روستاي مذكور جزو دهستان سورتيجي از توابع بخش چهار دانگه شهرستان ساري با مركزيت كياسر مي باشد و در موقعيت جغرافيايي 43 53 طولي و 31 36 عرض جغرافيايي در ارتفاع 1170 متري بالاتر از سطح آبهاي آزاد و 25 كيلومتري جنوب شرقي شهر كياسر قرار دارد .
بافت معماري آن تقريبا بصورت پلكاني مي باشد و در دامنه كوهي بنام سفيد كوه ، در 2 كيلومتري جنوب شرقي از قله كوه قرار دارد .
دور نماي روستا بصورت پلكاني مشاهده مي شود . داراي آب و هوايي معتدل و مرطوب ( كوهستاني ) بوده و. اقتصاد آن بر پايه كشاورزي و دامداري مي باشد در گذشته صنايع دستي بخصوص بافت نوعي گليمچه ( بافته دستگاهي ) رواج داشته است .
همچنين در اين روستا مجموعه اي از درختان پهن برگ مانند راش ، آزاد ، گردو ، انجيلي مشاهده شده است . در طي بازديد و گفتگوهايي كه با اهالي روستا انجام شد روستاييان اظهار داشته اند كه در گذشته در افرادي بوده اند كه به حرفه لاك تراشي اشتغال داشته اند اما در حال حاضر كسي را نمي شناسند .
همچنين در منازل روستاييان با نوعي بافته دستگاهي ديده شد كه از لحاظ خصوصيات ظا هري مانند نقش ، اندازه ها ، ضخامت و . . . مانند گليمچه متكازين ميباشد و مانند گليمچه متكازين با دستگاه دو وردي بافته ميشود اما تفاوت اندكي در تكنيك بافت اين گليمچه با گليمچه متكازين وجود دارد و به آن گليچ مي گويند .
متا سفانه هم اكنون به دلايلي چند از جمله گراني مواد اوليه ، دستمزد پايين ، سختي كار و مهاجرت بخصوص مهاجرت نسل جوان به شهرها يا ادامه تحصيل هيچكسي اين بافت را انجام نمي دهد و زنان سالمند نيز دستگاه هاي بافت خويش را جمع نموده اند.
نوعي بافته ديگر نيز مشاهده گرديده است كه اهالي به آن پلاس مي گويند كه از آن به عنوان پادري يا جل چهار پا استفاده مي كردند . در اين نوع بافته براي پود به جاي پشم از پارچه هاي كهنه استفاده مي كنند . بدين ترتيب كه لباسهاي كهنه را بصورت نوار هايي پاره كرده و مي بافتند .
در گذشته زنان اين روستا همه ساله بعد از پشم چيني گوسفندان خود پشم هارا ريسيده به نخ تبديل كرده و با استفاده از گياهان بومي رنگرزي مي كردند .
براي مردان پاتو يا پاپيچ را به كمك دستگاه دووردي و جوراب پشمي را با پنج ميل مي بافتند .
صنايع دستي روستاي بورخاني
روستاي بورخاني از دهستان لفور بخش مركزي شهرستان سوادكوه استان مازندران مي باشد . داراي آب و هواي معتدل و مرطوب بوده و در 28 كيلومتري جنوب شرقي شيرگاه رو دخانه آذر كه در مسير اين روستا مي باشد از از سلسله جبال البرز سر چشمه گرفته و در مسير خود از فاصله 2 كيلومتري جنگل هاي گلي كا و شمشيري لفور گذشته و به بابل رود مي ريزد .
روستاي بورخاني 140 خانوار دارد كه به كار كشاورزي ، دامداري و پرورش كرم ابريشم مشغول مي باشند .
روستاي نفت چال نيز در همسايگي اين روستا واقع شده است .
در طي سا لهاي نه چندان دور ( دو دهه اخير ) در اكثر خانه هاي روستايي پرورش كرم ابريشم و ابريشم كشي و بافت انواع شمد و حمام سري ، چادر شب و . . . . توسط زنان و دختركان روستايي بافته مي شد .
اما متاسفانه در حال حاضر تعداد خانوارهايي كه به پرورش كرم ابريشم اشتغال دارند و انواع بافته هاي فوق الذكر را مي بافند بسيار انگشت شمار مي باشد .
در طي سالهاي دهه 60 سازمان صنايع دستي در آنزمان پايگاهي را در لفور راه اندازي نموده و بافته هاي روستاييان را از آنان خريداري مي نمود و صنايع دستي نقش چشمگيري در اقتصاد منطقه ايفا مي كرد و روستاييان بسيار راضي و خشنود بوده اند اما با تغيير سيا ستگذاريهاي دولت در بخش صنايع دستي به مرور صنايع دستي بومي منطقه از رونق افتاد و كارگاه هاي ريسندگي ابريشم و بافته ها يك به يك تعطيل شد .
كميته امداد به منظور بهبود معيشت روستاييان بافت قالي را به زنان آموزش داده و كارگاه هاي خانگي قالي بافي را راه اندازي نمود . نقشه هايي كه روستاييان مي بافند نقشه قم و در بعضي موارد نقشه نايين بافته مي شود . هم اكنون سازمان بازرگاني تعاوني بافندگان فرش را تشكيل داده و به اين امر نظارت دارد .
هم اكنون در اين روستا تعداد بسيار قليلي شمد ، چادر شب و حمام سري و جاجيم مي بافند . در گذشته لاك تراشي رواج داشته اما در حاضر كسي در اين دو روستا به حرفه لاك تراشي اشتغال ندارد .
در روستاي نفت چال نيز وضعيت صنايع دستي به همين شكل مي باشد . اكثر روستاييان اين منطقه به شهرهاي اطراف مهاجرت نموده اند .
مازندران چونان نگيني زمردين بر پهن دشت ايران زمين ميدرخشد . اين خطه داراي فرهنگ و تمدني درخشان بوده است . داراي آب و هوايي معتدل ، پهنه اي به مساحت 3/24091 كيلو متر مربع ، جنگلهايي به وسعت يك ميليون هكتار خا ستگاه انواع گوناگون درختان پهن برگ در جهان بوده و 46/1 درصد از كل مساحت كشور را به خود اختصاص داده است .
بوميان ساكن مازندران از ادوار كهن دريافته بودند به مدد انديشه و ذوق خلاق خويش مي توانند از انواع مواد اوليه موجود در طبيعت به منظور مرتفع ساختن نيازمنديهاي زندگي روزمره، ابزار آلات كشاورزي و صيد و شكار بهره گيرند .
تنوع و گوناگوني و فراواني مواد اوليه موجبات پديداري انواع متنوعي از ابزار الات و ادوات را حصول بخشيده است كه امروزه به مجموعه همه آنها صنايع دستي مي گوييم . كهن ترين نشانه هاي بدست آمده از تمدن و حضور انسان در مازندران اشيايي است به شكل سر دوك و ظروف سفالي كه در غار كمربند و هوتو
در بهشهر كشف شده است و قدمت آنها به 9500 سال قبل از ميلاد مسيح مي رسد .
كشف اين اشيا حاكي از آنست كه مردمان اين منطقه در آنزمان با فن سفالگري و ريسندگي آ شنايي داشته اند .
لازم به ذكر است اقوام آريايي در حدود هزاره سوم پيش از ميلاد مسيح مها جرت به اين منطقه را آغاز كردند.
هم اكنون هفتادو سه رشته صنايع دستي در استان وجود دارد كه مي توان به صورت عمده به گروههاي ذيل تقسيم نمود .
الف ) بافته هاي داري و دستگاهي : فرش ،گليم،جاجيم،ساچيم،گليج،گليمچه متكازين،حمام سري،شمد.......
ب ) بافته هاي گياهي : ( مروار بافي با تركه هاي چوب بيد انواع صندلي راحتي ، آباژور ، سبد ميوه ، صندقچه و ......- حصير بافي و كوب بافي انواع كلاه ، زنبيل و زير انداز با گياهان گاله و واش- بامبو بافي با ني خيزران انواع صندلي راحتي ، آباژور ، سبد ميوه ، صندقچه ، ميزتلويزيون ، جا كفشي ، كيف دستي و ....... )
ج ) مصنوعات چوبي : لاك تراشي ( لوازم چوبي آشپزخانه ، شكلات خوري ، ظروف غذا خوري ، قاشق ، چپق ، عصا ، منبت چوب ،معرق چوب ، معرق منبت چوب با صدف ، گره چيني شامل درب و پنجره هاي اروسي و گره منبت
د) سفالگري شامل انواع ظروف و كتيبه
ز) نمد مالي ( انواع زير انداز ، كلاه و جوراب نمدي ، بالاپوش نمدي )
ژ) رنگرزي گياهي
پيوند طبيعت با زندگي مردمان اين ديار آنچنان ناگسستني است كه رد پاي طبيعت را مي توان در باور هاي ، آيينها، نقش مايه ها و رنگهاي صنايع دستي ، معماري ، موسيقي و ادب اين ديار مشاهده نمود.
صنعتگران مازندران از قديم الايام تا هم اكنون مصنوعات دست ساز خود را با نقوش هندسي بسيار ساده شده ملهم از فرم كوهها ، دريا ، رودخانه ها ، درختان ، و جانوران كه همچنان بكر و اصيل مانده و داراي ريشه هاي مشترك با اقوام و ملل ديگر بوده ودر اكثر نقاط جهان قابليت جذب مشتري را توليد كرده ودر بازارهاي محلي به فروش مي رساندند هم اكنون نيز مسافران داخلي و خارجي از اين توليدات خريداري نموده و به عنوان سوغات و تحفه سفر با خو به همراه مي برند .
ردپاي مهربانيها و شاديهاي زندگي را مي توان در نقش مايه ها و رنگهاي
اقلام صنايع دستي در نگاره هاي عمارتها و سقاتالارها اين ديار مشاهده نمود .موسيقي ، نغمه ها و آواهاي مازندراني سرشار از شوريدگي و دلداگي انسان به زندگي ، طبيعت و انس با حيوانات مي باشد مي توان اين حس احترام و شوريدگي را در سطر سطر نغمه ها و داستانهاو افسانه هاي محلي در پند و اندرزهاي شعرگونه بزرگان مازندراني ديد .
تقليد از صداي پرندگان و جانوران را در آواها و پايكوبيها و آوازها و موسيقي اين خطه ديد و شنيد و لذت برد.صداي سازهاي دسر كوتن ، لله وا ، ذهن را مسحور خويش مي سازد از مهمترين مقامها ي موسيقي مازندراني اميري ، كتولي ، نجما ، طالبا مي باشد
نمد مالي: يكي ديگر از صنايع دستي كه قدمتي ديرينه در استان سمنان دارد، نمد مالي است. وضعيت فعلي توليد نمد در استان سمنان از نظر كمي و كيفي بسيار مطلوب است و مراكز توليد نمد در استان، شهرستان سمنان، دامغان و روستاي ابرسيج شاهرود است. مواد اوليه مصرف شده در نمد مالي پشم است كه در اندازه هاي مختلف تهيه مي شود. آنچه در نمد مالي مي توان مشاهده كرد، ذوق و هنر، به همراه تحرك توليد كننده است. توليدات اين زحمت كشان علاوه بر استفاده شخصي به روستاهاي شمالي استان و شهرستان مازندران ارسال مي شود.
چاپ قلمكار: چاپ قلمكار، گونه اي از چاپ سنتي روي پارچه بافته شده است. براي نخستين بار، قلم كار سازان ايراني براي دسترسي به توليد بيشتر و ايجاد هماهنگي و يكنواختي نقش ها، استفاده از مهره هاي چوبي را جايگزين استفاده از قلمو ساخته اند. براي فراهم آوردن امكاناتي به منظور استفاده مردم، قلم كار را كه در گذشته فقط براي روي پارچه هاي پشمي و ابريشمي انجام پذير بود بر انواع پارچه از قبيل متقال، كتان، چلوار و كرباس انجام دادند. در حال حاضر چاپ قلم كار به وسيله قالب هاي چوبيني كه داراي نقوش برجسته است انجام مي شود. در حقيقت ركن اصلي قلمكار سازي را قالب سازي تشكيل مي دهد كه معمولاً توسط افرادي كه حرفه و تخصصشان قالب تراشي است به تفكيك رنگ و حداكثر در چهاررنگ روي چوب هاي گلابي و زالزالك تراشيده مي شود گروهي از هنرمندان در رشته هايي چون ريشه تابي كه پارچه زير ساخت قلمكار را آماده مي سازند يا صحرا كاري كه كارهاي رنگرزي، سفيد گري، بخار و شستشوي پارچه هاي قلمكار را به عهده دارد به فعاليت مشغولند. مهمترين مركز اين صنعت در استان در شهرستان دامغان قرار دارد كه ماهانه مقادير هنگفتي انواع روميزي، پرده، سفره و ساير محصولات قلمكار توليد و براي صدور به خارج از كشور آماده مي كند.
سفالگري و سراميك: سفالگري از مهمترين و قديمي ترين دست ساخته هاي بشر است. آثار سفالي برخلاف آثار يافته شده فلزي، چوبين در زير خاك فاسد نمي شود و به خاطر اين حالت استثنائي، به اطلاعات گويا درباره آن مي توان پي برد. صنعت سفالگري در استان سمنان از پيشينه معتبر برخوردار است . به طوري كه دكتر اريك اشميد هنگام حفاري در اطراف دامغان اميدوار به كشف شهر افسانه اي هكاتوم پليس يا شهر صد دروازه بود ، اگرچه موفق به كشف بقاياي شهر مورد نظرش نشد ، ولي به مجموعه اي از بهترين فراورده هاي صنعتگران دو تا سه هزار سال قبل از ميلاد مسيح دست يافت . اين فراورده ها شامل كوزه هاي بزرگ به اشكال هندسي و داراي لعاب قهوه اي روشن و كرم بودند . از آنجا كه زمينه هاي لازم براي صنعت سفالگري در اكثر نقاط استان فراهم بوده، اين صنعت با وجود فراز و نشيبهاي تاريخي، به حيات خويش ادامه داده است كارگاه سفال گري و سفال سازي قان بيگي در شاهرود از اهميتي ويژه برخوردار است.
دستباف ها: مردمان اين سرزمين پارچه هاي مورد نياز خويش را با دست هاي هنر آفرين خود تهيه مي كردند كه از نظر تنوع رنگ، نقش، طرح و شيوه هاي بافت شگفت انگيز بود. دستبافي شامل توليد پرده هاي سنتي و هنري و حوله و شال گردن و پارچه هاي متقال زير ساخت قلمكار است كه در استان رايج است. علاوه برآن جاجيم، چادر شب، پلاس و چوفا (چوخا) كه عمدتاً توسط روستائيان و عشاير توليد مي شود، از ديگر صنايع دست باف مردم استان است. ماهانه مقادير قابل توجه اي از اين توليدات به استان هاي ديگر و مراكز ارسال مي شود. شهرستان سمنان به ويژه سرخه، مهدي شهر، فولاد محله و روستاهاي شهرستان دامغان و روستاهاي بسطام از مراكز توليدات جاجيمچه و دستباف استان به شمار مي روند.