با توجه به وضعيت فيزيكي و طبيعي منطقه و عدم ايجاد تاسيسات و كارخانه هاي توليدي اشتغال جوانان با دو رويكرد مواجه است :
- مهاجرت به شهرهاي بزرگ و انجام شغلهاي خدماتي
- فعاليت در بخش كشاورزي عمدتاً به علت تقسيم شدن اراضي ناشي از ارث از لحاظ اقتصادي مقرون به صرفه نبوده و از سويي ديگر خشكسالي حاكم بر منطقه خريد بر مشكلات اشتغال شده است .دامپروري نيز يكي از قطبهاي اشتغال مردم منطقه است كه به صورت سنتي و به شيوه گذشتگان مشغول فعاليت هستند ودر اين زمينه راهكارهاي لازم به دامداران و كشاورزان داده شده است ليكن تا كنون نتيجه مورد دلخواه در بر نداشته است .
برابر برنامه هاي زمان بندي شده بخشداري سعي شده است كه مردم به تاسيس شركتهاي تعاوني كشاورزي و دامداري ترغيب و تشويق شوند كه اين امر ضمن جلوگيري از مهاجرتهاي بي رويه باعث ايجاد فرصتهاي شغلي واز سوي ديگر بهره برداري مناسب از زمينهاي كشاورزي موجود مي شود .
در بخش شوقان كشاورزي يكي از منابع اقتصادي مردم منطقه است با يك نگاه آماري در سطح كل بخش 13000 هكتار زمين زراعي و 2000 هكتار باغات وجود دارد كه با آبي 2560 ليتر در ثانيه كه از 49 حلقه چاه عميق 40 رشته قنات و 22 دهنه چشمه آبياري مي شود كه حاصل آن 17 نوع محصول زراعي و 13 نوع محصول باغي است منطقه شوقان با خاك حاصلخيزي كه دارد در حال حاضر به دليل آشنايي كم كشاورزي با روشهاي جديد از طريق سنتي اراضي را كشت و زرع مي كنند كه به دليل عدم استفاده كاربري از آب استحمامي و توجه كم كشاورزان به تبخير الگوي آبياري و كشاورزي يكي از معظلات منطقه تبديل شده است كه با رويكرد سازمان جهاد كشاورزي مقداري موثر بوده ليكن با كمترين بي توجهي از سوي كشاورزان اين منطقه گاهي دچار بحران خشكسالي مي شود از اين رو با بهينه كردن سيستم آبياري و استخراج صحيح از منابع آبي و اصلاح مديريت آبياري اراضي و تبخير الگوي كشت و روي آمدن به كشت كم آب و همچنين از ديدگاه دولت تقديم قوامين جلوگيري از خود شدن اراضي با تشكيل تعاوني ها گسترش خدمات ترويجي –سرمايه گذاري در بخش آب و توسعه منابع آبي و جلوگيري از هدر رفتن آب و نظارت مستمر در برداشت آبهاي زير زميني مي توان توسعه بخش كشاورزي را به دنبال داشت با اين توضيح چنان چه با وجود هزاران هكتار در حوزه آلاداغ كه بصورت سنتي كشت مي شود مي توان با برنامه ريزي اين منطقه را به جايگاهي مهم جهت كشاورزي پر در آمد و دامپروري هاي پر سود و باغاتي آباد نمود به طور خلاصه بايد گفت كه منطقه شوقان استعداد شگرف در امور كشاورزي و باغداري دارد با كمي توجه مي توان آن را در سطح استان مطرح كرد .
محصولات اين بخش عبارتند از : گندم ،جو ،زرد آلو ، آلو،گيلاس ،گلابي ،سيب ،گياهان روغني گلزار و صيفي جات مي باشد.
مشخصات كلي روستاي طبر
روستاي طبر از توابع جاجرم واقع درشمال غربي استان خراسان موقعيت جغرافيايي روستاي مزبور درطول جغرافيايي 58 درجه و54 دقيقه شرقي و عرض جغرافيايي37 درجه و17 دقيقه شمالي مي باشد. ارتفاع اين روستا از سطح دريا 1400 متر است.
فاصله اين روستا از مركز استان خراسان رضوي (شهرستان مشهد) حدود310 كيلومتر است.
طبق فرمول زير جمعيت ساكن در ابتداي دوره طرح (سال1385) حدود 1517 نفر و در انتهاي دوره طرح (سال1415) به حدود 1896 نفر خواهد رسيد.
رابطه(4-1- الف)
در اين رابطه:
:جمعيت آينده
: جمعيت سال مبدأ
r: ضريب رشد ساليانه جمعيت
:nدوره طرح
طبق معادله زير متناسب با جمعيت درطي دوره طرح و مساحت مذكور حدود تراكم براي سال هاي ابتدا و انتهاي دوره طرح به ترتيب معادل 85 و106 نفر در هكتار مي باشد.
106== = تراكم انتهاي طرح
85 == = تراكم ابتداي طرح
رابطه(4-1- ب)
اقليم و هواشناسي
اقليم روستاي طبر كوهستاني و سرد مي باشد, پارامترهاي مختلف آب وهوايي روستاي طبر بصورت برآورد ماهانه شامل عوامل مختلف حرارتي، بارندگي، متوسط نم نسبي، متوسط سرعت باد، تبخير و ايام يخبندان بصورت تفكيك بررسي گرديده است.
اهم اين مقادير عبارتد از:
- بارندگي فصلي
- رطوبت نسبي
كمترين: فصل تابستان با مقدار9/15 ميليمتر متوسط سالانه: 74 درصد
بيشترين: فصل زمستان با مقدار 10/ 76 ميليمتر متوسط حداقل سالانه:45 درصد
- درجه حرارت
متوسط حداقل سالانه: 7/5 درجه سانتيگراد
متوسط حداكثر سالانه: 6/19 درجه سانتيگراد تعداد روزهاي يخبندان:99 روز در سال
ميزان تبخير از سطح آزاد آب: سالانه 1248 ميليمتر
محدوده مطالعات
محدوده مطالعات منظور شده براي طراحي شبكه نامتعارف جمع آوري فاضلاب روستاي طبر بر محدوده اصلي روستا مي باشد. علي ايحال سعي شده است توسعه آينده روستا در طراحي خطوط فاضلاب رو در نظر گرفته شده و امكان اتصال اين مناطق به خطوط اصلي فاضلاب رو ميسر شود. بدين منظور مطالعات در دو بخش كه شامل ابتداي دوره طرح (سال1385) و انتهاي دوره طرح (سال1415) مي باشد، انجام گرفته است.
با توجه به جميع شرايط از محدوده فوق نقشه هاي توپوگرافي با مقياس (1:1000) تهيه و مبناي طراحي براي مطالعات طرح شبكه نامتعارف جمع آوري فاضلاب روستاي طبر قرار گرفته است.
مشخصات توپو گرافي، ژئوتكنيك و شيب عمومي
جهت شيب عمومي طبر در جهت كلي به جنوب غربي مي باشد. روستاي مذكر به لحاظ توپوگرافي داراي آبرفتي - كوهستاني مي باشد. جدول (4-4) مشخصات كلي ژئوتكنيك روستاي طبر را نشان مي دهد.
جدول شماره(4-4)مشخصات كلي ژئوتكنيك در روستاي طبر
رديف | پارامتر | شرح |
1 | بافت خاك | از نوع رسي و ماسه اي |
2 | نوع خاك به لحاظ دانه بندي | GW |
3 | در صد رطوبت خاك | 23%-15 |
4 | سطح آبهاي زير زميني | عمق 3 متر |
5 | ميزان نفوذ پذيري | آزمايش انجام نشده |
6 | ضريب |
|
دوره طرح و مراحل اجرايي و بهره برداري
به منظور تعيين وانتخاب طول دوره طرح مطالعات فاضلاب روستاي طبر علاوه بر ضوابط ومعيارهاي فني واقتصادي و عمر مفيد اجزاء تشكيل دهنده تاسيسات مورد نظر، موارد مشروحه زير نيز مورد توجه قرار گرفته اند:
دوره طرح تاسيسات آبرساني روستايي.
توصيه ها واستاندارد معتبردر مورد انتخاب دوره طرح.
سوابق موجود در خصوص دوره طرح طرح هاي فاضلاب روستايي.
مطابق ديدگاه هاي كارشناسي و نتايج حاصل از بررسي هاي انجام يافته در مطالعات طرح فاضلاب روستاي طبر طول دوره طرح حداكثر 30سال پيشنهاد شده است. بر مبناي طول دوره طرح زمان بندي مراحل اجرايي و بهره برداري از طرح تعريف شده است.
جدول شماره (4-5)آينده نگري جمعيت روستاي طبر بر پايه فرض مصوب تا سال1415
سال | جمعيت | ميزان رشد |
1375 | 1427 | 0.49 |
1380 | 1462 | 0.74 |
1385 | 1517 | 0.85 |
1390 | 1583 | 0.79 |
1395 | 1647 | 0.74 |
1400 | 1709 | 0.68 |
1405 | 1768 | 0.7 |
1410 | 1831 | 0.7 |
1415 | 1896 | 0.7 |
توجه : این بنا شاید قدیمی ترین نقطه ی ایران باشد! جایی در وسط شهر اصفهان که اکثر اصفهانی ها از وجود آن به خبرند.
مدتی پیش ، یکی از دوستان پیغام داده بود که بیا اصفهان و من هم گفته بودم که اصفهان آثار باستانی قابل توجهی که مربوط به قبل از اسلام باشد ندارد اما دوستم از جایی نام برد که شاید مهمترین اثر باستانی ایران باشد """ کتابخانه سارویه یا کهن دژ جی """ . در مورد این بنا تحقیق کردم و نتایج تحقیقات نشان داد که احتمالا ساخت این سازه باید مربوط به قبل از پادشاهی هخامنشیان و حتی به روایتی قبل از طوفان نوح ! باشد. به همین دلیل در تعطیلات عید فطر سال 1393 برای بازدید از آن به اصفهان رفتم .
فردوسی در مورد این بنا گفته : منجمین مدتی بعد از تاجگذاری به کیومرث ( مربوط به سلسله پیشدادیان «قبل از هخامنشیان») گفتند که ۳۰۰ روز باران خواهد بارید و همه چیز از بین خواهد رفت . کیومرث هم برای حفظ علم و دانش به وزیر خود به نام سارویه دستور داد که کتابخانه ای در جی بسازد که در مقابل این طوفان عظیم مقاوم باشد . جالب اینجاست که خیلی از مورخین دوره های قبل و بعد از اسلام از این دژ عظیم یاد کرده و همگی آنرا مربوط به قدیم دانسته اند . پس از فتح اعراب بسیاری از نقاط این بنا به قصد یافتن گنج تخریب شد اما کسی به مخزن کتابخانه دست نیافت . در سال ۳۵۰ قمری قسمتی از تالار کتابخانه فرو ریخته و مشخص شد که آنجا کتابخانه ای بوده و کتابها با زبانی ناشناخته بر روی پوست خدنگ (نوعی درخت) نوشته شده بوده که به دستور خلیفه ، همه آنها به بغداد منتقل شد ولی چون به زبان ناشناخته ای نوشته بودند ، به حال خود رها شده و نابود شدند . بعدها و در اواخر دوره صفوی ، اشرف افغان بر روی بقایای کتابخانه کاخی برای خود ساخت که پس از شکست از نادرشاه ، مردم اصفهان بدلیل نفرت شدید از اشرف حتی پی کاخ را نیز خراب می کنند. احتمال اینکه بنا مربوط به دوره های قبل از تاریخ و داستان نوح باشد بعید به نظر می رسد اما اشیای بدست آومده و کاوشها نشان دهنده قدمت ساختمانها احتمالا مربوط به ۶ یا ۷۰۰۰ سال پیش می باشد.
مشخصات بنا:
این سازه واقعا عظیم بود . محل دقیق تپه اشرف کنار خیابان مشتاق پایینتر از پل شهرستان است و در بخشهایی از بنا که باقی مانده اند ، در بعضی نقاط قطر دیوار اتاقها تا دو متر هم می رسد . پایه یکی از برجهایی که من دیدم شاید تا 7 متر قطر داشته باشد که البته فقط بخش پایه ستون باقی مانده است . بخش بسیار مهمی از این مجموعه احتمالا در زمان احداث خیابان مشتاق نابود شده و یا اکنون در زیر خیابان دفن شده است. در بالای تپه مجراهایی که برای هدایت آب ساخته شده اند دیده می شود که از جنس سفال ساخته شده ولی احتمالا مربوط به کاخ اشرف است که در نوع خود جالب اند . از این مجموعه هیچگونه نگهداری نمی شود و من شخصا خودرویی را دیدم که قصد تخلیه نخاله ساختمانی را در آنجا داشت !
محوطه تپه اشرف نیازمند نگهداری و بررسی های گسترده ای بوده و احتمالا رازهای زیادی در این تپه هست که هنوز کشف نشده اند .
توجه : این بنا شاید قدیمی ترین نقطه ی ایران باشد! جایی در وسط شهر اصفهان که اکثر اصفهانی ها از وجود آن به خبرند.
مدتی پیش ، یکی از دوستان پیغام داده بود که بیا اصفهان و من هم گفته بودم که اصفهان آثار باستانی قابل توجهی که مربوط به قبل از اسلام باشد ندارد اما دوستم از جایی نام برد که شاید مهمترین اثر باستانی ایران باشد """ کتابخانه سارویه یا کهن دژ جی """ . در مورد این بنا تحقیق کردم و نتایج تحقیقات نشان داد که احتمالا ساخت این سازه باید مربوط به قبل از پادشاهی هخامنشیان و حتی به روایتی قبل از طوفان نوح ! باشد. به همین دلیل در تعطیلات عید فطر سال 1393 برای بازدید از آن به اصفهان رفتم .
فردوسی در مورد این بنا گفته : منجمین مدتی بعد از تاجگذاری به کیومرث ( مربوط به سلسله پیشدادیان «قبل از هخامنشیان») گفتند که ۳۰۰ روز باران خواهد بارید و همه چیز از بین خواهد رفت . کیومرث هم برای حفظ علم و دانش به وزیر خود به نام سارویه دستور داد که کتابخانه ای در جی بسازد که در مقابل این طوفان عظیم مقاوم باشد . جالب اینجاست که خیلی از مورخین دوره های قبل و بعد از اسلام از این دژ عظیم یاد کرده و همگی آنرا مربوط به قدیم دانسته اند . پس از فتح اعراب بسیاری از نقاط این بنا به قصد یافتن گنج تخریب شد اما کسی به مخزن کتابخانه دست نیافت . در سال ۳۵۰ قمری قسمتی از تالار کتابخانه فرو ریخته و مشخص شد که آنجا کتابخانه ای بوده و کتابها با زبانی ناشناخته بر روی پوست خدنگ (نوعی درخت) نوشته شده بوده که به دستور خلیفه ، همه آنها به بغداد منتقل شد ولی چون به زبان ناشناخته ای نوشته بودند ، به حال خود رها شده و نابود شدند . بعدها و در اواخر دوره صفوی ، اشرف افغان بر روی بقایای کتابخانه کاخی برای خود ساخت که پس از شکست از نادرشاه ، مردم اصفهان بدلیل نفرت شدید از اشرف حتی پی کاخ را نیز خراب می کنند. احتمال اینکه بنا مربوط به دوره های قبل از تاریخ و داستان نوح باشد بعید به نظر می رسد اما اشیای بدست آومده و کاوشها نشان دهنده قدمت ساختمانها احتمالا مربوط به ۶ یا ۷۰۰۰ سال پیش می باشد.
مشخصات بنا:
این سازه واقعا عظیم بود . محل دقیق تپه اشرف کنار خیابان مشتاق پایینتر از پل شهرستان است و در بخشهایی از بنا که باقی مانده اند ، در بعضی نقاط قطر دیوار اتاقها تا دو متر هم می رسد . پایه یکی از برجهایی که من دیدم شاید تا 7 متر قطر داشته باشد که البته فقط بخش پایه ستون باقی مانده است . بخش بسیار مهمی از این مجموعه احتمالا در زمان احداث خیابان مشتاق نابود شده و یا اکنون در زیر خیابان دفن شده است. در بالای تپه مجراهایی که برای هدایت آب ساخته شده اند دیده می شود که از جنس سفال ساخته شده ولی احتمالا مربوط به کاخ اشرف است که در نوع خود جالب اند . از این مجموعه هیچگونه نگهداری نمی شود و من شخصا خودرویی را دیدم که قصد تخلیه نخاله ساختمانی را در آنجا داشت !
محوطه تپه اشرف نیازمند نگهداری و بررسی های گسترده ای بوده و احتمالا رازهای زیادی در این تپه هست که هنوز کشف نشده اند .
عوامل برانگیزاننده تکرار سفر به یک مقصد گردشگری:
1.کاهش ریسک تجربه های نامطلوب
2.اطمینان از نوع افرادی که با آن برخورد خواهند داشت.
3.ایجاد ارتباط عاطفی با زمان کودکی
4.تجربه جنبه هایی از مقصد که در سفر قبلی فرصت آن فراهم نشده است.
5.همراهی برای آشنا کردن دیگران نسبت به مقصدی که موجب تجربه رضایت بخش برای گردشگر شده است.
پارامترهای موثر در تولید سفر:
به طور کلی عوامل موثر بر میزان سفرهای تولیدی یک خانواده را می توان به صورت زیر دسته بندی کرد:
1.ساختـار منزل
2.تعداد افراد خانواده
3.فاصله تا مراکز خرید شهر
4.نحوه دسترسی و هزینه فعالیت ها
5.شخصت افراد و شیوه زندگی آن ها
6.فناوری موجود و در دسترس استفاده کنندگان
7.درآمــد خانواده
8.ارزش های جامعه
9.سیاست های موجود در سیستم های حمل و نقلی
10.مالیکت وسیله نقلیه
11.شبکه راه های ارتباطی
12.سطح سواد افراد خانواده
13.امکان کاربرد و استفاده
14.ساختـار سـنی
15.تراکم منطقه مسکونی
16.ارزش منطقه محل سکونت
نتیجه گیری
مطالعات متعددی در سراسر جهان، در ارتباط با بررسی وجود تفاوت در رضایت خاطر حاصل از سفر به یک مقصد برای نخستین بار و نیز تکرار سفر به آن مقصد انجام شده است و بیشتر پژوهشگران اشاره نموده اند که چنین تفاوتی در واقع وجود دارد. به این ترتیب اگر چه متغیر های بسیاری در کسب رضایت خاطر از سفر به یک مقصد نقش آفرینی می نمایند، یکی از آن ها را نیز باید تجربه سفر قبلی به مقصد مورد نظر دانست.
در واقع سوال این است که آیا در میان گردشگرانی که به ایران سفر کرده اند، خود موضوع تکرار سفر یا سفر برای نخستین بار نیز بر میزان رضایت خاطر ایشان تاثیر گذار بوده است. پاسخ البته مثبت است و چنین می نماید که گردشگران سفر کرده به ایران برای نخستین بار، سطح رضایت خاطر بالاتری را نسبت به آن ها که تجربه سفر به ایران داشته اند، کسب کرده اند.
این نتیجه، اگر چه نخست غیر منتظره و عجیب می نماید اما با استناد به نظریه عدم تایید انتظارات قابل توجیه است. درخصوص ایران وجود فضای تبلیغاتی مسموم و سنگینی که رسانه های غربی از فضای داخلی کشور ترسیم نموده اند، چنان است که گردشگر در بدو ورود انتظار برخورد با سرزمینی عقب مانده و مردمانی دور از مدنیت را دارد و با تجربه ای که کسب می کند قضاوت مطرح شده از سوی او و به طور متعارف بیانگر سطح رضایتی بالاست.
اما آن ها که برای دفعات بعدی ایران را به عنوان مقصد بر می گزینند از آن رو که قضاوت منفی اولیه یا پیش داوری قبل از سفر نخستین به واسطه تجربه سفر قبلی ایشان تعدیل شده است، با نگاهی واقع بینانه تر و منطقی تر به سرزمین و مردم ما می نگرد. نتایج نشان می دهد که اگر چه ایشان نیز سطح رضایت خوبی را کسب کرده و ابراز می دارند، لیکن میانگین سطح رضایت ایشان از کسانی که برای بار اول به ایران سفر می کنند تا حدودی کمتر است.
به نظر می رسد که موضوع ضعف اطلاع رسانی شایسته، در خصوص مقصد ایران به بازارهای هدف، که مشکلی دیرینه و دردی کهنه در توسعه گردشگری کشور به شمار می رود، هنوز و به طور جدی باید در کانون توجه سیاست گزاران قرار گیرد. از طرفی توجه به برخی زیر بخش های مرتبط با صنعت گردشگری، نظیر حمل و نقل و نظارت شایسته تر، در خصوص آن ها دارای اهمیت فراوانی است و بر میزان رضایت خاطری که گردشگران کسب می نمایند، بسیار تاثیر گذار می باشد.
مناظر ديدني
بخش شوقان از جمله دلتاهاي زيباست كه بين سه رشته كوه آلاداغ ،سالوك و بهار (ارس) قرار دارد و داراي آب و هوائي كوهستاني و برخوردار از چشمه سارها و قنات پر آب است كه ارتفاعات آن در فصل زمستان پوشيده از برف است و تا اواسط بهار در آن برف وجود دارد و در نگاه اول چشم انداز آن نظر هر كس را به خود جلب مي كند .غار معروف گنج كوه ،قلعه كفش دوزك ،قلعه سنگينه ،گردشگاههاي بنيزو ،و لق لق طبر ،دره هاي زيباي چهار بيد و زردآلو ،ارغلان قلعه ،قزلر قلعه جنگل كركوي از جمله جاذبه هاي گردشگري و مناظر ديدني جلگه محسوب مي شوند . وجود چشمه سارهاي گوارا و خنك بهمراه مردمان مهربان و مهماننپذير بر سفره زيباي طبيعت را زيباتر مي نمايد . به هر روي گوئي اين شهر قلعه اي از بهشت بر روي زمين است . كه به نوعي انسان از مواهب آن بهره مند گردد و به قدرت لايزال خداوند ايمان آورد .
صنايع دستي
عليرغم وجود صنايع جديد ،شوقان همچنان توليد كننده انواع گليم ، فرجين ،جاجيم و قالي و قاليچه است در اكثر روستاهاي منطقه كارگاههاي كوچك مشغول فعاليت هستند و چراغهاي سنتي صنعت را مي چرخانند .
اين حمام كه قدمت بيش از يك صد سال دارد در كنار چنار و چشمه مركز روستا از ساروج و آجر سفالي ساخته شده است.معماري و ساخت آن بسيار هنرمندانه و طبق اصول علمي ساخته شده كه بسيار جاي شگفتي است . اين حمام كاملا در زير زمين ساخته شده و سوخت فعلي آن نفت سياه است كه در قديم از چوب درختان ارس كوه سالوك استفاده مي گرديده .فقط قسمت گنبدي شكل سقف آن براي نورگيربيرون از سطح زمين ساخته شده است .آب آن از همان چشمه وسط روستا تامين ميگردد. آب ابتدا به داخل آتش خانه هدايت شده و بعد از گرم شدن در لوله هاي مارپيچ(داش) به داخل مخزن آب(خزينه)كه در كنار آتش خانه ساخته شده سرازير ميگردد.دودكشهاي آتشخانه از زير خزينه و حمام عبور ميكنند كه اين كار باعث گرم شدن حمام نيز ميگردد.اين حمام ازچند قسمت كه هريك بوسيله راهروهايي نسبتا تنگ به يكديگر متصل گرديده اند. هر شخص كه وارد اين حمام ميشود ابتدا بعد از گذر ازيك راهروي طولاني(حدود بيست متر) وارد رخت كن ميشود.بعدا از رختكن راهرويي پنج متري و تنگ وجود دارد كه متصل به گرمخانه حمام است.گرمخانه يك اتاق هشت ضلعي است كه اطراف آن را ساخته هاي ديگر حمام احاطه ميكنند.ضلع شرقي آن رخت كن . ضلع غربي آن خزينه . ضلع شمالي آن راهروي ورودي اصلي . ضلع شمال غربي نمازخانه . ضلع جنوب غربي جهت استحمام .ضلع جنوب شرقي جهت تطهير و فقط ضلع جنوبي تقريبا بسته است .راهروهاي حمام به گونه اي است كه شخص بعد از خروج از گرمخانه وارد راهروي پنج متري گرديده و بعد از آن به داخل رختكن و بعد از عبور از راهروي بيست متري به خارج از حمام مي رسد كه در اين مسير بدن وي گرماي خود راكم كم از دست ميدهد . اين حمام در حال حاضر نيز مورد استفاده قرار ميگيرد و شايان ذكر است كه يك حمام خزينه اي با قدمت بسيار طولاني تر از اين حمام كه در كنار آن وجود داشت چند سال پيش تخريب گرديد و جاي آن نيز يك حمام با معماري جديد ساخته شده است كه هم اكنون قابل استفاده نبوده و ساختمان اين حمام جديد تخريب گرديده است.
چولي چِغر مراسمي است كه كودكان در آن، با خواندن چكامه و همنوايي، طلب باران مي كنند. در مواقع كم آبي و بي باراني، كودكان ده طبر، عروسكي پارچه اي را بر روي چوبي نصب و آن را در كوچه ها مي گردانند و هماهنگ چكامه مي خواندند و طلب باران مي كردند. اين مراسم با تفاوت هاي جزئي در بسياري از نقاط ايران، رايج است. در برخي مناطق ايران، اين عروسك يا آدمك را چولي غزك، چولغزك و كولي غزك ناميده اند. در ده طبر نام آن «چاولي چِغر» است. نغمه كودكان در برخي نواحي چنين است :
كولي غَزك بارون كن بارون بي پايون كن
ظاهراً اين رسم ، بازمانده پرستش آناهيتا، الهه بارندگي و آبياري ايرانيان باستان است كه پس از رواج اسلام و آميختگي فرهنگ ها، دگرگوني پذيرفته است.
در روستاي طبر، اين مراسم را «چاولي چِغر» ناميده اند. به نظر نگارنده معني آن چنين است :
نخست ، چُل در زباني تركي به معناي بيابان و صحرا است. و قز نيز به معني تير و چوب بلند است. معني ديگر قز دختر است. چُلي قِزك مترسك سر جاليز و صحراست. و نيز ممكن است منظور، دخترك بيابان باشد كه دور از منطق و واقعيت نيست.
دوم اينكه در ده طبر، چاولي همان چولي است و يكي از معاني مهم آن سبد آبكش چوبي دسته دار است.
سوم چكامه اي كه كودكان در طبر مي خوانند و نگارنده، حدود سال 1340 تا 1341 با چند كودك ديگر آن را خوانده به شرح زير است :
الله خدا - چاولي چِغر - بارون بِبَر (باران ببار) - گندوم به زير خاكه - مثل پنير پاكه
اما در باب معني اصصلاح چغر، مي توان گفت چِغِل در برخي نواحي خراسان به معني غربال است. دو اصطلاح سبد و غربال هم دور از منطق نيست. شايد از آسمان و ابر مي خواسته اند، سند و غربال شود و آب باران را فرو فرستند.
چهارم اينكه فعل «چغرماق» در تركي به معناي آواز خواندن است. اين احتمال نيز وجود دارد كه كودكان از عروسك خود نيز مي خواسته اند چكامه بخواند و درخواست باران كند.
در آن زمان، نذر باران هم رايج بوده است و برخي خانواده ها، آش نذري مي دادند و يارمه مي ريختند و آش مي پختند و به نيازمندان مي دادند. نام اين آش ها و طعام را «راه خدا» (اطعام في سبيل الله) مي ناميدند.
در گذشته نه چندان دور (حدود چهل سال پيش) مردم روستاي طبر به دو دسته رعيت و ارباب تقسيم شده بودند. بيشتر املاك روستا متعلق به اربابها بود و رعيت نيز در خدمت ارباب. پدرم از آن زمانها تعريف مي كند و مي گويد: پدرم تنها در ازاي نيم من (يك و نيم كيلو) جو تمام روز را براي ارباب كار مي كرده است تا تنها بتواند براي همان روز شكم بچه هاي خود را سير كند. پدرم مي گفت من ده تا پانزده گاو را براي حاج غلامعلي يوسفي نگه داري مي كردم و او تنها به اندازه خوراك من و خانواده ام به من گندم مي داد. اربابها پا را از اين فراتر گذاشته و رعيت را برده خود فرض مي كردند. مثلا پدرم مي گفت وسط صرف شام من را صدا مي كردند كه برو براي بچه مان از دعانويس دعا بگير! با همه اين ظلمهاي آشكار به مكه هم مشرف مي شدند تا به اصطلاح "حاجي" شوند! پدرم داستانهاي زيادي را از ظلم اين ريش سفيدان ... برايم نقل كرده است. اميدوارم فرزندان ايشان در پي حلاليت از مردم روستا براي پدران خود برايند تا شايد ذره اي از عذاب الهي نسبت به پدرانشان تخفيف داده شود.