را مخفی کنند .

در سالیان اخیر گزارشات زیادی از مشاهده ی(حتی در حال شکار طعمه) گرگ در کوهستان های صخره ای و بلند ، جنگل ها و مناطق پست جلگه ای و حتی تالاب ها به گوش رسیده است . این مطلب نشانگر توانایی بالای گرگ های ایران در تطبیق با شرایط و محیط های گوناگون است و نشانگر امکان دیدن گرگ ها در هر جا و هر زیستگاهی است .

تمامی این زمان بندی ها و تعیین زیستگاه ها از طرف ما انسان ها صورت می گیرد و با مشاهدات و اطلاعات اندک ما از حیات وحش به دست آمده است . در حالی که طبیعت هر لحظه می تواند تغییرات شگرفی داشته باشد و به دلیل شرایط پیش آمده تمامی فرمول ها را به هم بریزد . گرگ های ایران به دلیل قدرت تطبیق فوق العاده بالا با شرایط جدید قادرند در هر زمان و مکانی ظاهر شوند .

گرگ ها از آن دسته جانورانی هستند که در اکثر مناطق کشور گزارش حضور آنها به گوش می رسد ولی دیدن آنها در زیستگاهشان بر خلاف تصور عمومی بسیار سخت و مشکل است و اصلا کار راحتی نیست . و همین قدرت استتار و مخفیانه بودن آنها باعث شده بتوانند تا به امروز در کشور ما زندگی کنند . به قولی جانورانی که به راحتی دیده نشوند بیشتر از آنهایی که دیده می شوند شانس بقا دارند .

امروزه مناطقی در کشور ما وجود دارند که حمله ی گاه و بیگاه گرگ ها به دام های مردم صدای اعتراض اهالی را درآورده است . با این وجود دیدن گرگ ها در این مناطق هم به راحتی امکان پذیر نیست . زیرا غیر از زندگی مخفیانه ی آنها ، بر خلاف تصور دامداران تعداد آنها نیز کم شده است و تخریب زیستگاه و کاهش یا نابودی طعمه های طبیعی ، آنها را مجبور به نزدیکی به انسان و دام هایش کرده است .

در زیر نام های دهن پرکنی چون یوزپلنگ،پلنگ،گور،گوزن،خرس،جبیر و ... کسانی که کمی هم تجربه و دانش داشته باشند می فهمند کاهش جمعیت گرگ ها در سالیان اخیر(به خصوص در مناطق آزاد)کاملا محسوس بوده است و از آثار گرگ ها دیگر خبری نیست . همین امر باعث می شود مشاهده ی گرگ در مناطقی که مردم محلی ادعا می کنند از دست حمله ی گرگ ها عاجز شده اند ، چند روز طول بکشد و هیچ نتیجه ای نداشته باشد .

اگر برای مشاهده ی اندک گرگ های باقی مانده در طبیعت ایران برنامه ای دارید حتما جانب احتیاط را کاملا رعایت کنید . گرگ ها فوق العاده غیرقابل پیش بینی اند .

دسته ها :
سوم 3 1393
X