اراضي و پوشش گياهي
استان ايلام در دامنههاي غربي رشته كوه زاگرس گسترشي از شمال غرب به جنوب شرق دارد و از ويژگيهاي ناهمواريها در تعيين مرزها تاثير زيادي پذيرفته است. رشته كوه كبيركوه به عنوان مهمترين عامل جغرافيايي در تعيين سيماي طبيعي استان اعم از پوشش گياهي و منابع آب و خاك تاثير زيادي گذاشته و به تبع آن سكونتگاهها و مراكز جمعيتي نيز پهنههايي را كه از امكانات محيطي مناسبتري برخوردار بوده است جهت استقرار برگزيده اند. بخش اعظمي از تيپ اراضي اين استان كوهستاني با كوههاي متشكل از سنگهاي آهكي با قلل سنگي و كشيده با پوشش جنگلي زاگرس كه داراي خاكهاي كم عمق تا نيمه عميق با بافت سنگين سنگريزهدار است . پوشش پراكنده تا متوسط درختان جنگلي بلوط در كوهپايهها از تراكم بيشتري برخوردار بوده و زمينها تناسب كم تا متوسطي براي جنگل دارند. در حال حاضر به دليل استفاده ناآگاهانه، قسمتهاي وسيعي از پهنههاي جنگلي استان تخريب شده و شهر ايلام و پارهاي از نقاط پرجمعيت استان در دامنههاي اين واحد اراضي شكل گرفتهاند. با اين حال محورهاي ارتباطي موجود در استان بر روي اين پهنه چندان توسعه نيافته است و به طور عرضي هنگام عبور از رشته كبيركوه در مسيرهاي ايلام به كرمانشاه و ايلام به دره شهر از اين پهنه عبور ميكنند. با وجود چشماندازهاي مناسب محيط و اقليم در اين نواحي به خصوص در فصل تابستان كه از شدت گرماي كمتري برخوردار است، كمبود منابع آب دايمي و محدوديت توپوگرافي به لحاظ شيب و سختي جنس زمين از جمله عوامل محدود كننده در حاشيه جادهها و امكانات استقرار و بهرهبرداري به شمار ميروند. در اين استان محورهاي ارتباطي عمدتاً بر روي تيپ اراضي تپهاي و كوهپايههاي بيروني و يا بر روي فلاتها و تراسهاي فوقاني گسترش يافتهاند. در نيمه غربي استان اراضي تپهاي با قلل گنبدي و كم ارتفاع و اراضي گسسته (Bad Land) متشكل از مواد فرسايش پذير مارني، داراي خاكهاي كم عمق تا نيمه عميقي هستند كه پوشش گياهي متنوعي داشته و قسمتهاي وسيعي از امتداد راههاي اصلي استان را تشكيل ميدهند.
در بعضي از قسمتها نيز اراضي حاشيه جاده به صورت ديمكاري مورد استفاده قرار ميگيرد و در ساير قسمتها پوشش نيمه متراكم تا پراكندهاي از جوامع گياهي و استپي كه مورد چراي فصلي قرار ميگيرد به چشم ميخورد. به دليل پوشش متوسط درختان جنگلي (بلوط) در كوهپايهها و نيز اجراي طرحهاي آبخيزداري درحوزه رودخانه كنجانچم و طرحهاي جنگلكاري و حفظ و احياء مراتع در سالهاي اخير بر پوشش گياهي اراضي حاشيه جاده افزوده شده است. با اين حال بخش هاي وسيعي از اراضي در حاشيه راهها به صورت باير و برهنهاند. اين اراضي محدوديتي به لحاظ اهداف طرح ندارند و فقط فرسايش شديد و خندقي از مهمترين عوامل محدوديت آنها به شمار ميروند. در حاشيه شهرهاي اصلي در غرب استان، مانند مهران، دهلران و صالحآباد تيپ اراضي دشتهاي رسوبي رودخانهاي شكل گرفته است كه حاصل نهشته گذاري رودخانهها و مسيلهاي منطقه است. اين اراضي ، شيب كمي دارند و عمدتاً داراي خاكهاي عميق نسبتاً تكامل يافته با بافت سنگين تا بسيار سنگين و شوري كم تا متوسطي هستند. اين اراضي عمدتاً تحت كشت زراعتهاي آبي يكساله و باغها قرار دارند . گرچه اين زمينها محدوديت طبيعي به لحاظ خاك و پوشش گياهي ندارند اما به دليل ساير استفادههاي انساني در بخش كشاورزي ، امكان تغيير كاربري اراضي تا حدودي مشكل و غير اقتصادي به نظر ميرسند.
جنگل و مرتع:
كوهستاني بودن و تنوع آب و هوايي استان ايلام ، پوشش گياهي قابل ملاحظه اي را بوجود آورده است بطوريكه 500000 هكتار از كل مساحت استان را جنگل تشكيل مي دهد . و 1201879 هكتار آن مراتع غير جنگلي است . از 500000 هكتار جنگلهاي استان 75 درصد آن زير پوشش بلوط ، 20 درصد بنه و 5 درصد باقي مانده را زالزالك ، داغدانمان ، تنگرس ، بادام كوهي ، انجير ، انگور وحشي اقاقياو افرا تشكيل مي دهند .
مهمترين فراورده جنگلي استان ايلام سقز مي باشد كه ساليانه 350 تن محصول مي دهد .
مساحت جنگل ها ، مراتع و بيابانهاي استان « به هكتار»
شرح | جنگل | بيابان | مرتع | ||
خوب | متوسط | فقير | |||
مساحت | 500000 | 80000 | 216363 | 552932 | 282584 |
منبع: آمارنامه استان ايلام _ سال 1381
وضعيت توزيع جغرافيايي جنگل هاي استان بر حسب جنگل هاي حفاظت شده ، جنگل هاي مخروبه و جنگل هاي دست كاشت در جدول زير آمده است.
مساحت جنگلها-مراتعو بيابانهاي استان(به هكتار)
شهرستان | مساحت جنگل | ||
حفاظتي | مخروبه | دست كاشت | |
استان | 500000 | 180000 | 816 |
آبدانان | 66232 | 5/23843 | 5 |
ايلام | 88642 | 1/31911 | 191 |
ايوان | 43225 | 15561 | 5 |
دره شهر | 57521 | 6/20707 | 20 |
دهلران | 60521 | 3/21784 | 5 |
شيروان چرداول | 91593 | 5/32973 | 400 |
مهران | 92275 | 33219 | 190 |
منبع: آمارنامه استان ايلام _ 1381
اقليم استان در تابستانها تحت تاثير پر فشار جنب حاره اي قرار دارد كه شرايط حرارتي نسبتاً پايداري را بر آن حكمفرما ميسازد و در زمستان تودههاي غربي و كم فشارهاي سوداني بارش هاي رگباري و شديدي را براي آن به همراه ميآورند. به دليل ماهيت دامنهاي استان كه جزو كوهپايههاي بيروني زاگرس است، در صورت جذب رطوبت تودههاي ورودي از سمت غرب و جنوب غرب، نقش مهمي دارند . از طرف ديگر همين دامنهها در تابستان تحت تاثير صافي هوا و ساعات آفتابي زياد با دريافت عمودي پرتوهاي خورشيدي و صاف بودن هوا در تابستان، شرايط گرم و خشكي را پديد ميآورد. در نقشه پهنه بندي اقليمي ايران - مسكن و محيطهاي مسكوني، ايلام در گروه 2 اقليمي و در زير گروه نسبتاً سرد- معتدل واقع شده كه از ويژگيهاي اقليمي نسبتاً سرد بودن هوا در زمستان و معتدل بودنآن در تابستان است. بنا به تعريف در شرايط نسبتاً سرد عليرغم آنكه در شبهاي فصل زمستان براي گرم نگه داشتن فضاهاي داخلي استفاده از وسايل گرم كننده ضروري است. اما در روزهاي فصل زمستان و حتي در روزهاي سردترين ماه سال، امكان گرمايش خورشيدي وجود دارد. شرايط معتدل تابستاني اين اقليم، امكان آنرا فراهم ميسازد كه با استفاده از عملكرد حرارتي مصالح ساختماني سنگين ، فضاهاي داخلي را در اين فصل به طور طبيعي در حد آسايش خنك نگه داشت.
شهر ايلام داراي ايستگاه هواشناسي از نوع كليماتولوژي است در اين گزارش بمنظور بررسي دقيق شرايط آب و هوايي ايلام از معدل 12 ساله آمار آب و هوايي اين ايستگاه استفاده شده است . بر اساس معدل 12 ساله آمار ايستگاه كليماتولوژي ايلام(جدول 2-1) دماي هوا در سردترين ساعات از سردترين ماه 1/0 و در گرمترين ساعات اين ماه 2/10 درجه سلسيوس بوده است . همانطور كه ملاحظه ميشود، حتي در سردترين ماه سال ، به طور متوسط دماي هوا به زير صفر نميرسد. در طول اين دوره آمارگيري، پايينترين متوسط حداقل دماي هوا 3- درجه و بالاترين متوسط حداكثر دما 39 درجه سلسيوس گزارش شده است.
مأخذ: مركز رايانه سازمان هواشناسي»
در سردترين ماههاي سال (فصل زمستان) متوسط حداكثر دماي هوا بالاتر از 20 درجه سلسيوس بوده است. بنابراين، در طول روزهاي زمستان ، مشكلي از نظر حرارتي وجود ندارد. در تابستان هوا به مرور گرم ميشود و در گرمترين ماه سال به 7/35 درجه سلسيوس ميرسد.
در هر سه ماه از فصل تابستان ، متوسط حداكثر دماي هوا بالاتر از 32 و متوسط حداقل آن بالاتر از 16 درجه سلسيوس است . در طول اين ماهها رطوبت هوا كاهش مييابد. و در گرمترين ساعات از روزهاي اين سه ماه به 22% ميرسد. با توجه به دماي هوا در اين ساعات ميزان رطوبت در هوا پايين نيست و به همين دليل هواي ايلام در تابستان خشك نيست. بالا بودن رطوبت هوا و شفاف بودن در شبها به سرعت باعث كاهش دماي هوا ميگردد. بطوريكه در گرمترين ماه سال (ژوئيه) نوسان روزانه دماي هوا به بيش از 16 درجه سلسيوس مي رسد.
پس از سواحل شمالي، مناطق مرتفع شمال غربي و غرب، از مناطق پر باران كشور محسوب ميشوند.
2/674 ميليمتر است. مقايسه تغييرات سالانه بارندگي در ايلام نشان ميدهد كه هرچند مقدار سالانه بارندگي در طي سالهاي متفاوت متغير است، اما بطور كلي در طي تمام سالهاي اين دوره آمارگيري مقدار سالانه بارندگي قابل توجه بوده است. در طول اين دوره 12 ساله ، سال 1978 م
با كل بارندگي5/427 ميليمتر خشكترين و سال 1967 م با 1107 ميليمتر پر باران ترين سال بوده است. علاوه بر تغييرات سالانه، ميزان بارندگي در طي فصلهاي مختلف نيز متفاوت است.عمدهترين مقدار سالانه بارندگي در ايلام در فصلهاي زمستان و بهار صورت ميگيرد و در طي اين دو فصل ماههاي ژانويه الي مارس(10 دي الي 10 فروردين) با بارندگي 111 الي 118 ميليمتر پر باران ترين ماههاي سال بشمار ميروند. در فصلهاي پاييز و تابستان مقدار بارندگي به ترتيب به حداقل خود ميرسد. در اين ميان ماههاي ژوئن الي سپتامبر (10 خرداد الي10 شهريور) تقريباً بدون بارندگي انجام شده در طي يك روز نيز بسيار زياد است.
موقعيت خورشيد در آسمان و انرژي حاصل از تابش آفتاب در هر محل، به عرض جغرافيايي آن محل بستگي دارد. هر چه عرض جغرافيايي كمتر باشد ارتفاع موقعيت خورشيد با زايه تابش آفتاب بيشتر و در نتيجه شدت تابش آفتاب بيشتر است. در ايلام با عرض جغرافيايي 33 درجه و 38 درجه دقيقه بر اساس اطلاعات ثبت شده در دياگرام موقعيت خورشيد در عرض جغرافيايي 33 درجه شمالي كه اختلافي كمتر از يك درجه با ايلام دارد زوايه تابش آفتاب در ظهر اول دي ماه كه خورشيد در پايينترين موقعيت سالانه خود قرار دارد ، 32 درجه و در ظهر روز اول تير ماه كه خورشيد بالاترين سالانه خود را دارد ، 80 درجه است . اين زوايا، باعث ميشوند كه يك ساختمان رو به جنوب ، در زمانهاي ياد شده به ترتيب سايه هايي با عمق 6/1 و 18/0 برابر خود ايجاد نمايند. ميزان انرژي خورشيدي تابيده شده بر سطوح مختلف، به وضعيت آن سطوح نسبت به اشعه خورشيدي و به زمان تابش آفتاب بستگي دارد. بررسي ميزان انرژي خورشيدي تابيده شده بر سطوح قائم واقع در جهات مختلف نشان ميدهدكه اين سطوح از نظر الگوي دريافت انرژي خورشيدي در طول سال كاملاً متفاوتند. در سردترين ماه سال (ژانويه) 10 دي-10 بهمن ، بيشترين انرژي خورشيدي بر سطوح قائم رو به جنوب در گرمترين ماه سال (ژوئيه) 10 تير – 10 مرداد بيشترين انرژي خورشيدي تابيده شده بر سطوح قائم رو به شرق يا غرب ميتابد.
منابع آب
استان ايلام يكي از كمآبترين استانهاي كشور است. به رغم بارش زياد در استان كمبود سد و بند كه بتواند آبهاي سطحي را مهار سازد، عامل مهمي در ازدست رفتن بخش اعظمي از سيلابهاي شيرين منطقه به شمار ميآيد. به سبب ماهيت اتفاقي و رگباري بودن بارشها و همچنين كمبود بارش هاي برفي به دليل مرتفع نبودن استان، ذخيره بارشها از طريق نفوذ تدريجي اندك است . همچنين تابستانهاي گرم و شدت تبخير، از ديگر مسائلي است كه در كمبود آب هاي سطحي منطقه مؤثر است. سازندهاي نامناسب زمين شناسي و محدوديت دشتها از جمله مسائل مهم تأثيرگذار بر سفرههاي آب زير زميني استان به شمار ميآيد.
آبهاي سطحي
آبهاي سطحي استان شامل چندين شاخه رودخانههاي فصلي و دائمي است كه از دامنههاي غربي كبيركوه سرچشمه ميگيرد و با حركت به سمت غرب، وارد جلگهها و سرزمينهاي پست كشور عراق ميشود. مهمترين اين رودخانهها عبارتند از گدارخوش، چم سرخ، كنچانچم، گاوي، رودخانه چنگوله، رودخانه ميمه و رودخانه آبدانان. پارهاي از رودخانه هاي مذكور به دليل سازندهاي تبخيري، از ابتداي سرچشمه كيفيت نامناسبي دارند ولي سرشاخه تعداد ديگر از رودخانهها نيز داراي كيفيت نسبتاً خوبي است. به ويژه سيلاب اين رودخانهها كيفيت بهتري دارد، كه از جمله اينها ميتوان به سرشاخههاي رودخانه چنگوله ، رودخانه ميمه و رودخانه گاوي اشاره كرد.
در حال حاضر شبكه آبهاي جاري استان هيچ امكاني را براي استفاده و بهرهبرداري در طول جادههاي اصلي به دست نميدهند و تنها نقش آنها وجود چشماندازهاي مناسب با پوشش گياهي و مجتمعهاي درختي است كه در امتداد بستر رودها مشاهده ميشود. گاه نيز سيلاب اين رودخانهها شبكههاي ارتباطي را مورد تهديد جدي قرار ميدهند. قسمتي از دره رودخانه سيمره در شرق استان نيز جزو شبكه آبهاي سطحي محسوب ميشود كه تعدادي از شاخههاي كوچك و فرعي از دامنه شرقي كبيركوه به سوي آن در حركتند. اين رودخانههاي كوچك نيز فقط در سرشاخهها كيفيت مناسبي دارند. در مجموع كيفيت آب رودخانه سيمره تا درهشهر مطلوب است و توانايي خوبي را براي بهرهبرداري به دست ميدهد.
منابع آب زير زميني استان نيز محدود است. در كوهپايهها و نقاط كوهستاني بدليل محدوديت دشتها، سفرههاي بزرگ و غني امكان شكلگيري نيافته و در قسمتهاي پست و كم شيب در غرب استان نيز سازندهاي نامناسب كيفيت آب را نامطلوب ساختهاند. در حال حاضر دشتهاي مهران، دهلران و دشتعباس كه در امتداد يكي از محورهاي اصلي و ارتباطي استان نيز واقع شدهاند، مهمترين مناطق بهره برداري از آبها به شمار ميروند. جدول شماره 2-2 نوع، حجم و درصد بهرهبرداري از منابع آب زير زميني را در اين مناطق نشان ميدهد.
نام منطقه(دشت) | چاه عميق | چاه نيمه عميق | چشمه | ||||||
تعداد | تخليه سالانه (ميليون متر مكعب) | درصد تخليه | تعداد | تخليه سالانه (ميليون متر مكعب) | درصد تخليه | تعداد | تخليه سالانه (ميليون متر مكعب) | درصد تخليه | |
مهران | 19 | 5/4 | 5/42 | 19 | 46/0 | 5/4 | 7 | 62/5 | 53 |
دهلران | 13 | 12 | 75/93 | 2 | 8/0 | 25/6 | - | - | - |
دشتعباس | 193 | 5/133 | 91 | 20 | 5/12 | 5/8 | 1 | 63/0 | 5/0 |
همانطور كه مشاهده مي شود، استفاده از آب هاي زير زميني بخش مهمي از نياز استان را مرتفع مي سازد و شبكههاي اصلي ارتباطي نيز در امتداد چنين مناطقي ساخته شدهاند. در واقع به جز ناحيه كوهستاني كه استفاده از آب هاي سطحي اهميت نسبي مييابد، بخش عمدهاي از استان به وسيله چاههاي عميق به آب دسترسي دارند. مشكل اصلي در اين ميان كيفيت آب در مخازن زير زميني است كه عمدتاً متوسط تا بد است. با اين حال مناطق اطراف مهران و دهلران امكانات مناسبي براي بهرهبرداري دارند
استان ايلام درعرض 31 درجه و 58 دقيقه تا 34 و 15 درجه شمالي از خط استوا درطول شرقي 45درجه 24دقيقه تا 48 درجه و10 دقيقه از نصف النهار گرينويچ به شكل يك متوازي الضلاع درجنوب غربي كشورمان ايران جاي دارد.
اين استان ازشمال با استان كرمانشاه از جنوب با استان خوزستان از شرق با استان لرستان واز غرب با كشور عراق ( باطول مرز مشتركي درحدود 400 كيلومتر ) همسايه مي باشد.
در خصوص مساحت استان و در بررسي آمار وارقام موجود از منابع مختلف ,گوناگوني و تنوع زيادي مشاهده ميگردد .هركدام ازمنابع داراي يك مساحت متفاوت با ديگري مي باشند. به نظرمي رسد دليل عمده اين گوناگوني مساحت وجود مرزمشترك باكشور عراق ونبود سنديت خاص در مورد چگونگي دقيق سرحدات غربي و همينطور وجود رشته كوه عظيم زاگرس كه عملا كارمحاسبه مساحت كلي ودقيق استان خصوصا با امكانات ضعيف را با مشكل مواجه ميشازد مي باشد.(1)
1) بعنوان مثال موارد زير :
20150كيومتر مربع( كتاب سيماي كلي استان ايلام)
19086 كيلومترمربع (كتاب راهنماي ايرانگردي استان ايلام -حسين زنده دل وهمكاران)
19045 كيلومتر مربع (امورآب استان)
19000كيلومتر مربع(سازمان مسكن وشهرسازي استان)
تقسيمات سياسي :
درسال 1335 اين استان جزو يكي ازشهرستانهاي استان كرمانشاه بوده است .درسال 1345 بدنبال تغييرات تقسيمات كشوري به فرمانداري كل ايلام وپشتكوه تبديل ودرسال 1355 به استان ارتقاء يافت (شامل چهار شهرستان ايلام - دهلران - مهران و بدره ).
درسال 1365 داراي 5شهرستان (اضافه شدن شهرستان شيروان چرداول) 13 بخش و41 دهستان ودرسال 1375 به 7شهرستان( اضافه شدن شهرستانهاي ايوان – آبدانان) 17 بخش 15شهر و36دهستان بوده است
تعدادشهرها –بخش ها-دهستاناو آباديها داراي سكنه دردوره ها مختلف آماري
| 1355 | 1365 | 1375 |
تعدادشهرستان | 4 | 5 | 7 |
تعداد بخش |
| 13 | 15 |
تعداد دهستانها |
|
| 17 |
تعداد آباديها |
| 41 | 36 |
جمع كل |
|
| 753 |
مآخذ: مركز آمار ايران
استان ايلام در تقسيمات كشوري سال 1309 جزء استان پنجم يعني كرمانشاهان بود. پس از آن در سال 1343 به فرمانداري كل تبديل شد ودر سال 1353 به دلايل سياسي – مرزي – اداري به صورت يك استان درآمد.
استان ايلام مشتمل بر 7 شهرستان، 17 بخش و 36 دهستان است.
استان ايلام با مساحتي برابر با 19045 كيلومتر مربع در جنوبغربي كشور واقع شده كه 2/1 درصد مساحت كل كشور را تشكيل ميدهد. بر اساس آمارگيري عمومي نفوس مسكن در سال 75 اين استان داراي 487886 نفر جمعيت، 7 شهرستان 17 بخش و 36 دهستان است. كه از نظر اقليمي داراي دو اقليم نيمه مرطوب سرد در شمال با متوسط بارندگي 639 ميليمتر و بياباني گرم با متوسط بارندگي 200 ميليمتر در جنوب استان ميباشد. قسمتهاي شمالي استان عمدتا كوهستاني بوده و سلسله جبال زاگرس به صورت رشتهكوههاي موازي در امتداد چينخوردگيها، درههاي نسبتا كمعرض و ارتفاعات متوالي را به وجود آورده است در قسمتهاي جنوبي استان كبيركوه، حوزههاي آبريز رودخانههاي كوچكي را در دامنههاي جنوبي خود ايجاد كرده كه در نهايت به دشتهايي منتهي ميگردند البته اين دشتها در شهرستان دهلران وسيعتر ميباشند.
شهرستان ايلام
شهرستان ايلام به مركزيت شهر ايلام و در سال 1308 شمسي در خاور و شمال خاوري ده بالا و در منطقهاي كه حسين آباد (منسوب به حسين قلي خان والي) ناميده ميشد و در جوار ساختمانهاي به جا مانده از والي ، بنا گرديد و با به توجه به سابقهي تاريخي منطقه و تصويب فرهنگستان ايران، ايلام ناميده شد.
ديوارههاي سنگي و دامنههاي جنگلي كوههاي مانشت، سيوان، شلم و سياه كوه، به شكل دژي وسيع شهر و دشتهاي اطراف آن را برگرفته است.
شهر ايلام در مركز جغرافيايي استان قرار نگرفته است. از اين رو، موقعيت آن تا حدودي كه اهميت ارتباطي و تجارتي آن را محدود ميكند، به طوريكه محصولات بخشها و روستاهاي دور دست به استانهاي ديگر صادر ميشود.
اما ايجاد شبكهي راهها و اتصال مراكز شهري به ايلام مخصوصاً نزديكي با مرزبا وجود آب و هوايي نسبتاً مناسب و مساعد، مركزيت سياسي، وجود مؤسسات رفاهي و… به آن موقعيتي ويژه، داده است.
بخش مركزي ايلام داراي دهستانهاي ميشخاص و حومه 36 روستاست. توتون از مهمترين محصولات دهستان ميشخاص است. چوار، يكي از بخشهاي شهرستان ايلام در 18 كيلومتري شهر ايلام و بر سر راه اصلي ايلام – ايوان – اسلام آباد غرب قرار گرفته است.
مراكز ديدني و زيارتگاهي:
1- قلعهي والي 2- كاخ فلاحتي 3- سنگنوشتههاي قوچعلي 4- قلعهي اسماعيل خان 5- پشت قلعه ي چوار 6- بقعهي حاجي بختيار 7- مقبرهي مهدي بالله
2- شهرستان ايوانغرب:
شهرستان ايوان در شمالغربي استان ايلام قرار دارد. اين شهرستان از شمال به استان كرمانشاهان از شرق به شهرستان شيروان، از جنوب به شهرستان ايلام و درغرب به كشور عراق محدود ميشود و مركز آن شهر ايوان است. اين شهر با برخورداري از آب و هواي مناسب و قرار گرفتن بر سر راه ايلام ـ كرمانشاه و داشتن اراضي حاصلخيز و مجاورت با رودخانهي كنگير، وجود كشاروزي و دامپروري و… داراي اهميت و اعتبار خاصي است. اين شهرستان داراي 2 بخش، چهار دهستان و 86 روستاست.
روستاي خوران با داشتن سرابي گوارا و باغهاي زيبا، يكي از تفرجگاههاي اهالي است. بخش زرنه، از نظر پيشينه و قدمت تاريخي داراي ارزش فراواني است.
جمعيت شهرستان ايوان طبق سرشماري سال 1375 معادل 746/45 نفر است.
مراكز ديدني و زيارتگاهي:
1- آتشكدهي سياهگل
2- طاق شيرين و فرهاد
3- قلعهي شميران
4- پل شيرهپناه
5- تپههاي زرنه و نرگس
6- غار طلسم
7- بقعهي حاجي حاضر
8- امامزاده سيد عبدالله.
3- شهرستان شيروان و چرداول:
مركز شهرستان شيروان و چرداول، شهري به نام سرابله كه در كنار رود سرابله قرار دارد. شهرستان شيروان و چرداول شامل سه بخش شيروان، مركزي (چرداول و آسمانآباد) و هليلان است.بخش شيروان از دهستانهاي كارزان، لومار وزنگوان تشكيل شده است . تمامي اراضي اين بخش به صورت دره اي نسبتاً وسيع بين دو رشته كوه «چرمين ولنه» از يك سو و «مانشت و سيوان » از سوي ديگر گسترده شده است كه به وسيله ي رودخانه ي شيروان و چشمه سارهاي جانبي آن آبياري ميشود. مركز اين بخش، شهر لومار است. جمعيت اين شهرستان طبق سرشماري سال 1375، 76052 نفر است.
بخش مركزي شامل دهستانهاي شباب و آسمان آباد است. در اين بخش، رودخانههاي كله شاخ (سنگ سفيد)، سيمره و زنجيره جريان دارد. كشت در بيشتر اراضي، به صورت ديم است.
مراكز ديدني و زيارتگاهي:
1- قلعهي سام
2- آتشكدهي موشكان
3- شهر تاريخي سرابكلان
4- بقعهي عباس شيروان
5- بقعهي عباس رودبار
6- مقبرهي سيد علي
7- بقعهي باقر در بخش شيروان
4- شهرستان مهران:
مركز اين شهرستان، شهر مهران است كه در ساحل چپ رودخانه كنجانچم واقع شده است و با مرز عراق بيش از چند كيلومتر فاصله ندارد. مهران قبلاد منصورآباد خوانده ميشد. در سال 1309 با تصويب فرهنگستان زبان ايران، به «مهران» تغيير نام داد.
در بخش مركزي مهران، مخازن نفت وگاز طبيعي كشف، و چاههايي در آن حفر گرديده است. دشت هاي مهران به خاطر پيوستگي كوه و دشت با يكديگر، داراي اهميت سوق الجيشي و تاريخي است.
اين شهرستان داراي جمعيتي معادل 46981 نفر و داراي سه بخش مهران، صالح آباد و اركواز ملكشاهي است. بخش صالحآباد در دشت نسبتاً وسيع هيژدانه واقع شده است و در سالهاي پر باران. يكي از مناطق حاصلخيز استان محسوب ميشود.
مراكز ديدني و زيارتگاهي:
1- قلعهي كنجانچم
2- سنگ نوشتهي گل گل ملكشاهي
3- سنگ نوشتهي تختخان
4- تپههاي چغاآهوان و چغاگلان
5- بقعهي سيد حسن
6- امامزاده علي صالح
7- بقعهي پير محمد.
5-شهرستان دهلران:
مركز اين شهرستان، شهر دهلران است كه در قديم الايام به آن دهلُران ميگفتند. دهلران در دامنهي جنوب و جنوب غربي ديناركوه قرار دارد.
اين شهرستان داراي سه بخش زرينآباد، مركزي و موسيان و 6 دهستان است.
بخش مركزي از 14 روستا و آبادي تشكيل شده است . اكثر آباديها در اثر جنگ تحميلي خالي از سكنه شدو بعد از جنگ دوباره بازسازي و اسكان در آنها صورت گرفته است.
بخش موسيان در حد فاصل دهلران و استان خوزستان قرار دارد. از اين بخش رودخانههاي دويرج و چيغاب «مورموري» عبور ميكند. در اين بخش به دليل حاصلخيزي زمينهاي كشاورزي محصولات متنوع جاليزي به دست ميآيد. در بخش موسيان چاههاي نفت فراواني حفر شده و داراي منابع عظيم نفتي است.
بخش زرينآباد به مركزيت شهرك پهله، از زمانهاي قديم تاكنون، محل سكونت بوده و آثار باستاني فراواني در آن به چشم ميخورد. شهرك ميمه يكي از نواحي خوشآب و هوا پر جمعيت زرينآباد است.
بر اساس سرشماري سال 1375 شهرستان دهلران داراي جمعيتي معادل 53299 نفر است.
مراكز ديدني و زيارتگاهي:
1- تپههاي پيش از تاريخ چون علي كش، تپه سبز، تپه موسيان
2- سنگ نوشته ميمه
3- قلعه شياق
4- بقعهي ابراهيم
5- بقعهي سيد ناصرالدين
6- بقعهي سيد ابراهيم قتال
7- بقعهي عباس
8- چشم قير
9- غار خفاش
6- شهرستان آبدانان:
مركز اين شهرستان، شهر آبدانان است و به لحاظ جمعيت و وسعت، دومين شهر استان محسوب ميشود. آبدانان داري دو شهرستان و چهار دهستان است. اين شهر در دامنهي جنوبي كبيركوه و در دره ي با صفا رودخانهي آبدانان در شمال مقبرهي امامزاده سيدصلاحالدين محمد قرار دارد. اين شهرستان به لحاظ نظامي، كشاورزي و دامداري اهميت دارد. بر اساس سرشماري سال 1375 داري جمعيتي معادل 47652 نفر است.
مراكز ديدني و زيارتگاهي:
1- هزار در
2- پشت قلعه
3- قلعههزاراني
4- بقايايي شهر جوليان
5- مقبرهي سيد صلاحالدين محمد
6- بقعهي شيخ پيرمحمد
7- بقعهمنصور بوالحسن
8- بقعهي عبدالرحيم در سياه گاو
7- شهرستان درهشهر
مركز آن درهشهر است. اين شهر در آبرفتهاي سيمره و در كنار ويرانههاي شهر تاريخي سيمره و در دو سوي مسير رودخانهي درهشهر، جايي كه تپه ماهورهاي دامنهي شمالي كبيركوه خاتمه مييابد، قرار دارد. درهشهر كنوني از چند روستاي بهم پيوسته تشكيل شده است. اطراف اين شهر را مزارع آبي و ديمي با خاك حاصلخيز فراگرفته است.
مزارع كشاورزي درهشهر به وسيلهي آب رودخانههاي سيمره، سيكان و چشمهسارهاي كوچك ديگر آبياري ميشود و حفر چاههاي عميق و نيمه عميق كمبود آب را تأمين مينمايد. در مزارع روستاهاي درهشهر ضمن كانت برنج، گندم و جو، محصولات صيفي نيز بدست ميآيد. اين شهرستان داراي دو بخش مركزي و بدره است جمعيت درهشهر طبق سرشماري سال 1375، 53501 نفر است.
مراكز ديدني و زيارتگاهي:
1- تلهاي سرگچله
2- تپه تيغن 9- بقعهي مهدي صالح
3- تنگه بهرام چوبين 10- بقعهي عباس
4- پل گاوميشان 11 - بقعهي بابا سيفالدين
5- چهار طاقي 12 - بقعهي حاجي نام
6- شهر تاريخي 13- بقعهي جابر
7- پل چمنشت 14- بقعهي پير محمد و …
8- دژ شيخ مكان
قلعه كوهك
موقعيت جغرافيايى: سراوان- بخش بمپشت - دهستان كوهك و اسفندك - روستاى كوهك
قدمت: دوران اسلامى - قاجار
مشخصات : در كتاب باستان شناسى و تاريخ بلوچستان به نقل از امان الله جهانبانى آمده است: «اين قلعه در روى سنگ مرتفعى واقع است و از استحكام كافى برخوردار است كه در سال 1290 ه.ش توسط وكيل الملك دوم (مرتضى قلىخان ) حكمران كرمان و بلوچستان تصرف شده است در اين قلعه شخصى مدفون است كه به باور مردم، اين شخص صاحب كرامت است. در كنار اين مقبره چاه آبى است كه هفتاد ذرع عمق دارد و به گفته اهالى هر زمان كه قلعه محاصره شود اهالى قلعه از آبى كه با كرامت صاحب قبر از چاه مىجوشيده و به اندازه پانزده ذرع مىايستد استفاده مىكنند».
پس از وكيل الملك بار ديگر ابراهيم خان بمى اين قلعه را به تحت سلطه حكمران كرمان و بلوچستان در مىآورد چون مدتى توسط انگليسىها در جريان حكميت گلداسميت از ايران جدا شده بود.
قلعه سنگي، نگين كاروانسراهاي ايران
كارونسرا از ديرباز - به عنوان مكاني امن در مسيرهاي طولاني در سرزمين پهناور ايران - پذيراي كاروانياني بود كه به منظور تجارت و زيارت و سياحت راه مي پيمودند. «هرودوت» يوناني از منزلگاههايي بين شوش و «سارد» ياد كرده است كه كاروانيان آن مسيري 2500 كيلومتري را سه ماهه ميپيمودند و در واقع چاپارخانههاي بين راهي دوره هخامنشي به شمار مي رفتند. در دوره ساسانيان، به علت رونق تجارت، اتراقگاه هايي احداث شده بود كه در اطراف آن اتاقهايي به منظور استراحت كاروانيان تعبيه شده بود و آثار آن در ميان ديوارها و اتاقهاي سنگي فروريخته آن تا به امروز باقي است. از قرن پنجم ه ق نيز «رباط شرف» - يكي از بناهاي ارزشمند بين راهي در خراسان - به يادگار مانده است.
«كلاويخو»، سفير دولت اسپانيا در دوره تيمور، در سفرنامه خود مي نويسد: آن يكشنبه در نيشابور اولين شب را در كاروانسراي بزرگي كه چاپارخانه بود، در ميان بيابان، به سر برديم. بامدادان روز سه شنبه، بر اسب سوار شديم، دو فرسخ رانده بوديم كه به ساختماني مانند مهمانخانه يا هتل رسيديم كه در اينجا «كارونسرا» خوانده مي شود.
در دوره صفويه، به علت امنيت راهها و گسترش تجارت، كاروانسراهايي بر حسب موقعيت جغرافيايي با طرحهاي مدور و چند وجهي و چهار وجهي و نامنظم ساخته شد؛ و در دوره قاجاريه نيز، ضمن تعمير بعضي از آنها، كاروانسراهاي جديدي احداث شد. امروزه، باقيمانده اين بناها در جاي جاي ايران ديده مي شود كه بيشتر به مخروبه تبديل شده است و بدين ترتيب يادگارهاي ارزشمند معماري اين سرزمين - كه با عملكرد استراحتگاه بين راهي و همچنين مسافرخانههاي شهري - در طول قرون نقش ارزندهاي را در فرهنگ جامعه ايفا مي كردند به دست فراموشي سپرده شدهاند.
يكي از اين بناها در فاصله 35 كيلومتري جنوب غربي تهران كاروانسراي سنگي «رباط كريم» است كه در كنار جاده تهران ساوه قرار دارد. اين بنا تا سال 1383 مأمن حفاران و جايگاه احشام بود؛ اما از اين سال به بعد، به سبب مجاورت با شهر جديد «پرند»، با هزينه شركت سهامي عمران اين شهر و نظارت كارشناسان مجرب سازمان ميراث فرهنگي، در سه بخش پژوهش و مرمت و احيا در حال نجات بخشي است و تاكنون اقدامات مفيدي براي آن انجام شده است. در مورد قدمت اين بنا، اختلاف نظر بسيار است؛ «ماكسيم سيرو» در كتاب «كاروانسراهاي ايران» آن را از ابنيه دوران پيش از سلجوقي مي داند و مي افزايد: كهنترين كاروانسراي فلات ايران نزديك رباط كريم در كنار دشت حاصلخيز شهريار قرار دارد.
ديوار ضخيم كاروانسراي رباط كريم ارتفاعي معادل دو برابر ارتفاع ساختمانها در داخل كاروانسرا دارد. بناي كاروانسرا بسيار ساده است و شامل اتاقهايي است كه با طاقهاي گهوارهاي شكل پوشيده شده است و درشان به طرف حياط باز مي شود. در سه حياط مركزي، سه ايوان وجود دارد و مدخل حياط نيز به صورت ايواني است و عرض ايوانها نزديك 5 و از عرض اتاقها كمي بيشتر است.
تا دوره قاجاريه، ذكري از رباط كريم و كاروانسراي سنگي آن نيامده است. در اين دوره، بظاهر رباط كريم رونق بيشتري مي يابد. «ابوالحسن خان فخرالملك» (سياح عهد قاجار) در سفرنامه خود چنين گفته است: از رودخانه شور كه گذشتيم، به فاصله يك ميدان به كاروانسراي سنگي رسيديم كه بناي آن از سنگ و گچ است. از مصالح اين كاروانسرا اگر بخواهند پلي بسازند، خيلي به كار مي خورد؛ چون در اين صحرا سنگ يافت نميشود. اين كاروانسرا سابق دزدگاه و خيلي جاي وحشت از براي مردم بود... . اين كاروانسرا - علاوه بر سابقه تاريخي - ويژگيهاي بيمانندي دارد كه آن را در ميان كاروانسراهاي كشور ممتاز مي كند. در يافتههاي باستانشناسي، كورههاي ذوب فلز در حياط اين كارونسرا به چشم مي خورد كه نمايانگر يكي از كاربري هاي اين بنا به عنوان «ضرابخانه» بوده است.
تزيينات قطاربندي بالاي بدنه بيروني ديوارها (كه نقش آبچكان داشتهاند و بخش اندكي از آن در قسمتي از ديوار شمالي موجود است و شايد تنها تزيينات باقيمانده در اين بنا باشد) جملگي نشان از طرحي از پيش فكر شده براي احداث بنايي با الگوي چهار ايواني و به منظور كاربردي خاص است. با توجه به وسعت دشتهاي حاصلخيز منطقه، اين فرض بيشتر تقويت مي شود كه از اين مكان در دوران آباداني به عنوان جايگاه رتق و فتق امور حكومتي در منطقه شهريار استفاده ميشد.
با توجه به اقدامات ارزندهاي كه تا به حال روي اين بنا انجام يافته، شايسته است كه جايگاهي خاص در حد طرحهاي ملي براي آن قايل شويم؛ و با كمك به ادامه فعاليتهاي مرمتي و با ايجاد فضاهاي ورزشي و تفريحي كه در طرح ديده شده است، يكي از نقاط تاريخي و گردشگري استان تهران را براي استفاده گردشگران داخلي و خارجي سامان ببخشيم. جاي آن دارد كه مسئولان با بذل توجه ويژه به اين بناي ارزشمند برگي از تاريخ منطقه را براي آيندگان حفظ و ماندگار كنند
بازي ، موسيقي و نمايش هاي محلي استان يزد
مردم يزد به دليل موقعيت اين شهر و اطلاق نام «دارالعباده» به آن، كمتر به موسيقي توجه نشان دادهاند. بيش تر كساني كه صداي خوب و خوش دارند، هنر خودرا از طريق مجالس عمومي روضهخواني و مداحي عرضه ميكنند. از طرفي، چون فضايجغرافيايي اين شهر در مقايسه با موقعيتهاي جغرافيايي هم جوار، از طراوت و نشاطچنداني برخوردار نبوده، مردم آن كار و تلاش را بر تفريحات ديگر ترجيح دادهاند. تنها سازي كه در يزد به عنوان ساز بومي و محلي نواخته ميشود «عربانه» است. عربانههمان دايره است كه يزديها در مجالس شادماني و عروسي مينوازند و سايرين با كف زدنو گاهاً با خواندن ترانههاي محلي و رقص اين ساز را همراهي ميكنند.
بازيهايمحلي استان يزد كه در طول ساليان مختلف در اين خطه رايج بوده است امروزه كم تر رواجدارد و مهم ترين اين بازي ها عبارت اند از:
حوضك حوضكابيزه(بازي مخصوص كودكان)،كولي گرفتن(نوعي بازي زورآزمايي است)، اسابدو، اساي زنجيرباف، درنگ درنگ، لشكركشي (كشتي)، كلاغ پر پر، غزغزك، يغل دوغل، دزد و جلادبازي، چشم قايم بازي، شيطان بازي،خرك بازي، پرپرك، پالكي اك، كولوغك، كرتك بازي، اتلك توت تلك،ترش ترشك، گو، اين چيشبيه؟، آغل بازي، گوبيگير بالا بيا، گرگم به هوا، گوي و چفته بازي، برفي قته لولو،حمون ما مورچه داره، بلالك، باقلا به چند من؟، بقچه بازي، لپر انداز لپرالتلنگ،اوستا بدو، گندم گل گندم، تو رو نه بازي، اتوك كلي، كل بازيك، كره خرك، پشه كش،تلجهي، شاالا يا قرعهكشي، چرخ و چاهوك، دم دوك بازي، اساي لنگ سرتراش، پهلوانبازي، هندونه بري، شيطونبازي و اضاف بازي.
*شرح يكي از بازي هاي محلي
گردوبازي GERDU BAZY
اغلب بيندونفر انجام مي شود بدين طريق كه هر نفر تعداد 2 تا 5 عدد گردو از مال خود را ( بهطور مساوي ) سرمايه گذاري مي كند . آنگاه اين دونفر تقريبا به فاصله يكي دو متر دربرابر هم روي زمين مسطحي سرپا نشسته ، هريك به ترتيب گردوهاي خود را بين دو كف دستقرارداده، رها مي كنند كه در نتيجه گردوها به فاصله هاي كم و زياد در سطح زمينپراكنده مي شوند . اگر اتفاقا دو يا چند گردو پهلوي هم قرار بگيرند و مماس بر همشوند ، اصطلاحا مي گويند : ( بال نيست ) يعني قبول نيست و پخش گردو به شرح بالابايد تجديد گردد . سپس اولين نفر در همان حالت نشسته با كمك دو انگشت شصت و سبابهيا دو انگشت شست و مياني فقط يك مرتبه با انتخاب خود به يكي از اين گردوها نشانهگيري كرده تِلِنگو مي زند . هرگاه اين گردو به هرچند از گردو و به هرچند از گردوهايديگر اصابت كرد از مال اين بازيكن مي شود و چنانچه اصابت نكرد نوبت به نفر مقابل ميرسدكه مثل نفر اول عمل كرد.
اگر در حين بازي گردوها آنقدر به هم نزديك شوند كهتماسشان مشكوك باشد اصطلاحا كور مي كشند .يعني نوك دو انگشت كوچك هر دست را به همگذاشته ، در راستاي افقي و موازي با سطح زمين در حد فاصل دو گردو عبور مي دهند . چنانچه قطر دو انگشتها به اين دو گردو تماس گرفت ، گردوها به هم اصابت كرده و گرنهكه خير. اين بازي بدين ترتيب آنقدر ادامه مي يابد تا يكي گردوهايش تمام شود .
استان ايلام در تقسيمات كشوري سال 1309 جزء استان پنجم يعني كرمانشاهان بود. پس از آن در سال 1343 به فرمانداري كل تبديل شد ودر سال 1353 به دلايل سياسي – مرزي – اداري به صورت يك استان درآمد.
استان ايلام مشتمل بر 7 شهرستان، 17 بخش و 36 دهستان است.
استان ايلام با مساحتي برابر با 19045 كيلومتر مربع در جنوبغربي كشور واقع شده كه 2/1 درصد مساحت كل كشور را تشكيل ميدهد. بر اساس آمارگيري عمومي نفوس مسكن در سال 75 اين استان داراي 487886 نفر جمعيت، 7 شهرستان 17 بخش و 36 دهستان است. كه از نظر اقليمي داراي دو اقليم نيمه مرطوب سرد در شمال با متوسط بارندگي 639 ميليمتر و بياباني گرم با متوسط بارندگي 200 ميليمتر در جنوب استان ميباشد. قسمتهاي شمالي استان عمدتا كوهستاني بوده و سلسله جبال زاگرس به صورت رشتهكوههاي موازي در امتداد چينخوردگيها، درههاي نسبتا كمعرض و ارتفاعات متوالي را به وجود آورده است در قسمتهاي جنوبي استان كبيركوه، حوزههاي آبريز رودخانههاي كوچكي را در دامنههاي جنوبي خود ايجاد كرده كه در نهايت به دشتهايي منتهي ميگردند البته اين دشتها در شهرستان دهلران وسيعتر ميباشند.
شهرستان ايلام
شهرستان ايلام به مركزيت شهر ايلام و در سال 1308 شمسي در خاور و شمال خاوري ده بالا و در منطقهاي كه حسين آباد (منسوب به حسين قلي خان والي) ناميده ميشد و در جوار ساختمانهاي به جا مانده از والي ، بنا گرديد و با به توجه به سابقهي تاريخي منطقه و تصويب فرهنگستان ايران، ايلام ناميده شد.
ديوارههاي سنگي و دامنههاي جنگلي كوههاي مانشت، سيوان، شلم و سياه كوه، به شكل دژي وسيع شهر و دشتهاي اطراف آن را برگرفته است.
شهر ايلام در مركز جغرافيايي استان قرار نگرفته است. از اين رو، موقعيت آن تا حدودي كه اهميت ارتباطي و تجارتي آن را محدود ميكند، به طوريكه محصولات بخشها و روستاهاي دور دست به استانهاي ديگر صادر ميشود.
اما ايجاد شبكهي راهها و اتصال مراكز شهري به ايلام مخصوصاً نزديكي با مرزبا وجود آب و هوايي نسبتاً مناسب و مساعد، مركزيت سياسي، وجود مؤسسات رفاهي و… به آن موقعيتي ويژه، داده است.
بخش مركزي ايلام داراي دهستانهاي ميشخاص و حومه 36 روستاست. توتون از مهمترين محصولات دهستان ميشخاص است. چوار، يكي از بخشهاي شهرستان ايلام در 18 كيلومتري شهر ايلام و بر سر راه اصلي ايلام – ايوان – اسلام آباد غرب قرار گرفته است.
مراكز ديدني و زيارتگاهي:
1- قلعهي والي 2- كاخ فلاحتي 3- سنگنوشتههاي قوچعلي 4- قلعهي اسماعيل خان 5- پشت قلعه ي چوار 6- بقعهي حاجي بختيار 7- مقبرهي مهدي بالله
2- شهرستان ايوانغرب:
شهرستان ايوان در شمالغربي استان ايلام قرار دارد. اين شهرستان از شمال به استان كرمانشاهان از شرق به شهرستان شيروان، از جنوب به شهرستان ايلام و درغرب به كشور عراق محدود ميشود و مركز آن شهر ايوان است. اين شهر با برخورداري از آب و هواي مناسب و قرار گرفتن بر سر راه ايلام ـ كرمانشاه و داشتن اراضي حاصلخيز و مجاورت با رودخانهي كنگير، وجود كشاروزي و دامپروري و… داراي اهميت و اعتبار خاصي است. اين شهرستان داراي 2 بخش، چهار دهستان و 86 روستاست.
روستاي خوران با داشتن سرابي گوارا و باغهاي زيبا، يكي از تفرجگاههاي اهالي است. بخش زرنه، از نظر پيشينه و قدمت تاريخي داراي ارزش فراواني است.
جمعيت شهرستان ايوان طبق سرشماري سال 1375 معادل 746/45 نفر است.
مراكز ديدني و زيارتگاهي:
1- آتشكدهي سياهگل
2- طاق شيرين و فرهاد
3- قلعهي شميران
4- پل شيرهپناه
5- تپههاي زرنه و نرگس
6- غار طلسم
7- بقعهي حاجي حاضر
8- امامزاده سيد عبدالله.
3- شهرستان شيروان و چرداول:
مركز شهرستان شيروان و چرداول، شهري به نام سرابله كه در كنار رود سرابله قرار دارد. شهرستان شيروان و چرداول شامل سه بخش شيروان، مركزي (چرداول و آسمانآباد) و هليلان است.بخش شيروان از دهستانهاي كارزان، لومار وزنگوان تشكيل شده است . تمامي اراضي اين بخش به صورت دره اي نسبتاً وسيع بين دو رشته كوه «چرمين ولنه» از يك سو و «مانشت و سيوان » از سوي ديگر گسترده شده است كه به وسيله ي رودخانه ي شيروان و چشمه سارهاي جانبي آن آبياري ميشود. مركز اين بخش، شهر لومار است. جمعيت اين شهرستان طبق سرشماري سال 1375، 76052 نفر است.
بخش مركزي شامل دهستانهاي شباب و آسمان آباد است. در اين بخش، رودخانههاي كله شاخ (سنگ سفيد)، سيمره و زنجيره جريان دارد. كشت در بيشتر اراضي، به صورت ديم است.
مراكز ديدني و زيارتگاهي:
1- قلعهي سام
2- آتشكدهي موشكان
3- شهر تاريخي سرابكلان
4- بقعهي عباس شيروان
5- بقعهي عباس رودبار
6- مقبرهي سيد علي
7- بقعهي باقر در بخش شيروان
4- شهرستان مهران:
مركز اين شهرستان، شهر مهران است كه در ساحل چپ رودخانه كنجانچم واقع شده است و با مرز عراق بيش از چند كيلومتر فاصله ندارد. مهران قبلاد منصورآباد خوانده ميشد. در سال 1309 با تصويب فرهنگستان زبان ايران، به «مهران» تغيير نام داد.
در بخش مركزي مهران، مخازن نفت وگاز طبيعي كشف، و چاههايي در آن حفر گرديده است. دشت هاي مهران به خاطر پيوستگي كوه و دشت با يكديگر، داراي اهميت سوق الجيشي و تاريخي است.
اين شهرستان داراي جمعيتي معادل 46981 نفر و داراي سه بخش مهران، صالح آباد و اركواز ملكشاهي است. بخش صالحآباد در دشت نسبتاً وسيع هيژدانه واقع شده است و در سالهاي پر باران. يكي از مناطق حاصلخيز استان محسوب ميشود.
مراكز ديدني و زيارتگاهي:
1- قلعهي كنجانچم
2- سنگ نوشتهي گل گل ملكشاهي
3- سنگ نوشتهي تختخان
4- تپههاي چغاآهوان و چغاگلان
5- بقعهي سيد حسن
6- امامزاده علي صالح
7- بقعهي پير محمد.
5- شهرستان دهلران:
مركز اين شهرستان، شهر دهلران است كه در قديم الايام به آن دهلُران ميگفتند. دهلران در دامنهي جنوب و جنوب غربي ديناركوه قرار دارد.
اين شهرستان داراي سه بخش زرينآباد، مركزي و موسيان و 6 دهستان است.
بخش مركزي از 14 روستا و آبادي تشكيل شده است . اكثر آباديها در اثر جنگ تحميلي خالي از سكنه شدو بعد از جنگ دوباره بازسازي و اسكان در آنها صورت گرفته است.
بخش موسيان در حد فاصل دهلران و استان خوزستان قرار دارد. از اين بخش رودخانههاي دويرج و چيغاب «مورموري» عبور ميكند. در اين بخش به دليل حاصلخيزي زمينهاي كشاورزي محصولات متنوع جاليزي به دست ميآيد. در بخش موسيان چاههاي نفت فراواني حفر شده و داراي منابع عظيم نفتي است.
بخش زرينآباد به مركزيت شهرك پهله، از زمانهاي قديم تاكنون، محل سكونت بوده و آثار باستاني فراواني در آن به چشم ميخورد. شهرك ميمه يكي از نواحي خوشآب و هوا پر جمعيت زرينآباد است.
بر اساس سرشماري سال 1375 شهرستان دهلران داراي جمعيتي معادل 53299 نفر است.
مراكز ديدني و زيارتگاهي:
1- تپههاي پيش از تاريخ چون علي كش، تپه سبز، تپه موسيان
2- سنگ نوشته ميمه
3- قلعه شياق
4- بقعهي ابراهيم
5- بقعهي سيد ناصرالدين
6- بقعهي سيد ابراهيم قتال
7- بقعهي عباس
8- چشم قير
9- غار خفاش
6- شهرستان آبدانان:
مركز اين شهرستان، شهر آبدانان است و به لحاظ جمعيت و وسعت، دومين شهر استان محسوب ميشود. آبدانان داري دو شهرستان و چهار دهستان است. اين شهر در دامنهي جنوبي كبيركوه و در دره ي با صفا رودخانهي آبدانان در شمال مقبرهي امامزاده سيدصلاحالدين محمد قرار دارد. اين شهرستان به لحاظ نظامي، كشاورزي و دامداري اهميت دارد. بر اساس سرشماري سال 1375 داري جمعيتي معادل 47652 نفر است.
مراكز ديدني و زيارتگاهي:
1- هزار در
2- پشت قلعه
3- قلعههزاراني
4- بقايايي شهر جوليان
5- مقبرهي سيد صلاحالدين محمد
6- بقعهي شيخ پيرمحمد
7- بقعه منصور بوالحسن
8- بقعهي عبدالرحيم در سياه گاو
7- شهرستان درهشهر
مركز آن درهشهر است. اين شهر در آبرفتهاي سيمره و در كنار ويرانههاي شهر تاريخي سيمره و در دو سوي مسير رودخانهي درهشهر، جايي كه تپه ماهورهاي دامنهي شمالي كبيركوه خاتمه مييابد، قرار دارد. درهشهر كنوني از چند روستاي بهم پيوسته تشكيل شده است. اطراف اين شهر را مزارع آبي و ديمي با خاك حاصلخيز فراگرفته است.
مزارع كشاورزي درهشهر به وسيلهي آب رودخانههاي سيمره، سيكان و چشمهسارهاي كوچك ديگر آبياري ميشود و حفر چاههاي عميق و نيمه عميق كمبود آب را تأمين مينمايد. در مزارع روستاهاي درهشهر ضمن كانت برنج، گندم و جو، محصولات صيفي نيز بدست ميآيد. اين شهرستان داراي دو بخش مركزي و بدره است جمعيت درهشهر طبق سرشماري سال 1375، 53501 نفر است.
مراكز ديدني و زيارتگاهي:
1- تلهاي سرگچله
2- تپه تيغن 9- بقعهي مهدي صالح
3- تنگه بهرام چوبين 10- بقعهي عباس
4- پل گاوميشان 11 - بقعهي بابا سيفالدين
5- چهار طاقي 12 - بقعهي حاجي نام
6- شهر تاريخي 13- بقعهي جابر
7- پل چمنشت 14- بقعهي پير محمد و …
8- دژ شيخ مكان
مردم يزد به زبان فارسي رايج با پاره اي ويژگيهاي گويشي سخن مي گويند و بسياري از واژه ها و تركيبات زيباي فارسي را در گويش خود حفظ كرده اند. در استان يزد برخي ويژگيهاي گويشي ميان شهرستانهاي مختلف محسوس است.
معتقدين به آيين زرتشتي در ميان خود هنوز به زبان نياكان شان سخن مي گويند و به ويژه مراسم مذهبي خود را با اين زبان انجام مي دهند.
استان يزد از سرزمينهاي قديمي و تاريخي است و در ميان ايالت هاي قديمي و بزرگ پارس، اصفهان، كرمان و خراسان قرار داشته است. اين سرزمين از معابر و گذرگاههاي مهم در ادوار تاريخي محسوب مي شده است.
اين استان از درگيريها و جنگهاي سياسي تاريخ كشور ايران تا حدودي ايمني داشته است. از طرفي صعب العبور بودن راهها به همراه محدوديت منابع آبي و غيره مانع عمده تسخير اين منطقه توسط بعضي از حكومتهاي بزرگ و كوچك حاشيه و پيرامون اين منطقه در طول تاريخ بوده است. با توجه و گواهي گرفتن از منابع تاريخي، آبادي نشيني در اين منطقه از قدمت طولاني برخوردار است.
از مظاهر فرهنگ مادي و معنوي كه مردم اين خطه از خود به جاي گذاشته اند و ميراث تاريخي آنها در دوره هاي قديمي به حساب آمده و نشانه هايي از مهر و آناهيتا، ايساتيس و هخامنشي و زندان اسكندر و برج و بارو و كهن دژهاي بزرگ و عظيم و پناهگاههاي متعدد و موبدان و سران ساساني و ابنيه و يادگارهايي بعد از اسلام نظير مساجد و امامزاده ها و مزارها و... نشانگر فرهنگ و تمدن مردم چه قبل و چه بعد از دوره اسلامي بوده است.
بازار (هاي) همدان
بازارها اماكن سوداگري و معامله هستند كه معمولا در مراكز شهرها قرار دارند و بازرگانان و پيشه وران در آنجا گرد هم مي آيند. بازارها ي همدان مانند بازارهاي اغلب شهرهاي قديمي مسقفند و از بافت معماري اسلامي برخوردارند جملگي بازمانده دوره قاجاريه مي باشند . جزنه راستا. بقيه در دو.سه دهه قبل به دستور مسؤولان وقت ازباب تجدد گرايي سقف آنها را برداشته و با گذشت زمان صاحبان اماكن تجاري براي استفاده از زير بناي بيشتر طرفين آنها را نيز خراب كرده اند . كه با تير آهن و ديوارهاي تيغه اي بازسازي كرده اصالت خودر را ازدست داده اند.
اين بازارها در مركز شهر قرار دارند و هر يك مختص يك نوع مال التجاره يا پيشه وراني است كه داراي حرفه مشتركي هستند از اين رو مردم بر حسب احتياجات خود مي دانند براي تهيه نيازمنديها به كجا مراجعه نمايند. بعضي از بازارها مانند كاروانسراها در تملك اشخاص ثروتمند بوده كه براي كسب در آمد بيشتري بنا شده اند چنان كه بازار قيصريه( بازار فرش فروش هاي فعلي) را ميرزا كاظم منشي قاجاريه در پشت كاروانسراي خود ( كاروانسراي ميرزا كاظم) ساخت كه اكنون متعلق به چند تن از تجار مي باشد. بر همين قياس راستا بازارهاي صحاف خانه. موتابخانه. كفشدوزخانه و ...به علت موقعيت خاص جغرافيايي همدان و قرارگرفتن در مسير راه هاي ارتباطي شهرهاي غربي و نيز زائران انبوهي كه از ميانه و مناطق دور دست جهت زيارت عتبات عاليات در همدان توقف مي نمودند
اين شهر از اهميت خاص اقتصادي و جغرافيايي به ويژه از دوران صفويه و تواماني دين و سيايت بر خوردار بوده است . ( ويليام جكسن) مي نويسد بازارهاي همدان داراي سقفند و بيش از پانصد دكان پر مشتري در آنها قرار دارد بازرگانان از اين شهر به عنوان ( انبار ايران ) ياد مي كنند . از جمله كالاهاي بازرگاني . اجناس چرمي را بايد نام برد زيرا همدان شهر دباغخانه هاست همدانيها در ساختن و عمل آوردن پوست گاو و گوسفند و ساختن اجناس تجملي از آنها شهره شده اند) در سال 1921 .م. همدان 150 دكان دباغي داشت .
جكسن در مشاهدات خود از بازار همدان مينويسد( زين و تسمه و جامدان و كفش هاي نوك تيز را در غرفه هاي متعددي به معرض فروش نهاده اند از اين گذشته نمد هاي نرم سفيد كه براي زيرانداز . نمدزين . كپنك و شولاي چوپانان به كار مي رود و كلاه هاي پوستي شبيه كلاه خوددر هيچ جاي ايران بهتر از همدان ساخته نمي شود همچنين ساختن غايشه)
بازارهاي عمده به جز چند مورد كه به خاطر جايگزين شدن اجناس كارخانه اي وارداتي هم تغيير نام داده و هم محل فروش اجناس متفرقه گرديده تاكنون سر پاي خود ايستاده ولي روزهاي آخر خود را طي مي كنند در آينده نه چندان دور اين يادگار كهن و آشناي سالخوردگان با تمام خاطرات تلخ و شيرين قرنها به سرنوشت غم انگيز خود نزديك مي شوند . براي مثال بازارهاي : آهنگرها. گيوه كش ها. زهتاب ها . موتاب ها . نجارها. گوزه گرها. صحاف ها و... ديگر پيشه وران و مصنوعات آنها خبري نيست و جز نامي از آنان باقي نمانده . راسته هايي نظير كفشدوز خانه . صحاف خانه عملا" به مغازه هاي فروش كفش كارخانه اي و فروش لوازم التحرير و ساير اجناس متفرقه تبديل شده اند . از راسته بازارهاي : گندمي ها. پالاندوزها. خامه فروشها و نخود بريزها. جزيكي دو دكان در هر راستا بقيه به فروش اجناس متفرقه مشغولند.
با دقت در نقشه همدان مي بينيم كه تمامي بازارهاي همدان در حول و محور مسجد جامع ساخته شده . تجار و پيشه وران نماز ظهر و عصر را در آنجا اقامه مي كردند و مي كنند. جز مسجد جامع مساجد كوچكتري را در جاي جاي بازار مشاهده مي كنيم كسبه اي كه به مسجد جامع دور ترند نمازظهر و عصرخود را در آنجاها به جا مي آورندمانند مساجد : پيغمبر در راسته ي پيغمبر . سر نمازگاه ابتدا ي گندمي ها . مسجد آقاي آخوند در انتهاي راسته گندمي ها.<ذق> جز مساجد . چند گرمابه عمومي نيز مخصوص بازاريان و مسافران وجود داشت كه فقط در روزها فعال بودند . همچنين در نقاطع راستاها . نانوائي . آشپزي و دكانهاي بقالي و قهو خانه/ چائي خانه در سراسرروز به كار مشغول بودند.
كاروانسرا ها
كاروانسراها بناهاي وسيعي هستند كه تعداد زيادي دكان را در بر مي گيرد و معمولا مجاور يا متصل به بازار ساخته شده اند وجزئي از آن محسوب مي شوند واز مراكز مهم اقتصادي مي باشند.
اكثر كاروانسراهاي مهم همدان نيز يادگار زمان قاجاريه مي باشند. چندين منظور در بناي آنها بوده بدين معني كه در دو طبقه ساخته شده از طبقات پائين به عنوان دكان (حجره )و دفتر امورتجاري استفاده مي شدو طبقه فوقاني انبارهائي براي تگهداري كالا بود كه بعدها از اين طبقه براي دفتر تجاري نيز استفاده مي شد. همچنين محوطه هاي سرپوشيده اي در جنب كاروانسرا يا زميني در گوشه اي از آن به عنوان طويله براي نگهداري شتر واسب و الاغ مي ساختنند . بعضي از صاحبان كاروانسراهاي بزرگ در محلات ديگري ساختمانهائي داشتند كه از آن براي نگهداري چهارپايان و محل بيتوته كاروانيان استفاده مي كردندبعد از تخليه كالاها عمله كاروان و ستوران را به اماكن هدايت مي نمودند. به اين بناها نيز كاروانسرا مي گويند. تجار عمده و صاحبان سرمايه كالاهاي خود را توسط دلالان و بنكدارن در سطح شهر يا ساير بلاد پخش مي كردند و بوسيله همان افراد نسبت به خريد امتعه صادراتي اقدام مي نمودند و خود نيز با دلالان و تجار كشورهاي اروپائي و امريكاو آسيائي كه خواستار خريد كالاهائي نظير فرش و چرم و غيره بودمد مستقيما"ارتباط برقرار مي كردند.
كاروانسراها محل تجمع عمومي افرادي بود كه در ارتباط با كار تجارت مشغول بودندو كالاهاي خود را عرضه مي نمودند ودائما" در جنب و جوش بودند . اقتصاد پوياي همدان سبب گرديد كه تعداد قابل توجهي كاروانسرا در آن احداث شود به طوري كه ( ويليام جكسن) عده كاروانسراهاي همدان را بيش از پنجاه ذكر نموده و نوشته است كه اين كاروانسراها از جهت اشياء و ادوات مورد لزوم گروه بيشمار بازرگانان و زواري كه از اين شهر مي گذرند در جنب و جوشند و كارشان سخت پر رونق است . برخي از كاروانسراها در ايام مخصوص محل برگزاري روضه خواني بود ودر ايام محرم حركت دستجات طوري تنظيم مي گشت كه از دوسه كاروانسرا بگذرد و در آنجا از عزاداران استقبال و پذ يرائي مي كردند و تجار نامي كاروانسراها باني مخارج اين مراسم بودند. بنا به استقصائي كه توسط راقم سطور به عمل آ«د تعداد120 كاروانسرا در شهر همدان شناسائي گرديد كه معتقدم تعداد آنها از اين هم بيشتر بوده است زيرا در پي خيابان كشي ها گذشت ايام و احداث بناهاي مسكوني به جاي آنها از اوايل پهلوي تا به امروز اسامي بسياري از آنها به بوته فراموشي افتاده است. راستاهاي معروف عبارتند از:
1- آهك فروشها. سرگذر.
2- آهنگري/ زنجير سازها / چلنگرها . خيابان اكباتان.
3- پالاندوزها/ ادامه راستاي گلشن تا اول سر نمازگاه.
4- پيغمبر/ گوني فروشها راستاي جلوي مسجد پيغمبر.
5- چاقو سازها/ ضلع شمالي مسجد جامع
6- حكيمخانه/ در حكيمخانه . منشعب از خيابان بابا طاهر.
7- حسين خاني. منشعب از راستاي كليمي ها / فلسطين.
8- حاج فضل الله. راستاي منشعب از ضلع غربي خيابان اكباتان.
9- حلاج خانه. ضلع شرقي كاروانسراي ميرزاكاظم.
10- حلبي سازها / حلبي ساز خانه ادامه راستاي قنادها .
11- دباغخانه / چال دباغخانه . منشعب از خيابان اكباتان .
12 – رزين برها. جنب امامزاده شاهزاده حسين.
13- زغالي ها . ضلع شمالي ميدان امام.
14- زرگرها/ زرگرخانه . منشعب از خيابان باباطاهر . انتهاي بازار مظفريه.
15- زنگنه/ مظفريه . ضلع شرقي مدرسه زنگنه.
16- سبزه ميدان . اول خيابان باباطاهر ( ضلع شرق آن)
17- سمسار خانه. ضلع غربي كاروانسراي ميرزا كاظم.
18- شالار يهودي . بين حكيمخانه و كاروانسراي صمديه به علت احداث خيابان بابا طاهر اٍثري از آن به جا نمانده
19- شيشه فروش ها/ شيشه برها . منشعب از سبزه ميدان.
20 – صحافخانه . قسمت غربي كاروانسراي گلشن.
21- صندوق سازها . محوطه ضلع شمالي مسجد جامع انتهاي زغالي ها.
22- علاقبندها. ضلع شرقي كاروانسراي شريفيه.
23- فلسطين/ يهودي ها/ كليمي ها . منشعب از راستاي پالاندوزها.
24- قصاب ها . منشعب از سبزه ميدان.
25- قيصريه/ موتابخانه . منشعب از راستاي گلشن.
26- قيصريه/ فرش فروشها . پشت كاروانسراي ميرزاكاظم . قبلا" مركز چيت فروشي بوده اكنون مركز دادو ستد فرش مي باشد.
27- قبله/ نجارها ضلع شرقي خيابان باباطاهر.
28- قنادها/ قنادخانه. ضلع شرقي مسجد جامع.
29- كاه فروشها. خيابان شورين/ شهدا روبروي كاروانسراي ميراز كاظم.
30- كفشدوز خانه بزرگ. منشعب از راستاي گلشن.
31- كفشدوز خانه كوچك. منشعب از راستاي گلشن.
32- كهنه فروش ها . پشت امامزاده شاهزاده حسين.
33- گلشن. منشعب از خيابان اكباتان . ضلع شرقي كاروانسراي گلشن.
34- گندمي ها . ادادمه راستاي پالاندوزها تا محله بن بازار.
35- گيوه كش ها / مسجد جامع ضلع غربي مسجد جامع.
36- مسگرها/ مسگر خانه منشعب از راستاي نخود بريزها / سبزه ميدان.
37- نخود بريزها/ نخود بريزها ضلع شرقي مسجد جامع / ضلع شمالي كاروانسراي شريفيه.
38- نمد مال ها / منشعب از خيابان اكباتان و راستاي گلشن. پشت مسجد د باغخانه.
بازارچه ها يا بازارهاي كوچك هرمحل بر سر گذر مردم نزديك به چمنها( ميدان محل) دكانهاي متعددي وجود داشت كه حوائج اوليه محل را تامين مي كردند. كه به آنجا بازارچه مي گفتند. بازارچه هاي معروف عبارتند از:
1- بازارچه اسمعلي خان
2- بازارچه امامزاده يحيي .
3- بازارچه پل پهلوانها.
4- بازارچه توت قمي ها/ پل يخچال/ محل فرنگي ها.
5- بازارچه جاگله.
6- بازارچه جولان.
7- بازارچه چمن ورمزيار.
8- بازارچه درود آباد/ دورد آباد.
9- بازارچه دوگوران.
10 – بازارچه شالبافان.
11- بازراچه شريف الملك.
12- بازارچه كبابيان.
13- بازارچه كلپا.
14- بازارچه كولانج/ كولانه.
15- بازارچه محله حاجي.
16- بازارچه مصلي/ فراش باشي.
17- بازارچه مظفريه.
18- بازارچه ميدان مال فروش ها.
19- بازارچه نظر بيك.