با توجه به وضعيت فيزيكي و طبيعي منطقه و عدم ايجاد تاسيسات و كارخانه هاي توليدي اشتغال جوانان با دو رويكرد مواجه است :
- مهاجرت به شهرهاي بزرگ و انجام شغلهاي خدماتي
- فعاليت در بخش كشاورزي عمدتاً به علت تقسيم شدن اراضي ناشي از ارث از لحاظ اقتصادي مقرون به صرفه نبوده و از سويي ديگر خشكسالي حاكم بر منطقه خريد بر مشكلات اشتغال شده است .دامپروري نيز يكي از قطبهاي اشتغال مردم منطقه است كه به صورت سنتي و به شيوه گذشتگان مشغول فعاليت هستند ودر اين زمينه راهكارهاي لازم به دامداران و كشاورزان داده شده است ليكن تا كنون نتيجه مورد دلخواه در بر نداشته است .
برابر برنامه هاي زمان بندي شده بخشداري سعي شده است كه مردم به تاسيس شركتهاي تعاوني كشاورزي و دامداري ترغيب و تشويق شوند كه اين امر ضمن جلوگيري از مهاجرتهاي بي رويه باعث ايجاد فرصتهاي شغلي واز سوي ديگر بهره برداري مناسب از زمينهاي كشاورزي موجود مي شود .
در بخش شوقان كشاورزي يكي از منابع اقتصادي مردم منطقه است با يك نگاه آماري در سطح كل بخش 13000 هكتار زمين زراعي و 2000 هكتار باغات وجود دارد كه با آبي 2560 ليتر در ثانيه كه از 49 حلقه چاه عميق 40 رشته قنات و 22 دهنه چشمه آبياري مي شود كه حاصل آن 17 نوع محصول زراعي و 13 نوع محصول باغي است منطقه شوقان با خاك حاصلخيزي كه دارد در حال حاضر به دليل آشنايي كم كشاورزي با روشهاي جديد از طريق سنتي اراضي را كشت و زرع مي كنند كه به دليل عدم استفاده كاربري از آب استحمامي و توجه كم كشاورزان به تبخير الگوي آبياري و كشاورزي يكي از معظلات منطقه تبديل شده است كه با رويكرد سازمان جهاد كشاورزي مقداري موثر بوده ليكن با كمترين بي توجهي از سوي كشاورزان اين منطقه گاهي دچار بحران خشكسالي مي شود از اين رو با بهينه كردن سيستم آبياري و استخراج صحيح از منابع آبي و اصلاح مديريت آبياري اراضي و تبخير الگوي كشت و روي آمدن به كشت كم آب و همچنين از ديدگاه دولت تقديم قوامين جلوگيري از خود شدن اراضي با تشكيل تعاوني ها گسترش خدمات ترويجي –سرمايه گذاري در بخش آب و توسعه منابع آبي و جلوگيري از هدر رفتن آب و نظارت مستمر در برداشت آبهاي زير زميني مي توان توسعه بخش كشاورزي را به دنبال داشت با اين توضيح چنان چه با وجود هزاران هكتار در حوزه آلاداغ كه بصورت سنتي كشت مي شود مي توان با برنامه ريزي اين منطقه را به جايگاهي مهم جهت كشاورزي پر در آمد و دامپروري هاي پر سود و باغاتي آباد نمود به طور خلاصه بايد گفت كه منطقه شوقان استعداد شگرف در امور كشاورزي و باغداري دارد با كمي توجه مي توان آن را در سطح استان مطرح كرد .
محصولات اين بخش عبارتند از : گندم ،جو ،زرد آلو ، آلو،گيلاس ،گلابي ،سيب ،گياهان روغني گلزار و صيفي جات مي باشد.
مشخصات كلي روستاي طبر
روستاي طبر از توابع جاجرم واقع درشمال غربي استان خراسان موقعيت جغرافيايي روستاي مزبور درطول جغرافيايي 58 درجه و54 دقيقه شرقي و عرض جغرافيايي37 درجه و17 دقيقه شمالي مي باشد. ارتفاع اين روستا از سطح دريا 1400 متر است.
فاصله اين روستا از مركز استان خراسان رضوي (شهرستان مشهد) حدود310 كيلومتر است.
طبق فرمول زير جمعيت ساكن در ابتداي دوره طرح (سال1385) حدود 1517 نفر و در انتهاي دوره طرح (سال1415) به حدود 1896 نفر خواهد رسيد.
رابطه(4-1- الف)
در اين رابطه:
:جمعيت آينده
: جمعيت سال مبدأ
r: ضريب رشد ساليانه جمعيت
:nدوره طرح
طبق معادله زير متناسب با جمعيت درطي دوره طرح و مساحت مذكور حدود تراكم براي سال هاي ابتدا و انتهاي دوره طرح به ترتيب معادل 85 و106 نفر در هكتار مي باشد.
106== = تراكم انتهاي طرح
85 == = تراكم ابتداي طرح
رابطه(4-1- ب)
اقليم و هواشناسي
اقليم روستاي طبر كوهستاني و سرد مي باشد, پارامترهاي مختلف آب وهوايي روستاي طبر بصورت برآورد ماهانه شامل عوامل مختلف حرارتي، بارندگي، متوسط نم نسبي، متوسط سرعت باد، تبخير و ايام يخبندان بصورت تفكيك بررسي گرديده است.
اهم اين مقادير عبارتد از:
- بارندگي فصلي
- رطوبت نسبي
كمترين: فصل تابستان با مقدار9/15 ميليمتر متوسط سالانه: 74 درصد
بيشترين: فصل زمستان با مقدار 10/ 76 ميليمتر متوسط حداقل سالانه:45 درصد
- درجه حرارت
متوسط حداقل سالانه: 7/5 درجه سانتيگراد
متوسط حداكثر سالانه: 6/19 درجه سانتيگراد تعداد روزهاي يخبندان:99 روز در سال
ميزان تبخير از سطح آزاد آب: سالانه 1248 ميليمتر
محدوده مطالعات
محدوده مطالعات منظور شده براي طراحي شبكه نامتعارف جمع آوري فاضلاب روستاي طبر بر محدوده اصلي روستا مي باشد. علي ايحال سعي شده است توسعه آينده روستا در طراحي خطوط فاضلاب رو در نظر گرفته شده و امكان اتصال اين مناطق به خطوط اصلي فاضلاب رو ميسر شود. بدين منظور مطالعات در دو بخش كه شامل ابتداي دوره طرح (سال1385) و انتهاي دوره طرح (سال1415) مي باشد، انجام گرفته است.
با توجه به جميع شرايط از محدوده فوق نقشه هاي توپوگرافي با مقياس (1:1000) تهيه و مبناي طراحي براي مطالعات طرح شبكه نامتعارف جمع آوري فاضلاب روستاي طبر قرار گرفته است.
مشخصات توپو گرافي، ژئوتكنيك و شيب عمومي
جهت شيب عمومي طبر در جهت كلي به جنوب غربي مي باشد. روستاي مذكر به لحاظ توپوگرافي داراي آبرفتي - كوهستاني مي باشد. جدول (4-4) مشخصات كلي ژئوتكنيك روستاي طبر را نشان مي دهد.
جدول شماره(4-4)مشخصات كلي ژئوتكنيك در روستاي طبر
رديف | پارامتر | شرح |
1 | بافت خاك | از نوع رسي و ماسه اي |
2 | نوع خاك به لحاظ دانه بندي | GW |
3 | در صد رطوبت خاك | 23%-15 |
4 | سطح آبهاي زير زميني | عمق 3 متر |
5 | ميزان نفوذ پذيري | آزمايش انجام نشده |
6 | ضريب |
|
دوره طرح و مراحل اجرايي و بهره برداري
به منظور تعيين وانتخاب طول دوره طرح مطالعات فاضلاب روستاي طبر علاوه بر ضوابط ومعيارهاي فني واقتصادي و عمر مفيد اجزاء تشكيل دهنده تاسيسات مورد نظر، موارد مشروحه زير نيز مورد توجه قرار گرفته اند:
دوره طرح تاسيسات آبرساني روستايي.
توصيه ها واستاندارد معتبردر مورد انتخاب دوره طرح.
سوابق موجود در خصوص دوره طرح طرح هاي فاضلاب روستايي.
مطابق ديدگاه هاي كارشناسي و نتايج حاصل از بررسي هاي انجام يافته در مطالعات طرح فاضلاب روستاي طبر طول دوره طرح حداكثر 30سال پيشنهاد شده است. بر مبناي طول دوره طرح زمان بندي مراحل اجرايي و بهره برداري از طرح تعريف شده است.
جدول شماره (4-5)آينده نگري جمعيت روستاي طبر بر پايه فرض مصوب تا سال1415
سال | جمعيت | ميزان رشد |
1375 | 1427 | 0.49 |
1380 | 1462 | 0.74 |
1385 | 1517 | 0.85 |
1390 | 1583 | 0.79 |
1395 | 1647 | 0.74 |
1400 | 1709 | 0.68 |
1405 | 1768 | 0.7 |
1410 | 1831 | 0.7 |
1415 | 1896 | 0.7 |
مناظر ديدني
بخش شوقان از جمله دلتاهاي زيباست كه بين سه رشته كوه آلاداغ ،سالوك و بهار (ارس) قرار دارد و داراي آب و هوائي كوهستاني و برخوردار از چشمه سارها و قنات پر آب است كه ارتفاعات آن در فصل زمستان پوشيده از برف است و تا اواسط بهار در آن برف وجود دارد و در نگاه اول چشم انداز آن نظر هر كس را به خود جلب مي كند .غار معروف گنج كوه ،قلعه كفش دوزك ،قلعه سنگينه ،گردشگاههاي بنيزو ،و لق لق طبر ،دره هاي زيباي چهار بيد و زردآلو ،ارغلان قلعه ،قزلر قلعه جنگل كركوي از جمله جاذبه هاي گردشگري و مناظر ديدني جلگه محسوب مي شوند . وجود چشمه سارهاي گوارا و خنك بهمراه مردمان مهربان و مهماننپذير بر سفره زيباي طبيعت را زيباتر مي نمايد . به هر روي گوئي اين شهر قلعه اي از بهشت بر روي زمين است . كه به نوعي انسان از مواهب آن بهره مند گردد و به قدرت لايزال خداوند ايمان آورد .
صنايع دستي
عليرغم وجود صنايع جديد ،شوقان همچنان توليد كننده انواع گليم ، فرجين ،جاجيم و قالي و قاليچه است در اكثر روستاهاي منطقه كارگاههاي كوچك مشغول فعاليت هستند و چراغهاي سنتي صنعت را مي چرخانند .
اين حمام كه قدمت بيش از يك صد سال دارد در كنار چنار و چشمه مركز روستا از ساروج و آجر سفالي ساخته شده است.معماري و ساخت آن بسيار هنرمندانه و طبق اصول علمي ساخته شده كه بسيار جاي شگفتي است . اين حمام كاملا در زير زمين ساخته شده و سوخت فعلي آن نفت سياه است كه در قديم از چوب درختان ارس كوه سالوك استفاده مي گرديده .فقط قسمت گنبدي شكل سقف آن براي نورگيربيرون از سطح زمين ساخته شده است .آب آن از همان چشمه وسط روستا تامين ميگردد. آب ابتدا به داخل آتش خانه هدايت شده و بعد از گرم شدن در لوله هاي مارپيچ(داش) به داخل مخزن آب(خزينه)كه در كنار آتش خانه ساخته شده سرازير ميگردد.دودكشهاي آتشخانه از زير خزينه و حمام عبور ميكنند كه اين كار باعث گرم شدن حمام نيز ميگردد.اين حمام ازچند قسمت كه هريك بوسيله راهروهايي نسبتا تنگ به يكديگر متصل گرديده اند. هر شخص كه وارد اين حمام ميشود ابتدا بعد از گذر ازيك راهروي طولاني(حدود بيست متر) وارد رخت كن ميشود.بعدا از رختكن راهرويي پنج متري و تنگ وجود دارد كه متصل به گرمخانه حمام است.گرمخانه يك اتاق هشت ضلعي است كه اطراف آن را ساخته هاي ديگر حمام احاطه ميكنند.ضلع شرقي آن رخت كن . ضلع غربي آن خزينه . ضلع شمالي آن راهروي ورودي اصلي . ضلع شمال غربي نمازخانه . ضلع جنوب غربي جهت استحمام .ضلع جنوب شرقي جهت تطهير و فقط ضلع جنوبي تقريبا بسته است .راهروهاي حمام به گونه اي است كه شخص بعد از خروج از گرمخانه وارد راهروي پنج متري گرديده و بعد از آن به داخل رختكن و بعد از عبور از راهروي بيست متري به خارج از حمام مي رسد كه در اين مسير بدن وي گرماي خود راكم كم از دست ميدهد . اين حمام در حال حاضر نيز مورد استفاده قرار ميگيرد و شايان ذكر است كه يك حمام خزينه اي با قدمت بسيار طولاني تر از اين حمام كه در كنار آن وجود داشت چند سال پيش تخريب گرديد و جاي آن نيز يك حمام با معماري جديد ساخته شده است كه هم اكنون قابل استفاده نبوده و ساختمان اين حمام جديد تخريب گرديده است.
چولي چِغر مراسمي است كه كودكان در آن، با خواندن چكامه و همنوايي، طلب باران مي كنند. در مواقع كم آبي و بي باراني، كودكان ده طبر، عروسكي پارچه اي را بر روي چوبي نصب و آن را در كوچه ها مي گردانند و هماهنگ چكامه مي خواندند و طلب باران مي كردند. اين مراسم با تفاوت هاي جزئي در بسياري از نقاط ايران، رايج است. در برخي مناطق ايران، اين عروسك يا آدمك را چولي غزك، چولغزك و كولي غزك ناميده اند. در ده طبر نام آن «چاولي چِغر» است. نغمه كودكان در برخي نواحي چنين است :
كولي غَزك بارون كن بارون بي پايون كن
ظاهراً اين رسم ، بازمانده پرستش آناهيتا، الهه بارندگي و آبياري ايرانيان باستان است كه پس از رواج اسلام و آميختگي فرهنگ ها، دگرگوني پذيرفته است.
در روستاي طبر، اين مراسم را «چاولي چِغر» ناميده اند. به نظر نگارنده معني آن چنين است :
نخست ، چُل در زباني تركي به معناي بيابان و صحرا است. و قز نيز به معني تير و چوب بلند است. معني ديگر قز دختر است. چُلي قِزك مترسك سر جاليز و صحراست. و نيز ممكن است منظور، دخترك بيابان باشد كه دور از منطق و واقعيت نيست.
دوم اينكه در ده طبر، چاولي همان چولي است و يكي از معاني مهم آن سبد آبكش چوبي دسته دار است.
سوم چكامه اي كه كودكان در طبر مي خوانند و نگارنده، حدود سال 1340 تا 1341 با چند كودك ديگر آن را خوانده به شرح زير است :
الله خدا - چاولي چِغر - بارون بِبَر (باران ببار) - گندوم به زير خاكه - مثل پنير پاكه
اما در باب معني اصصلاح چغر، مي توان گفت چِغِل در برخي نواحي خراسان به معني غربال است. دو اصطلاح سبد و غربال هم دور از منطق نيست. شايد از آسمان و ابر مي خواسته اند، سند و غربال شود و آب باران را فرو فرستند.
چهارم اينكه فعل «چغرماق» در تركي به معناي آواز خواندن است. اين احتمال نيز وجود دارد كه كودكان از عروسك خود نيز مي خواسته اند چكامه بخواند و درخواست باران كند.
در آن زمان، نذر باران هم رايج بوده است و برخي خانواده ها، آش نذري مي دادند و يارمه مي ريختند و آش مي پختند و به نيازمندان مي دادند. نام اين آش ها و طعام را «راه خدا» (اطعام في سبيل الله) مي ناميدند.
در گذشته نه چندان دور (حدود چهل سال پيش) مردم روستاي طبر به دو دسته رعيت و ارباب تقسيم شده بودند. بيشتر املاك روستا متعلق به اربابها بود و رعيت نيز در خدمت ارباب. پدرم از آن زمانها تعريف مي كند و مي گويد: پدرم تنها در ازاي نيم من (يك و نيم كيلو) جو تمام روز را براي ارباب كار مي كرده است تا تنها بتواند براي همان روز شكم بچه هاي خود را سير كند. پدرم مي گفت من ده تا پانزده گاو را براي حاج غلامعلي يوسفي نگه داري مي كردم و او تنها به اندازه خوراك من و خانواده ام به من گندم مي داد. اربابها پا را از اين فراتر گذاشته و رعيت را برده خود فرض مي كردند. مثلا پدرم مي گفت وسط صرف شام من را صدا مي كردند كه برو براي بچه مان از دعانويس دعا بگير! با همه اين ظلمهاي آشكار به مكه هم مشرف مي شدند تا به اصطلاح "حاجي" شوند! پدرم داستانهاي زيادي را از ظلم اين ريش سفيدان ... برايم نقل كرده است. اميدوارم فرزندان ايشان در پي حلاليت از مردم روستا براي پدران خود برايند تا شايد ذره اي از عذاب الهي نسبت به پدرانشان تخفيف داده شود.
مراسم نوروز در طبر از شب چهارشنبه سوري شروع مي شود. در اين شب مردم در حياط خود آتش روشن كرده و مراسم "چله چختي" (پريدن از روي آتش) را برگزار مي كنند. يكي ديگر از مراسمي كه در قديم در طبر مرسوم بوده و در حال حاضر منسوخ شده است كيسه انداختن است. نوجوانان و بچه ها از روي پشت بام يك كيسه خالي را كه يك طناب به آن متصل بوده است را به ايوان خانه ها مي انداخته اند. صاحبخانه مقداري كشمش بادام گردو و يا برگ زردالو در آن كيسه مي ريخته است. (بنده چيزي از آن دوران به ياد ندارم و ممكن است مطالب گفته شده كاملا صحيح نباشد). در اين شب همچنين افراد هر خانواده آب دهان خود را درون يك كوزه مي انداخته اند و به نيت دور شدن از بيماريها و بلاها آن را مي شكسته اند (در دوران ما به دليل نبود كوزه از بطري شيشه اي استفاده مي شد!). برنامه ديگري كه در اين شب اجرا مي گردد توپ انداختن است. اين مراسم براي نوجوانان بسيار مهيج و جذاب است. در اين مراسم يك توپ پارچه اي كه از به هم دوختن چند فتيله چراغ نفتي ساخته شده و چندين روز در نفت مانده است آتش زده مي شود. بچه ها اين توپ آتشين را با دست به هوا پرتاب مي كنند. حركت توپ آتشين در آسمان تاريك بسيار جالب و ديدني است و بچه ها از ديدن آن لذت مي برند.
كرغا: عربي شده "كارگاه" : محل يا كارگاه نصب ماشين دستي يا مكانيكيي بافتن پارچه (تنه(
ليت) ليط(: ليچ: ميوه خيلي رسيده -مثل زردالوي ليت .از لوط عربي به معني چسبناك اخذ شده است
الخته: نيم رس .نيمه جامد. از زبان تركي اخذ شده است. اله در تركي به معني نيم، نيمه و دو رنگ است.
خته: در تركي به معني جامد است. به طور مثال اله ياغي يعني روغن نيمه جامد. زردالوي الخته
خريج: (به ضم خ) آتش زير خاكستر
دغرمه: از فعت تركي دوغرمك به معني بريدن - تكه تكه كردن -تريد كردن نان در دوغ -ديشلمه - خورشت دوغ
زرد و ذلير: زرد و ذليل - ضعيف و نحيف- بيمار
زردي: زرده - مثال : زردي تخم مرغ ، (بيماري زردي گوسفندان و غيره – يرقان yolk)
قلق :( تركي) روش - عادت -فوت و فن - روش بازي و اجراي كار
نگارنده: محمدعلي نوري
روســــتـايـي زا ده ام بـاور كـنيد
عــاشـــقــي آزا ده ام بـاور كـنيد
كام من خـشكـيده از سـوز عـطش
خـــواســتــار بـاده ام بـاور كـنيد
ايـن بـيابان گـرديم بـيهوده نـيست
رهــرويــي دلــداده ام بـاور كـنيد
در هواي يك نسيم ازكوي دوست
هـستي از كف داده ام بـاور كـنيد
اِي بـــزرگـــان اديـب انــجــمــن
مــن زلال وســـاده ام بـاور كـنيد
فرهنگ و اصالت يك مرز و بوم به گذشته و مردماني كه در آنجا مي زيسته اند وابسته است و از گذشته چيز زيادي باقي نمي ماند جز ياد و خاطره همه آنان كه رفته اند و يادگاري براي ما به جا گذاشته اند . يادمان باشد كه ما هم روزي به تاريخ خواهيم پيوست و چنانچه بخواهيم ياد و خاطره هاي ما هم از بين نرود ياد و خاطره گذشتگان را زنده نگه داريم تا آيندگان نيز به سبب پيشينيان ما ، يادي از ما كنند .
اينجانب نيز براي اينكه در اين اداي دين سهمي داشته باشم در نظر دارم كه با جمع آوري عكسها و اسناد قديمي اهالي طبر (چه آنان كه در بين ما نيستند و چه آنان كه در قيد حيات هستند) بتوانيم ياد و خاطره گذشتكان را زنده كنيم و آن را در مجموعه اي جمع آوري و در اختيار هم وطنان عزيز قرار دهيم .
لطفا با ارسال عكسها و اسناد(مانند سند زمين ، قولنامه ها و . . . ) قديمي از اماكن ، مناظر ، اشخاص و . . . با ذكر محل ،تاريخ و مشخصات كامل عكس و سند ما را در تكميل اين مجموعه ياري فرمائيد .
عكسهاي و اسناد خود را به آدرس rAsol_gz@yahoo.com ارسال فرمائيد .