معرفی وبلاگ
به نام خداوند جان و خرد/ کز آن برتر اندیشه برنگذرد/ به کوروش به آرش به جمشید قسم/ به نقش و نگار تخت جمشید قسم/ که ایران همی قلب و خون من است/ گرفته ز جان از وجود من است/ بخوانیم همه این جمله در گوش باد…/ چو ایران نباشد تن من مباد/ بدین بوم و بر زنده یک تن مباد…
صفحه ها
دسته
لينك هاي مفيد
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1032219
تعداد نوشته ها : 779
تعداد نظرات : 13

لوگو های حمایتی

ایران زیبا

پارک وب
Rss
طراح قالب
GraphistThem273

در همدان معمولا" فرزندان شب يلدا را در خانه والدين خود مي گذرانند و همه اهل فاميل دور هم جمع ميشوند . آجيلي مركب از كشمش . گردو . سنجد . نخود . بادام . مويز . شاني . تخمه خربزه و هندوانه . آجيل بومي و محلي شب يلدا بوده و البته خوردن هندوانه دراين شب اجتناب ناپذير است . بنا به روايت كهنسالان همداني . مراسم مهره ريزي تا چند دهه قبل ازجمله تفريحات شب يلداد به شمار مي آمده است . مهره ريزي شب يلدا آن است كه حاضرين در مجلس چه زن . چه مرد . چه پير. چه جوان . شي يا قطعه كوچكي از آن خود را دورن يك كوزه كوچك گلي ( بستو= قوزوله) مي اندازند . سپس كوزه را وسط اتاق يا روي كرسي نهاده و دختر بچه نا بالغي را كه چارقد توري قرمزي بر روي سرش انداخته اند كنار كوزه مي نشينانند واو دست در كوزه كرده و يكي از اشياء درون آن را بيرون مي آورد و صاحب شي بايد به محض ديدنش تعلق آن را به خود اعلام كند . آنگاه بزرگ خانواده ديوان حافظ را بر مي دارد و به نيت صاحب شي فال ميزند و مردمان اعتقاد دارند شعر حافظ سرنوشت آنان را طي سال آينده بيان مي كند و به آن اعتقاد خاصي دارند .
حافظ گويد :
من اين حديث نوشتم چنانكه غير ندانست تو هم ز روي كرامت چنان بخوان كه تو داني
جشن يلدا ....
چون حلقه ربايند به نيزه تو به نيزه خال از رخ زنگي بربايي نخستين شب يلدا
پيروان آيين مهر هزاران سال است در ايران زمين نخستين شب زمستان و بلندترين شب سال را در آخرين روز از آذر ماه جشن مي گيرند و تمام اين شب طو لاني را تا صبح بيدار بوده و انتظار زايش دوباره خورشيد مي نشينند .
اعتقاد بر آن است كه يلدا ( بلند ترين شب سال ) شبي نحس و شوم است و براي مقابله با خصايص شيطاني اين شب
مردم گروه گروه به گرد هم آمده آتش افروخته و تا صبح با رقص و پايكوبي و خوردن ميوه هاي تازه و ميوه هاي خشك شده در حال ستيز با اهريمن بوده . تا زمانيكه پس از سپري شدن اين شب بلند . خورشيد ( مهر ) كه سرشار از نور . گرمي . جانبخشي و عطوفت است طلوع كرده و جهان را از خفقان و بيداد اهريمن تاريكي برهاند. و چنين به نظر مي آيد كه خورشيد با اين طلوع خود دوباره زاده شده و جاني تازه گرفته است چون از آن شب به بعد رفته رفته
روزها بلند و بلند تر و شب ها كوتاه و كوتاهتر شده و هر روز بيش از ديروز ميترا – ايزد مهر ( خورشيد ) بر جهانيان مهر مي وزد . واين لطف و بركتي است كه اهور امزادا شامل حال آدمي كرده است . اقوام قديم آريايي . از هند و ايراني گرفته تا هند و اروپايي همگي چشن تولد آفتاب را در آغاز زمستان مي گرفتند و بخصوص ژرمني ها
كه در اين موقع از سال جشن بزرگي ميگرفته اند. يلدا يك واژه سرياني و به معني تولد است . روميها خود واژه ناتاليس را به معني تولد داشتند . مسيحيان سرياني واژه يلدا را با خود به ايران آوردند و از آن زمان تا كنون در ايران ماندگار شده است . البته فقط تولد ميترا و هنگام و موقع زماني آن نبود كه در مسيحيت وارد شد . در واقع امروزه مسيحيان جهان كه شب تولد مسيح را جشن مي گيرند و تا بامداد بلند ترين شب سال را بيدار مانده و با خوردن و نوشيدن به شادي مي گذرانند. همان تولد ميترا مسيحاي نجاتبخش يا سوشيانت را جشن مي گيرند و اغلب مراسم و مناسك و آدابشان مقتبس از آيين مهر است . در برخي اشعار پارسي رابطه ميان ميلاد مسيح و شب يلدا اشاره شده است :
ايزد دادار. مهر و كين تو گويي از شب قدر آفريده و از شب يلدا
زان كه به مهرت بود تقرب مومن ران كه به كيئت بود تفخر ترسا
چشن يلدا امروزه شب چله ناميده مي شود . اما چرا چله را چله بزرگ مي نامند ؟ چله بزرگ از اول دي ماه است تا دهم بهمن ماه كه چهل روز تمام ادامه مي يابد . چله كو چك از دهم بهمن ماه است تا بيستم اسفند .و از آن جهت چله كوچك گويند كه شدت سرما مي كاهد. پس از خاتمه يافتن شب يلدا و زايش دوباره خورشيد جشن ديگان 1 نيز آغاز مي شود كه مهمترين ديگان از بين ديگانهاي چهار گانه ماه دي است اولين روز از ماه دي – خرم روز ( اورمزد) در ايران باستان جشن گرفته مي شده است . اين جشن راديگان 1 مي نامند . هر ماه ( در گاهشماري ايران – باستان)
به دو هفته ودو هشته تقسيم مي شده كه هر هفته و هر هشته با نام خدا ( دي)‌آغاز ميشده است . و اولين روز از ماه دي (‌اورمزد روز) را جشن ميگرفتند . ( دذو) در اوستا به معني آفريدگار و خداوند و ( ددو) در پهلوي نيز شكل تغيير يافته همين واژه است . دي نيز شكل فارسي جديد ددو پهلوي است .

بیست و نهم 8 1390

بازارها اماكن سوداگري و معامله هستند كه معمولا در مراكز شهرها قرار دارند و بازرگانان و پيشه وران در آنجا گرد هم مي آيند. بازارها ي همدان مانند بازارهاي اغلب شهرهاي قديمي مسقفند و از بافت معماري اسلامي برخوردارند جملگي بازمانده دوره قاجاريه مي باشند . جزنه راستا. بقيه در دو.سه دهه قبل به دستور مسؤولان وقت ازباب تجدد گرايي سقف آنها را برداشته و با گذشت زمان صاحبان اماكن تجاري براي استفاده از زير بناي بيشتر طرفين آنها را نيز خراب كرده اند . كه با تير آهن و ديوارهاي تيغه اي بازسازي كرده اصالت خودر را ازدست داده اند.
اين بازارها در مركز شهر قرار دارند و هر يك مختص يك نوع مال التجاره يا پيشه وراني است كه داراي حرفه مشتركي هستند از اين رو مردم بر حسب احتياجات خود مي دانند براي تهيه نيازمنديها به كجا مراجعه نمايند.
بعضي از بازارها مانند كاروانسراها در تملك اشخاص ثروتمند بوده كه براي كسب در آمد بيشتري بنا شده اند چنان
كه بازار قيصريه( بازار فرش فروش هاي فعلي) را ميرزا كاظم منشي قاجاريه در پشت كاروانسراي خود ( كاروانسراي ميرزا كاظم) ساخت كه اكنون متعلق به چند تن از تجار مي باشد. بر همين قياس راستا بازارهاي صحاف خانه. موتابخانه. كفشدوزخانه و ...به علت موقعيت خاص جغرافيايي همدان و قرارگرفتن در مسير
راه هاي ارتباطي شهرهاي غربي و نيز زائران انبوهي كه از ميانه و مناطق دور دست جهت زيارت عتبات عاليات
در همدان توقف مي نمودند اين شهر از اهميت خاص اقتصادي و جغرافيايي به ويژه از دوران صفويه و تواماني دين و سيايت بر خوردار بوده است . ( ويليام جكسن) مي نويسد : ( بازارهاي همدان داراي سقفند و بيش از پانصد دكان پر مشتري در آنها قرار دارد بازرگانان از اين شهر به عنوان ( انبار ايران ) ياد مي كنند . از جمله كالاهاي بازرگاني . اجناس چرمي را بايد نام برد زيرا همدان شهر دباغخانه هاست همدانيها در ساختن و عمل آوردن پوست گاو و گوسفند و ساختن اجناس تجملي از آنها شهره شده اند)
در سال 1921 .م. همدان 150 دكان دباغي داشت . جكسن در مشاهدات خود از بازار همدان مينويسد( زين و تسمه و جامدان و كفش هاي نوك تيز را در غرفه هاي متعددي به معرض فروش نهاده اند از اين گذشته نمد هاي نرم سفيد كه براي زيرانداز . نمدزين . كپنك و شولاي چوپانان به كار مي رود و كلاه هاي پوستي شبيه كلاه خوددر هيچ جاي ايران بهتر از همدان ساخته نمي شود همچنين ساختن غايشه)
بازارهاي عمده به جز چند مورد كه به خاطر جايگزين شدن اجناس كارخانه اي وارداتي هم تغيير نام داده و هم محل فروش اجناس متفرقه گرديده تاكنون سر پاي خود ايستاده ولي روزهاي آخر خود را طي مي كنند در آينده نه چندان دور اين يادگار كهن و آشناي سالخوردگان با تمام خاطرات تلخ و شيرين قرنها به سرنوشت غم انگيز خود نزديك مي شوند . براي مثال بازارهاي : آهنگرها. گيوه كش ها. زهتاب ها . موتاب ها . نجارها. گوزه گرها. صحاف ها و... ديگر پيشه وران و مصنوعات آنها خبري نيست و جز نامي از آنان باقي نمانده . راستاهايي نظير
كفشدوز خانه . صحاف خانه عملا" به مغازه هاي فروش كفش كارخانه اي و فروش لوازم التحرير و ساير اجناس
متفرقه تبديل شده اند . از راستا بازارهاي : گندمي ها. پالاندوزها. خامه فروشها و نخود بريزها. جزيكي دو دكان در هر راستا بقيه به فروش اجناس متفرقه مشغولند.
با دقت در نقشه همدان مي بينيم كه تمامي بازارهاي همدان در حول و محور مسجد جامع ساخته شده . تجار و
پيشه وران نماز ظهر و عصر را در آنجا اقامه مي كردند و مي كنند. جز مسجد جامع مساجد كوچكتري را در جاي جاي بازار مشاهده مي كنيم كسبه اي كه به مسجد جامع دور ترند نمازظهر و عصرخود را در آنجاها به جا مي آورندمانند مساجد : پيغمبر در راستاي پيغمبر . سر نمازگاه ابتدا ي گندمي ها . مسجد آقاي آخوند در انتهاي
راسته گندمي ها. جز مساجد . چند گرمابه عمومي نيز مخصوص بازاريان و مسافران وجود داشت كه فقط در روزها فعال بودند . همچنين در نقاطع راستاها . نانوائي . آشپزي و دكانهاي بقالي و قهو خانه/ چائي خانه در سراسرروز به كار مشغول بودند.

راستاهاي معروف:
1- آهك فروشها. سرگذر.
2- آهنگري/ زنجير سازها / چلنگرها . خيابان اكباتان.
3- پالاندوزها/ ادامه راستاي گلشن تا اول سر نمازگاه.
4- پيغمبر/ گوني فروشها راستاي جلوي مسجد پيغمبر.
5- چاقو سازها/ ضلع شمالي مسجد جامع
6- حكيمخانه/ در حكيمخانه . منشعب از خيابان بابا طاهر.
7- حسين خاني. منشعب از راستاي كليمي ها / فلسطين.
8- حاج فضل الله. راستاي منشعب از ضلع غربي خيابان اكباتان.
9- حلاج خانه. ضلع شرقي كاروانسراي ميرزاكاظم.
10- حلبي سازها / حلبي ساز خانه ادامه راستاي قنادها .
11- دباغخانه / چال دباغخانه . منشعب از خيابان اكباتان .
12 – رزين برها. جنب امامزاده شاهزاده حسين.
13- زغالي ها . ضلع شمالي ميدان امام.
14- زرگرها/ زرگرخانه . منشعب از خيابان باباطاهر . انتهاي بازار مظفريه.
15- زنگنه/ مظفريه . ضلع شرقي مدرسه زنگنه.
16- سبزه ميدان . اول خيابان باباطاهر ( ضلع شرق آن)
17- سمسار خانه. ضلع غربي كاروانسراي ميرزا كاظم.
18- شالار يهودي . بين حكيمخانه و كاروانسراي صمديه به علت احداث خيابان بابا طاهر اٍثري از آن به جا نمانده
19- شيشه فروش ها/ شيشه برها . منشعب از سبزه ميدان.
20 – صحافخانه . قسمت غربي كاروانسراي گلشن.
21- صندوق سازها . محوطه ضلع شمالي مسجد جامع انتهاي زغالي ها.
22- علاقبندها. ضلع شرقي كاروانسراي شريفيه.
23- فلسطين/ يهودي ها/ كليمي ها . منشعب از راستاي پالاندوزها.
24- قصاب ها . منشعب از سبزه ميدان.
25- قيصريه/ موتابخانه . منشعب از راستاي گلشن.
26- قيصريه/ فرش فروشها . پشت كاروانسراي ميرزاكاظم . قبلا" مركز چيت فروشي بوده اكنون مركز دادو ستد فرش مي باشد.
27- قبله/ نجارها ضلع شرقي خيابان باباطاهر.
28- قنادها/ قنادخانه. ضلع شرقي مسجد جامع.
29- كاه فروشها. خيابان شورين/ شهدا روبروي كاروانسراي ميراز كاظم.
30- كفشدوز خانه بزرگ. منشعب از راستاي گلشن.
31- كفشدوز خانه كوچك. منشعب از راستاي گلشن.
32- كهنه فروش ها . پشت امامزاده شاهزاده حسين.
33- گلشن. منشعب از خيابان اكباتان . ضلع شرقي كاروانسراي گلشن.
34- گندمي ها . ادادمه راستاي پالاندوزها تا محله بن بازار.
35- گيوه كش ها / مسجد جامع ضلع غربي مسجد جامع.
36- مسگرها/ مسگر خانه منشعب از راستاي نخود بريزها / سبزه ميدان.
37- نخود بريزها/ نخود بريزها ضلع شرقي مسجد جامع / ضلع شمالي كاروانسراي شريفيه.
38- نمد مال ها / منشعب از خيابان اكباتان و راستاي گلشن. پشت مسجد د باغخانه.
بازارچه ها يا بازارهاي كوچك هرمحل بر سر گذر مردم نزديك به چمنها( ميدان محل) دكانهاي متعددي وجود داشت كه حوائج اوليه محل را تامين مي كردند. كه به آنجا بازارچه مي گفتند. بازارچه هاي معروف عبارتند از:
1- بازارچه اسمعلي خان
2- بازارچه امامزاده يحيي .
3- بازارچه پل پهلوانها.
4- بازارچه توت قمي ها/ پل يخچال/ محل فرنگي ها.
5- بازارچه جاگله.
6- بازارچه جولان.
7- بازارچه چمن ورمزيار.
8- بازارچه درود آباد/ دورد آباد.
9- بازارچه دوگوران.
10 – بازارچه شالبافان.
11- بازراچه شريف الملك.
12- بازارچه كبابيان.
13- بازارچه كلپا.
14- بازارچه كولانج/ كولانه.
15- بازارچه محله حاجي.
16- بازارچه مصلي/ فراش باشي.
17- بازارچه مظفريه.
18- بازارچه ميدان مال فروش ها.
19- بازارچه نظر بيك.
گذرها :
گذر نيز بازارچه مفصل تري بود در تقاطع چند كوي ( محل) وجود داشت كه از معروفترين آنها مي توان : سر گذر د باغخانه را نام برد.

كاروانسرا ها :
كاروانسراها بناهاي وسيعي هستند كه تعداد زيادي دكان را در بر مي گيرد و معمولا مجاور يا متصل به بازار ساخته شده اند وجزئي از آن محسوب مي شوند واز مراكز مهم اقتصادي مي باشند.
اكثر كاروانسراهاي مهم همدان نيز يادگار زمان قاجاريه مي باشند. چندين منظور در بناي آنها بوده بدين معني كه در دو طبقه ساخته شده از طبقات پائين به عنوان دكان (‌حجره )‌و دفتر امورتجاري استفاده مي شدو طبقه فوقاني انبارهائي براي تگهداري كالا بود كه بعدها از اين طبقه براي دفتر تجاري نيز استفاده مي شد. همچنين محوطه هاي
سرپوشيده اي در جنب كاروانسرا يا زميني در گوشه اي از آن به عنوان طويله براي نگهداري شتر واسب و الاغ مي ساختنند . بعضي از صاحبان كاروانسراهاي بزرگ در محلات ديگري ساختمانهائي داشتند كه از آن براي نگهداري چهارپايان و محل بيتوته كاروانيان استفاده مي كردندبعد از تخليه كالاها عمله كاروان و ستوران را به اماكن هدايت مي نمودند. به اين بناها نيز كاروانسرا مي گويند. تجار عمده و صاحبان سرمايه كالاهاي خود را توسط دلالان و بنكدارن در سطح شهر يا ساير بلاد پخش مي كردند و بوسيله همان افراد نسبت به خريد امتعه صادراتي اقدام مي نمودند و خود نيز با دلالان و تجار كشورهاي اروپائي و امريكاو آسيائي كه خواستار خريد
كالاهائي نظير فرش و چرم و غيره بودمد مستقيما"‌ارتباط برقرار مي كردند. كاروانسراها محل تجمع عمومي
افرادي بود كه در ارتباط با كار تجارت مشغول بودندو كالاهاي خود را عرضه مي نمودند ودائما" در جنب و جوش
بودند . اقتصاد پوياي همدان سبب گرديد كه تعداد قابل توجهي كاروانسرا در آن احداث شود به طوري كه ( ويليام جكسن) عده كاروانسراهاي همدان را بيشاز پنجاه ذكر نموده و نوشته است كه اين كاروانسراها از جهت اشياء و ادوات مورد لزوم گروه بيشمار بازرگانان و زواري كه از اين شهر مي گذرند در جنب و جوشند و كارشان سخت
پر رونق است . برخي از كاروانسراها در ايام مخصوص محل برگزاري روضه خواني بود ودر ايام محرم حركت دستجات طوري تنظيم مي گشت كه از دوسه كاروانسرا بگذرد و در آنجا از عزاداران استقبال و پذ يرائي مي كردند و تجار نامي كاروانسراها باني مخارج اين مراسم بودند. بنا به استقصائي كه توسط راقم سطور به عمل آ«د تعداد120 كاروانسرا در شهر همدان شناسائي گرديد كه معتقدم تعداد آنها از اين هم بيشتر بوده است زيرا در پي خيابان كشي ها گذشت ايام و احداث بناهاي مسكوني به جاي آنها از اوايل پهلوي تا به امروز اسامي بسياري از آنها به بوته فراموشي افتاده است.

بیست و نهم 8 1390

 ملت ها و قوم ها و نژاد ها داراي فرهنگ هايي متفاوت مي باشند واز اين رو براي بيان هر فرهنگ بايد زبان و گويش مختص به آن قوم و نژاد را به كار برد كه زباني جزي از فرهنگ مي باشد زبان مردم همدان يك گويش است گويشي كه در تقسيم بندي گويشهاي زبان در حيطه گويشهاي جغرافيايي قرار دارد هر چند كه از نظر گويش شناسي تاريخي و اجتماعي و گويش شناسي معيار نيز قابل بررسي است چرا كه ديار همدان داراي قدمتي به درازي تاريخ ايران باستان است وبه همين جهت زبان و گويش نياكان مان نمي تواند تنها در يك محور قابل طرح باشد مسئله مورد توجه اين است كه متاسفانه گروهي به خطا گويش مردم همدان را كه خود شكلي از زبان فارسي كهن ( زبان مادي ) كه زبان پادشاهان سلسله ماد و مردم غرب و مركز ايران بوده و البته در طي دوران همانند همه زبانها تحولات زباني را پذيرفته است تنها يك لهجه پنداشته و به همين نام ( لهجه ي همداني ) از اين زبان ياد مي كنند در حالي كه ( لهجه اثر زبان اول شخص در زبان دوم اوست ) مثل آ ثار زبان كردي در صحبت كردن يك نفر كرد زبان زمانيكه فارسي صحبت مي كنند و بايد متذكر شد كه لهجه خود زير مجموعه اي از يك گويش است و صرفا" از جنبه ي آوايي و تلفظ واژها مي تواند در اين امر دخيل باشد با توجه به اينكه يكي از توانائي هاي يك زبان گويا و غني سير تحول آن به طرف ايجاز وتوانا ساختن واژه ها از نظر مفهوم و معني رساني است ( هر منو تيك ) مي بينيم كه گويش مردم همدان از اين توانايي برخوردار است و حتي گاهي يك واژه جانشين يك جمله كوتاه مي گردد براي مثل واژه ي (مچيم. MACH IM ) معني جمله ي ( من چه مدانم ) را مي رساند كه هر حرف در واژه فوق جانشين يك واژه است و مثلهائي از اين قبيل و ديگر ويژگي اين ايجاز آ هنگين شدن واژه ها به علت همخواني (‌ واج ها ) مي باشد كه مخاطب را جلب مي كند اما نكته اي كه ياد آوري آن لازم است اين است كه در اين مقوله نبايد اشتباهات تلفظي و تقليدي را كه بيشتر در بين عوام مرسوم است مباني كار برد واژه ها قرار داد چه اينكه صورت نوشتاري بيان صحيح واژه را مي طلبد و در زبان معيار امروزه هم همين موضوع لحاظ مي شود و رعايت اين نكته ما را در بررسي تصريفي برخي از واژه ها كمك مي نمايد از آنجائيكه گويش ها از نظر داشتن قواعد دستوري و نوع واژه ها با يكديگر تفاوت دارند و بررسي هم جانبه ي يك گويش در اين مقال نمي گنجد بنابر اين باختصار نكاتي چند را ذيلا" ياد آور مي شود .

گويش مردم همدان ميراث گرانبهائي است كه از زبان پهلوي به يادگار مانده است و كار برد واژه هاي كهن در اين گويش بيانگر اين موضوع است

براي مثل مصدرهاي
‌اشكستن - اشكفتن - اشناختن - اساندن - اشاندن - اسپردن - انداختن و ... كه با ابتدا به كسر و با اضافه شدن علامتهاي ضمير به فعل تبديل مي شوند مثل از مصدر (‌ اشنفتن = شنيدن ) : اشنفتم . اشنفتي . اشنفت. اشنفتيم. اشنفين .اشنفتن .

اضافه شدن حرف اضافه ( از ) ‌به ضماير متصل و منفصل به دو صورت ( از ا)  

ضماير متصل  ازم - ازت -  ازش -  ازمان -  ازتان -  ازشان

  ضماير منفصل  ام . اتو. ااو. اما .  اشما. اانا.

 آوردن حرف ( د )  براي تاكيد قبل يا بعد از فعل امر (  دبرو . برود )  ( دبگو. بگود )

آوردن حرف (  آ )  و ( يا )  براي تاكيد بعد از فعل امر  (  بگو آ.نگوآ )- ( بگي يا . نگي يا ) - (  بري يا. نري يا )  

ايجاز در كلمات و گروه اسمي  

  ( اينجارم ) =  اينجا + را + هم

  (  شبارم  ) =  شبها + را + هم

  ( شمارم ) =  شما + را + هم.

    با توجه به اينكه قاعده ي كلي و طبيعي در املاء كلمات زبان نوشتار بايد مطابق با زبان گفتار باشد لكن در پاره اي موارد صورت گفتاري واژه با صورت نوشتاري آن مطابقت ندارد ( نا مطابق هاي املائي) كه در گويش مردم همدان نيز همين نكته مشهود است و همانند زبان فارسي معيار فرآيندهاي واجي مانند كاهش افزايش ابدال ادغام اتباع وتكرار و... با ويژگي هاي مخصوص اين زبان اعمال مي شود .

 كاهش

   دس بن = دست بند              صحب = صاحب           

   را رف = راه رفت             بيس دو = بيست و دو  

افزايش

   خانه ي حسن = خانه حسن

ابدال

   وا = با(وام  =  با من ). و = ب ( وردار =  بردار )

  (كفدر =  كفتر . كبوتر )  ( درخد = درخت )

  ( شي = چي ) ( شيه = چيه )

  ( مثد = مثل )   ( شمه = شنبه )

  ( جوق . جوب = جوي )

ابدال و ايجاز در واژه

   ميوا = مي بايد

ادغام

  ( زوتر = زودتر )  ( شوپره = شب پره . پروانه )

اتباع و تكرار

  ( چوب موب ) ( درخت مرخت) ( جان مان ) (  باران ماران ) (  د س مس)

كار برد مصدرهاي لازم از زبان پهلوي  

   بايستن = باييدن = لازم بودن . واجب بودن  

   بايستني بري . با يستي بگي  

   پناميدن = باز داشتن . منع كردن  

   پنام كردن = پنهان كردن

كار برد حاصل مصدر از زبان پهلوي

   خوازه گري . خواز مني = خواستگاري دختر 

كار برد تركيبات اصيل

   آفتاب زرد . آفتاب زردي = غروب آفتاب  

   (  و آفتاب زرد پيش امير آمد وگفت ... )  چهار مقاله عروضي . مقاله دوم شعر در باب فرخي.

كار برد قيد مركب پسوند با اصالت زبان پهلوي

   تاريكان =  به هنگام تاريكي                تاريك + آن (  تاريكان را افتاد )   

   دودمان = خاندان . خانواده                 دود  + مان (  دود مانش بباد داد)   

كار برد مصدر مركب

   ايسپا = ايستادن +  پائيدن ( ‌نگاه كردن )  

كار برد پسوند ( نه )  در صفت اشاره و قيد پرسش به دو حالت ابدال و قلب با توجه به لحن آن

   اينجانه =  در اينجا . خبري  

   اينجا نه ؟ در اينجا ؟ پرسشي

   كوجانه ؟ در كجا ؟ پرسشي  

   كوجانه ميري ؟ = به كجا ميروي ؟ پرسشي

   انجانه  =  در آنجا . خبري  

   انجانه ؟ =  در آنجا ؟ پرسشي  

كاربرد تركيبات بصورت مراعات   نظير با (  و )  عطف

  ( چك و چانه) =  چك (  فك پائين )  و  چانه  

  ( چك و چشم ) = چانه و چشم  

  ( گل و گوش ) = گل مخفف گلو = گلو و گوش  

  ( دم و ديم ) دهان و چهره

كار برد ( وار ) VAR =  بار =  بر ( پهلوي )

   براي اندازه و مقدار ( چن وار آمدم ) =  چند بار آمدم 

كار برد مصدر

  هشتن = هليدن = هشيدن ( مصدر مركب ) (  پهلوي )

  ( هشت . بهل . هشته ) =  گذاشتن رها كردن .

بيان ( ن ) ‌ بصورت (  نون غنه )  در پاره اي موارد

   من = ( م )‌   (‌مرا )‌  در زبان فارسي دري . من + را  =  م  را  

   م = اول شخص مفرد در گويش همداني  

 كار برد ( وا ) Va در معني با معيت

   مثال  (  م وا تو ميام ) ‌= من با تو مي آيم  

   ( واتو نم ) =  با تو هستم

   كار برد (  وا )  به معني باز

 مثال  (  واشد ) =  باز شد . (  واكردي )‌ =  باز كردي .

واژهاي دخيل

همانطور كه در مقدمه گفته شد همدان داراي قدمتي به درازاي تاريخ ايران باستان است وتحولات گوناگون در هر عصر باعث تغيير و تحول در گويش اين ديار گرديده است و اثر واژه هاي دخيل تاشي از همين امر است براي نمونه  

تالان =  تاراج كردن . تركي مغولي

جارچي =  آواز دهنده . تركي مغولي

چا پار خانه =  محل پيك. تركي مغولي

قاين =  برادر زن . تركي مغولي

قاين بابا . قاين ننه =  پدر برادر زن . مادر برادر زن . تركي مغولي

باجناق =  شوهران دو يا ... خواهر .(  باجي =  خواهر ) . (  آناق = گرفتن ) تركي مغولي

شعرها . داستانها . كنايه ها وضرب المثلها يي كه در اذهان يك قوم رسوب كرده است بيا نگر گوشه اي از فرهنگ مردم آن مرز و بوم مي باشد ودر اين ميانه شعر به عنوان زبان گوياي جامعه همواره توانسته است مورد توجه واقع گردد . شعر زبان ايجاز است و چنان چه اين ايجاز در بردارنده ي ظرفتها و زيبائيها قابل پسند اذهان و مخاطبين باشد و بتوانند القاء كنند ه يك حس مشترك شوند شعري مندگار خواهد بود بطوريكه در مقدمه اين بحث ذكر شد براي بيان فرهنگ هر قوم زيباتر آن است كه از زبان همان قوم استفاده شود شنيدن شعر (حيدر بابايه سلام ) اثر مرحوم استاد شهريار به زبان تركي حال و هواي ديگري را به خواننده ترك زبان خود القاء مي كند تا ترجمه آن به زبان ديگر و همين موضوع مي تواند در همه زبانها مصداق داشته باشد . سرودن شعر به گويش همداني ضمن اينكه مي تواند برآوردنده نياز هاي روحي و رواني مردم همدان باشد در حفظ و اشاعه ي اين زبان نيز موثر خواهد بود به شرط آن كه سراينده با فرهنگ مردم همدان آشنا بوده و آن را حس كرده با شد همچنين براي سرودن شعر و تصنيف يه گويش همداني آشنائي  با واژه هاي بكر و به كار گيري صحيح آنها لازم است كه در اين راه شاعر نه تنها بايد شيوه ي تقليد براي سرودن شعر به اين گويش را رها سازد بلكه بايد با تحقيق و تفحص و نوآوري نيز دست يابد چه اينكه سروده هاي دو دهه اخير به اين گويش توانمندي شعراي استان را در ايجاد تحول در قالب و مضمون اشعار به خوبي نشان ميدهد كه همين امر باعث قبول عام و رويكرد شعراي استان به سرودن اينگونه شعر مي باشد. گردآورنده مجموعه (  ترانه هاي گنجنامه )  سعي دارد تا با ارائه آثاري از شعراي گذشته و حال استان گويشهايي از فرهنگ وهنر اين مرز وبوم را به شما بنمايد اميد است تورق اين اثر مورد قبول طبع عزيزان واقع گردد .

بیست و نهم 8 1390

 

سابقه سكونت در استان :

آثار به دست آمده از تپه ي باستاني گيان در شهرستان نهاوند نشان دهنده ي سكونت اقوام بومي ايراني در اين منطقه در 37 قرن پيش از ميلاد ( 7500 سال قبل ) است . در هزاره ي دوم قبل از ميلاد قلمرو اين استان مورد توجه اقوام كوچ نشين آريايي قرار گرفت . اقوام آريايي دام پرور بودند اما پس از اسكان عدهاي از آنها در نواحي كوهستاني همدان به كشاورزي نيز پرداختند  عده اي هم چنان كوچ نشين باقي ما ندند . آب بازگشت زمان و تكامل ابزار توليد شكل بهره برداري از محيط طبيعي نيز تغيير كرد و شيوه هاي مختلف معيشت شكل گرفت . در اينجا  به اختصار به شيوه هاي گوناگون زندگي در اين استان مي پردازيم .

زندگي روستايي :

در استان همدان وجود آب و خاك حاصل خيز در پيدايش و تكوين سكونت گاه ها نقش تعيين كننده اي داشته است . تپه ي باستاني گيان در نهاوند در 5700 سال قبل محل سكونت بوميان ايراني بوده است .

الف - آب در پيدايش سكونت گاه ها در استان همدان چه نقشي دارد ؟ شكل گيري سكونت گاه ها در استان همدان همانند ساير نقاط ايران بيش از هر چيز به ميزان دسترسي به آب بستگي داشته است . به طوري كه مي توان گفت تمام روستاها در كنر منابع آب به وجود آمده اند . به ويژه در نواحي اي كه در آن چشمه هاي آهكي ( كارستي)‌ وجود دارد سابقه ي سكونت به زمان هاي بسيار دور برمي گردد.

ب - نقش خاك : علاوه بر آب . خاك قابل كشت نيز در پيدايش و توسعه ي روستاهاي استان نقش داشته است وجود دشت هاي حاصلخيز و همواره در اين منطقه بستر مناسبي براي فعاليت هاي كشاورزي به وجود آورده است . روستاهاي استان همدان عمدتا"‌در مجاورت و روي پادگانه هاي آبرفتي و مخروط افكنه ها استقرار يافته اند اين مناطق علاوه بر آب خاك حاصل خيز نيز دارند .

شكل روستاهاي استان همدان

آب عامل شكل گيري روستاهاي اوليه استان بوده است . به عبارت ديگر نخستين روستاها در پيرامون منابع آب به وجود آمده اند و شكل تمامي آنها نيز ازنوع متمركز است .

انواع روستاهاي متمركز در استان همدان با توجه به وضعيت ناهمواري ها و شيب زمين به سه دسته تقسيم مي شوند:

الف - روستاهايي كه در دشت ها به وجود آمده اند و شكل آنها تقريبا" مدور است.

ب - روستاهايي كه درپاي كوه ها ودامنه ها و در شيب هاي تند به وجود آمده اند و به صورت پلكاني هستند .

پ - روستاهايي كه در طول رودخانه ها تكوين يافته اند و به روستاهاي طولي معروف اند .

در گذشته در روستاهاي استان ساختمان ها را از مصالحي مي ساختند كه در محيط طبيعي اطراف روستايافت مي شد. اين مصالح با توجه به اقليم و طبيعت گل . خشت . سنگ و چوب بود كه براي ساختن بناهايي با سقف هاي مسطح از آنها استفاده مي كردند . در سالهاي اخير در بناي اغلب خانه هاي روستايي از مصالحي مانند آجر . سيمان . آهن و ... استفاده مي كنند .

منابع در آمد روستاييان :

منابع درآمد روستاييان استان متنوع است و روستاييان اغلب به كارهاي چون زراعت . باغداري . دامداري . صنايع دستي . حمل ونقل . معدن وخدمات مشغول اند . زندگي يك خانوار روستايي ممكن است تنها از طريق يكي از منابع ياد شده يا تركيبي از آنها تامين شود .

زندگي شهري :

عوامل متعددي در توسعه ي زندگي شهري در استان همدان موثر بوده اند كه به اختصار به نقش هر يك از آنها اشاره مي كنيم.

الف - آب : همه ي شهر هاي استان در مناطقي به وجود آمده اند كه در آن مناطق دسترسي به منابع آب امكان پذير بوده است .

اين عامل به عنوان عامل اصلي و تعيين كننده بيش ترين نقش را درپيدايش و توسعه ي شهرها داراست . ساير عوامل موثر در پيدايش و توسعه ي شهرها پس از اين عوامل قرار مي گيرند.

- ناهمواري: عامل ارتفاع و ناهمواري در پيدايش شهرهاي استان بي تاثير نبوده است . در شكل گيري و توسعه ي شهرهايي مثل همدان و تويسركان علاوه بر عامل آب . عامل ارتفاع نيز نقش مهمي داشته است .

اين عامل در دسترسي آسان تر به منابع آب سطحي در دامنه هاي كوه ها و دفاع در برابر دشمن نيز اهميت خاصي برخوردار بوده است .

پ - عامل ارتباطي : عامل ديگري كه در ايجاد و توسعه ي برخي از شهرهاي استان همدان دخالت داشته عامل ارتباطي است

مثلا" شهر رزن به دليل قرار گرفتن در مسير جاده اصلي همدان - تهران توسعه يافته ويه شهر تبديل شده است . اين عامل در توسعه ي شهر هاي ملاير و اسدآباد نيز بي تاثير نبوده است .

ث - موقعيت جغرافيايي : كبودر آهنگ يكي ديگر از شهرهاي استان است كه علاوه بر دارا بوده منابع غني آب هاي زير زميني نسبت به روستاهاي اطراف خود مركزيت هندسي دارد و به سبب موقعيت برتر جغرافيايي اين منطقه به تدريج توسعه يافته و به شهر تبديل شده است .

نقش شهرهاي استان همدان :

با توجه به سوابق تاريخي و نوع فعاليت هايي كه در شهرهاي استان صورت مي گيرد شهرهاي مختلف نقش هاي متفاوتي را ايفا مي كنند . شهر همدان علاوه براين كه از كهن ترين شهرهاي ايران است . به دليل داشتن مركزيت سياسي - اداري و نيز گسترش فعاليت هاي خدماتي درآن مهم ترين نقش را در استان ايفا مي كند . شهر لالجين  به دليل توسعه ي صنايع دستي سفال وسراميك در آن يك شهر صنعتي ( صنايع دستي ) محسوب مي شود ملاير در گذشته بيش تر نقش كشاورزي داشته ولي امروز نقش غالب را خدمات و پس از آن در كشاورزي دارد شهر رزن به دليل موقعيت ويژه ي خود يعني قرار گرفتن در مسير همدان - تهران نقش ارتباطي دارد و اين نقش در توسعه ي سريع آن موثر بوده است . شهر نهاوند به دليل قرار گرفتن در يك حوزه ي پرتراكم كشاورزي نقش كشاورزي و خدمات رساني به روستاها ي اطراف خود و پشتيباني ازآنها را برعهده دارد. ساير شهر هاي استان نيز داراي نقش هاي كشاورزي مي باشند.

توسعه ي شهري در استان همدان :

در سالهاي اخير به موازات افزايش جمعيت روستاها و مها جرت آنان به شهرها. توسعه ي شهرها با شتاب بيش تري صورت مي گيرد در شهرها هم گسترش افقي و هم - به دليل برخي محدوديتها - رشد عمودي دارند.

از ميان شهر هاي استان طي اين سالها همدان بيشترين تغييرات را داشته است طرح جامع همدان كه در سال 1352 به تصويب رسيد حدود شهر همدان را براي بيست و پنج سال آينده تعيين كرد ولي با تغييراتي كه بعدا" در اين طرح داده شد كوي هايي در اطراف شهر همدان به وجود آمدند استان همدان قبل از پيروزي انقلاب اسلامي شامل يازده نقطه ي شهري به نامهاي همدان . ملاير . نهاوند . تويسركان . كبودر آهنگ . اسدآباد . بهار . لالجين . سامن . مريانج و سركان بوده است .

بعد از پيروزي انقلاب اسلامي وبر اساس قانون قبلي تقسيمات كشوري . قروه نيز به شهر تبديل شد و پس ازآن هم با تجديد نظر در قانون قبلي تقسيمات كشوري بخش هاي فامنين . رزن . فيروزان . دمق . قهاوند. صالح آباد . ازندريان و جورقان به شهر تبديل شده اند.

زندگي عشايري :

در استان همدان نوع ديگري از زندگي وجود داردكه به زندگي عشايري موسوم است . دامنه هاي شمالي و جنوبي الوند و ارتفاعات نيمه ي جنوبي استان با مراتع . چمنزارها . چشمه ها. رودهاي متعدد و آبو هواي متعدل در تابستان براي برخي عشاير و كوچ نشينيان كشور جاذبه ي زيادي دارد. به همين دليل عشاير تركاشوند . يارمطا قلو . جمور و بنفشه ييلاق  خود را در دامنه هاي اين كوهستان هاي اين استان سپري مي كنند.

اين عشاير قشلاق را دراستان هاي مركزي . لرستان . كرمانشاه . ايلام و خوزستان سپري مي كنند. زيان آنان لري . كردي و تركي و مذهب آنان شيعه و سني است . عشاير درمدت توقف خود در مناطق ييلاقي استان . محصولات دامي و لبني خود را به بازارهاي محلي عرضه مي كنند.

بیست و نهم 8 1390

 

به علت تنوع آب و هوا و جنس خاك اب توجه به عامل ارتفاع انواع پوشش ها يا گونه هاي متفاوت گياهي در نقاط مختلف استان مشاهده مي شود.

جنگل:

دراستان پوشش گياهي به صورت (( جنگل متراكم )) وجو ندارد ولي پوشش گياهي جنگلي در سطوح محدود و پراكنده مشاهده مي شود . اين پوشش گياهي جنگلي از نظر وضعيت به دودسته جنگل هاي تنك و جنگل هاي مخروبه تقسيم مي شود.

جنگل هاي تنك در گيان و زرين باغ نهاوند و جنگل هاي مخروبه در ارتفاعات گرو در شهرستان نهاوند و بخشي نيز در شهرستان هاي تويسركان . ملاير و همدان مشاهده مي شوند.

از گونه هاي درختي اين جنگل ها : بلوط .كيكم ( افرا جنگلي) دغداغان . گلابي وحشي و زبان گنجشك و از گونه هاي درختچه اي : بادام كوهي . ارژن. دافنه و سماق را مي توان نام برد.

مرتع :

عكس هاي هوايي و تصاوير ماهواره اي نشان مي دهند كه وسعت مراتع استان در حدود900 هزار هكتار است كه 5/46 درصد مساحت استان را به خود اختصاص مي دهد . اين مراتع در سرتاسر استان پراكنده اند و گونه هاي گياهي بسيار متنوعي در آنها ديده مي شود.

گياهان مرتعي كه عمدتا" در مراتع استان ديده مي شوند . عبارت اند از : گندميان يك ساله. گندميان چند ساله ( علفي ها) غير چوبي هاي يك ساله . غير چوبي هاي چند ساله ( پهن برگان ) بوته هاي چوبي و درختچه ها.

از نظر وضعيت بهره برداري مراتع استان به سه دسته تقسيم مي شوند.

1- مراتع خوب ( 5 درصد از كل مساحت مراتع استان )

2- مراتع متوسط( 5/32 درصد از كل مساحت مراتع استان )

3- مراتع فقير ( 5/62 درصد از كل مساحت مراتع استان)

اهميت پوشش گياهي استان :

وجود پوشش گياهي در منطقه فوايد متعددي دارد كه در اين جا فقط به موارد ي از اهميت پوشش گياهي در استان همدان اشاره مي شود.

- حفاظت خاك در برابر فرسايش

- كند كردن حركت آب و جلوگيري از ايجاد سيل

- كمك به تغذيه آب و هواي زيرزميني

- حفظ حياط وحش و محيط زيست

- منبع اصلي توليدات دامي ( به ويژه گوشت قرمز)

- تلطيف هوا . كاهش تبخير سطحي خاك . كاهش آلودگي هوا و زيبايي چشم اندازهاي طبيعي و حفظ رطوبت.

عوامل تخريب پوشش گياهي دراستان :

- تخريب درختان جنگلي توسط عشاير و روستاييان باري تامين سوخت .

- قطع درختان جنگلي به منظور گسترش زمينهاي كشاورزي .

مهم ترين عوامل موثر در تخريب مراتع استان عبارتند از :

- چراي مفرط و بي رويه ي مراتع توسط عشاير و روستاييان . به گونه اي كه تعداد دام هايي كه از مراتع استفاده مي كنند بيش از ده برابر ظرفيت مراتع استان است .

- چراي زود هنگام مراتع .

- استخراج كتيرا از گونه هاي مختلف گون كه سبب شسته شدن خاك و تخريب پوشش گياهي مي شود.

- شخم زدن اراضي مرتعي به منظور تبديل كردن آنها به زمينهاي كشاورزي.

طرح هاي عمراني براي حفاظت از پوشش گياهي :

- اجراي عمليات آبخيزداري شامل علوفه كاري . بذر پاشي و بذر كاري . كپه كاري .نهال كاري . حفاظت و قرق . بانكت بندي . تراس بندي و... در مساحتي حدود 96 هزار هكتار . در مناطق مختلف استان .

- احداث جنگل هاي دست گاشت.

- ايجاد ذخيره گاه هاي جنگلي جهت حفظ گونه هاي گياهي نادر

 

بیست و نهم 8 1390

 

بدنبال تپه ( هگمتانه) نگاهي كوتاه به تپه مصلي لازم است. تپه طبيعي مصلا يكي از تپه هاي باستاني داخل شهر است . از اينكه در گذشته نماز عيدين را در فراز آن اقامه مي شده است به اين نام ناميده مي شود. به نظر مي رسد تپه مصلا در راستاي تپه سنگ شير و هگمتانه قرار دارد و به هم پيوسته بوده اند. به نظر برخي از تاريخ نگاران اين تپه در دوره هاي پيش از اسلام با رونق بوده و برج و باروئي داشته كه ويرانه هايش هنوز باقيست گرچه بعضي از صاحب نظران كاخهاي دولت مادرا در فراز آن مي دانند ليكن در دوره پارتها تپه مصلا داراي استحكا مات نظامي بوده است و بعضي آثار پيدا شده از آن دوره مويد اين نكته است .

 تپه مصلا از سمت شمالي خود بوسيله عبور رودخانه ( آلو سجرد ) و خيابان شهدا ( شورين ) از تپه هگمتانه و بوسيله خيابان و ميدان صدف از سمت جنوب شرقي از تپه سنگ شير بريده شده است.

(آقاي دكتر اذكائي در كتاب فرمانروايان گمنام ) پيرامون تپه مصلا مي نويسد :  مصلا ( نمازگاه) جايگاه نيايش "‌ اردي ويسور ناهيد " و اساسا" معبد " آناهيتا "‌ ي مشهورپيش از اسلام بر روي آن قرار داشته . همان معبدي كه " آشيوخوس " خزاين آين را غارت كرده ودر جاي ديگر به نام كنوني  ميلچري (منوچهري فعلي ) ظاهرا" براي  مهر ( ايشتار) برپا بوده است. ودر كتاب ( هگمتانه نوشته دكتر محمد تقي مصطفوي )‌ آمده است در قسمت شرقي همدان به مسافت مختصري از جنوب تپه هگمتانه تپه بزرگ ديگري بطول تقريبي 600 متر ( شمالي - جنوبي) و عرض تقريبي 400 متر ( شرقي - غربي) قرار دارد. تنها اثر تاريخي اين تپه بقاياي برج و باروي ساده و ستبر مربوط به عهد اشكانيان بر فراز آن است).

تپه مصلا خاطرات تلخ وشيريني از همدان در خود دارد كه هر كدام بحثي جداگانه است . از جمله خاطرات تلخ اين تپه قتل عام وحشيانه ( مرد آويچ زياري در سال 319 ه- ق ) است . در معرفي تنديس سنگ شير مختصر اشاره اي شد توضيح ديگر اينكه پس از سه روز قتل و كشتار از مردم شهر كه با شجاعت در مقابل مرد آويچ مقاومت مي كردند بدستور مرد اويچ مردم بدنبال امان يافتن در مصلا جمع شدند. جمعيت بدون اسلحه از زن وكودك ومردان پير و جوان خود را در محاصره جلادان مرد اويچ ديدند كه نه راه گريز داشتند و نه اسلحه نبرد . گويند هزاران نفر از دم تيغ و شمشير خو نخواران زياري گذشتند و سينه هاي سبز تپه مصلا به خون آنان گلگون گرديد.

از جمله ديگر رويدادهاي تاريخي در تپه مصلي زد و خورد قزانها به سركردگي رضا خان مير پنج با ژندارم ها به فرماندهيمحمد تقي خان پسيان ( 1309- 1343 ه- ق) معروف به كلنل محمد تقي خان است توضيح مختصر اين كه نيروي ژندارمري در اوايل دوره قاجار نخستين نيروي فرم ديده بود كه انتظامات را به عهده داشت و قزاق ها گروه ديگر كلنل محمد تقي خان كه در آلمان تحصيل كرده بودوباحكومت مستبدانه نمي توانست همراه شود در برخوردي با قزاقهاي مقيم در همدان در تپه مصلي موقعيت هائي به دست آورد . پس از كودتاي حوت1299 كه منجر به خاتمه حكومت قاجار و روي كار آمدن دوره پهلوي شد به فرمان قوام السلطنه در خراسان كشته شد.

همچنين گفته مي شود در دوره قاجار هنگامي كه گروه شيخي ها كه يك گروه انشعابي مذهبي بود نزاعي بين آنها و اهالي متدين شهر همدان بوجود آمده است كه دامنه نزاع به تپه مصلي كشيده مي شود و سنگر بندي مي كنند ساعتها مي جنگند . همانطور كه اشاره شد حوادث و رخدادهاي در تپه مصلاهر كدام جداگانه مطلبي بزرگ و قابل بحث است. امروزه تپه مصلا تقريبا" در ميانه شهر قرار گرفته و برخي ساختمانهاي دولتي با سيمائي باز در دامنه هاي آن چهره به شهر گشوده و نظاره گر شهر پر جوش و خروش همدان هستند.

دسته ها : استان همدان
بیست و نهم 8 1390

 

اين تپه در 19 كيلومتري جنوب غربي شهر نهاوند و 2 كيلومتري سرآب گيان و در گنار روستايي به همين نام قرار گرفته است و به عنوان يكي از قديمي ترين آثار تاريخي قايل بازديد و تحقيق مي باشد. باستان شناسان قدمت اين منطقه را 37 قرن قبل از ميلاد مسيح (ع) مي دانند و مورخان را عقيده بر اين است كه 5500 تا 5700 سال قبل در اين تپه مردماني مي زيسته اند كه از اقوام بومي ايران بوده اند و تمدني شبيه به تمدن بين النهرين داشته اند .ولي بعدها اين قوم توسط اقوام اروپايي و آسيايي از بين رفته و قوم جديد تمدن درخشان جديدي را به وجود آورده اند كه با تمدن بين النهرين شباهتي نداشته است . براي اولين بار يكي از مورخين به نام " هرتسفلد" در تپه گيان يك نوع سفال منقوشي مي بيند كه بنا به اظهار وي نمونه هايي از آن سفال ها را در سال 1936 ميلادي نزد عتيقه فروشان همدان ديده است . لذاچند سال بعد موزه لور پاريس به پرفسور رومن گريشمن و ژرژ كنتنو ماموريت مي دهد تا كاوش هاي وسيع تري را در اين محل انجام دهند . اين كاوش ها در سال 1310 انجام شد و نتيجه مطالعات آنها در كتاب " كاوش در تپه گيان نهاوند" منتشر گرديد.

او و هيئت همراه تپه گيان را تا عمق 19 متري حفاري نمودند و در نتيجه تحقيقات خود به 5 طبقه با خصوصيات متما يز برخورد نمودند كه نشانگر وجود 5 دوره از تمدن قديم بود و نشان مي داد كه اين منطقه داراي قدمتي در حدود 5700 سال است .

به شرح زير:

طبقه پنجم ( دوره هم عصر با تمدن عيلام 5700 سال قبل ) . قديمي ترين آن طبقات بود كه بين عمق 19 متر و 5/7 متري قرار داشت ودر آن سفالي با زمينه زرد يا سبز كمرنگ با نقوش سياه به دست آمد طرح اين نقوش عبارتند از : خطوط هندسي مانند د ندانه . خطوط شكسته . مثلث هايي كه از يك طرف به هم متصل مي باشند . تبر دوسر . صليب مالت ( صليبي كه چهار بازوي آن مساوي است ) لوزي . چهارخانه و دوايري  كه داخل آنها تزئين شده است . بعلاوه روي اين سفال موضوع هايي نباتي نيز نقش شده بود و از چهارده متر به پايين مارها و رديف مرغان آبي و بز كوهي و پلنگ نيز ديده مي شد. در سفال منقوش طبقه پنجم گياهان حد فاصل ميان سفال ناحيه شمال هستند.

طبقه چهارم ( دوره هم عصر با تمدن شوش 5500 سال قبل ) از 9 متر تا 5/7 متر به زحمت از بالاي طبقه پنجم تشخيص داده مي شود و مركب از گورستان وسيعي است كه 117 قبر از قبرها تحت مطالعه قرار گرفته و شامل سفل منقوش زرد رنگي است كه خمير آن خوب پخته شده و گاهي رنگ آن نزديك به رنگ آجري مي شود و نقوش سياه رنگ است . شكل ها و مضوع نقوش آن چندان متنوع نيست . مهمترين اين ظرف از حيث شكل خمره هاي دهانه گشاد است كه داراي نقش روي گردن و شانه ظرف است . اين نقوش عبارت است از خطوط افقي دندانه دار و خطوط موج دار كه بيشتر روي گردن ظرف است و يك نوار پهن كه روي شانه ظرف قرار گرفته .موضوع نقاشي ها معمولا" پرنده و شانه است . رديف مرغان آبي كه پهلوي هم قرارگرفته اند و در نقش شباهت به شانه پيدا كرده اند گاهي نيز يك عقاب با بالهاي باز يا مرغان آبي در حال شنا نشان داده شده اند. در اين طبقه فلزات فراوان است . برنز براي ساختن آب خورها و دستبندهاي بازوسرنيزه هاو تبرهايي كه يك طرف آن مارپيج است به كار رفته در اين طبقه نقره نيز موجود است .

طبقه سوم ( دوره هم عصر با جزاير اژه و بالكان 4000 تا 4500 سال قبل) از 5/7 تا 6 متر و قبرهاي شماره 83 تا 101 تمدن قبلي مدتي ادامه مي يابد و پس از اندك مدتي رو به زوال مي گذارد . سفال قرمز آجري رنگ با نقش سياه خصوصا" در ظروف سه پايه اي . تنگهاي شكم دار و پايه دار . فنجان هاي دسته دار. ديزي ها و روغن داغ كن ها ادامه مي يابد . نقوش منحصر به مثلثها. هاشورها و خطوط افقي موج دار مي باشد. از بين اشيا برنزي خنجرها. سنجاقهاي بلند و ظروف برنزي قابل ذكر مي باشد.

طبقه دوم ( دوره آثار بنايي3400 تا 3800 سال قبل ) از 6 تا 4 متر و قبرهاي 64 تا 82 شامل : آثار ابنيه و ساختما نها مي باشد . سفال منقوش هنوز تحت تاثير سبك سفالهاي منقوش دوران پيش از ايراني است . ظروفي كه خميرشان زرد مايل به خاكستري است و نقوش سياه دارند و داراي اشكال مختلف هستند مانند: تنگ هاي شكم دار و پايه دار . سبد و فنجان دسته دار مزين به نوارهاي چهار خانه و گل پنج پر با خورشيد و غيره بنابر اين در اين نقوش كه به صورت مجالس ترتيب داده شده سبك نقش حيوانات مجددا" مرسوم گرديده است ولي علاوه بر اين سفال يك نوع ظروف گلي ديگرنيز پيدا شد كه از جهاتي با آن اختلاف دارد مانند: ظروف و آب خوري هايي كه از حيث جنس خمير با آنها شبيه است و نقوش آنها فقط خطوط افقي است كه به اشكال مختلف نقش شده است . نوع اخير به سفال محدوده بين النهرين شباهت پيدا مي كند . در اين طبقه فلزات چندان زياد نيست و بيشتر شامل پيكانها. دشنه ها و سنجاقهاي بلند بدو سريا با سر مي باشد .

طبقه اول ( دوره ظهور آهن 3100 تا 3400 سال قبل) از عمق 4 متربه بالا قبرها 1 تا 63 سه قشر از آثار ديده مي شود . در قشر اول كه از همه قديمي تر بود آب خوري هاي بلندي قرار داشت كه منقوش به خطوط هندسي يا تزئينات ديگر بود مانند مرغابي يا گياهاني كه به صورت مصنوعي در آمده است . اين سفال با سفال " نوزو"‌ در بين النهرين شباهت زياد دارد . در قشر وسطي كه آن را قشر نام نهاده اندسفال بدون نقشي پيدا شده كه هيچ شباهتي به سفال قبلي نداشت . اين سفال سياه درخشان يا خاكستري سياه رنگ يا قرمز رنگ است و با سفال گورستان در تپه سيلك قابل مقايسه است . در قشر جديد دو قبر پيدا شد . آسيايي كه درآن دوقبر بوده شباهت به اشياء قبرهاي استان لرستان و كورهاي سيلك داشت.

لازم به ذكر است اشيا پيدا شده در تپه گيان هم اكنون در موزه " لوور" پاريس و موزه " ايران باستان " نگهداري مي شود . در زمان هخامنشيان به ويژه دوران حكومت خشايار شا . نهاوند به صورت يكي از مراكز لشكري و سوق الجيشي در مي آيد و مقارن با انقراض هخامنشيان و حمله اسكندر اين شهر مورد حمله قرار مي گيرد كه به علت داشتن دژ و باروهاي محكم در امان مي ماند.                                     

ستون هاي معبد لااوديسه: از جمله آثار به جاي مانده از سلوكيان در نهاوند آثار معبدي است كه منسوب به سلوكيان است و به معبد " لاواديسه " معروف بوده است . مكان دقيق اين معبد مشخص نيست اما آثاري كه نواحي تپه مركزي شهربه نام تپه دوخواهران به دست آمده اين احتمال را قوت مي بخشد كه محل معبد اين مكان بوده است . اين معبد را آنتيو كوس ( آنتيو خوس ) سو پادشاه سلوكي در اين شهر براي همسر خود ملكه لااوديسه بنا كرده است . درحفاريهاي سال 1325 ( 1946 ميلادي) كتيبه بزرگي به ابعاد 36*85 سانتيمتر در 33 سطر به خط يوناني پيدا شد. كه مربوط به انتيو كوس سو است . ترجمه اين كتيبه توسط " لويي روبرو" در شماره هفتم مجله " هلينكا " انتشار يافت. اين كتيبه از دو قسمت متمايز تشكيل شده است : قسمت اول نامه اي است از مندموس كه فرمان شاه را به اهالي نهاوند ابلاغ و از آنان در خواست مي كند به فرمان وي را روي سنگي نقش نموده و در معبد اصلي شهر نصب كنند . قسمت دوم كتيبه عين نامه آنتيو كوس سوم به مندموس است كه به خاطر ملكه لااوديسه نگاشته و بنيانگذاري يكي از شعائر مذهبي را به ملكه ياد آوري مي نمايد كه ملكه به سمت كاهنه بزرگ از حقوق مسلم و مزاياي مخصوص حوزه حكومتي مندموس برخوردار گردد.

ترجمه قسمت اول كتيبه : مندموس به " اپلودوروس " و به كليه صاحب منصبان شهر لااوديسه درود مي فرستد كه پس از اين اعلاميه مي بايست مواد فرماني كه شاه به وي ( مندموس) نوشته است ضميمه گردد. و روي سنگي از آن سوادبرداريد و سپس نوشته اي كه مقرر داشته اند مطابق نموده و آن را محفوظ نگه داريد و سنگ را در معروف ترين زيارتگاه شهر نگهداري كنيد . خوش باشيد. سال 119 دهم ماه يانه مدس . ترجمه قسمت دوم( عين نامه آنتيو كوس سوم ) شاه آنتيو كوس به مندموس سلام مي رساند و دستور مي دهد كه به شئونات خواهر ما ملكه لااوديسه بيافزائيد و از او قدر داني كنيد چه اين امر براي ما بسيار ضروري است .

نه تنها براي اينكه اودر زندگاني اش با مهر ومحبت و مراقبت شديد خود را نشان داد بلكه او هنور نسبت به خدايان داراي عشق و احترام بي پايان است . بنابير اين ما به مهر و علاقه دستور مي دهيم و موافقت خود را با اين امر اعلام مي داريم كه به جاست او از جانب ما به اين افتخار نائل گردد . خصوصا" مصمم هستيم همان طوري كه در تمام قلمرو ما انتخاب كاهنين بزرگ از طرف ما انجام مي شود بدين نحو: در اين محل كاهنه هايي از طرف ملكه ادويسه تعيين گردد. در حالي كه حامل تاج هاي طلا و تصاوير او خواهند بود سپس نام آنها در بعد از كاهنين نياكان ما و خود ما ثبت گردد و خلاصه بعد از آنكه نام ملكه لاادويسه در تمام قلمرو تو به عنوان كاهنه بزرگ معروف و مشهور گرديد و كليه كارها بر طبق گفتار ما انجام گرفت مفادفرمان را برروي سنگي ثبت نماييد تا وقف اين مكان مقدس گردد. و بالاخره اين عمل بسيار پسنديده اي نسبت به خواهر ما انجام داديم نتايج آن در حال و آينده آشكار خواهد شد . در سال 119 از ماه كاند يكوس" در اين محل چهار مجسمه كوچك مفرغي نيز پيدا شده كه يكي از اين مجسمه ها . الهه اي را نشان مي دهد كه سرش هلال خورشيد است و گل زنبقي در ميان آن قرار گرفته و در دستهايش شاخه اي پر از ميوه است . احتمال دارد اين مجسمه ملكه لاادويسه باشد. علاوه بر كتيبه مذكور دو كتيبه كوچك ديگر هم در اين محل پيدا شده كه يكي از آنها تقريبا" سالم است وترجه آن به اين شرح است . " مندموس عامل مخصوص شاه به ساترابي عالي شاه منصوب گرديد و به سبب اطاعت محض خود نسبت به شاهان و كارهاي برجسته اي كه در قلمرو خود براي مردم انجام داده به اين افتخار بزرگ نايل آمد سال 130 سلوكي" . از ديگر آثار باقي مانده از اين معبد ستون سر ستون ته ستون و تكه سنگهاي فراواني است كه در بعضي از منازل و جلو درب برخي مغازه هاي شهر و اطراف شهر پراكنده است . از جمله يكي در بازار نهاوند و دو تاي ديگر در طبقه زيرن پاساژ جاجيان است كه به عنوان تزئين محل مورد استفاده قرار گرفته است . كتيبه بزرگ معبد سلوكي هر چند كه مربو ط به استيلاي قومي بيگانه در ايران است اما به علت روشن نمودن بخشي از عقايد مذهبي پادشاهان سلوكي كه خود را جانشين خدايان و يا درزمره خدايان مي دانستند و نشانگر انحطاط اخلاقي و مذهبي در تمدن اين دوره بوده داراي اهميت است. محل معبد به شماره 374 مورخه 3/12/1327 در فهرست آثار تاريخي ايران به ثبت رسيده است و كتيبه ها هم اكنون در تالار بزرگ موزه ايران باستان نگهداري مي شوند.

دسته ها : استان همدان
بیست و نهم 8 1390

موقعيت استان همدان از نظر اقليمي وطبيعي كه آن را جهت فعاليتهاي كشاورزي ودامداري مناسب نموده از قديميترين ازمنه سبب شده است كه اين منطقه محل استقرار ونشو و نماي تمدنهاي باستاني باشد .وجود تعداد قابل ملاحظه اي از اتلال باستاني ماقبل تاريخ در نقاط مختلف استان دليل بر اثبات اين مدعا است .نتايج مطالعات وكاوشهاي تپه گيان نهاوند نشان ميدهد كه مردمان ساكن در استان در 6هزار سال پيش از فرهنگ وتمدن نسبتاً پيش رفته اي برخوردار بوده اند چنانچه ظروف سفالين منقوش بدست آمده از آنان از لحاظ هنري وصنعتي در سطح والايي قراردارد .همچنين كاوشها وبررسيهاي مختصر صورت گرفته بر روي تپه هاي باستاني نقاط مختلف استان نشان دهنده گسترش تمدنهاي پيش از تاريخ در نقاط مختلف واستمرار آنها طي چندين هزارسال مي باشد .قديميترين متون سنگ نوشته آشوري همدان را تحت عنوان ٌ آكسيا ٌ به معنب شهر كاسيان نام ميبرد واين امر نشان ميدهد كه پيشينه مدنيت مركز استان حداقل به هزاره سوم قبل از ميلاد باز ميگردد.ثروتها ونعمات طبيعي ناشي از فعاليتهاي اقتصادي وكشاورزي اقوام ساكن در منطقه غرب ايران ازجمله اقوام مستقر در پيرامون رشته كوه الوند كه ما امروز آن را به عنوان استان همدان مي شناسيم چنان بود كه در نيمه دوم هزاره دوم تا اواخر نيمه اول هزاره اول قبل از ميلاد براي مدت قريب به يكهزار سال اين منطقه متناوباً مورد هجوم وچپاول لشگريان دولت آشور كه در اين زمان در شمال بن النهرين مستقر بود قرار مي گيرد ،شرح لشگركشي ها به اين منطقه وفتوحات وكسب غنائم از آنجا قسمتهاي قابل توجهي از متون سنگ نبشته هاي بدست آمده از كاخهاي شاهان آشور طي ساليان مذكور بتدريج سبب تشكيل اقوام وملل مستقر در منطقه كه در اين زمان عمده ترين آنها رااقوام آريايي نژاد مادي تشكيل ميدادند گرديد . تيگلات پيلسر اول (1100ق.م)براي نخستين بار در سنگ نبشته اي از اقوام ماد نام برده است .همچنين انجام حفاريهاي باستان شناسي در تپه هاي گودين وسگاوي نزديك كنگاور ونيز نوشيجان ملاير گوشه هايي از فرهنگ وتمدن اقوام ماد را در اين زمان بر ما آشكار ساخته است كه از جمله آنها ميتوان به نخستين نمونه هاي خط ونگارش واشكال اوليه سكه ونخستين مظاهر فرهنگ ديني ومعماري ايراني اشاره نمود .براساس آنچه كه هردوت مورخ يوناني نگاشته است مادها در اواخر قرن هشتم ق.م به رهبري شخصي به نام دياكو توانستند به تشكل سياسي ونظامي دست يافته ونخستين دولت مقتدر فلات ايران را پايه گذاري كنند .دياكو شهر همدان را به پايتختي برگزيد وبدستور او استحكامات عظيمي شامل هفت حصار تو در تو كه هركدام به رنگي خاص مزين شده بود ساخت شد

دو حصار مركزي يكي با الواح سيمين وديگري با الواح زرين پوشانيده شد وكاخها وخزاين درون حصار مركزي برپا گرديد ومردم پيرامون اين حصار ها ي هفتگانه منازل خود را برپا داشتند ،اكثر محققين علوم تاريخ وباستان شناسي را عقيده برآن است كه تپه هگمتانه همدان برجا مانده همين استحكامات است .بهر حال مادها انتقام چندين سده قتل وكشتار وغارت مردم غرب ايران را با فتح آشور پايتخت آشوريان وسرنگون ساختن اين دولت گرفتند .شهر همدان طي 150سال حكومت مادها ،از نعمت وآباداني فراواني برخوردار بود وبعداز انقراض آن دولت هر چند مركزيت نخسيتن را از دست داد ولي بعنوان يكي از سه پايتخت هخامنشيان مورد توجه خاص بود .وجود كتيبه هاي گنجنامه بقاياي ستونهاي سنگي ،كاخهاي هخامنشي ،جامها والواح زرين وسيمين بدست آمده از همدان مربوط به اين دوره حاكي ازاهميت اين شهر و منطقه در اين زمان  است .در سال 330ق.م شهر همدان بدست اسكندر مقدوني ويران گرديد ولي بدليل موقعيت استراتژيك آن تبديل به مقر نظامي او شد .در اواخر دوره سلوكي شهر همدان محل تلاقي وبرخورد متعدد آنان با اشكانيان بود تا اينكه سرانجام در سال 155ق.م مهرداد اشكاني اين شهر را متصرف گرديد . از دوره اشكاني وسلوكي مجسمه شير سنگي وبقاياي يك گورستان در شهر همدان وآثار مختصري از معبد لائوديسه در شهر نهاوند برجاي مانده است .همدان يكي از آخرين پايگاههاي مقاومت پارتيان در برابر حكومت تازه نفس ساساني بود.از آرتا باز پسر اردوان پنجم كه پس از مرگ پدرش درنبرد باسپاهيان اردشير بابكان رهبري مبارزات را به مدت سه سال تا 230ميلادي بر عليه اردشير ادامه داد، سكه اي يك درهمي در دست است كه محل ضرب آن همدان بسال 227ميلادي است .همچنين در دوره ساساني همدان يكي از ضرابخانه هاي اين حكومت بوده است وسكه هاي متعددي از اين دوره در اين شهر كشف شده است . در يك كتابچه به زبان پهلوي بنام شهرها كه در زمان قباد (500ميلادي ) نگاشته شده بناي همدان به يزد گرد اول نسبت داده شده كه اين امر نشاندهنده انجام اقدامات عمراني مهمي در اين زمان در شهر مزبور است . شهر همدان مقارن تاخت وتاز اعراب به ايران وفتح آن بدست مسلمانان در سال 645 ميلادي چندان اهميت واعتبار داشت كه تازيان گشودن آن را پس از فتح نهاوند بزرگترين پيروزي خود بر ساسانيان شمرده اند. در منابع پس از وقوع جنگ نهاوند وغلبه اعراب ،حاكم ايراني شهر همدان با تازيان قرارداد صلح منعقد نمود ولي اين معاهده دوامي نيافت وشهر بسال 26هجري برابر با 645 ميلادي به دست اعراب افتاد وبتدريج بعضي از طوايف عرب در آن ساكن شدند واز آن ميان بنوسلمه رياست شهر را يافتند از اواسط قرن سوم رياست شهر به عهده سادات علوي كوچيده به آنجا قرارگرفت كه به عنوان علويان وسپس با نام علاء الدوله هاي همدان براي مدت 4قرن اين مقام را به صورت مورثي داشتند .بناي ارزشمند گنبد علويان يادگار اين دوره است .در منابع تاريخي دوره اسلامي از اين شهر با عنوان (همدان)ياد كرده اند وان را كهنترين شهر جبال ذكر كرده وقدمت آن را به عصر اسطوره اي ايران رسانيده اند .ابوعلي كاتب همداني مورخ قرن سوم وچهارم هجري در خصوص شهر همدان آورده است كه :ٌ همدان شهري بزرگ وقديمي بوده اما به وقت اسلام از اين شهر تنها (سپيد دژ) باقي مانده بود وبعضي خانه ها درحوالي آن واعراب آن را قصر ابيض مي خواندند سپس آن را ديواري ساختند وچهار دروازه وبه مدتي نزديك آن را باطل گردانيده وعمارت در افزودند ٌ . در سنه 260هجري قمري اين عمارت را نخستين رئيس علوي شهر همدان بناكرده بود . در سال 319هجري قمري ،مرداويچ زياري باني آل بويه به قهر بسياري از ساكنان آن را هلاك نمودوشير سنگي معروف را از دروازه هاي شهر به خاك افكند . در سال 345هجري قمري شهر براثر زلزله خسارت فراوان ديد وتشنجات مذهبي نيزدرسال 351هجري قمري جان بسياري از مردم را گرفت .در قرن 4و5كشمكشهاي فراواني بين سلسله هاي حسنويه ،ديلميان ،وكاكويه درهمدان كه يكي از مراكز عمده جنگ وستيز ميان آنها بود رخ داد .همچنين باباطاهر عارف وشاعر وارسته مشهور در اين دوره در شهر همدان مي زيست .در سالهاي 387تا 412 هجري ،شمس الدوله ابو طاهر شاه خسرو ديلمي در همدان حكومت داشت و ابوعلي سينا طبيب و دانشمند بزرگ ايراني در اين شهر منصب وزارت اورا داشت . در اواخر قرن 5 اين شهر پايتخت بوييان جبال بود . تركمانان غزبسال 420همدان را تاراج كردند واز نيمه سده 5تركمانان سلجوقي بر آن چيره گشتند در سده 6وبا تجزيه امپراتوري آنها ،همدان پايتخت سلاجقه عراق عجم شد . يورش مغولان (618و621 هجري قمري) بسياري از آباديها وشهرهاي استان از جمله همدان رايكسره دستخوش ويراني ساخت وكثيري از اهالي آن در دفاع قهرمانانه د رمقابل سپاه جرار مغول جان باختند .اندكي بعد شهركي در حومه شمالي شهر سابق بنام همدان نو گرفت .در دوره ايلخانيان اين شهر تا حدودي اهميت سابق را باز يافت ودر زمان وزارت خواجه رشيدالدين فضل اله همداني (718هجري قمري)شهر همدان مورد توجه خاص بود .بايدوخان مغول در سال 695 در آنجا تاجگذاري كردوجهت ترميم خرابيها و آباداني آن كوشيد . ابنيه اسلامي نظير ،استر ومردخاي ،مقبره سابق باباطاهر،امامزاده اظهر ،هود ،حبقوق نبي و....... از اين دوره است . ولي متاسفانه اين رونق وآباداني ديري نپائيد و لشكريان تيمور اين شهر را تصرف وويران نمودند . پس از آن همدان براي مدت حدود 300سال تقريباً به فرا موشي سپرده شد . اما در دوره صفويه شهر مجدداً از نعمت آباداني يهره مند گشت ، ايجاد كاروانسراها ،مدارس ،پلها در شهر همدان وديگر نقاط استان از جمله در تويسركان بيانگر توجه صفويان به امر آباداني شهرهاست .از بناهاي مهم دوره صفويه ميتوان به امامزاده حسين ، كاروانسراي تاج آباد،پل كوريجان در روستاي كوريجان ،پل جهان آباد در فامنين ،مدرسه شيخ عليخان زنگنه ،پل وكاروانسراي فرسفج در تويسركان وپل خسرو آباد وآب انبار در اسد آباد اشاره كرد . پس از انقراض صفويه و بروز هرج ومرج در سال 1136يا 1138هجري شهر همدان به تصرف احمد پاشا والي عثماني در آمد و بر اثر مقاومت مردم در برابر عساگر عثماني جز شماري اندك از اهالي باقي نماند .6سال بعد نادر شاه توانست شهر را از مهاجمين باز پس گيرد ولي در پاييز 1144 مجدداً عثمانيان برآن مسلط شدند تا اينكه نهايتاً در سال 1145 بموجب پيمان نامه اي ميان ايران وعثماني شهر همدان بطور قطع به ايران واگذار شد . دردوره زنديه همدان در دست اميران آن خاندان بود ودر سال 1193علي مرادخان نوه خواهري كريمخان زند بعد از مرگ وي دم از استقلال زد وهمدان را به عنوان پايتخت خود برگزيد وبنام خود سكه ضرب كرد كه برروي آنها از همدان باعنوان بلده طيبه توصيف است . در سال 1205 هجري قمري آغا محمد خان قاجار همدان را تصرف وقتل عام كرد وبرج وباروي آن را ويران ساخت ولي در طول حكومت قاجاريان موقعيت شهر همدان بتدريج تثبيت شد .بازسازي واحداث بازار ومسجد جامع همدان – تويسركان وملاير از يادگارهاي اين دوره مي باشد . در جنگ جهاني اول نيز شهر همدان وآباديها وشهرهاي ديگر استان به تناوب به اشغال قواي روس وعثماني وانگليس درآمد وشهر همدان ستاد سپاهيان آنها بود .همدان در همين زمان قحطي سختي را از سر گذرانيد. جكسن انگليسي كه در سال 1903 از همدان ديداري داشته است ،مي نويسد كه شهر از نظر امور اداري به چهار ناحيه و يا محله تقسيم مي شود كه هريك را كدخدايي جداگانه است واين كدخدا در برابر حاكم مسئول است وشغل او عملاً موروثي است .وي مي افزايد كه بيش از 500دكان پر مشتري در بازار همدان وجوددارد ودر جوار اين بازار بيش از 50كاروانسرا قراردارد كه در تهيه اشياء‌ وادوات مورد لزوم گروه بيشماري بازرگانان وزوار كه ازاين شهر ميگذرند در جنب وجوش اند وكارشان سخت پررونق است ،همچنين شصت گرمابه عمومي پر مشتري در اين شهر وجود دارد . 

موقعيت جغرافيايي  استان همدان

ـ استان همدان در گستره اي به مساحت 19493 كيلومتر مربع ، در غرب ايران بين 33 درجه و59 دقيقه تا 35درجه و48دقيقه عرض شمالي و47درجه و34دقيقه تا 49درجه و36دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ قرارگرفته است .

اين استان از شمال به استانهاي زنجان وقزوين ،از جنوب به استان لرستان ،از شرق به استان مركزي واز غرب به استان كرمانشاه وقسمتي از استان كردستان محدود است .

ناهمواري ها

ناهمواري هاي استان در طي دوران زمين شناسي دچار تغييرات زيادي شده است .يكي از عوامل تغيير شكل ناهمواري هاي استان ،آبهاي روان در برخي مناطق باتخريب ارتفاعات وانباشتن مواد درچاله ها ،سبب كاهش ارتفاع كوه ها وپيدايش دشت هاي متعددي شده اند . در برخي مناطق نيز ،شدت عمل آب هاي روان به اندازه اي بوده كه شكل ناهمواري ها را معكوس كرده است ،مثلاً كوه به دره تبديل شده يا دره ي عميق دوره هاي گذشته ،اكنون به صورت كوه در آمده است . كوه خان گرمز در غرب تويسركان نمونه اي

جالب از اين پديده است .ناهمواري هاي استان به اشكال مختلف پديد آمده است كه ذيلاً به آن اشاره مي شود .

الف ـ ارتفاعات :

ارتفاعات استان عموماً جهت شمال غربي ـ جنوب شرقي دارند وبه طور كلي در شمال ، مركز وجنوب استان قرارگرفته اند . هر يك از اين ارتفاعات ،شامل بخشي از كوههاي مختلف ايران است .

1-     ارتفاعات شمالي: اين كوه ها در قسمت شمال غربي كوه هاي مركزي ايران قراردارند وخط الراس آنها مرز بين استان همدان واستان قزوين است .جنس كوه هاي شمالي ، عمدتاً از سنگ هاي آذرين بيروني وسنگ هاي آهكي است .

2-     ارتفاعات مياني:شامل سلسله جبال الوند است كه به موازات ارتفاعات شمالي ، از مرزهاي غربي استان شروع مي شود وتا حوالي شهر ازندريان در نزديكي جاده ي همدان ـ ملاير ادامه دارد .قله ي الوند با ارتفاع 3574 متر از سطح دريا دراين سلسله جبال قراردارد وجنس اين كوه ها از سنگ هاي آذرين دروني (گرانيت ) مي باشد .

       درغرب استان ودر شمال دشت همدان – بهار ارتفاعاتي قراردارد كه از نظر بلندي چندان مهم نيستند .اين ارتفاعات عمدتاً از     آهكهاي بلورين تشكيل شده اند . غار معروف عليصدر (در 75كيلومتري شمال غربي همدان) دراين تشكيلات به وجود آمده است .

3-     ارتفاعات جنوبي: اين ارتفاعات كه به كوه هاي گرو موسوم اند همانند ارتفاعات شمالي ومياني استان ، جهت شمال غربي ـ جنوب شرقي دارند وبخشي از كوه زاگرس محسوب مي شوند . اين كوه ها به صورت ديواره اي بين استان هاي همدان ولرستان كشيده شده اند وجنس آنها ،عمدتاً از سنگ هاي آهكي است .مرتفع ترين قله ي اين كوه به نام كوه ورخاش به ارتفاع 3639 متر،حد فاصل استان هاي همدان ولرستان است .

      در جنوب شرقي استان ،نيز ارتفاعات پراكنده اي ديده مي شود كه از مهمترين آنها مي توان از كوه سرده وكوه گرمه نام برد .شهر

     ملاير  د ردامنه كوه گرمه واقع شده است .

4-     كوه هاي پراكنده : در حد فاصل ارتفاعات شمالي ومياني استان ،كوه هايي به طور پراكنده واقع اند كه از جمله ي آنها مي توان قلي آباد و قره داغ را در شهرستان كبودرآهنگ نام برد .

پ- دشت ها:

دشت هاي استان از نظر نحوه ي پيدايش به دودسته تقسيم مي شوند .

-          دشت هاي تراكمي .

-           دشت هاي فرسايشي (كاوشي).

دشت هاي تراكمي در اثر انباشت آبرفت ها در مناطق پست به وجود آمده اند ودشت هاي فرسايشي در اثر تخريب وجابه جايي مواد سازنده ي ارتفاعات ايجاد شده اند ، دشت هاي ملاير وتويسركان از نوع فرسايشي وبقيه دشت هاي استان از نوع تراكمي است .

پست ترين اراضي استان در دشت نهاوند ودر محل خروج رود گاماسياب  از استان همدان قراردارد كه داراي 1420 متر ارتفاع ميباشد

آب وهوا

آب وهواي استان به طوركلي تحت تاثير عرض جغرافيايي ، ارتفاع ، مكان ،امتداد كوه ها و فاصله از درياست جابه جايي توده هاي هوا  در تعيين نوع آب وهواي هرمنطقه نقش مهمي دارد . توده هاي هوايي كه استان را تحت تاثير قرار مي دهند عبارتند از :

توده هاي شمالي:اين توده هوا در ماه هاي سرد سال از عرض هاي شمالي كشور حركت مي كند ، هواي استان را تحت تاثير قرار ميدهد  وسبب كاهش دما وبارندگي بيشتر به صورت برف مي باشد .

توده هاي جنوبي : اين توده هوا در ماه هاي گرم سال از عرض هاي جنوبي  كشور ومنطقه حركت مي كند .استان را تحت تاثير قرارميدهد و موجب افزايش دما وكاهش يا قطع بارندگي مي شود .

توده هاي غربي:اين توده ها در ماه هاي مرطوب به سال (آبان تا خرداد )از غرب ،جنوب غرب وشمال غرب وارد كشور شده وموجب افزايش نسبي دما وبارندگي در سطح استان مي شود .

-          به طور كلي آب وهواي استان در نتيجه وجود كوه هاي مرتفع ، رودخانه ها وچشمه سارهاي فراوان وپرآب وپستي وبلندي هاي زياد،متغير است . بدين ترتيب كه هواي دره هاي شمالي كوه الوند ،سرد وهواي دره هاي بخش مركزي ملايم مي باشد .زمستانهاي  اين استان سرد وپربرف وباران وتابستانهاي آن معتدل است .

رودخانه ها

رودخانه هاي استان ، عموماً از برف وباران فصول مرطوب تغذيه مي شوند ودر فصل تابستان كه گياهان نياز به آب دارند به استثناي يكي دو رود مثل گاماسياب وسيمينه رود ، خشك شده يا به حداقل ميزان آبدهي مي رسند .مهمترين  رودهاي استان عبارتند از:

1-     سيمينه رود واقع در بخش مركزي همدان ، از مجموعه رودخانه هاي كوچك وخشك رودهايي كه در مواقع بارندگي داراي آب  مي باشند  تشكيل مي يابد .

2-     رودخانه قره چاي (قوريچاي) از گردنه زاغه ودره هاي آبادي الفاوت وآبهندو سرچشمه گرفته ودر اراضي امزاجرد به سيمينه رود مي ريزد.

3-     رودخانه هاي دمق وايده لو از ارتفاعات شمالي دهستان سردرود وارتفاعات خدابنده لو سرچشمه مي گيرد وبه رودخانه سيمينه رود ملحق مي گردد .

4-     رودخانه وفرجين از قله كلاغ الوند سرچشمه گرفته وبه چراگاه آبادي گنج تپه بهار منتهي مي شود .

5-     رودخانه دره مرادبيگ ازكوه الوند سرچشمه مي گيرد وبه رودخانه خاكو مي ريزد .

6-     رودخانه سيمين از قله كلاغ لان الوند سرچشمه مي گيرد وپس از ملحق شدن به رودخانه هايي كه از گردنه اسدآباد وهمه كسي سرچشمه دارند بطرف آبادي امزاجرد جاري مي شود .

7-     رودخانه عباس آباد از دره هاي گنج نامه وتاريك دره سرچشمه گرفته وبه رودخانه خاكو منتهي مي شود .

8-     رودخانه خاكو از كوه الوند سرچشمه مي گيرد وپس از عبور از كنار آبادي هاي خاكو ،چشين ،مزدقينه ، گراچقا وده پياز در اراضي آبادي امزاجرد به سيمينه رود مي ريزد .

9-     رودخانه گردنه اسد آباد از گردنه اسد آباد سرچشمه گرفته واز كنار آبادي هاي رسول آباد فعلي وگنده جين گذشته ودر نزديكي آبادي مالك اشتر با رودخانه همه كسي يكي شده وبه سيمينه رود ملحق مي شود .

10-  رودخانه همه كسي از گردنه همه كسي سرچشمه مي گيرد وپس از عبور از چندين دهستان به رودخانه قره چاي منتهي ميشود.

11-  رودخانه درجزين از دره هاي جنوبي كوه خرقان سرچشمه گرفته پس از گذشتن از دهستان درجزين ، به رودخانه قره چاي مي ريزد .

12-  رودخانه شهاب از كوه هاي شرقي وغربي دهستان چهاردولي سرچشمه مي گيرد وپس از گذشتن از كنار آبادي خسرو آباد، به خرم رود ملحق مي شود .

13-  خرم رود از دره هاي جنوب غربي كوه الوند سرچشمه مي گيرد وپس از ملحق شدن به رودخانه شهاب به رودخانه گاماسياب منتهي مي شود .

14-  رود ملاير (حرم آباد) از ارتفاعات جنوب شرق ملاير سرچشمه گرفته ،به سوي ملاير جاري مي شود سپس جاده ملايرـ‌ بروجرد  را قطع كرده به طرف نهاوند ادامه يافته وبه گاماسياب مي پيوندد.

15-  رودخانه گاماسياب يكي از طويل ترين رودخانه هاي ايران به شمار مي رود . اين رودخانه از جنوب غرب شهرستان نهاوند سرچشمه مي گيرد .پس از عبور از دشت نهاوند وآبياري باغات وكشتزارهاي اطراف آن ، در كنارآبادي ليلي يادگار، شاخه رود ملاير (حرم آباد ) را دريافت مي كند ، در كنار آبادي گرديان ،قلقل رود از تويسركان بدان متصل مي گردد. گاماسياب از شاخه هاي اصلي رود كرخه به شمار مي آيد . رودخانه گاماسياب در طول شهرستان خرم آباد بنام سيمره ناميده مي شود وكليه رودخانه هاي شرقي كبير كوه وتمام رودخانه هاي لرستان به آن مي پيوندد وپس از گذشتن از لرستان در غرب خوزستان جاري وبنام كرخه ناميده مي شود وبالاخره به باتلاق هورالعظيم منتهي مي گردد.

16-  خرم رود از دره هاي شمال شرقي آبادي شهرستانه و ارتفاعات الوند سرچشمه مي گيرد وپس از عبور از تويسركان وارد شهرستان كنگاور مي شود .

17-  كرزان رود از علياي دره آيادي گشاني وسنجوزان سرچشمه گرفته ودر حدود آبادي اريكان با دو شعبه از رود سرابي وسركان يكي شده وبنام قلقل رود ، آبادي هاي اطراف خود را مشروب نموده وسپس به رودخانه گاماسياب منتهي مي گردد.

وجه تسميه :

نام همدان براي اولين بار در سال 1100ق. م در كتيبه تيگلات پليسر اول ،شاه آشور به چشم مي خورد كه آن را امدانه يا همدانا ذكر كرده است ،ولي در كتيبه هاي عهد هخامنشي آن را هگمتان ودر كتاب هردوت يوناني اكباتان مي خوانيم .

ژاك دومرگان ،مي نويسد :

                ((تنها شهر مهم اين ناحيه بدون شك همدان واكباتان (هنگمتانه ؟) باستاني ،پايتخت ماد هاست كه هردوت آن را ديده و

                  در كتيبه هاي ميخي اكباتانه است. ))

دكتر بهمن كريمي، مي گويد :

               ((اما محقق اين است كه بناي همدان به دست نخستين پادشاه ماد (دياكو) صورت نيافته ، زيرا كه در كتيبه تيگلات پليسر        

               اول ،اسم همدانا مسطور است .شايد دياكو بر آبادي وجلال آن افزوده وآنجا را مقر حكمراني خود قرار داده است .))

اسم اصلي اين شهر هانگ ماتانا يا هاكاماتانا بوده كه معني آن محل اجتماع مي باشد وبه واژه انجمن نزديك است .در تورات اخمشا نوشته شده كه مركب است از هاخاي زندي وثاناي پالي كه شعبه اي از زبان سانسكريت است وثانا به معني ستان فارسي است كه محل ومكان باشد واخمثا را به شهر دوستي ومحل دوستي ترجمه كرده اند ، زيرا شاهان ايران در تابستان ،دوستان خود را به اين شهر دعوت مي كردند .اعتماد السلطنه بر اين عقيده بود كه اسم اين شهر همدان بوده ، چه هم معني اتفاق ودان  معني ظرفيت را مي رساند ،يعني مجمع متفقين .

جمعيت :

بر اساس نتايج سرشماري عمومي نفوس ومسكن آبان ماه سال 1375- كل جمعيت استان 957و677و1 نفر مي باشد كه از اين عده 223و849 نفر مرد و734و828 نفر زن بوده است .همچنين از كل جمعيت استان 640و810نفر در مناطق شهري ، 115و867نفردر مناطق روستايي سكونت داشته و202 نفر غير ساكن بوده اند .

نژاد ،زبان،دين :

1.نژاد

مردم اين استان آميخته ترين سكنه اي هستند كه در ايران وجود دارد ،زيرا در سطح استان همدان اقوام مختلفي با فرهنگها وآداب وسنن خاص سكونت دارند .كه عبارتند از:

تركها:در شمال وغرب استان ،به ويژه درشمال وغرب شهرستان همدان ساكن مي باشند .تركها در 562روستاي استان سكونت دارند.

لرولك :اين اقوام در شهرستانهاي ملاير ،نهاوند وبخش سامن در 255 روستا ساكن مي باشند .

كردها:اين قوم در 159روستا درغرب وشمال غربي ودر مجاورت استانهاي كردستان وكرمانشاه سكونت دارند .

فارسها:بيشتر ساكنان مركز استان را تشكيل مي دهند واز قديمي ترين مردم اين منطقه محسوب مي شوند كه از دوران مادها در اين سرزمين اسكان يافته اند .

علاوه بر اقوام مذكور ، مسيحي ويهودي نيز در اين استان سكونت دارند .

2.زبان

چنان كه در پيش گفتيم در اين استان اقوام مختلف با فرهنگها وآداب وسنن خاص خود زندگي مي كنند . از اين رو پراكندگي زبان ولهجه در سطح استان به خوبي مشاهده مي شود كه عبارتند از :

زبان فارسي:اغلب ساكنان مركز استان به زبان فارسي تكلم مي كنند.

زبان تركي:اغلب ساكنان شمال غرب استان ،به ويژه در شمال وغرب شهر همدان به زبان تركي سخن مي گويند .

زبان لري ولك :ساكنان ملاير ،نهاوند وسامن به اين گويشها تكلم مي كنند.

زبان كردي :اغلب ساكنان شمال غرب وغرب استان در مجاورت استانهاي باختران وكردستان به زبان كردي صحبت مي كنند .

3.دين

اكثر ساكنان استان همدان مسلمان و پيرو مذهب جعفري اثني عشري هستند .دربين عشاير استان مذهب سني وفرقه اهل حق نيز وجود دارند .اقليتهاي مذهبي مسيحي ويهودي وزرتشتي نيز در استان همدان به سر مي برند .

در سر شماري مهر ماه 1365 ه. ش اين استان داراي 1058نفر زرتشتي ،108كليمي و222نفر مسيحي بوده است .

آثار تاريخي ونقاط ديدني

مهمترين آثار تاريخي ونقاط ديدني استان همدان عبارتند از :

شهرستان همدان :

                      امامزاده يحيي (ع)،امام زاده هادي ابن علي (ع) ،امام زاده اهل ابن علي (ع)، امام زاده حسين (ع)، امام زاده سيد              

                     اسماعيل ،امام زاده اظهربن علي (ع)، امام زاده هود(ع)، امام زاده محسن(ع)، امام زاده قاسم (ع)، امام زاده عبدالله (ع)

                    گنبد علويان ، برج قربان ، مسجد جامع ، مسجد مهم همدان، مدرسه آخوند ، مدرسه دامغاني ، مدرسه زنگنه ،تپه هاي

                   باستاني ، كتيبه گنج نامه يا جنگ نامه ، مجسمه شير سنگي ، آرامگاه بوعلي سينا ، غار علي صدر،غار قلعه جوق،غار

                   هيزج ، غار دره فراخ ،غار سردكوه ،غار آق قايا ،غار بگليجه.

شهرستان ملاير:

                   مجموعه بازار ، پارك ملاير، مسجد جامع يا مسجد شيخ الملوك ، تپه هاي تاريخي ، امام زاده عبدالله (ع)، امام زاده

                   شاهزاده عبدالله بن زيد (ع)،امام زاده كرگان (ع)، امامزاده داويجان و.... تكيه ابو الفضل ،تكيه موسي بن جعفر، تكيه

                   امام رضا ، حسينيه سرچشمه اي ها ،حسينيه شيفتگان حسيني.

شهرستان نهاوند :

                  معبد سلوكي وكتيبه بزرگ ، مسجد جامع نهاوند ، حمام حاج آقا تراب .

شهرستان تويسركان :

                 مدرسه شيخ علي خان ، مير رضي الدين آرتيماني ،تپه باباكمال و....

شهرستان اسد آباد :

                 سنگ نبشته هاي دوران صفويه ، تپه هاي تاريخي .

اقتصاد

1.كشاورزي

اساس اقتصاد استان همدان درمرحله اول كشاورزي ودامپروري ودر مرحله بعدي استخراج معادن است .

اراضي ديم شهرستان همدان بيش از ديگر نقاط استان مي باشد واز لحاظ عملكرد درواحدسطح  د رحد پايين بوده ، در كاهش توليد گندم منطقه نقش بسزايي دارد .كشت در اين استان به دوصورت ديم وآبي صورت مي گيرد وبيشتر اراضي كشت شده به صورت ديمي است .عمده ترين محصولات كشاورزي استان همدان گندم وجو است .پس از آنها سيب زميني وچغندر قند است .در كوهستانهاانواع ميوه ها ودردامنه ها ،انگور ،غلات ،حبوبات وصيفي جات است .

2. دامداري ودامپروري

شيوه دامداري اين استان بيشتر سنتي است ، ولي با آموزشهاي لازم اصلاح نژاد مي توان توليد محصولات دامي را بالا برد .به علت تنوع آب وهوا ،وجود مراتع وسيع وييلاق بودن منطقه براي عشاير دامدار ، از اهميت خاصي برخوردار است .با ايجاد مجتمعهاي دامداري علمي كه زير نظر مركز گسترش خدمات توليدي وعمراني فعاليت دارند .در حال حاضر توليدات دامي افزايش يافته است .

3.صنايع دستي

در استان همدان صنايع دستي بيش از صنايع ماشيني گسترش دارد واهميت آن از قديم بارز بوده است .هرچند كه استعمارگران سعي داشته اند كه با ورود صنايع ماشيني مشابه در كشورهاي جهان سوم از توسعه اين صنايع جلوگيري ووابستگيها را بيشتر كنند .

مهمترين صنايع دستي استان قالي بافي ، سفالگري ، گيوه بافي ، كفش دوزي ، پوستين دوزي ودباغي است .

قالي بافي همدان در سطح ايران مشهور است وقاليهاي ريز بافت آن به خارج صادر مي شود .انواع ظروف وابزار سفالي تهيه شده ،علاوه بر توزيع در استان به خارج از منطقه صادر مي شود.

آرامگاهها

1.آرامگاه بوعلي

طرح ونقشه گنبد آرامگاه با توجه به سبك معماري قرني كه حكيم در آن مي زيسته واز روي قديميترين بناي تاريخ دار عصر اسلام در ايران يعني بناي معظم گند قابوس كه يكي از شاهكارهاي معماري به شمار مي رود اقتباس شده است .

اما به جاي ده ترك در اينجا دوازده ترك منظور شده وبيانگر دوازده رشته علوم ودانشهاي عصر ابن سينا ست كه اين دانشمند بزرگ در آنها تبحر داشته است .

ارتفاع هر پايه برج از كف زيرين آرامگاه تا زير گنبد جمعاً 95/22 متر وپهناي هرپايه كه قسمت كوچكي از شعاع برج بشمار مي رود،در پايين 17/1 متر ودر بالا 92س.م است . ضخامت هر پايه كه طبعاً قسمت كوچكي از محيط برج را تشكيل مي دهد 35س.م است .

شعاع گنبد مخروطي شكل آرامگاه 05/2 ،ارتفاع مخروط 40/3 ، وارتفاع تمام هيئت گنبدي شكل آرامگاه 23متر از روي سقف آرامگاه است .ارتفاع اتاق اصلي آرامگاه 10/6 وبلندي مجموع بنا تا نوك برج كمي بيش از 28متر است .مدخل اصلي بنا از سمت مشرق است وايواني به طول 30متر وعرض 15/3 متر با يك رديف ستون ساده شامل ده ستون مدور كه قطر هر كدام در پايين 95س.م ودر بالا 75س.م است با ارتفاع 10/4 متر از سنگ يكپارچه گرانيت ساخته شده كه هركدام نمودارگذشت يك قرن از ولادت حكيم مي باشد.(جمعاً هزار سال )

ايواني كه در جلو بنا تعبيه شده با دري چوبي به ارتفاع 24/3 به سراسري آرامگاه متصل مي شود .در طرفين سرسرا دو سنگ قبر مشاهده مي شود .آنكه در سمت راست گذارده شده است سنگ قبر قديم بوعلي سيناست كه قدمتش به 110سال مي رسد. سنگ قبر ديگر مربوط به ابوسعيد دخدوك دوست ابوعلي سينا ست كه شيخ مدتي نزد اوميهمان بوده ومنزلش د رهمين محل كه فعلاً‌ آرامگاه هردو مي باشد قرارداشته است .يك تخته سنگ مرمرين يكپارچه بطول 55/2 وعرض يك متر روي هر دو سنگ قبر را پوشانده  و  كتيبه اي به خط ثلث شيوا (به خط آقاي احمد معصومي زنجاني)بر آن نوشته شده است .دربالاي ديوارهاي داخلي محوطه آرامگاه، بيست قصيده معروف عينيه كه از آثار شيواي ابن سينا در حكمت وفلسفه است روي چهل لوح سنگ مرمر به خط ثلث مرقوم است .

در طرفين سرسراي اوليه ، دو تالار به طول 75/9 وعرض 80/5 وجوددارد كه يكي از آنها به عنوان كتابخانه وديگري به عنوان موزه مورد استفاده قرارگرفته است .در قسمت جنوب شرقي ساختمان پلكاني است كه رو به جنوب بالا ميرود وپس از رسيدن تمام بنا از سنگ خارا ساختخ شده است . در وسط برج آرامگاه صندوق چهار گوشي بركف فوقاني آرامگاه قراردارد كه ضلع قسمت پاييني آن 12/1 وضلع قسمت بالاي ارتفاع آن 37 س.م است وبر چهار بدنه آن كتيبه اي عربي به خط ثلث برجسته بسيار شيوا مرقوم شده است.مجسمه بوعلي سينا كار استاد هنرمند ابوالحسن صديقي از سنگ يك پارچه مرمر سفيد قم به ارتفاع 10/3 متر وپهناي 90س.م ووزن تقريبي چهار تن ونيم بر فراز پايه تخته سنگ گرانيت با لوحه سنگي به ارتفاع 18/1 متر در شرق ميدان آرامگاه نصب شده است.متن لوح چنين است :

دل گرچه در اين باديه بسيار شتافت                      يك موي ندانست ،ولي موي شكافت

اندر دل من هزارخورشيـــد بتافت                     آخــر به كمـــال ذره اي راه نيافت

2.آرامگاه باباطاهر

 بناي اصلي آرامگاه در مربعي به ابعاد 10در 10 است كه از مجموعه منشورهايي تشكيل شده كه داراي مدخلهاي ورودي ومنفذهاي نوراست وباكلافهاي بتوني داخلي استحكام ودوام آن كاملاً تامين شده است .پي سازي آن از سنگ وآهك وداراي عايق كاري است واستخوانبندي آن از آجرو كلاف كشيهاي بتوني در گردشهاي منشورهاست .

برج آرامگاه كه بر قاعده هشت ضلعي قرارگرفته واز سطح فوقاني تپه 35/20 متروازكف خيابان 35/25 متر ارتفاع دارد .ستونهاي هشتگانه برج آرامگاه وقطعه سنگ روي مزار وپوشش كف مقبره وهمچنين پله اطراف برج آرامگاه از سنگ گرانيت حجاري شده عالي استفاده شده است ونماي قسمتهاي خارجي ساختمان از سنگ سفيد مرغوب است .درسطح محوطه داخلي آرامگاه كاشيكاري معرق وتزئينات معقل بسيار ظريفي بكار رفته كه جلوه خاصي به قسمتهاي داخلي مزار داده است .بيست وچهار دوبيتي از سروده هاي باباطاهر روي بيست وچهار قطعه سنگ مرمر در قسمت پايين اطراف محوطه داخلي جايگاه نصب شده است. مساحت كل زير بنا وباغ آرامگاه 8965 متر مربع است وكار ساختمان درسال 1349 به اتمام رسيده است .

3.برج قربان

اين بناي تاريخي در محله زنديها ودر نزديكي دبيرستان ابن سينا قرارگرفته واز قرارمعلوم مدفن شيخ الاسلام حسن بن عطار حافظ ابوالعلاء وجمعي از امراء‌ سلجوقي است كه در قرن هفتم وهشتم هجري به طرز ساده وبي پيرايه اي ساخته شده است. بنا از يك برج دوازده ضلعي آجري با گنبدي هرمي شكل دوازده ترك آجري تشكيل شده است. طول اضلاع دوازده گانه برج از بيرون بيش از دومتر واز درون كمي بيش ازيك متر است . جبهه خارجي بنا را طاقنماهايي با عمق 15سانتيمتر وپهناي 23/1 متر(درهرضلع)تشكيل ميدهد كه هريك بوسيله يك گوشواره از سطح خارجي جرزهاي دوازده گوشه به عقب نشسته است ودر جبهه داخلي برج نيز طاقنماهايي به عمق 20سانتيمتر وعرض 90سانتيمتر وجوددارد . اين بنا فاقد هرگونه كتيبه وگچبري وتزئينات است .درزير برج سردابي قراردارد كه در وسط برج برروي طاق سردابه سنگ قبري ساده ومعمولي بطول 25/1 وعرض 50 سانتيمتر قراردارد كه متن زير بصورت برجسته ودر شش سطر روي آن حجاري شده است.

يا غفار الذنوب هذا قبر المرحوم المغفور الواصل الي رحمه اله تعالي محمد في شهر ذيحجه الحرام عند له سنه 1090 "

اين سنگ به دوره صفويه تعلق دارد وربطي به تاريخ بنا ندارد . برج قربان در تاريخ 28/3/1354 به شماره 1078 فهرست آثار تاريخي ثبت شده است . در وجه تسميه اين بنا از قربان نامي نام مي برند كه اين محل را در حمله افاغنه سنگرگاه خودقرار داده واز اهل محل خود دفاع نموده است .از اينرو مسجد وبقعه بنام اومشهور شده است . در حال حاضر اين بنا بوسيله ساختمانهاي مسكوني اطراف محاصره شده وجلوه ونمود خودرا از دست داده است . از گنبد هرمي شكل اين برج تقريباً‌ 50/2 متر باقي مانده است وبقيه آن منهدم شده وبعداً در سالهاي 1328و1329 هجري شمسي تعمير ومرمت شده است .

4.گنبد علويان

اين بنا از لحاظ هنر گچبري وآجركاري از آثار ارزشمند وكم نظير سده هاي مياني دوره اسلامي (قرن 6و7) وهيئت ظاهري آن شبيه گنبد سرخ مراغه كه داراي تاريخ ساخت " 542 هجري قمري " است ونيز ابعاد داخلي (8در 8متر) وتزئينات غني ومتراكم ودرعين حال رمزآلود وچشم نواز درون بنا در مقام قياس مشابه " گنبد حيدريه " قزوين است كه از ابنيه ساخته شده ودر اوايل قرن 6هجري قمري محسوب ميگردد .بنابراين گنبد علويان همدان را نيز بايد از ابنيه اين دوره (قرن 6- سلجوقي) بشمار آورد .بنا بصورت چهار ضلعي در ابعاد 8/12 در 25/12 متر وارتفاع 5/11 متر ساخته شده وچهار جرز ستون مانند به ارتفاع 5/9 متر وقطر قريب به 2متر شبيه بر جهايي در چهار گوشه آن را در ميان گرفته اند .هريك از برجها داراي 5طاقنماي فرورفته مثلثي به ارتفاع 8متر وعرض يك متر وعمق نيم متر است كه از حيث مقطع جرزها (برجها)را بصورت نيمي از يك ستاره 8پر در آورده است .

در جبهه شمالي بنا طاقنمايي جناغي از نوع هفت وپنج به ارتفاع 10متر وعرض قريب به 5/5متر ديده ميشود ودرون آن قابي مستطيل شكل به ارتفاع 60/5 وعرض 90/3بصورت برجسته مشاهده ميشود كه ورودي بنا با طاقي جناغي به عرض 60/1 وارتفاع 40/3 درون آن تعبيه گرديده است .عرض ورودي 60/1وارتفاع آن 40/3 متر مي باشد .برفراز ورودي ودرون كادر مستطيل شكل يادشده گچبريهاي برجسته لانه زنبوري شامل گل وبوته هاي درهم پيچيده به شكل زيبايي خودنمايي ميكند .برحاشيه خارجي كادر نيز كتيبه اي گچبري شده مشتمل بر آياتي از قرآن مجيد به خط كوفي مشاهده ميشود ،پيشاني طاقنما را نيز گچبري مثلثي وستاره اي شكلي بصورتي بديع تزئين نموده است .حد فاصل طاقنما وبرجهاي پيراموني رانيز دوسطحه مستطيل شكل هم ارتفاع يا كل بنا وبه عرض 80سانتيمتر كه پوشيده از تزئينات گچبري است ونيز دوسطح نيم دايره كه باآجرهاي راسته وخفته تزئين شده تشكيل ميدهد .اضلاع غربي وشرقي هركدام داراي دوطاقنما به ارتفاع 5/8 وعرض 4متر است كه درون آنها با كاري برجسته مشتمل ر طرحهاي تودر توي لوزيها تزئين گشته است .برفراز طاقنما ها وقسمتهاي انتهايي برجها بقايايي از كتيبه اي آجري وبرجسته به خط كوفي مشتمل بر آيات نخستين سوره دهر مشاهده ميشود .سطح شبستان ورودي بنا نسبت به زمينهاي اطراف وديوارهاي خارجي بنا در ارتفاع 2/1 متر واقع شده كه در حال حاضر 7پله ارتباط بيرون وداخل را ميسر مي سازد . شبستان داراي ابعاد 8د ر8متر است .در هر كنج بنا دوطاقچه رفيع ونيز دوطاقنما در اضلاع غربي شرقي واقع شده كه سراسر پوشيده از طرحهاي انبوه وبسيار زيباي گچبري است.محراب اين بنا كه در ضلع جنوبي واقع شده نيز با تزئينات بديع گچبري برغناي اين اثر افزوده است .نور گيرهاي نزديك به سقف روشنايي مناسبي را به محوطه داخلي بنا مي بخشد و راه پله اي كم عرض از درون برج شمال شرقي وصول به سقف ونيز راه پله اي كه بصورت غير متعارف درون محراب ايجاد شده راه يابي به سرداب بنا كه دوقبر متعلق به بزرگان خاندان علويان در آن واقع شده را ميسر مي سازد .سرداب از 6حجره با طاقنماهاي جناغي نيز تشكيل شده وقبور ياد شده به شكل حجمي مكعب مستطيل شكل كه پوشيده از آجرهاي لعابدار فيروزه اي است در وسط آنها قرارگفته است .

آرامگاه ميررضي الدين آرتيماني

ميرزا محمد رضي معروف به مير رضي الدين آرتيماني از شعرا وعرفاني عصر صفوي است كه در نيمه دوم قرن دهم هجري قمري در روستاي آرتيمان از توابع تويسركان بدنيا آمد . وي در دربار شاه عباس اول مقام وجايگاه عالي داشت وبا يكي از دختران اووصلت نمود.

مير رضي به منصب وجاه التفاتي نداشت وپيوسته برتكميل نفس همت مي گماشت لذا پس از مدتي اقامت در اصفهان جهت تدريس وبحث وفحص وپرداختن به سير وسلوك عارفانه به تويسركان مراجعت نمود وتا پايان عمر در قريه آرتيمان طرح اقامت افكند .شهريار صفوي نيز به مقتضاي رتبه وشان او منشور شيخ الاسلامي تويسركان را به نامش صادر وزمام امور دينيه را بدو سپرده بود . از اين شاعر وعارف بزرگ حدود 1200 بيت شعر به ما رسيده است از معروفترين آثارش ساقي نامه است كه با اين مطلع آغاز ميشود:

الهــــــــي به مستان ميخانه ات                    به عقل آفرينان ديوانـــه ات

به دردي كش لجه كـــــــــبريا                    كه آمد به شانش فرود" انما"

به دري كه عرشست او را   صدف                     به ساقي كوثر به شاه  نجف

به نور دل صبح خيزان عشــــق                     زشادي،به اندوه گريزان عشق

به رندان سرمـــــست آگاه دل                      كه هرگز نرفتند  جز  راه  دل

خدايا به جان خراباتــــــــيان                      از  اين تهمت  هستيم وارهان

به ميخانه وخدمتـــــــم راه ده                    دل زنــــــده وجان آگاه ده

مير رضي در سال 1037 هجري قمري (1005ش)ديده از جهان فرو بست او را در محل خانقاهش بخاك سپردند.اين محل پس ازمرگش همانگونه كه در زمان حياتش حلقه ياران اهل دل بود ،زيارتگاه عارفان پاك انديش ودرويشان پاكيزه كيش شده ولي گذشت زمان وقهر طبيعت بتدريج آرامگاه سابق ميررضي را بدل به مخروبه اي نمود تا اينكه در سال 1354 از طرف انجمن آثار ملي بنايي درخورشان آن شاعر وعارف نامي ساخته شد . اين آرامگاه در محدوده شمال شرقي شهرتويسركان ومشرف به دره سرسبز وباصفاي تويسركان وسرابي واقع شده ومتشكل از بنائي آجري وچهاروجهي است به ابعاد ده در ده وارتفاع 6متر.نماي بنا در هر ضلع داراي سه دهنه طاق زيبا ورفيع است كه تشكيل چهار ايوان را در اطراف ميدهد ودر هر يك از اين ايوانها يك ورودي به داخل بنا تعبيه شده است .بخش داخلي آرامگاه نيز داراي تزئينت ساده وآجري است كه مزار مير رضي با لوحي فلزي حاوي شرح حالش در وسط آن قراردارد . سقف آرامگاه با شيوه اي بديع ساخته شده بدين نحو كه چهار رديف ديواره آجري در قالب كادري مربع وميان تهي بصورت متقاطع برروي هم قرار گرفته ومساحت هر يك از مربعها از پايين به بالا نصف ميشود . كار ساختمان اين آرامگاه در سال 1356 ش به پايان رسيد .

بقعه حبقوق نبي

اين مقبره درفاصله نه چندان ذوي از شهرتويسركان واقع شده است وقدمت تاريخي بناي آن را به قرن هفتم نسبت مي دهند .حبقوق نبي يكي از پيامبران بني اسرائيل است كه نگهبان معبد سليمان در اورشليم بوده ونامش در كتاب تورات (عهد عتيق)ذكر شده است .

به هنگام حمله بخت النصر وبابليان ، همراه با خيل يهوديان به اسارت در آمده وساليان متمادي رادر زندان بابل بسر برده است.پس از فتح بابل توسط كوروش هخامنشي وآزادي يهوديان ، به ايران آمده ودر اكباتان (همدان)مسكن گزيده وپس از مرگ در تويسركان بخاك سپرده شده است . بقعه حبقوق نبي يك بناي برجي شكل آجري با گنبد مخروطي شكل است كه پوشش داخلي آن مدور وپوشش خارجي آن مخروط ناوي شكل مي باشد.در نماي طاقنماها اختصاص به در ورودي بقعه دارد. مابين طاقنماها يك ترك بدون تزئينات وساده واقع شده است .در وسط بنا قبري قراردارد كه مشخصات صاحب قبر به دو خط نوشته شده است .

در حفاريهاي سال 1368، بقاياي حصار مربع شكل با چهار برج مشخص گرديد كه بنظر مي رسد از خود بنا قديمي تر باشد.اين بنا به شماره 969 در تاريخ 8/2/1353 در فهرست آثار تاريخي به ثبت رسيده است .

بقعه استر ومرد خاي

از جمله يادمانهاي مذهبي بجاي مانده از قوم كليمي درهمدان بقعه آرامگاه استر ومردخاي مي باشد،اين مكان همه ساله پذيراي زائرين كليمي وبازديد كنندگان زيادي از نقاط مختلف ايران وجهان است وزائرين كليمي در ايامي ويژه مراسم مذهبي خويش را در اين مكان اجرا مي كنند.اين مراسم كه به جشن پوريم شهرت دارد در اواخراسفند واوايل فروردين ماه (15-13 آدار ـ گاهشمار كليميان ) در بزرگداشت سالروز نجات كليميان از قتل عام ، توسط استر ـ ملكه حشايار شا(445-486 ق.م) ـ وعموي وي مردخاي با دعا ونيايش وگرفتن روزه ومراسم افطار وخواندن طومار مگيلا آغاز وطي روزهاي (14و15آدار) با دادن هدايا وديد و بازديد وبزم وشادماني ادامه  ميابد. بنا بر روايات مشهور تاريخي ، ((هدسه )) دختري كليمي بوده كه پس از آنكه از جانب خشايارشا(سومين پادشاه هخامنشي)بعنوان ملكه دربار انتخاب شد به جهت زيبايي اش استر(ستاره)نام گرفت ومردخاي پسر يائير واز نژاد بنيامين ، عموي استر ونگهبان دربار هخامنشي در شوش بوده وتربيت استر را برعهده داشته است واو بود كه هدسه را به دربار آورد . هامان وزير خشايارشا، نقشه قتل عام كليميان ايرا را در سر داشت ومردخاي كه از اين توطئه اگاهي يافته بود شاه راآگاه ساخت وبه جهت موقعيتي كه استر ومردخاي در دربار داشتند سبب نجات قوم كليمي در ايران شدند وبعدها به پاس اين خدمت آرامگاه اين دوتن به يكي از زيارتگاههاي مهم كليميان ايران تبديل گرديد .

اين بناي چهارگوش آجري با گنبدي برفراز آن ،يادگاريست از قرن هفتم هجري قمري كه به دستور ارغون شاه مغول برپايه هاي بنايي قديميتر با نهاده شد،ورودي اين آرامگاه در كوتاه سنگي اي است كه توسط كلون باز وبسته مي شود وبه جهت ارتفاع اندك اين در، بايد خميده وارد آرامگاه شد.در ابتداي ورود اتاقي است درجهت شمالي ـ جنوبي كه حدود 7متر طول وقريب 3متر عرض دارد ،از وسط اتاق يك ورودي به حرم تعبيه شده است ،فضاي حرم مربع شكل وبه ابعاد 5/3 متر مي باشد.دو صندوق چوبي منبت كاري شده با نقوش بسيار بديع وزيبا در اين قسمت ديده ميشود كه بر روي يكي نوشته اي بدين مضمون حكاكي شده است:‌(( عمل عنايت الله ابن حضرت قلي تويسركاني )).اين صندوقها د ركنار يكديگر قرارگرفته اند وقبرهاي استر ومردخاي در زير اين صندوقها مي باشد ،گنبدي آجري برفراز حرم جاي گرفته است وديوارهاي داخلي بنا را كتيبه هاي كوچك وبزرگ سنگي وگچبري هايي به خط عبري وآرامي در برگرفته است. درباره پيشينه سكونت كليميان در مناطق غربي ايران ، در تورات چنين آمده است: (( وپادشاه آشور،اسرائيل را به آشور كوچانيده ايشان را در حلح وخابور نهر جوزان ودر شهرهاي ماديان برده وسكونت داد)).

كوروش كبير(559-530 ق.م )پس از لشگر كشي به بابل ،كليمياني را كه نبوكد نصر- پادشاه بابل از فلسطين به اسارت وبردگي گرفته وبه بابل برده بود آزاد كرد ، برطبق استوانه مشهور كوروش فرمان بازگشت ايشان در سال 537 ق.م به بيت المقدس صادر شد ، پس از اين فرمان به نظر ميرسد تعدادي از اين قوم در پي بازگشت شاه ايراني به ايران آمده ودر شهرهاي شوش، اصفهان، همدان و... ساكن شدند .

مساجد

1.مسجدجامع همدان

مسجد جامع همدان به فاصله كمي از ميدان مركزي شهر به قسمت غربي خيابان اكباتان ودر محدوده راسته بازار هاي شهر قراردارد اين مسجد از بناهاي دوره قاجاريه است وتاريخ شروع ساخت آن در قطار بندي جلوي ايوان بزرگ سال 1253 است مسجد داراي چند در ورودي مي باشد كه عبارتنداز :ورودي نوساز خيابان اكباتان ، ورودي قديمي بادالان هشتي مقرنس كاري شده ودر ضلع غربي صحن بناي مسجد داراي پلان مربع مستطيل شكل وچهار ايواني مرتفع با رسمي بندي جلوي آن از آجر وكاشي معلقي ساده است كه با كاشي لبه فيروزه رنگ نام الله به همراه نام پنچ تن نوشته شده است .شبستان اصلي  مسجد داراي 55ستون 5در 11 رديف مي باشد

گنبد آجري بزرگ مسجد كه برروي اين شبستان زده شده است ودر قسمت زير حاشيه داراي كتيبه هايي از خشت كاشي زرد است كه سوره جمعه وآيه (( انما يعمر مساجد الله وآيه من المتهدين وآيه الكرسي)) به خط ثلث برآن نوشته شده است .اين بنا در تاريخ 26/3/1375 به شماره 1733 به ثبت فهرست اثار تاريخي رسيده است .

2.مسجد علويان

مسجد علويان واقع در بلوار الوند جنب گنبد علويان مي باشد . اين مسجد با وسعتي حدود 332 متر مربع داراي يك شبستان با چهار ستون سنگي به قطر 50سانتي متر وارتفاع 220سانتي متر مي باشد كه طاقنماهايي با قوس جناغي آن را بهم متصل نموده است ومحرابي در داخل شبستان وجود دارد .اين مسجد در گذشته در ميان باغ مير عقيل (شاعردوره صفويه)قرارداشته ودر آن چند تن از علماي ممتاز اين سامان امامت داشتند گويا اين مسجد در فتنه افغان آباد بوده است.اين مسجد به شماره 1980 مورخ 16/1/77 درفهرست آثار تاريخي ثبت گرديده است .

3.مسجد شورين

مسجد قديمي شورين در بخش شمال شرقي روستاي شورين از توابع بخش مركزي همدان بفاصله 5كيلومتري شرق همدان واقع شده است اين مسجد در بين بازمانده هاي ديواره هاي رفيع چينه اي قلعه امير افخم (حسام الملك امير افخم شوريني ،داماد ناصرالدين شاه قاجار از خوانين سابق محل )قرارگرفته است .در جوار اين مسجد حمامي قديمي واجد ويژگيهاي ارزشمند معماري سنتي وجود داردكه هنوز فعال مي باشد وبه همراه مسجد از تاسيسات قلعه امير بوده است .

تمام سطوح مسجد با مصالح آجر به ابعاد 20در20 در 5سانيمتر ساخته شده ؛ بنا فاقد كتيبه وتزئينات خاص است لذا تعيين دقيق قدمت آن مستلزم مطالعات وپژوهشهاي ميداني است ليكن از لحاظ خصوصيات كلي با ابنيه اواسط دوره قاجار قابل مقايسه است مسجد داراي پلاني مستطيل شكل به ابعاد 40/24 در 60/48 متر مي باشد كه شامل يك شبستان بزرگ در قسمت شمال ويك شبستان كوچك در سمت جنوب حياط مركزي است . حجرات ايوان دار در ضلع غربي ويك سري طاقنما در ضلع شرقي حياط مسجد را كه داراي ابعاد 30/16 در 8/22 متر است محصور نموده است.ورودي بزرگ مسجد در ضلع غربي ودر ميانه چهار حجره تشكيل دهنده اين ضلع تعبيه شده وورودي ديگر در كناره غربي ضلع جنوبي (درمجاورت شبستان كوچك )واقع شده كه روبروي حمام قديمي قراردارد از كنار اين ورودي يك رشته پله به سقف مجموعه راه مي يابد.همچنين راه پله اي ديگر در ابعاد كوچكتر در گوشه ديگر اين شبستان ارتباط حياطرا با پشت بام مسجد ميسر مي سازد .حوضي سنگي به ابعاد 2/6 در 9/3 متر در وسط حياط آب لازم را جهت وضوي مومنين فراهم مي كرده است كه اكنون مملو از خاك است .طاق وقوسهاي بكارفته در معماري مسجد عموماً يكسان واز نوع پنج وهفت است .شبستان كوچك (جنوبي) داراي سه دهنه طاق بزرگ بوده ومحراب در وسط طاق مياني آن قرار گرفته است .شبستان بزرگ نيز مشتمل بر 12طاق بزرگ است كه برروي 4ستون سنگي ظريف و16جرز آجري استوار گرديده است .در انتهاي طاقنماها وجرزهاي بنا در اين شبستان طاقچه ها ونورگيرهايي به همراه يك دهليز در مانند تعبيه شده است .اين اثر به شماره 1868 بتاريخ 21/2/76 در فهرست آثار ملي كشور ثبت شده است .

3.مسجد نظربيگ (مسجدحضرت علي)

مسجد حضرت علي (ع)معروف به مسجد نظربيگ واقع در بلوار هگمتانه در نزديكي تپه هگمتانه واقع شده است .اين بنا از آثار دوران زنديه به شمار مي رود . طبق سنگ قبر موجود در ضلع شمالي بناتاريخ 1179 هجري قمري ونام محمدجعفربيگ به چشم مي خورد كه به روايت اهالي محل وي باني مسجد نظربيگ بوده است.اين مسجد داراي وسعتي درحدود 713متر مربع مي باشدودربخش داخلي صحن اصلي داراي 10ستون سنگي در رديف 5تايي با طاق وقوس جناغي بهم متصل گرديده اند وطاقنماهايي در قسمت نماي بيروني ايجاد گرديده كه جهت تزئين بوده است .اين بنا به شماره 1864 مورخ 21/2/76 درفهرست آثار تاريخي به ثبت رسيده است .

مسجدجامع نهاوند

اين مسجد برروي دامنه تپه اي مشرف برروي نهاوند ودركنار ضلع شمالي ميدان قيصريه اين شهرواقع شده است .ارتفاع آن از كف شبستان نسبت به كف خيابان مجاور در حدود 5/5 متر است .اين بنا داراي پلاني به شكل مربع مستطيل به طول تقريبي 17متر وعرض 12متر است واز سه فرش انداز تشكيل شده است . چهار ستون قطور طاق وگنبد سقف مسجد را تحمل مي كنند.ضخامت ديوارهاي اضلاع شري وغربي شبستان بيش از ديولرهاي اضلاع شمالي وجنوبي آن است .فرش انداز وسط از دو فرش انداز طرفين عريض تر بوده وبا سه گنبد هم ارتفاع پوشيده شده اند .حد فاصل ستونها در فرش اندازهاي طرفين به صورت ضربي پوشيده شده اند .در ضلع شرقي ديوار شبستان سه پنجره مشرف به ميدان قيصريه در داخل طاقنماهايي تعبيه شده اند ودرجلوي انها بالكن كم عرضي وجوددارد كه پشت بام مغازههاي جلوي مسجد مي باشد .مصالح به كار رفته در بناي مسجد شامل آجر با ملاط گچ وخاك مي باشد .مسجد داراي سه در ورودي است ، يكي به طرف بازار قديمي است كه از كف شبستان مسجد بالاتر است ودوتاي ديگر نيز به طرف حياط قديمي مسجد مي باشند.همانطور كه گفته شداين مسجد برروي تپه اي واقع شده ونسبت به خيابان  در ارتفاع 5/5 متري قرار گرفته است وبراي دسترسي به آن بايد حدود 25پله را از كف ميدان قيصريه پيمود تا به حياط مسجد رسيد .مسجد از سادگي ويژه اي برخوردار استوهيچ آثار ونشانه اي از تئينات مانند گچبري وكتيبه وغيره در جبهه داخلي وبيروني بنا ديده نمي شود .تنها تزئين مسجد كتيبه سنگي كوچكي به ابعاد 50*25 سانتيمتر است كه مربوط به دوره سلجوقيان است .در اطراف اين كتيبه وبالاي آن به خط كوفي جملات "  لا اله الا الله " و " محمد رسول الله " نوشته شده است . كتيبه در داخل محراب مسجد قرار دارد ودر بالاي قوس محراب  لوحه سنگي كوچكي نصب گرديده كه شامل تاريخ تعمير مسجد در دوره صفويه است .اين بنا در تاريخ 7/3/65 به شماره  1706 درفهرست آثار تاريخي به ثبت رسيده است .

امامزاده ها

1.      امامزاده اهل بن علي

اين امامزاده در دامنه شمال غربي تپه مصلي همدان واقع شده وبناي ان مربوط به دوره شاه طهماسب اول صفوي(930-984هجري قمري)است.بقعه ،كم ارتفاع وكوچك وچهار طاقي است ومدخل ورودي آن راهرو كاملاً كوچكي است كه در دو طرف آن ،دواتاقك كوچك هشتي مانند تعبيه شده است .طرف راست داخل حرم هشت ضلعي است كه طول قسمت وسط آن 8متر است وبه همين اندازه نيز عرض دارد.دراين هشت ضلعي طاقنماهاي جناغي معمولي تعبيه شده است .داخل حرم فاقد هرگونه تزئينات گچبري وكتيبه ، وتماماً از آجر ساده است كه اندودگچي ساده اي روي آن را فراگرفته وبه رنگ سبز تزئين شده است .ضريح چوبي ساده اي برروي قبر قرار دارد كه فاقد تزئينات وكتيبه است .طول آن 5/2 ،عرض آن 5/1 وارتفاعش كمتر از 5/1 متر است وبه سبك ضريحهاي دوران شاه طهماسب اول ساخته شده است .درون ضريح قبر ساده اي با گچ وجود دارد.

بر طبق شجره نامه موجود در امامزاده ،اهل بن علي از نوادگان امام حسن مجتبي (ع) مي باشد . در سمت جنوبي ضريح ،سنگ مرمر بزرگي قراردارد كه روي آن آيه الكرسي وصلوات برچهارده معصوم وآياتي از قرآن وتاريخ 1032 متعلق به شخص روحاني نوشته شده است .مصالح بكار رفته در اين بنا عبارت از سنگ (در قسمتهاي پي)وآجر چهار گوش در ديوارها وگنبد با ملاط گچ وخاك واندود ساده گچ است .

2.      امامزاده اسماعيل

در محوطه گورستان قديمي همدان (انتهاي خيابان باباطاهر)بناي آجري امامزاده اسماعيل قرارگرفته است .اين امامزاده با پلان مربع شكل به ابعاد 8*8 متر ساخته شده وگنبد نسبتاً موزوني برفراز آن قرار دارد. در ضلع غربي آن برجستگي وقسمت محدبي بصورت نيم استوانه وجوددارد.لوحه اي از سنگ مرمر در بالاي در نصب است كه در قسمت بالاي مثلث شكل آن رقم 1135 وكلمات يا فتاح ،يا غفور بخط نستعليق برجسته نوشته شده .در حاشيه در ورودي گچبري گل ستاره واشكال هندسي گچي نقر شده ودر بالاي اين حاشيه مقرنس كاري يا قطاربندي با گچ تزئين شده وتنها تزئين داخل حرم حاشيه اي به خط كوفي معروف به بنايي به رنگ قرمز برزمينه سفيد است كه ايه مباركه آيت الكرسي را بر آن نقاشي كرده اند .نسبت امامزاده بنا به اظهارات اهالي به اولاد حضرت موسي بن جعفر(ع) مي رسد .

3.امامزاده يحيي

بناي امامزاده يحيي در محله اي به همين نام كه از محلات قديمي شهر است واقع شده واز طرف بلوار مدني دسترسي دارد .بقعه در وسط حياط بزرگ مستطيل شكلي واقع شده كه ديوارهاي شمالي ،جنوبي وشرقي آن نوساز است .در وروداصلي در ضلع غربي واقع شده وداراي سردري قوسدار ودو مناره ساده است .ديوارهاي نوساز داراي طاقنماهايي تزئيني وكم عمق است ،ولي طاقنماهاي ضلع غربي وشرقي حجره مانند داراي عمق مناسبند .مقبره داراي پلاني مربع مستطيل شكل ودو طبقه است كه در وسط صحن قرارگرفته ودر هر ضلع آن ايواني كشيده شده كه با يك ورودي قوسدار كه به داخل بقعه راه پيدا مي كند .ورودي اصلي كه در ايوان غربي قراردارد آينه كاري شده است ودر آن اشعاري از نحتشم كاشاني وذكر نام پنج تن وتاريخ 1306 بخ چشم مي خورد .

ايوان جنوبي داراي مقرنس كاري وكتيبه هايي به خط ثلث ونستعليق است .در چهار گوشه جبهه خارجي ساختمان مقبره ، راه پله هايي جهت دسترسي به حجره هاي طبقه دوم وپشت بام وجود دارد .داخل بقعه نيز حرم مربع شكل بزرگي به ابعاد6متر است كه در وسط قرارگرفته وچهار طرف آن دهانه هاي عريضي چهار جانب حرم را احاطه كرده است .

سقف ضربي بقعه ولنگه طاقهاي روي چهار جانب حرم ، برروي پايه هاي چهار كنج آن وديوارهاي چهار طرف كه پهناي آن حدود 25/2 متر است ، قرار دارد .رواقي به عرض 90/2 متر اطراف حرم قرار گرفته ودر وسط حرم ضريح چوبي آلت سازي شده اي بطول 60/2وعرض 82/1 وارتفاع 8/1 متر برروي پايه مرمري از سنگها رقديمي قرار دارد كه حدود15سانتيمر ارتفاع دارد .در داخل ضريح صندوقي به طول 74/1 وعرض يك متر با ارتفاع 04/1 متر قرار دارد .در دو طرف طول صندوق آلت ولفظ درشت ومنبت كار هاي زيبايي انجام گرفته كه مربوط به قرون هشتم ونهم هجري است .آنچه كه از زيبائيهاي سبك ساختمان حرم وشيوه معماري داخل بنا وهمچنين صندوق استنباط مي شود اين است كه ساختمان حرم از آثار قرن هشتم تا دهم هجري است و رواق را در دوره صفويه بر اطراف آن افزوده اند .علاوه بر تزئينات نامبرده،در قسمت ايوانهاي غربي وجنوبي بنا ، در زير قوس ايوان جنوبي نيز تزئينات وكتيبه هايي وجود دارد كه فعلاً در زير گچ اندود دوره هاي قبل پنهان است .در ورودي غربي نيز كه بخش قديمي تر است ،گچبريهايي شامل تزئينات گل وبوته وتصوير دو شير شمشير به دست ديده مي شود كه قدمت چنداني ندارند . در وپنجره هاي مشبك ارسي نصب شده بر حجره ها وشاه نشين هاي ساختمان نيز قديمي وبعضي نوسازند .زير طاقنماهاي حد فاصل جرزهاي چهارگانه نيز با مقرنس كاريهاي گچي نه چندان ظريف آرايش شده است .برروي سنگ قبر امامزاده نيز هيچگونه نبشته اي وجودندارد .با توجه به شجره نامه موجود ،امامزاده مدفون در اين بقعه با هشت واسطه به امام حسن مجتبي (ع) مي رسد ودر نيمه دوم قرن هشتم د رهمدان مي زيسته است .

اين بنا در تاريخ 28/3/1354 به شماره 1079 به ثبت فهرست آثار تاريخي رسيده است .

4.امامزاده محسن (كوه)

بناي اين امامزاده در روستاي وفرجين (16كيلومتري همدان) واقع شده وبه علت استقرار در يكي از دره هاي مصفا ودلگشاي دامنه كوه الوند يا امامزاده كوهستان نيز مشهور است .بنا از آثار دوره مغول ومربوط به قرن هشتم هجري است .ساختمان بقعه از جبهه بيرون به شكل مستطيل است ونماي آن از يك ايوان بزرگ كه بر فراز ورودي مقبره احداث شده واطاقهايي دو طبقه كه در طرفين ايوان قرار دارند ،تشكيل شده است .ساختمن مركزي امامزاده مشتمل بر دو حرم پيوسته با دو گنبد دو پوششه است كه پوشش دوم گنبد صحابه (شبستان اول)فرو ريخته است .پلان داخلي مقبره از دو شبستان مربع مستطيل شكل تشكيل شده است .شبستان اول محل دفن سه نفر از صحابه حضرت امير مي باشد كه در فتح همدان در زمان خليفه دوم در جنگ شركت داشته اند وشبستان دوم نيز مدفن امامزاده محسن است بر فراز هر دو شبستان گنبدهاي نسبتاً بزرگي زده شده كه نحوه تبديل مربع به دايره ،با كمك گوشواره هايي انجام گرفته است .ديوارهاي سكوي قبر صحابه پوشيده از كاشيهاي كوكبي ومثلث وصليبي وچند ضلعي است كه طولي در حدود 5/2متر،عرض 5/1وارتفاع يك متر دارند.اين مسئله نشانگر آن است كه هرچند امروزه بناي امامزاده فاقد تزئينات است ولي بطور يقين در زمان اوليه ساخت خويش داراي تزئيناتي چون كاشيكاري وگچبري بوده است. برروي قبر امامزاده يك صندوق چوبي با حاشيه بندي وطرحهاي جالب هندسي وجوددارد كه درداخل حاشيه آن هويت امامزاده وصلوات بر محمد وآل محمد بصورت زيبايي در ميان گل وبوته هاي ظريف تكرار شده وتاريخ ساخت آن نيز (935)نوشته شده است .برروي اين صندوق ، ضريح نسبتاً بزرگي از چوب بصورت مشبك وگره بندي قرار گرفته است .اين بنا در تاريخ 5/10/47 به شماره 824 به ثبت فهرست آثار تاريخي رسيده است .در خصوص نسب نامه امامزاده بدين قراراست:" محسن بن علي النقي بن الحسين بن الحسن ... بن زيد بن الحسن المجتبي (ع) ." 

5.امامزاده حسين (شاهزاده حسين)

اين مقبره در ابتداي خيابان شهداء‌ همدان قرار دارد وقراين وشواهد حاكي از آن است كه بناي امامزاده از دوره صفويه جديدتر نيست ودر طول زمان دخل وتصرفهاي معيني در آن صورت گرفته است .ساختمان مقبره شمالي است واز يك ايوان كوچك ،ورودي ودو حرم با پلانهاي صليبي وهشت ضلعي منظم تشكيل شده است .نماي ورودي دو طبقه است كه هر طبقه حجره هايي واقع شده وداراي رسمي بنديهايي در داخل طاقنما وضريح چوبي نفيس وگنبدي مرتفع است ومصالح ساختمان نيز از سنگ وآجر با ملاط گچ وخاك است .با توجهبه متن شجره نامه ، اين محل مدفن امامزاده حسين يكي از نوادگان امام حسن مجتبي يا پسر امام حسن عسگري ميباشد .در اين مقبره يكي از احفاد خواجه نصير الدين طوسي وآباقاخان فرزند هلاكوخان مغول نيز مدفون است .علاوه بر اينها تعدادي از رجال علم وادب وهمچنين سرشاه سلطان حسين صفوي (1140هجري )نيز در ايوان جنوبي دفن شده است .بناي فوق به شماره 1707مورخ 7/3/65 به ثبت فهرست آثار تاريخي رسيده است .

6.امامزاده خضر

اين بنا در روستاي خضر در شمال شرقي همدان برفراز تپه اي واقع شده است .بنا از يك پلان مربع شكل به ابعاد 5/4 متر در هر ضلع وسقف گنبدي بربالاي آن تشكيل شده است .آنچه كه بيش از همه در اين بنا به چشم مي خورد تزئينات خطي زيبا ونفيسي است كه برحاشيه چهار طرف جبهه داخلي اضافه شده است .كتيبه ها به خط كوفي وثلث هستند ومحراب موجود در بنا نيز داراي كتيبه اي به خط ثلث مشتمل برآيه " اقبل علي صلاتك ولا تكن منك غافلين " در قسمت بالاي آن وخط كوفي برجسته حاشيه اطراف محراب مشتمل بر سوره فاتحه الكتاب تا غير المغضوب مي باشد .در قسمت حاشيه بالاي ديوار،از گوشه سمت راست به طرف محراب نيز كتيبه اي شامل اشعار فردوسي به خط ثلث برجسته گچبري شده است .

در جبهه خارجي بنا آثاري از كتيبه اي به خط ثلث گچبري شده ديده مي شود .در سال 1369 جهت تعيين حريم بقعه در تپه اي كه بناي امامزاده در آن احداث گرديده ، گمانه هايي زده شده است .اين بنا به شماره 1077 مورخ 28/4/1354 به ثبت فهرست آثار تاريخي رسيده است .

امامزاده اظهربن علي

ساختمان امامزاده اظهر در روستاي درجزين بخش رزن قراردارد.اين بناي متناسب وموزون به صورت برج استوانه اي شكل 19تركي است كه ارتفاع آن در حدود 20متر مي باشد كه 8متر آن را ساختمان برج وبقيه را گنبد مخروطي شكل بنا تشكيل مي دهد .اين بنا آجري ومتعلق به دوران مغول است كه بعداً به فرمان شاه عباس دوم صفوي در سال 1056 هجري قمري مرمت شده است. پوشش خارجي گنبد با آجرهاي خفته وراسته حكايت از ذوق فطري توام با سادگي بي پيرايه سازنده آن مي نمايد وصورت بنا همچنانكه گفته شد بصورت برج 19ترك مضرس دار است كه نوك تا نوك هريك 22/2 متر مي باشد عمق وسط دو ضلع مورب هر ترك بالغ بر 86سانتيمتر است .مدخل بنا از سمت مشرق است وبوسيله دهليز مستطيل شكل كوچكي به ابعاد تقريبي 5/3*5/2 متر از در خارجي بنا به در قديمي وآستانه اصلي برج مي رسند .داخل برج بصورت دايره است كه قطر آن 12/7 متر مي باشد وسقف كروي شكل ضربي بسيار شيوا ومتناسبي كه پوشش زيرين بنا محسوب مي شود بر فراز آن استوار است كه با نقاشيهايي آن را بصورت 21ترك درآورده اند وبر بالاي حرم به فواصل مختلف 3پنجره تعبيه شده كه بين آنها نيز برحسب فاصله ها 3و6و9 ترك نقاشي شده است ودر كنار محوطه دروني دايره شكل حرم به فاصله كمي از محراب در سمت جنوب ونزديك به مغرب صندوق چوبي حرم كه داراي كتيبه آياتي از كلام اله مجيد است واز زمره نفائس بقعه مي باشد قرار دارد كه اصل آن در سال 1056 هجري در زمان شاه عباس دوم صفوي وبه فرمان او ساخته شده است وبه حكايت نوشته هاي قسمتهاي الحاقي وتعمير شده درسال 1350قمري برخي از قسمتهاي صندوق به سرقت رفته ودر سال 1352 آن را تعمير ومرمت كرده اند .درحاشيه باريك بالا وپائين بدنه صندوق به خط ثلث برجسته سوره مباركه فتح وپس ازپايان سوره مغفره واجرا" عظيما كه در حاشيه سمت پائين پا يعني ضلع شرقي صندوق نقرشده اين جمله به چشم مي خورد " بتاريخ سنه سنت وخمسين والالف من هجر النبويه در ارفع بلده گيلان به فرموده اقبال پناه خواجه نظام الملك بعمل استاد طالب ....بتحرير العبده ." طول اين صندوق كه به مانند بسياري از صندوقهاي عصر صفويه در قسمت پائين بصورت سكويي چوبي وقسمت بالاي آن تركيب ديگر صندوقها را دارد در قسمت پائين 79/2 ودر قسمت بالا 70/2 متر بوده وعرض آن درپائين 27/1 ودرقسمت بالا 16/1 متر است ،ارتفاع صندوق مجموعاً 42/1 متر مي شود كه نيم متر آن شامل قسمت سكو مانند پائين و92 سانتيمتر قسمت بالاي آن را تشكيل مي دهد .

مرقد اصلي در اين بنا نيز مانند كليه بقاع تاريخي عهد مغول در سرداب زير كف واقع ومدخل آن از سمت قبله (جنوب) در خارج بقعه قرار دارد كه بوسيله چند پله وراهرويي باريك به درون آن مي روند .محوطه سرداب مربع شكل است كه چهار لنگه طاق در چهار طرف آن زده اند وسقف سرداب را بوسيله چهار چشمه طاق ضربي پوشانده اند .مدفن در پاي ديوار سمت جنوب غربي با آجر پوشيده شده است .قسمتهاي پائين ديوار ودهليز ورودي وسرداب در سال 1329 تعمير شده است .اين بنا به شماره 366 در تاريخ 2/12/1327 به ثبت فهرست آثار تاريخي رسيده است .

امامزاده ازناو (عين)فامنين

روستاي ازناو در 44كيلومتري شمال شرقي فامنين در بخش پيشخور واقع شده است امامزاده ازناو (عين)برفراز تپه اي طبيعي درقسمت جنوب شرقي روستا كه پيرامون آن را گورستاني در برگرفته ،قرار دارد.

امامزاده ازناو بنايي مربع شكل از نوع  مقابر چهار ضلعي است كه با تربنه هايي به هشت ضلعي وپس از آن با قوسهايي به شانزده ضلعي تبديل گرديده وگنبد دو پوسته بر آن استوار گرديده است .درگاه ورودي آن در ضلع شمالي است ارتفاع بنا از بيرون 70/12 متر واز داخل 20/12 متر وابعاد هريك از اضلاع چهارگانه از بيرون 10متر واز داخل 5/6*5/6 متر است وضخامت ديوار ضلع غربي بدليل احداث راه پله از بقيه قسمتها بيشتر است.بنا داراي پيل پاهايي چسبيده به ديوار است كه علاوه برجلوگيري از رانش گنبد داراي كاربري تزئيني نيز ميباشند كه تعداد آنها در بيرون 24ودر درون 16عدد است .در حاشيه درگاه ورودي،چهارپيل پا كه از روي پي سنگي تا بالا (يعني رخبام نماي ورودي)امتداد يافته ،احداث شده است .قطر هريك از آنها 20سانتيمتر وارتفاع دو تا ازآنها كه بلندتر از بقيه هستند به 80/6 متر مي رسد. در سه ضلع ديگر بنا پيل پاهايي در دو طرف طاق نماهاي فاقد قوس با پوشش تخت ايجاد شده اند

درگاه ورودي در ميان يك طاقنماي بزرگ با دو طاق كوچك در دو طرف بصورت قرينه قرارگرفته كه فضاي طاقنماي بزرگ با آجر تراش با طرح هاي گياهي وهندسي تزئين شده است .در ديوار عريض ضلع غربي دردرون بنا،راه پله اي آجري احداث شده كه با 15پله راهيابي به پيرامون گنبد را امكان پذير مي سازد.از طرفي راه ورودي به بخش پيشاني (رخبام) با 6پله در گوشه شمال غربي گنبد با آجر ساخته شده است. اين بنا داراي گنبد دو پوسته است كه گنبد بيروني شبدري تند وگنبد داخلي تند كه با روش آجركاري خفته راسته برروي يك گريو هشت ضلعي (منشور هندسي) ساخته شده است . در قسمت مياني گنبد نيز نورگير وتهويه تعبيه شده است .

تزئينات آجري متنوع بانقش ها وطرح هاي گياهي وهندسي در آن بكار رفته است .فضاي مياني طاق نماي بزرگ در پيشاني درگاه ورودي ، پيچك هاي گياهي در دو طرف آن بصورت عمودي وتك گلبرگهايي درقابي چهار گوش با نقوش اسليمي دريك رديف افقي با آجر تراش تزئين گرديده است ودر قسمت بالاي آن طرحهاي آجري چليپايي كار شده است .در پيل پاهاي ديوار ضلع جنوبي نيز تك گلبرگهاي نيمه شده بهمراه پيچكهاي گياهي در يك رديف عمودي قابل مشاهده است وطرح آجري راسته وخفته در ساختمان بنا وگنبد آن انجام پذيرفته است .در وسط فضاي گنبد دار وچهار ضلعي امامزاده يك ضريح چوبي ساده وطرحهاي جدولي مانند كه برروي آن نوشته هايي بخط شكسته نستعليق زيبا وجود دارد كه با مركب يا جوهر آبي رنگ نگارش شده است .

((..... فكر..... جهت برآمد درما – كه شد بهشت برين كام مغفرما           كاتب الحرف ملا محمد هاشم همداني.شهررمضان المعظم سنه  1200ه )) امامزاده ازناو در تاريخ 21/2/76 به شماره 1867 درفهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است .

امامزاده هود

اين امامزاده در روستاي ينگي قلعه بخش رزن از توابع شهرستان همدان واقع شده واز بناهاي دوران مغول وقرن هشتم محسوب ميشود. پلان بنا دوازده ضلعي است واز آجر ساخته شده است.اندازه خارجي هر ضلع از وسط جرز تا جرز ديگر 36/2متر ودهانه طاقنماي وسط هر ترك 60/1 متر وابعاد داخلي هر ضلع از يك نبش تا نبش ديگر 68/1 متر وعرض دهانه وسط هر ضلع داخلي بالغ بر 86سانتيمتر است .بنا داراي دو در شمالي وجنوبي است كه در جنوبي فعلاً مسدود شده است . ظاهراً بنا گنبدي مخروطي شكل داشته كه تخريب شده است .كف برج كه سرداب در آن قراردارد با تيرهاي چوبي پوشيده شده است .از تزئينات برج آثار كمي همچون كاشيهاي لاجوردي آن مشهود است ونشان مي دهد كه بنا در زمان آباداني ظاهر زيبايي داشته است .اين بنا در تاريخ 2/12/1327 به شماره 367 به ثبت فهرست آثار تاريخي  رسيده است .

خانه هاي قديمي

1.      باغ وعمارت نظري

باغ نظري د رميدان دانشگاه ، خيابان عارف قزويني ،چهار راه نظري واقع شده است .در محوطه اين باغ يك ساختمان زيبا ومجلل مربوط به اواخر دوره قاجاريه احداث گرديده كه فعلاً ((مدرسه راهنمايي سما وابسته به دانشگاه آزاد اسلامي )) در بناي مذكور داير ميباشد.پيش طاق ورودي ساختمان به طرز زيبايي با آجر كاري خفته وراسته تزئين شده است .پس از آن محوطه اي مدور موسوم به هشتي قراردارد كه سقف گنبدي آن با رديف هاي منظم يكنواخت آجري پوشش يافته است .در گوشه شمال شرقي هشتي راه پله اي مسقف با آجر ساخته شده است كه دسترسي به بام هشتي را امكان پذير مي سازد .بعداز طي مسيري در محوطه باغ به ساختمان اصلي مي رسيم .ورودي بنا داراي فضايي موسوم به جلوخان ميباشد كه سقف هرمي شكل شيرواني آن برروي چهار ستون بلند چوبي با پوشش گچ وسرستونهاي داراي گل وبوته باز شد ه استوار شده است وراه پله ورودي بنا كه ارتباط دهنده فضاي حياط وطبقه فوقاني است از طريق فضاي جلوخان ميسر شده است .بنا داراي دو اشكوب ميباشد .طبقه فوقاني كه در چهار ضلع داراي مهتابي (بالكن)است با نرده هاي چوبي ظريف و24 ستون چوبي كه با گچ پوشش يافته است وسرستونها داراي تزئينات گل وبوته بسته شده ميباشند.اين ستونها داراي كاربري باربر سازه اي هستند .سقف بنا داراي پوشش شيرواني است در فضاي داخلي بنا تعدادي اطاق طراحي وساخته شده است كه براي دسترسي به آنها بايد از راهرو باريكي عبوركرد .سقف بعضي از اتاقها لمبه كوبي شده است .در وسط راهرو،روزنه اي تعبيه شده كه جهت نورگيري وتهويه ساخته شده است .مجموعه باغ وعمارت نظري به تاريخ 6/3/77 به شماره 2019 در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است .

2.عمارت امير تومان همدان

بناي امير تومان در خيابان طالقاني منتهي به ميدان آزادي (جهان نما) روبروي بيمارستان اكباتان واقع شده است .در ورودي به بنا يك دروازه آهني بزرگ است كه در حياط آن تعدادي درخت كهنسال به چشم مي خورد .عمارت امير تومان بنايي است به شكل صليب كه بخش اصلي آن داراي پلان مستطيل شكل است .بنا در دو اشكوب ونماي ان با مصالح لاشه سنگ بصورت خشكه چين ساخته شده است .در قسمت گوشه  ها، اين لاشه سنگها پرداخت وصاف شده اند .طبقه همكف داراي سه اتاق تو در تو كه ديوارهاي جداكننده از مصالح خشت خام بوده وسقف آن با تيرك چوبي ولايه از روكش تخته اي پوشش يافته است .دسترسي به طبقه فوقاني از طريق پله هاي سنگي امكان پذير است كه به احتمال داراي رديفي از نرده هاي ظريف چوبي بوده كه اكنون تخريب وشكسته شده اند .در طبقه فوقاني سه اتاق ويك محوطه بالكن وجوددارد كه ديوارهاي جداكننده آن از مصالح خشت خام بوده است .داخل دوتا از اتاقها دوشومينه جهت گرم نگه داشتن اتاقها د رديوارها تعبيه وساخته شده است .سقف آن در وهله اول با تيركهاي چوبي ولايه از روكش تخته اي پوشانيده شده ودر وهله دوم يك پوشش شيرواني حلبي بصورت شيب دار كل ساختمان را پوشش داده است .اين بنا در فاصله 200متري كليساي آنجيلي واقع در ضلع شمالي بيمارستان اكباتان واقع شده است .از لحاظ نوع مصالح وفرم ساخت تقريباً مشابه ويكسان هستند واز لحاظ قدمت نيز با يكديگر هم دوره وهمزمان به نظر مي رسند .

3.بيت شهيد آيت اله مدني

خانه قديمي شهيد آيت اله حاج سيد اسداله مدني در خيابان شهدا كوچه آقاي آخوند جنب مدرسه آقا واقع شده است .اين بنا بامساحتي حدود 332 مترمربع دردوطبقه ايجادگرديده. طبقه همكف به عنوان زير زمين استفاده مي شد وطبقه بالاداراي سه اطاق با سقف لمبه كوبي مي باشد ودر نماي بيروني قسمت بالاي پنجره ها بصورت هلالي بنا شده است .مصالح بنا از آجر مي باشد كه در نماي شمالي ا ايجاد آجر كاري حصيري آن را تزئين نموده اند .

خانه مسعودي

در ضلع شمالي شهرستان تويسركان در خيابان انقلاب ـ دستغيب منزل آقاي مسعودي واقع شده كه بركتيبه اي در كنار در ورودي شاه نشين طبقه اول تاريخ ساخت خانه را 1290(ه.ق)ذكر كرده اند .خانه مسعودي با مساحت 1270متر مربع در دوطبقه بنا شده است در هر طبقه يك اتاق اصلي وجوددارد ودر طرفين آن چند اتاق فرعي قرارگرفته كه در انتهاي هريك از اتاقها يك اتاقك (انبار ـ پستو) ساخته شده است سقف اتاقهاي شاه نشين لمبه كوبي وساير اتاقها با تير چوبي مسقف شده است .گچبريهاي برجسته با نقوش گل وبوته در شاه نشين طبقه دوم وجود دارد .همچنين در بالاي ديوارهاي اتاق شاه نشين طبقه اول عكسهايي از شاهان كياني تا قاجار بصورت نقاشي كاغذي جاي داده شده كه روي آن را با شيشه پوشانيده اند .آئينه كاري گچبريهاي برجسته ، نقاشي ديواري گل وبوته وانسان بالدار از عوامل تزئيني اين بنا مي باشد . آجر كاريهاي ساده وتزئيني سردر ورودي شاه نشين طبقه اول ودوم از ديگر عوامل تزئيني بنا محسوب ميشود.در اطراف مهتابي وحياط نيز طاقنمايي اجرا شده است .لازم به ذكر است درهاي چوبي فعلي قبلاً ارسي بوده است با اين توضيح كه درهاي ارسي بهنگام باز وبسته شدن داخل چهارچوب بطور عمودي به بالا حركت ميكرده اند.ارتفاع درهاي ارسي بيش از 2متر بوده است .اين اثر در تاريخ 27/10/77 به شماره 2246 در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيده است .

 خانه لطفعليان ملاير

عمارت لطفعليان ,از دوران قاجار برجاي مانده است ودر خيابان شهيد مصطفي خميني ملاير واقع شده است . اين بنا ,داراي سه قسمت حسينيه ,اندروني واصطبل بوده ,كه تنها ,بخش حسينيه - كه بخش اصلي بنا بوده -  وجهت تجمعات مذهبي وعزاداري حسيني استفاده مي شده , سالم وپا برجا مانده است .اين بناي آجر ي دو طبقه كه در حدود 150سال پيش ساخته شده ,داراي حوض خانه با يك رشته قنات آب جاري ,طاق نماهاي رفيع دو طبقه ,دربهاي چوبي ارسي وشيشه هاي رنگي است , كه آثاري از ذوق وهنر معماران وهنرمندان زمان خود است . اين بنا در حال حاضر به ساختمان اداري اداره ميراث فرهنگي شهرستان ملاير تبديل شده است .

كتيبه ها

1.      سنگ نبشته هاي گنجنامه

كتيبه هاي گنجنامه در اواسط قرن نوزدهم ميلادي توسط اوژن فلاندن نقاش وجهانگرد فرانسوي وپاسكال كست مورد بررسي وگرته برداري قرارگرفت .سپس سر هنري راولينسن انگليسي توانست با استفاده از سنگ نبشته هاي مزبور ،اقدام به رمز گشايي خط ميخي پارسي باستان نمايد كه كليدي براي مطالعه خطوط ميخي عيلامي وبابلي شد.سنگ نبشته هاي باستاني گنجنامه در مسير يكي از شعبات اصلي راه شاهي قرارداشته كه در عهد هخامنشيان ،هگمتانه پايتخت تابستاني شاهان هخامنشي را به غرب وجنوب كشور مرتبط مي ساخت  واز راههاي پر رفت وآمد وامن دوران باستان محسوب مي گرديده است .

در اين مكان جهت آگاهي آيندگان دو دستور شاهي را نقر كرده اند .يكي سنگ نبشته داريوش كبير(521-486 ق.م)در سمت چپ وديگري كتيبه خشايارشا (486-465 ق.م)كه در سمت راست آن وكمي پائينتر از كتيبه نخست قراردارد.كتيبه هاي مذكور به سه زبان پارسي باستان ،ايلامي وبابلي هركدام در بيست سطر واز چپ به راست وبه خط ميخي كنده شده اند .بلندي حروف ميخي بين 6  تا 7سانتيمتر است .متن كتيبه ها شبيه يكديگر هستند .جز آنكه در يكي نام داريوش ودر ديگري نام خشايارشا آمده است وهر دو متضمن ستايش اهورامزدا ومعرفي اصل ونسب شاهان است .اين كتيبه ها از دير باز نامهاي گوناگوني را بخود گرفته اند از جمله

" نبشت خدايان " ، "  دادمهان / دادبهان " ، " جنگ نامه " و " گنجنامه " كه دونام اخير در سده هاي اخير بيشتر مصطلح بوده است .در خصوص وجه تسميه گنجنامه مي توان گفت گنجنامه در زبان پارسي به معناي " حكايت وداستان گنج " است وعموم را تصور بر اين بوده كه راز يك گنج نهان در اين كتيبه ها مكتوب است .اين افسانه به لحاظي واقعيت يافت بدينسان كه كتيبه هاي مذكور داستان ثروتهاي نهفته را در قلمرو تاريخ باز گفتند وكليدي به كاشف خود هنري راولينسن دادند كه بوسيله آن توانست سنگ نبشته داريوش بزرگ را در بيستون بخواند، وبه اين طريق گنجهاي نهفته بسيار از تاريخ گذشته را آشكار سازد .

سنگ نبشته هاي گنجنامه همدان ، درتاريخ 15/10/1310 به شماره 22 به ثبت فهرست آثار ملي ايران رسيده است .

سد وكتيبه حسين خان سولاق آقاجان بلاغي

درحومه شهر اسد آباد درميان دره هاي بخش غربي كوه منفرد آلموقولاغ كه از مناطق كوهستاني وصعب العبور وبرف گير كشور ميباشد بقاياي سد وكتيبه اي تاريخي مشاهده ميشود كه حد فاصل روستاهاي چارق وآقاجان بلاغي در ميان تنگه هاي موازي وقلل پربرف واقع شده است .

بقاياي سد حسين خان سولاق:

رودخانه نسبتاً پرآب قره چاي از ميان پستي وبلنديهاي كوهستاني منطقه سرچشمه مي گيرد .اين رودخانه پس از آبياري اراضي دشت اسد آباد به رودخانه گاماسياب مي پيوندند . در ارتفاعات اراضي آقاجان بلاغي سدي برروي اين رودخانه بسته شده بود كه با توجه به متن كتيبه مجاور آن ، در زمان حسين خان سولان در اوائل عهد صفوي در اين محل احداث گرديده بود كه امروزه بقاياي بند مذكور در يكي دو قسمت اطراف رودخانه با مصالح سنگ لاشه وآهك به چشم مي خورد .

كتيبه حسين خان سولاق:

بردامنه ديواره صخره مشرف به درياچه سد مذكور ،كتيبه اي به خط ثلث موزون حاوي نام باني وتاريخ ساخت آن نوشته شده است كه درمطالعات اوليه چنين خوانده شده است :

"  حاكم ملك حسين خان سولاق     ساخت سدي برروي اين ايلاق

   هاتــــفي گفت پـــي تاريخش      بسته سدي چون بند سكندر"

ويژگي قابل توجه اين اثر تاريخي خط ثلث آن است كه داراي نوعي كاركرد تزئيني وهنري نيز مي باشد .بر اساس متن كتيبه در بند دوم بيت دوم در برگيرنده “ماده تاريخ “ است كه به زمان ساخت كتيبه وسد حسين خان سولاق اشاره شده است كه بر پايه حروف ابجد عدد 990 بدست مي آيد .اين تاريخ برحسب هجري قمري محاسبه مي گردد.

در خلاصه التواريخ در ضمن وقايع سل 986 ه.ق آمده است: " شاه اسماعيل دوم بنا به تقاضاي بساط بيگ بن سرخاب بيگ ،لشگري به سركردگي سولاق حسين تكلو براي سركوبي برادر وي اسكندر كه در قلعه پلنگان اقامت داشت گسيل داشت .پس از رانده شدن سكندر ،حكومت اسد آباد ،الكاي سنقر ودينور به عهده سولاق حسن محول گشت."

اثر تاريخي سد وكتيبه حسين خان سولاق واقع دراراضي روستاي آقاجان بلاغي در 15كيلومتري شمال اسد آباد پس از طي مراحل وتشريفات قانوني لازم در تاريخ 21/2/76 به شماره 1863 در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است.

كليساها

1.كليساي آنجيلي

بنايي است تقريباً مستطيل شكل كه با مصالح لاشه سنگ به شيوه خشكه چين ساخته شده است .ورودي اصلي بنا در ضلع جنوبي بنا به صورت پيش ورودي شيرواني شكلي به سمت بيرون كه بر روي دو ستون چوبي استوار شده است قراردارد .در فضاي داخلي،محل مراسم مذهبي در قسمت شمالي بنا ايجاد شده است وداراي ورودي اختصاصي وجداگانه اي است .فضاي داخلي كليسا داراي كلاف بنديهاي چوبي به صورت خرپاهاي هلالي شكل است كه شيرواني سقف به صورت شيب دار با ورقه هاي آهن برروي آن استوار گرديده است .كلاف بنديهاي چوبي مذكور جزو يكي از زيباترين مشخصه هاي تزئين بنا در فضاي داخلي كليسا محسوب مي گردد.قدمت اين بنا به دوره اواخر قاجاريه مي رسد كه بنا بر رواياتي توسط شخصي به نام رابي اسحاق اورشان (1964-1889) احداث گرديده است.

كليساي آنجيلي در تاريخ 12/8/78 به شماره 2459 در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است .

2.كليساي گريگوري استپان – حضرت مريم

در قسمت شرقي تپه هگمتانه د رمحله ارامنه دوكليسا قراردارد كه كليساي قديمي تر به نام گريگوري استپان ومتعلق به مذهب پروتستان وكليساي جديدتر به نام حضرت مريم متعلق به مذهب ارتدوكس مي باشد .درداخل كليساي گريگوري 4 ستون مدور وجود  دارد كه با قوسهاي جناغي به يكديگر متصل گرديده واطراف محراب آن بوسيله گچ پوشيده شده بود كه در حال حاضر لايه برداري گرديده .قسمت نماي داخلي كليسا تماماً آجري مي باشد .در قسمت نماي بيروني طاقنماهايي با قوس هلالي جهت تزئين بكار رفته است ودر نماي بيروني از خشت نيز استفاده شده وبرج ناقوس به شكل مدور با سبك گنبدهاي رك بنا گرديده است .

كليساي حضرت مريم جديدتر بوده وبنا كاملاً آجري بوده وطاق وقوسهاي آن به سبك طاق رومي ايجاد شده .اين كليسا شامل يك سالن اصلي ويك كتابخانه مي باشد .بعد از ايجاد كليساي حضرت مريم كليساي قديمي تر كاملاً متروك گرديد.

اين بنا به شماره 2237 مورخ 3/12/77 در فهرست آثار تاريخي ايران ثبت گرديد .

كاروانسراها    

1.      كاروانسراي حسين خاني

كاروانسراي حسين خاني با مساحتي حدود 2200 متر مربع داراي 16باب حجره در گرداگرد حياط مركزي ميباشد ،اين سرا با پلان مستطيل شكل در شمال بازار اصلي وانتهاي راسته حسين خاني قرارگرفته است واز آثار مربوط به دوران قاجار ميباشد .در نماي اين كاروانسرا تزئينات آجر كاري بصورت حصيري به چشم مي خورد .

2.كاروانسراي شريفيه

شريفيه با مساحتي حدود 2300متر مربع در ضلع غربي راسته صحافخانه قرارداردوداراي 56 حجره در دو طبقه ميباشد .بنا از آثار بجاي مانده از دوران قاجار ميباشد .بنا آجري وتزئينات ساده آجركاري در آن بكار رفته است .

3.كاروانسراي ميرزا كاظم

ميرزا كاظم با پلان مربع شكل چهار ايواني ومساحتي حدود 3000متر مربع داراي 40حجره در طبقه بالا و45حجره در طبقه پائين ميباشد .اين بنا با تزئينات آجركاري حصيري از آثار دوران قاجار ميباشد.

4.كاروانسراي صفرخان

سراي صفر خان واقع در ضلع شمال شرق مسجد پيغمبر ودر راسته كليميان واقع شده .مساحت آن حدود 4000متر مربع وداراي 165حجره ميباشد .اين سرا از آثار دوره قاجار ميباشد .

5.كاروانسراي گلشن

گلشن با پلان چهار ايواني در ضلع شرقي راسته صحافخانه واقع گرديده ،مساحت آن حدود 3400متر مربع وداراي 70حجره ميباشد.

هشتي ورودي بنا در قسمت داخل داراي تزئينات آجري زيبايي است ودر قسمت نماي بيروني نيز آجر كاري حصيري بنا را تزئين نموده است اين بنا از آثار دوران قاجار مي باشد.

6.كاروانسراي زغاليها

اين كاروانسرا واقع در ضلع شمال غرب تپه مصلي از آثار زيبايي دوران صفويه ميباشد بخش اصلي كاروانسرا در سالهاي گذشته تخريب گرديده وفقط سردر وهشتي ورودي سالم مي باشد .نماي بيروني كاروانسرا با كاشيكاري وآجركاري زيبايي تزئين گرديده است .

7.كاروانسراي هشتي فرش

اين بنا در مجموعه بازار قديمي همدان جنب كاروانسراي ميرزا كاظم قرارگرفته وداراي گنبد آجري عظيمي ميباشد كه داخل محوطه گنبد با تزئينات آجري مزين گرديده است بنا از آثار دوران قاجار محسوب ميگردد.

پل ها 

1.پل مهاجران

پل مهاجران معروف به پل خانم كرپي سي ،در 35كيلومتري شمال غرب همدان و2كيلومتري جاده آسفالته همدان ـ  تهران ودر كنار روستاي مهاجران واقع شده است .اين پل آجري با 9دهنه برروي رودخانه قره چاي احداث گرديده ومحور ارتباطي روستاي كوريجان وچند روستاي ديگر ميباشد ودهانه هاي آن با قوسهاي جناغي تزئين گرديده است ودر قسمت بالاي دهنه اصلي (تاج پل )سنگ يادبودي با 5سطر به چشم مي خورد كه مضمون آن به شرح ذيل مي باشد

 بسم ا...  پل مهاجران بياد مرحومه بانو آهو ايزدي  صبيه مرحوم حاج علي محمد بنت حاج هاشم توسلي وبانو حاجيه آسيه ايزدي در سال 1331 ش. ساخته شد .

2.پل جهان آباد

پل جهان آباد واقع در 6كيلومتري جنوب فامنين و2كيلومتري روستاي جهان آباد بر روي يكي از انشعابات رودخانه قره چاي احداث گرديده اين پل آجري با 5دهنه كه با قوسهاي جناغي تزئين گرديده از آثار دوران صفويه ميباشد وداراي آجر كاري ساده وفاقد تزئين مي باشد .

3.پل كوريجان

پل آجري كوريجان با 5دهانه بزرگ و4دهانه كوچك مزين به قوسهاي جناغي از بناهاي به جاي مانده دوران صفويه ميباشد .اين پل در 22كيلومتري شمال همدان وسمت چپ جاده همدان – تهران برروي يكي از انشعابات رودخانه قره چاي احداث گرديده است .اين پل فاقد تزئينات خاص ميباشد ودر دوره قاجار مرمت گرديده است .

4.پل آق كرپي

پل آق كرپي واقع در 5كيلومتري سمت چپ جاده همدان – تهران واقع در روستاي امزاجرد بر روي يكي از شعبات قره چاي احداث گرديده است اين پل داراي 9دهنه با قوسهاي جناغي از آثار دوران قاجار است .اين پل آجري وفاقد تزئين ميباشد .

5.پل جورقان

پل جورقان در 10كيلومتري شمال جاده همدان – تهران در سمت راست جاده در كنار روستاي جورقان برروي رودخانه قره چاي احداث گرديده ،اين پل از آثار دوران قاجار است وفاقد هرگونه تزئين مي باشد .

6.پل سرخ آباد

پل آجري سه دهانه معروف به سرخ آباد در 15كيلومتري شرق همدان در كنار روستاي سرخ آباد برروي يكي از شعبات رودخانه قره چاي احداث گرديده ،اين پل از آثار دوران صفويه مي باشد .

 7.پل آبشينه

پل آبشينه در 5كيلومتري جنوب شرق شهر همدان ودر سمت چپ جاده همدان ـملاير برروي رودخانه قره چاي واقع شده است .اين پل داراي چهار دهانه با قوسهاي جناغي است كه از اجر ولاشه سنگ براي ساخت آن استفاده شده است وپل با آجر كاري ساده اي تزئين شده ودر بين هر دهانه آب نمايي بصورت تزئيني بكار رفته اين پل از آثار به جاي مانده از دوران صفويه مي باشد .

 همچنين تعداد ديگري از پل ها شناسايي گرديده ودر دست بررسي است ،كه اسامي اين پل ها به شرح ذيل مي باشد :

پل خماجين فامنين از آثار دوران پهلوي ـ پل سنگي همدان (قزل حصار)ـ پل منوچهري همدان بخش مركزي ـ پل خانعلي نيگجه اي همدان روستاي نيگجه ـ پل يلفان بخش مركز ي همدان ـ پل سيمين زاغه بخش مركزي همدان ـ پل بهادر بيگ از آثار پهلوي همدان پل حاج عليمراد نهاوند - پل سنگي گزندر تويسركان ـپل سركان ـ پل بوجان .

تپه گيان نهاوند

تپه گيان در 23كيلومتري جنوب غربي نهاوند و18كيلومتري جاده اي كه نهاوند را به جاده كرمانشاه وصل ميكند واقع شده است .اين تل در دهستان گيان واقع در بخش مركزي در دره خاوه قرار دارد وعبارت از تپه اي به طول 150وعرض 100متر كه راس آن امروزه حدود 10متر بالاتر از سطح زمينهاي اطراف است.

كوههاي قوچال وبزبي با ارتفاع 2300متر بخشهاي جنوب وجنوب شرقي وكوههاي آردوشان با ارتفاع 2480 متر بخشهاي شمالي آنرا تشكيل ميدهند .در اين منطقه رودهاي پر آب دائمي جريان دارند كه مهمترين آنها سراب گيان است كه از ارتفاعات قوچال واقع در جنوب سرچشمه گرفته وبه گاماسياب مي پيوندد .تپه گيان ضمن بررسي كوتاه مدتي كه در سال 1936 م(1315ه.ش)توسط پروفسور هرتسفلد انجام گرفت و منجر به كشف نوعي سفال منقوش گرديد،شناسايي شد .متعاقب آن در سال 1938م (1317ه.ش)آقايان پروفسور مان كريشمن وژرژ كنتنو به نمايندگي از طرف موزه لوور در محل اقدام به حفاري نمودند ودر عمق 19متري از سطح تپه به خاك بكر رسيده ودر نتيجه پنج طبقه استقراري از تمدن قديم نمايان شد ،طبقه پنجم به ضخامت 10متر قديميترين طبقه استقراري آثار آن معرف دوران كالكولتيك ـدوره مس ـ هزاره پنجم ق.م ميباشد .در طبقات مكشوفه به وفور سفال بدست آمده ،سفالهاي مكشوفه از طبقات پنجگانه تپه گيان را مي توان به دو دسته سفالهاي منقوش رنگارنگ با زمينه نخودي وقرمز با نقوش سياه رنگ در روي ظروفي به اشكال كاسه ،فنجان ،خمره ،ظروف سه پايه ،ظروف دسته دار،ساغر دسته دار وبدون دسته با طرحهاي هندسي وموضوعات گياهي وحيواني تزئين شده اند كه قابل مقايسه با سفالهاي ناحيه جنوب ايران خصوصاً شوش مي باشد.

٭سفالهاي تك رنگ عمدتاً به رنگ سياه درخشان يا خاكستري سياه رنگ ويا قرمز رنگ وفاقد نقش بوده وهنرمند سفالگر بيشتر متوجه شكل ظرف بوده ودسته ظروف را به شكل حيوانات خصوصاً‌ قوچ تزئين ويا حك نموده است .

٭در سفال گيان اشكال بز كوهي با شاخهاي متنوع ،مار ،پلنگ ،عقاب ،مرغان آبي در حال شناوري وخطوط واشكال هندسي ،نقشهاي شانه اي ديده مي شودوهنرمند با نقش دو سر وتعداد زيادي خطوط به جاي پاي پرنده پرداخته وبه اين ترتيب نقش را به طرز استيليزه (خارج از حد طبيعي )نشان داده است.

٭از يافته هاي ديگر مي توان به تعدادي قبور وهمچنين نقره وآهن براي ساختن ظروف فلزي همچون دستبند ،آبخوري وسرنيزه وتبر وكوزه ها اشاره كرد .

بطور خلاصه پژوهشها ثابت نموده كه تكامل سبك واسلوبهاي شوش در اين منطقه تداوم وزندگي جامعه بدون تغييرات وهرگونه وقفه ادامه يافته است وفن كوزه گري به شكل ظروف سفالين منقوش كه شباهت زيادي به ظروف شوش دارد رواج داشته است .

٭از نظر گاهنگاري تپه گيان تاريخي از اواخر هزاره پنجم تا اوائل هزاره اول قبل از ميلاد را در بر دارد .تپه گيان در سال 1310 به شماره 36 در فهرست آثار ملي ثبت ويافته هاي سفالي آن در موزه ملي ايران وموزه هاي جهان در معرض نمايش قراردارد .

تپه هگمتانه

سايت باستاني هگمتانه با وسعتي قريب به 40 هكتار در دل بافت قديمي شهر همدان واقع شده است .اين اثر باستاني با توجه به اشارات تاريخي وبرداشتهاي اوليه محققين علوم تاريخ وباستان شناسي به عنوان هگمتاه باستاني ودر برگيرنده كاخها وآثار دوره ماد وهخامنشي معرفي شده است .عمليات آزاد سازي اين اثر مهم باستاني از خانه هاي مسكوني وتجاري كه برروي آن واقع شده بود از سالهاي 1347 و48 آغاز وتاسالهاي 52و53 حدود 15هكتار آن بعنوان فاز اول خريداري وتملك گرديد وكاوشهاي باستان شناسي از سال 1362 توسط كارشناسان مجرب سازمان ميراث فرهنگي آغاز وتاكنون 11فصل آن انجام شده است .ماحصل كاوشهاي علمي انجام شده پيدايش شهري باستاني وگسترده است ،ساخت وسازهاي اين شهر باستاني عبارتست از معابري به فاصله هاي مساوي وموازي يكديگر كه د رحد فاصل آنها واحدهاي ساختماني كاملاً‌ مشابه وقرينه يكديگر احداث شده است .اين مجموعه را حصاري با قطري در حدود 10متر كه در فواصل كاوشها ولزوم ادامه كاوشها به منظور پي بردن به وسعت وديگر تاسيسات اين شهر باستاني وشناخت ماهيت وتاريخ آن مجموعه اي بي نظير وجذاب را در دل شهر همدان بوجود آورده وبصورت گسترده اي مورد استقبال وبازديد گردشگران ايراني وخارجي است .

تپه نوشيجان

ارگ باستاني نوشيجان از آثار منحصر منسوب به آغاز دوره تاريخي واوايل دوره مادي مي باشد .كه بر فراز تپه اي رفيع به بلنداي حدود 40متر در پهنه دشت گسترده شوركات ودر نزديكي جاده مو اصلاتي همدان به ملاير در 10كيلومتري شمال ملاير واقع شده است .

تپه باستاني نوشيجان در سال 1346 به شماره 763 درفهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيد .اين اثر درسالهاي 1967تا 1978 از سوي موسسه ايرانشناسي بريتانيا وتوسط ديويد استروناخ طي دو فصل مود كاوشهاي باستان شناسي قرار گرفت . دستاورد فعاليتهاي ان هيات شناسائي سه دوره معماري باستاني متعلق به ماد ، هخامنشي واشكاني است كه مهمترين واساسي ترين لايه باستاني متعلق به سكونت اقوام ماد در اين تپه در نيمه دوم قرن 8تا نيمه اول قرن 6قبل از ميلاد مي باشد.آثار دو دوره ديگر در لايه هاي سطحي تر قرار داشته كه پس از انجام مطالعات علمي برداشته شد.

آثار معماري مادي مكشوفه از نوشيجان عبارتند از :

1-     بناي قديمي جبهه غربي موسوم به اولين آتشكده .

2-     تالار ستوندار((آپادانا)).

محوطه اي است با 12پايه سنگي وستونهايي كه از چوب بوده واز بين رفته اند. در اطراف اين سالن ساختمانهاي كوچكي به شكل اتاق وجود دارند كه ساختمانهاي مسكوني محسوب مي شده است وتالار داراي پنجره هايي مي باشد كه شبيه به پنجره هاي بزرگ سنگي در تخت جمشيد است وبا كشف بناي ستوندار د رنوشيجان وگودين تپه اين نتيجه بدست آمده كه كاخ آپادانا وصد ستون تخت جمشيد اقتباسي از معماري مصر ويونان نمي باشد بلكه همه چيز در ابتدا در ايران بوده است .

3-     معبد مركزي يا دومين آتشگاه

اين قسمت در مركز مجموعه قراردارد وساير ابنيه در اطراف آن ساخته شده است .ساختمان اين آتشكده 8ضلعي است وبا زاويه اي كه در گوشه هايي از ان ساخته شده شكل بسيار جالبي را بوجود آورده است .در كوچكي از اتاق كوچك كنار آتشكده با پلكان به طبقه دوم راه داشته است .آتشدان اين معبد در گوشه ساختمان آتشكده قرار داشته كه حدود يك متر از كف معبد ارتفاع دارد ودر اطراف آن شياري تعبيه شده كه از ريختن مواد باقي مانده ناشي از سوختن چوب به داخل معبد جلوگيري بعمل آيد.

4-     اطاقها وانبارها

اين قسمت داراي چهار اتاق است ، سقف اين اتاقها كه همگي خراب شده اند تخم مرغي شكل بوده ودو سوراخ به منظور تهويه تعبيه شده است .اين اتاقها احتمالاً براي نگهداري غذا وآذوقه براي مدت طولاني مورد استفاده قرار مي گرفته است .

5-     تونل

درآپادانا در وسط قسمت شرقي تالار با شيب 30درجه وعمق 18متر وبا 42پله كه تا زير ساختمانها تونلي حفر شده است كه عملكرد آن به درستي معلوم نيست .

6-     حصار ودژ

در خارج از قلعه حصار مرتفع وخشتي با ارتفاع 8متر وچينه هاي پهن وشگفت انگيز با سوراخهاي تير كش كه براي سركوبي دشمن وحفاظت قلعه بكار مي رفته است دورتادور قلعه ادامه دارد.

مطالعه ويژگيهاي خاص معماري اين مجموعه كه در نوع خود معرف نخستين نمونه هاي ااگوهاي معماري كشور در فلات ايران ميباشد از جمله كاربرد طاقهاي هلالي وپوشش سقف بصورت گهواره اي ـ كاربرد مقرنس در تزئين بنا (طاقچه هاي كذب آتشكده دوم )و نيز يكي از نمونه هاي نخستين تالارهاي ستوندار در تاريخ معماري ايران وهمچنين مطالعه اشياء مكشوفه از اين اثر باستاني مشتمل بر انواع ظروف سفالي ونيز مجموعه اشياء نقره اي اعم از حلقه ها وزيور آلات وقطعات متفاوت نقره اي كه به ظن محققين معرف اشكال اوليه سكه مي باشد راه گشاي دانشمندان در شناخت بيشتر از فرهنگ معماري وهنر اوايل دوران تاريخي بوده است .اين مجموعه باستاني در كنار آثار مكشوفه از باباجان لرستان وحسنلوي آذر بايجان بعنوان پيش در آمد ومرجع مطالعات تمدن ايراني مطرح ميباشد.

بمنظور حفاظت فيزيكي آثار معماري مكشوفه از نوشيجان كه از خشت خام مي باشد هيات كاوشگر پس از انجام عمليات پژوهش ميداني اقدام به احداث سوله اي برروي آن نمود كه بخشهاي عمده اي از آثار معماري را تحت پوشش قرار داد.

 تپه گوراب (جوراب):

قلعه گوراب بنايي مرتفع , در جوار روستاي گوراب ,و 5كيلومتري جاده ملاير به اراك بوده است ,كه واجد ارزش تاريخي است ومتعلق به دوره ساسانيان يا اشكانيان است ,سفالينه هاي كشف شده از اين تپه مويد اين مطلب مي باشند . با اين حال ,گذشت زمان وعوامل فرسايشي هنوز نتوانسته است موجب از بين رفتن كامل بقاياي اين قلعه عظيم شود.فخرالدين اسعد گرگاني ,در قصه " ويس ورامين " ,

كه در سال 446 هجري به نظم سروده شده ,مي گويد:گوراب نام كشوري بود,كه فرمانروايش شاپور ورفيدا بودند :

سر افرازان چو شاپور ورفيدا

                          در آن كشور چو ماه ومهر پيدا

همچنين نقل شده كه : شاه موبد به آنجا كه ويس است لشكر كشيد ورامين كه همراه شاه موبد به گوراب رفته بود,ويس را بديد وبروي عاشق شد.

به گوراب آمد وآورد لشگر

                         كه آنجا بود ويس مـــاه پيكر

در اين زمينه كه آيا گوراب اسعد گرگاني ,همان گراب ملايري است يا خير ؟  " مينورسكي " خاورشناس روسي مي نويسد : گوراب يكي از زيبا روياني است ,كه رامين اورا به همسري بر مي گزيند ودر ابياتي از منظومه ,خود را چنين معرفي مي كند:

ستوده گوهرم از سام واز باب

                         كه اين از همدان است وآن زگوراب

به من شد هركه در گوراب خسته

                         كه من هستم كنون گوراب بانــــو

از مضمون اين ابيات مي توان چنين استنباط كرد, كه گوراب مورد نظر در قصه ويس ورامين , همان گوراب ملاير است .

 شهرستان همدان

 موقعيت جغرافيايي :

شهرستان همدان يكي از شهرستانهاي هشتگانه استان مي باشد .شهر همدان مركز وبزرگترين شهراستان در اين شهرستان واقع شده است .اين شهرستان در عرض جغرافيايي 34 درجه و36دقيقه تا 35درجه و15دقيقه وطول جغرافيايي 48درجه و20دقيقه تا 49درجه و27دقيقه واقع گرديده است .

شهرستان همدان از شمال با شهرستانهاي كبودر آهنگ ورزن ،از شرق با استان مركزي واز جنوب با شهرستانهاي ملايرو تويسركان واز غرب با شهرستان بهار هم مرز مي باشد .

مساحت اين شهرستان 3675 كيلومتر مربع است كه 3/19 در صد از مساحت استان را شامل مي شود .

تقسيمات كشوري:

شهرستان همدان داراي سه شهر به نامهاي همدان ،مريانج وفامنين به مركزيت شهرهمدان بوده وداراي 198 پارچه آبادي ، سه بخش و12دهستان به شرح زير مي باشد :

-          بخش مركزي شامل 6دهستان به نامهاي هگمتانه ، گنبد،سنگستان ،ابرو ،الوند كوه غربي والوند كوه شرقي.

-           بخش فامنين شامل 3دهستان به نامهاي خرمدشت ،مفتح وپيشخور.

-           بخش شراء شامل 3دهستان به نامهاي جيحون دشت ،چاه دشت وشوردشت .

اوضاع اقليمي:

شهرستان همدان داراي آب وهواي نيمه خشك سرد بوده ورژيم بارندگي آن از تيپ اقليم مديترانه اي است. متوسط بارندگي اين شهرستان حدود 320ميليمتر ومتوسط درجه حرارت سالانه آن 5/10 درجه سانتيگراد مي باشد .

وضعيت توپوگرافي ورودخانه ها :

رشته كوه الوند در جنوب غربي شهرستان همدان با بلند ترين نقطه ارتفاعي 3480 متر قراردارد وبقيه وسعت شهرستان را دشت همدان ـ بهار در برگرفته ونقطه خروجي آبهاي شهرستان در محل كوشك آباد با ارتفاع 1680 متر واقع گردديه است .رودخانه هاي جاري در اين شهرستان عبارتند از :يلفان ،عباس آباد وقره چاي .

 پيشينه تاريخي:

بناي شهر همدان را به دياآكو پادشاه ماد (حدود 700سال قبل از ميلاد)نسبت مي دهند .هردوت نقل مي كند كه پادشاه ماد ،اين محل را كه اكباتان يا هگمتانه ناميده مي شد،به پايتختي برگزيد.

شهر همدان در زمان بخت النصر ويران شد وبعد ها داريوش بزرگ آن رامرمت نمود ودر زمان اشكانيان كه تيسفون پايتخت كشور بود، همدان نيز پايتخت واقامتگاه تابستاني اشكانيان گرديد.بعد از اشكانيان ،ساسانيان نيز قصرهاي تابستاني خود را در اين شهر بنا كردند. خرابه هاي باروري قلعه اشكاني برفراز تپه مصلي ومجسمه شير سنگي در يكي ازدروازه هاي همدان ،از آثار اين دوره مي باشند.در سال 23 هجري كه جنگ نهاوند روي داد، همدان به تصرف اعراب در آمد واز اين زمان به بعد گاهي مركز آبادي وثروت وزماني دچار چپاول وفقر بوده است .اين شهر در زمان ديلميان (319هجري)لطمات فراوان ديده است .در قرن ششم هجري سلجوقيان مركز خود را ازبغداد به همدان منتقل كردند ومدت 50سال ،اين شهر قديمي پايتخت سلسله سلجوقيان بود.در حمله مغول وتسلط تيموريان د رهر دو مرحله اين شهر ويران شد ودر زمان سلاطين صفوي شهر همدان مجدداً از نعمت آبادي بهره مند گرديد.

مجسمه شير سنگي:

يكي از يادمانهاي تاريخ باستان در شهر همدان, مجسمه شير سنگي است ,كه در انتهاي خيابان 12متر ي سنگ شير ودر وسط ميدان مربع شكلي به همين نام قرارگرفته است .تپه اي كه در حال حاضر مجسمه شير سنگي برروي آن واقع شده , تپه اي باستاني است,زيرا تابوت متعلق به دوره اشكاني ,از آن محل كشف شده وفعلاً در موزه تپه هگمتانه نگهداري مي شود. اين مجسمه به همراه قرينه اش ابتدا بر دروازه شهر همدان قرارداشته است واعراب به هنگام فتح همدان , آن را " باب الاسد " به معني دروازه شير ناميده اند.

در سال 319 ه – ق نيز , كه ديلميان همدان را به تصرف خود درآوردند ,دروازه شهر را به كلي تخريب كردند .مردآويج ديلمي ,قصد داشت يكي از آنها را به ري منتقل نمايد ولي چون موفق نشد , پنجه هاي يكي از شيرها را شكست وديگري را بطور كامل تخريب نمود.مجسمه آسيب ديده , تا سال 1328 ه .ش برروي زمين افتاده بود, تااينكه   مهندس سيحون  , طراح ومعمار آرامگاه بوعلي ,آن را در محل فعلي نصب كرد.

تاريخ ساخت مجسمه شير سنگي ,مورد اختلاف است ,ولي از نحوه حجاري مجسمه ونزديكي آن به باروي اشكانيان وكشف تابوت دوره اشكاني از آن محل , چنين برمي آيد ,كه به اشكانيان مربوط مي باشد.اين اثر در تاريخ 15/10/1310 وبه شماره 93 در فهرست آثار ملي وتاريخي ايران به ثبت رسيده است .

بازار همدان

مجموعه بازار همدان كه در محدوده خيابانهاي باباطاهر ،اكباتان وشهداء قراردارد عمدتاً به دوره قاجاريه مربوط مي شود .اين بازار داراي 30راستا است وهر راستا مخصوص صنف وحرفه اي خاص است .تعدادي از اين راستا ها بدون سقف مي باشند كه در گذشته مسقف بوده اند .سقف تعدادي از راستاهاي مسقف فلز ي وجديد است .در اين مجموعه حدود 24 سرا وجود دارد كه نمايانگر رونق اقتصادي همدان در گذشته است كه به مرور زمان آسيب هايي ديده اند .در حال حاضر نورگيرهاي بازار از حالت اوليه خود خارج شده وبعضي از راسته ها هم صدماتي ديده اند .راسته هاي بازار همدان عبارتند از :

راسته بازار زرگرها- صندوق سازها – مسجد جامع –كفشدوزهاي بزرگ – چلنگرها- قصابها – قنادها – مسگرها – شيشه فروشها- نخود بريزها- قبله – پيامبر-  حلبي سازها – صحافخانه – علاقبند ها- كفشدوزها – موتابخانه- فلسطين – حسين خاني – حاج فضل اله – گلشن – دباغخانه- آهك فروشها – حلاجها – سمسارخانه – شاهزاده حسين – كهنه فروشها – كاه فروشها .

مجموعه بازار همدان به شماره 2027در تاريخ 30/3/77 به ثبت فهرست آثار تاريخي رسيده است .

حمام قلعه

حمام قديمي قعه معروف به حمام حاج محمد سعيد دريكي از محله هاي قديمي واصيل همدان بنام محله قلعه يا قاشق تراشان واقع در خيابان شريعتي قرارگرفته است .اين حمام  احتمالاً‌ در اواخر قاجار بنا گرديده است وداراي مساحتي حدود 1500متر مربع ميباشد .

حمام قلعه شامل دو حمام زنانه ومردانه مي باشد كه در ورودي آن توسط مالك مسدود گرديده وحمام زنانه تقريباً سالم وپابرجاست ونياز به مرمت وتعمير اساسي دارد احتمالاً در صد تخريب حمام مردانه بيش از حمام زنانه مي باشد .

-          حمام زنانه

حمام زنانه شامل يك هشتي ورودي كه سه پله، كوچه خارج را به داخل حمام سرد متصل مي نمايد اين هشتي داراي سردر ورودي آجري مي باشد بوسيله طاقنمائي تزئين گرديده سمت راست اين سردر بعلت ترك عميقي كه در آن ايجاد شده در حال ريزش ميباشد.

حمام سرد داراي چهار ستون مي باشد كه توسط طاق كلمبو با قوسهاي جناغي بهم متصل گرديده است ونورگيري در وسط گنبد تعبيه شده كه نور كامل حمام را تامين مي نمايد ستونها سنگي بوده وداراي سرستون سنگي وپي آجري مي باشد .اين ستونها كاملاً ساده وبا سيمان سفيد پوشيده شده است .در دو طرف اين محوطه سكوهايي  به عنوان رختكن وكمد هاي چوبي قرار گرفته است وحوض سيماني چند ضلعي بصورت روكار در وسط حمام تعبيه شده است وحمام سرد بوسيله يك هشتي كوچك وراهرو باريكي به حمام گرم متصل مي گردد ويك اتاقك در كنار هشتي بين حمام سرد وگرم قرارگرفته كه احتمالاً تون قديمي حمام بوده است. حمام گرم نيز از لحاظ پلان كاملاً‌ قرينه حمام سرد مي باشد با اين تفاوت كه فضاي آن كوچكتر بوده ودر سه طرف حمام گرم سكوهايي بعنوان بينه قراردارد وهمچنين سرويس بهداشتي ودوش ها نيز در ضلع جنوبي حمام قرارگرفته است . فضاي داخلي اين حمام ها از زيبايي خاصي برخوردار است والبته به جز ستون سنگي با قوسهاي جناغي كه ستونها را بهم متصل مي كند هيچگونه تزئين وويژگي خاصي را دارا نمي باشد ولي با توجه به موقعيت مكاني مناسب ونزديكي به مجموعه بازار وبرخورداري از فضاي مناسب ونور كافي وهمچنين متراژ مناسب ميتوان با مرمت قسمتهاي آسيب ديده از آن بعنوان يك مكان فرهنگي مانند موزه مردم شناسي – چايخانه سنتي – محل برگزاري كلاسهاي هنرهاي دستي وغيره بهره جست .

-          حمام مردانه

حمام مردانه نيز داراي دو قسمت سرد وگرم باچهار ستون وطاق كلمبو وقوسهاي جناغي كه ستونها را بهم متصل ميكند ،مي باشد. حمام سرد بوسيله راهرو باريكي به حمام گرم متصل ميگردد كه حمام گرم نيز شامل دو قسمت ميباشد واتاقكي در قسمت پشت حمام سرد قرارگرفته كه از طريق يك راهرو از داخل حمام گرم ميتوان به آن راه پيداكرد كه احتمالاً تون مي باشد.قسمت زيادي از حمام گرم وتون حمام مردانه تخريب گرديده وسقف آن فرو ريخته است. حمام مردانه بعلت مسدود بودن در ورودي وتخريب كامل قسمتهايي از آن قابل دسترسي نمي باشد .

 شهرستان ملاير

موقعيت جغرافيايي :

      شهرستان ملاير با مساحتي در حدود 3208 كيلومتر مربع يكي از شهرستانهاي تابعه استان همدان ودر مدار 34درجه و26دقيقه عرض شمالي و48درجه و50دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ قرار گرفته است .

از نظر محدوده هاي جغرافيايي ،شهرستان ملاير از شمال به شهرستان همدان وتويسركان ،از سمت مغرب به شهرستان نهاوند،از جنوب به استان لرستان واز سمت شرق نيز به استان مركزي محدود مي شود. بنا براين شهرستان در جنوب شرقي استان واقع شده است .

شهر ملاير بعنوان مركز شهرستان ،دومين شهر پر جمعيت استان مي باشد .شهرستان ملاير با وسعتي معادل 3208 كيلومتر مربع محدوده اي بالغ بر 9/16 در صد از كل وسعت استان را به خود اختصاص داده است .

تقسيمات كشوري:

شهرستان ملاير داراي دو شهر به نامهاي ملاير وسامن و256 آبادي وسه بخش و15 دهستان به شرح ذيل مي باشد :

-          بخش مركز ي شامل 7دهستان به نامهاي حرمرود عليا – كوه سرده – جوزان – موزاران – كمازان عليا- كمازان سفلي- كمازان وسطي .

-          بخش سامن شامل 4دهستان به نامهاي حرمرود سفلي – آورزمان – سامن – سفيد كوه .

-          بخش جوكار شامل 4دهستان به نامهاي ترك شرقي- ترك غربي- جوكار- المهدي .

اوضاع اقليمي:

شهرستان ملاير داراي اب وهوايي نيمه خشك سرد بوده ورژيم بارندگي آن از تيپ اقليم مديترانه اي ومتوسط بارندگي آن حدود 300ميليمتر است ،ميانگين درجه حرارت سالانه 44/13 درجه سانتيگراد ومتوسط درصد نم نسبي حدود 66/62 مي باشد .

وضعيت توپوگرافي ورودخانه ها:

از كل وسعت شهرستان ملاير حدود 600كيلومتر مربع آن را دشت وبقيه راارتفاعات حاشيه اي كوهستاني تشكيل مي دهد .كوه لشگردر با 2928 متر ارتفاع وكوههاي قصر قجر (كوه گرمه)وكوه سرده (در شمال وشرق ملاير)به ترتيب با ارتفاع 2206و2777 متر از سطح دريا بلندترين نقطه اين شهرستان مي باشند ونيز پست ترين نقطه اين شهرستان 1550متر از سطح دريا ارتفاع دارد .رودخانه حرم آباد اصلي ترين رودخانه اين شهرستان است ورودخانه ملاير در پايين دست شهر ملاير پس از ورود به دشت ملاير وارد مسير رودخانه گاماسياب  مي شود. متوسط تخليه سالانه مسير رودخانه حرم آباد حدود 110ميليون متر مكعب در سال است.

پيشينه تاريخي:

مورخان در مورد وجه تسميه ملاير،نظرات مختلفي ارائه داده اند ،ازجمله گفته اند كه در زمان مادهادر اين نقطه ،با روشن كردن آتش برروي تپه ها وكوهها،اخبار را به ساير مناطق مي رساندند واز اين روي اين منطقه را ((مل آگر)) به معني تپه آتش (تپه بالاي آتش) مي ناميدند .اين منطقه اززمانهاي بسيار دور ،منطقه اي آباد وپر جمعيت بوده است .كه اسامي روستاهايي همچون مانيزان ،گوراب (جوراب) ، اسكنان وابنيه وآثاري چون دژگوراب ،تپه نوشيجان ، بيانگر قدمت تاريخي منطقه است.بناي شهرملاير مقارن است با حكومت قتحعلي شاه قاجار در سال 1188هجري شمسي كه ابتدا دولت آباد ناميده مي شده واحتمالاً با انقراض سلسله قاجار ،به ملاير تغيير نام يافته است .

بناهاي  تاريخي وفرهنگي شهرستان ملاير به شرح ذيل مي باشد :

آتشكده وقلعه باستاني نوشيجان – تپه تاريخي گوراب(جوراب) – برج سامن – يخچال ميرفتاح – خانه قديمي لطفعليان – خانه مصدقي- بازار قديمي ملاير – مقبره سيف الدوله.

برج سامن :

اين برج خشتي وگلي , در محله چال خانقلي شهر سامن واقع شده وقدمت آن به حدود 700سال قبل مي رسد وقطر پايه هاي آن در حدود 15 متر مي باشد .ارتفاع اين برج در ابتدا در 4 طبقه بوده است , كه در زمان جنگ جهاني اول در حمله روسها ,طبقه بالائي آن با توپ تخريب شده است .

يخچال مير فتاح :

اين بناي گنبدي شكل در ابتداي جاده ملاير به بروجرد ودر فاصله 2كيلومتري ملاير واقع شده ودر دوره قاجاريه توسط شخصي به نام ميرفتاح شيخ الاسلام وفرزندش محمود فتاحي شريف الملك , جهت انباشت يخ در فصل سرد واستفاده از يخها در فصول گرم, ساخته شده است .ارتفاع يخچال از سقف گنبدي آن تا كف 16متر وقطر آن در سطح زمين 12متر مي باشد . يخچال داراي دو درب است ,كه يكي مخصوص ورود آب وديگري با يك راه پله ,محل برداشت يخ بوده ,كه نهايتاً به قسمت انتهايي يخدان منتهي مي شود.ظرفيت يخچال نسبتاً زياد است ومصالح به كار رفته در آن ,تركيبي از آجر,سنگ وخشت است . در حال حاضر قسمتي از اين بنا تخريب شده است.سقف گنبد از دو لايه آجر وقسمت داخلي وخارجي ودر بين آنها , خشت به كار رفته وبه شكلي است كه ضخامت خشت بين دو لايه آجري ,از پائين به بالا كمتر مي شود. علت به كارگيري اين نوع مصالح , به منظور جلوگيري از نفوذ گرما به داخل يخچال وممانعت از به هدر رفتن سرما بوده است .

بازار ملاير

مجموعه بازار سرپوشيده ,كه شامل يك بازار اصلي ,دو بازار فرعي ,30سراوكاروانسرا وتعدادي منزل مسكوني مي باشد, در مركز شهر ودربافت قديمي آن قرارگرفته وورودي اصلي آن از خيابان بروجرد مي گذرد . شالوده اصلي اين بازار, در اواخر دوره قاجاريه (1224هجري) در زمان حكومت شيخ الملوك وتوسط وي ساخته شده است .

مجموعه بازار ,از يك راسته بازار بزرگتر كه جهت آن شمالي – جنوبي  است ويك راسته بازار كوچكتر شرقي به غربي ,به نام بازار مهر عليخان تشكيل شده است ,كه اين دو بازار در چهار سوق ,يكديگر را قطع مي كنند. چهار سمت اين بازار ,به چهار محله ختم مي شود.

در ادامه ,بازار ديگري به موازات بازار شيخ الملوك , توسط ابوالقاسم خان نوري ساخته شده ,كه به بازار خان معروف است وپس از آن راسته ها وسراهاي متعددي در داخل ودو طرف بافت اصلي احداث شده است . به طوركلي پوشش سقف تمام قسمت هاي بازار ,داراي طاق هاي ضربي وگنبدي آجري است ونورگيرهايي در سرتاسر آن ودر دو طرف حجره ها تعبيه شده است .

اين اثر در تاريخ 17/9/1355 وطي شماره 1286/3 در فهرست آثار ملي وتاريخي ايران به ثبت رسيده است .

حمام بلور ايماني

حمام بلور ايماني واقع در شمال خيابان شهيد طلوعي ملاير از آثار اواخر دوران قاجاريه مي باشد .اين بنا تشكيل شده از دو قسمت مردانه وزنانه ،مساحتي حدود 950متر مربع را شامل مي شود .در قسمت حمام مردانه از طريق يك هشتي ورودي با 7پله به داخل حمام سرد راه پيدا مي نمايد .اين قسمت داراي دو طاق ضري گنبدي بزرگ در وسط وچهار طاق كوچك تر با 9ستون مي باشد كه جهت نگهداري سقف تعبيه گرديده است . در وسط صحن نيز حوض آبي كه قبلاً با خاك پر شده قراردارد واين قسمت از طريق يك راهرو باريك به حمام گرم مردانه متصل مي گردد كه داراي يك طاق ضربي گنبدي بزرگ در وسط ودو طاق كوچك تر با چهار ستون قطور در اطراف مي باشد . اين حمام داراي خزينه اي بوده كه در سالهاي اخير تبديل به دوش گرديده است .

حمام زنانه نيز كاملاً‌شبيه حمام مردانه مي باشد .قسمت داخل طاق گنبد با اشكال هندسي زيبايي تزئين گرديده است ونورگيرهايي نيز د رداخل گنبد تعبيه شده كه نور حمام گرم وسرد را تامين مي نمايد.اين بنا در حال حاضر در تملك اداره اوقاف ملاير مي باشد ودر تاريخ 27/10/77 به شماره 2259 ثبت فهرست آثار تاريخي گرديده است .

پل مرويل

پل آجري مرويل در 20كيلومتري جنوب شهرستان ملاير در كنار روستاي مرويل برروي يكي از شعبات رودخانه حرم آباد احداث گرديده ،اين پل از بناهاي احداث شده در اوائل دوره پهلوي مي باشد .

پل زمان آباد

پل زمان آباد يكي از آثار به جاي مانده از اواخر دوران قاجار مي باشد ،كه با يك دهانه هلالي شكل از آجروسنگ بر روي رودخانه روستاي زمان آباد بخش جوكار ملاير ساخته شده است .اين پل در گذشته تنها پل ارتباطي بشمار مي رفته ودر سالهاي بعد با احداث پل جديد ،پل تاريخي زمان آباد بصورت متروكه در آمده است كه مرمت آن مي تواند كمك موثري در حفظ يكي از آثار تاريخي منطقه باشد .

 شهرستان نهاوند

موقعيت جغرافيايي:

شهرستان نهاوند با مساحت 1461 كيلومتر مربع يكي از هشت شهرستان استان همدان بوده ودر جنوب غربي آن قراردارد .اين شهرستان از شمال به شهرستان تويسركان از شمال غربي وغرب به استان كرمانشاه از جنوب به استان لرستان واز شرق به شهرستان ملاير محدود مي گردد.اين شهرستان در بين عرض هاي 1/34و25/34 شمال وطول هاي 58/47و32/48 شرقي قراردارد مساحت اين شهرستان در مقايسه با استان رقمي معادل 7/7 درصد است .

تقسيمات كشوري:

شهرستان نهاوند داراي دو شهر به نامهاي نهاوند وفيروزان به مركزيت نهاوند بوده وداراي 193آبادي ودو بخش و7دهستان به شرح ذيل مي باشد :

-          بخش مركزي شامل 5دهستان به نامهاي طريق الاسلام ،فضل ،گيان ،شعبان وگاماسياب مي باشد.

-          بخش خزل شامل2دهستان به نامهاي خزل شرقي وسلگي مي باشد.

اوضاع اقليمي:

شهرستان نهاوند داراي آب وهواي نيمه خشك وسرد بوده ورژيم بارندگي آن از تيپ اقليم مديترانه اي ومتوسط بارندگي ساليانه آن محدود 450ميليمتر مي باشد .ميانگين درجه حرارت سالانه حدود 18/13 درجه سانتيگراد است .

وضعيت توپوگرافي ورودخانه ها:

دشت نهاوند بصورت دره اي باريك وطويل با وسعت 640كيلومتر مربع از رسوبات آبرفتي تشكيل شده است مرتفع ترين مناطق نهاوند در كوههاي غربي است .شيب عمومي دشت نهاوند از جنوب شرقي به شمال غربي است .در اين شهرستان رودخانه گاماسياب كه از بهم پيوستن رودهاي ملاير،تويسركان ونهاوند بوجود آمده در جهت جنوب شرقي شمال غربي تا محل برخورد به رودخانه قره سو جريان  مي يابد .حجم تخليه ساليانه رودخانه گاماسياب حدود 650ميليون متر مكعب بوده كه از محل روستاي دو آب خارج ووارد استان كرمانشاه مي شود .

پيشينه تاريخي:

به استناد تحقيقات پروفسور گريشمن از تپه گيان واقع در 18 كيلومتري جنوب غربي نهاوند ،حدود 37قرن ، قبل از ميلاد مسيح،قومي در اين شهر زندگي مي كرده اند كه تمدني شبيه تمدن بن النهرين داشته وبعد ها بدست اقوام ديگر از بين رفته است .

اين شهرستان مقارن انقراض هخامنشيان،در حمله اسكندر،مورد تاخت وتاز قرارگرفته اما به علت داشتن دژ وباروهاي محكم درامان ميماند ،سلوكيان نيز به اين شهر حمله كرده وپس از فتح آن، مدتي در نهاوند اقامت گزيده اند .درحمله اعراب به ايران ،سپاهيان اسلام در نهاوند با مقاومت سپاهيان ايران روبرو مي شوند ولي در نهايت،سپاه ايران شكست مي خورد .در دوره قاجاريه،ناصرالدين شاه ضمن بازديد از اين شهر ،دستور داد قلعه نهاوند را كه دژي تاريخي محسوب مي شد ،خراب كنند .

بناهاي تاريخي وفرهنگي شهرستان نهاوند به شرح ذيل مي باشد:

تپه باستاني گيان – ستون هاي معبد لائوديسه – مقبره لقمان بن مقرن (تپه باباپيره )- مقبره شيخ ابوالعباس نهاوندي – حمام حاج آقا تراب نهاوند

معبد لائوديسه (نهاوند)

اين معبد مربوط به عهد سلوكي است .از بقاياي اين معبد كه در تپه مركزي شهر نهاوند قرارداشته است ستونهاي شكسته وسرستونهاي پراكنده اي است كه در داخل وبيرون شهر نهاوند خودنمايي مي كند.از مهمترين بقاياي اين معبد ،كتيبه بزرگي برروي يك تخته سنگ است كه به خط يوناني نگاشته شده ومربوط به دوران آنتيوخوس سوم است كه درحفاريهاي سال 1322 هجري شمسي به دست آمده است .در محل معبد چندين مجسمه كوچك برنزي نيز كشف شده كه احتمالاً مربوط ومتعلق به معبد مي باشد .اين بنا به شماره 374در تاريخ 3/12/1327 در فهرست آثار تاريخي به ثبت رسيده است .

حمام حاج آقا تراب نهاوند

حمام حاج آقاتراب نهاوند در بافت قديمي شهر در حوالي ميدان قيصريه در محله علي آباد ودر كوچه اي با نام كوي حاج آقا تراب واقع شده است .حمام حاج آقا تراب از ابنيه دوران قاجاريه بشمار ميرود .حمام بنايي تقريباً‌ مستطيل شكل است .در ورودي آن پنج پله از سطح كوچه پائين تر است وبربالاي آن كتيبه اي از سنگ سفيد حاوي ماده تاريخ سال احداث ونام باني آن نصب شده است . اين كتيبه برسردر ورودي مردانه مي باشد .در ورودي زنانه نيز در كنار در ورودي مرانه قراردارد كه در ورودي مردانه مجلل تر مي باشد. همچنين دو نيم ستون در دو طرف در ورودي نماي زيبايي بدان بخشيده است .فضاي داخلي حمام بوسيله ديواري به دو قسمت تقسيم شده است .قسمت اول سردخانه يا رخت كن كه در وسط آن چهار ستون سنگي كه برفراز آن گنبدي استوار است قراردارد.در وسط اين قسمت حوض زيبايي ساخته شده وسه سمت آن حجرات يا طاق نماهايي قرار دارد ودر يك سمت شاه نشين با دو ستون كه بر بالاي آن صحنه اي از شاهنامه نقاشي شده است از ساير قسمتها جدا ميشود.نقش ونگارهاي متنوع گياهي وگلدانهاي تزئيني با نقوش مرغان وكتيبه اي كه متضمن متن ((انا فتحنا لك فتحاً مبينا))، عمل رضا طهراني ، 1342 در پيرامون داخلي گنبد ترسم شده است .در وسط گنبد روزنه اي جهت نورگيري وتهويه هوا تعبيه شده است.قسمت دوم گرمخانه حمام نيز مشابه با قسمت رختكن با چهار ستون در وسط ويك گنبد كوچكتر بر بالاي آن مي باشد .اين حمام به شماره 1492 در تاريخ 22/9/56ثبت فهرست آثار تاريخي شده است .از سال 1367 تا كنون عمليات مختلف مرمتي از قبيل استحكام بخشي ورطوبت زدايي بنا – حذف الحاقات اضافي – آواربرداري پشت بام واندود مجدد آن – لايه برداري سطوح گچي واحياء آهكبريهاي بنا وتثبيت آنها – ترميم و باز سازي كاشيكاري لعابدار بخشهاي زنانه ومردانه – احياء درب وپنجره ها – پاكسازي سطوح داخلي واجراي تاسيسات برق وگاز از محل اعتبارات اضطراري ومستمر سازمان با صرف 000/000/87 ريال خريداري ودر تملك سازمان مي باشد.

پل زرامين

پل آجري زرامين معروف به پل لايقه در 5كيلومتري غرب شهرستان نهاوند ودر كنار روستاي زرامين برروي يكي از شعبات رودخانه گاماسياب احداث گرديده .اين پل داراي يك دهانه با قوس جناغي از بناهاي دوره قاجار مي باشد.

 شهرستان تويسركان

موقعيت جغرافيايي :

شهرستان تويسركان بين مدار 34درجه و20دقيقه تا 34درجه و48دقيقه عرض شمالي و48درجه و5دقيقه تا 48درجه و38دقيقه طول شرقي قرارگرفته است .اين شهرستان از شمال ودر خط الراس رشته كوههاي الوند به شهرستانهاي همدان واسد آباد از شرق به شهرستان ملاير واز جنوب به شهرستان نهاوند واز غرب به استان كرمانشاه محدود است .مساحت اين شهرستان 1463كيلومتر مربع است كه 7/7 در صد مساحت استان را در بر گرفته است .

تقسيمات كشوري :

شهرستان تويسركان داراي دو شهر به نامهاي تويسركان وسركان به مركزيت شهر تويسركان بوده وداراي 126آبادي ودوبخش وهفت دهستان به شرح ذيل مي باشد :

-          بخش مركزي شامل 4دهستان به نامهاي خرمرود،حيقوق نبي ،سيدشهاب ،كرزانرود.

-          بخش قلقل رود شامل 3دهستان به نامهاي كمال رود ،قلقل رود وميانرود .

اوضاع اقليمي:

شهرستان تويسركان،داراي آب وهواي نيمه خشك سرد بوده ورژيم بارندگي آن از تيپ اقليم مديترانه اي ومتوسط بارندگي ساليانه آن حدود 400ميليمتر مي باشد .ميانگين درجه حرارات سالانه اين شهرستان حدود 18/13 درجه سانتيگراد است .

وضعيت توپوگرافي ورودخانه ها:

شهرستان تويسركان در دره هاي دامنه جنوب غربي كوه الوند قرارگرفته ومنطقه اي كاملاً كوهستاني است . بلندترين كوههاي آن عبارتند از :الوند با ارتفاع 3573 متر ،قله خان گرمزبا ارتفاع 2868 متر وكوه هاي كمر زردوكليان ،سياه دره در جنوب شهرستان به ترتيب با ارتفاع 2168،2582و2818 متر از سطح دريا وهمچنين روستاي كارخانه در جنوب غربي شهرستان باارتفاع مطلق 1555متر گودترين منطقه شهرستان محسوب مي شود.از منطقه تويسركان دورودخانه سرچشمه مي گيرند:- رودخانه كرزان رود از قسمت هاي علياي دره گشاني وسنجوزان سرچشمه مي گيرد ودر حدود روستاي آريكان با دو شعبه از رود سرابي وسركان يكي شده وبنام قلقلرود به طرف جنوب غربي شهرستان امتداد مي يابد .- رودخانه خرم رود از دره هاي شمال شرقي شهرستان در جنوب كوه الوند سرچشمه گرفته وپس از پيوستن به رودخانه كندر به طرف غرب جريان مي يابد.حجم تخليه سالانه آبهاي سطحي اين شهرستان حدود 55 ميليون متر مكعب  در سال است.

پيشينه تاريخي:

در گذشته ،شهري قديمي بنام رودآور ،داراي سه قصبه توي ،سركان وشكان بوده است كه پس از حمله مغول ،رودآور اهميت خود رااز دست مي دهد ومردم به قصبه توي روي مي آورند واين ناحيه بتدريج آباد مي شود.تويسركان فعلي از دو كلمه توي و سركان تركيب يافته ،كه همان قصبه توي قديمي است .قصبه شكان در اثر زلزله خراب شده ،ولي سركان بفاصله 10كيلومتري شمال غربي تويسركان، هنوز هم وجود دارد ويكي از شهرهاي ييلاقي استان مي باشد.

بناهاي تاريخي وفرهنگي شهرستان تويسركان به شرح ذيل مي باشد:

گنبد حيقوق بني (ع)- آرامگاه ميررضي الدين آرتيماني – كاروان سراي شاه عباسي فرسفج – پل صفوي فرسفج – قلعه اشتران – قلعه دختر شهرستانه – مسجد ومدرسه شيخ عليخان زنگنه – بازار قديمي تويسركان – چنار مسجد باغوار – امامزاده زرهان – شازده ناصر- مسجد جامع تويسركان.

بازار تويسركان

اين بازار در نزديكي ميدان اصلي شهر واقع شده ودر حدود 360سال پيش در دوره صفويه ساخته شده است. قسمت اصلي بازار به شكل قديمي خود باقي مانده است ومشتمل بر يك راسته اصلي وچهار راسته فرعي متصل به آن است ،درحدود چهل واندي سال پيش يك راسته فرعي ديگر در جنوب غربي راسته اصلي وجود داشت كه جهت احداث خيابان تخريب گرديد.با توجه به مشاغل موجود در بازار هر يك از راسته ها نامگذاري شده بود كه از جمله است :راسته قنادها – راسته كفاشها – راسته حلاجها همچنين يكي از     راسته ها سابقاً بنام راسته يهوديها شهرت داشت . اين بازار در حدود 150سال قبل به همت ميرزا قلي خان كلانتر وابدال خان دو تن از امرا وملاكين محلي مرمت اساسي گرديده وبا ايجاد ابنيه اي چون تيمچه قيصريه توسعه داده شد .تمامي بازار يك طبقه ومركب از ديوارها وگنبدها وطاق وقوسهاي متناسب وهماهنگ آجري است .مجموعه بازار تويسركان درسال 1367 تحت شماره 1734 درفهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيد .

كاروانسراي فرسفج

كاروانسراي فرسفج معروف به شاه عباسي واقع در 5كيلومتري جاده تويسركان كنگاور ومجاور روستاي فرسفج از آثار زيباي دوران صفويه مي باشد .اين كاروانسرا با پلان چهار ايواني داراي چهار برج دايره اي شكل در چهار گوشه آن وسه برج نيم دايره اي در وسط اضلاع شرق وغرب وشمالي مي باشد وحجرات در پيرامون حياط مركز تعبيه گرديده اند وچهار اصطبل در چهار ضلع كاروانسرا ودر قسمت عقبي حجرات احداث شده است وعمده ترين شيوه تزئيني بناي كاروانسرا آجر كاري با طرح خفته راسته ميباشد اين بنا در تاريخ 6/12/76 به شماره 1970 در فهرست آثار ملي ايران ثبت گرديده است .

مدرسه ومسجد شيخ عليخان زنگنه

اين بنا در نزديكي ميدان مركزي شهر تويسركان واقع شده وبه مدرسه عباسي معروف است .بنا متشكل از حياطي هشت ضلعي و36 حجره است كه محل زندگي طلاب علوم ديني است .مسجد اين مجموعه در قسمت شرقي حياط قرارگرفته وبنا به اظهار مردم متعلق به زمان شاه عباس صفوي است .ولي اظهار نظرهايي نيز وجود دارد كه تاريخ اين بنا را مربوط به دوران شيخ عليخان زنگنه وزير شاه طهماسب صفوي مي دانند.

عمليات تعمير وبازسازي كه در گذشته برروي اين بنا صورت گرفته بود به علت عدم تناسب مصالح بكار گرفته شده باعث تغيير اصالت آن شده بود ولي با كمك اداره كل ميراث فرهنگي استان همدان تعميرات اساسي ان از مدتها قبل آغاز شده وفعلاً نيز ادامه دارد .

اين بنا د رتاريخ 21/2/1376 به شماره 1866 به ثبت فهرست آثا رتاريخي رسيده است .

پل كرزان

پل آجري كرزان واقع در 10كيلومتري شمال غربي تويسركان در روستاي كرزان از توابع بخش مركزي تويسركان در مسير جاده كوهستاني همدان – گنجنامه  بر روي يكي از شعبات خرم رود احداث گرديده .اين بنا در حدود سالهاي 1332تا 1335 ش احداث گرديده وداراي 4دهنه با قوس هلالي مي باشد .

پل فرسفج

پل آجري فرسفج در 22كيلومتري غرب شهرستان تويسركان ودركنارروستاي فرسفج برروي يكي از شعبات قلقل رود احداث گرديده اين پل از آثار دوران صفويه وفاقد تزئين مي باشد وداراي 3دهانه با قوسهاي جناغي ودو طاقنما مي باشد .

پل حاجي باقر

پل حاجي باقر در 5كيلومتري غرب شهرستان تويسركان وسمت راست جاده آسفالته تويسركان به باختران در روستاي قلعه شيخ برروي رودخانه قلقل رود احداث گرديده ،اين پل با يك دهنه هلالي شكل از آثار اوائل دوران پهلوي مي باشد .

 شهرستان بهار

موقيت جغرافيايي :

بهار يكي از 8شهرستان استان همدان ودر نيمه شمالي آن قرارگرفته است اين شهرستان از شمال به شهرستان كبودر آهنگ ،از جنوب به شهرستانهاي همدان واسدآباد واز غرب به شهرستان اسد آباد واستان كردستان محدود مي شود اين شهرستان بين مدارهاي34درجه و47دقيقه تا 35درجه و10دقيقه عرض شمالي و48درجه و8دقيقه تا 48درجه و32دقيقه طول شرقي قرارگرفته است .مساحت آن 1329 كيلومتر مربع،كه د رمقايسه با استان رقمي معادل 7درصد مي باشد.

تقسيمات كشوري:

شهرستان بهار داراي سه شهر به نامهاي بهار،لالجين وصالح آباد ،به مركزيت بهار بوده وداراي 72آبادي ودو بخش و5دهستان به شرح ذيل مي باشد :

-          بخش مركزي شامل 3دهستان بهنامهاي سيمينه رود،ديم كاران وصالح آباد .

-          بخش لالجين شامل دو دهستان به نامهاي سفالگران ومهاجران مي باشد .

اوضاع اقليمي:

شهرستان بهارداراي آب وهواي خشك بوده ورژيم بارندگي آن از تيپ اقليم مديترانه اي ومتوسط بارندگي ساليانه حدود 320ميليمتر ومتوسط درجه حرارت سالانه حدود 5/10درجه سانتيگراد مي باشد .

وضعيت توپوگرافي ورودخانه ها:

رشته كوه الوند در جنوب غربي شهرستان همدان با بلندترين نقطه ارتفاعي 3480 متر قراردارد،وبقيه وسعت شهرستان را دشت همدان وبهار در بر مي گيرد. نقطه خروجي آبهاي شهرستان در كوشك آباد با ارتفاع 1680متر واقع گرديده است رودخانه هاي جاري در شهرستان بهار،رودخانه هاي صالح آباد ،بهادر بيك وقره آقاج مي باشد .متوسط حجم آب خروجي رودخانه هاي بهار بيگ وصالح آباد هريك 5/24 ميليون متر مكعب ورودخانه قره آقاج 9ميليون متر مكعب در سال مي باشد .

پيشينه تاريخي:

در كتب قديم از شهر بهار بعنوان مركزي آباد يادشده است .در گذشته اين شهر مركز حكمرانان كردستان ولرستان بوده ودر اوايل قرن پنجم هجري ، سلجوقيان عراق پايتخت خود را شهر همدان قرارداده بودند وقلعه بهار مرغزار قراتگين يكي از امراي سلجوقي بوده است.

خرابيهاي قلعه در كوي قلعه شهر،بنام دولت قلعه سي هنوز موجود است .بهار در طول تاريخ چندين بار مورد هجوم وحمله واقع شده است.در سال 655هجري، هلاكو خان مغول اين شهر را ويران وقلعه را باخاك يكسان كرد.در سال 800هجري كه امير تيمورگوركاني،آسياي صغير وشام را به تصرف در آورد.هفت ايل مهم اين مناطق را به نواحي مختلف ايران كوج داد،يكي از آنان بهارلو بو د كه به نواحي كردستان وهمدان كوچانده شد  و ييلاق خود را چمنهاي بهار قرارداد.اين ايل در زمان صفويه به دو قسمت تقسيم شد،يك قسمت از آن بنام ايل بهارلو در بهار ساكن شدند وبه كشاورزي پرداختند .وجه تسميه بهاربه خاطر اسكان اين ايل در اين منطقه است .

بناهاي تاريخي – فرهنگي شهرستان بهار به شرح ذيل مي باشد:

شهر لالجين (مركزسفال) – امامزاده عسگر روستاي چوتاش – پل مهاجران  - كاروانسراي تاج آباد – خانه قراگوزلوي بهار – قلعه هاي اربابي روستاهاي ميهمله عليا وسفلي وپرلوك – نقوش صخره اي دره دوستعلي – خانه شجاع الملك – آرامگاه آيت اله بهاري .

كاروانسراي تاج آباد

در 25 كيلومتري شمال غرب شهر همدان ودر مسير راه عتاب عاليات ودر 500متري سمت راست جاده در داخل روستا كاروانسرايي قديمي همنام روستا قراردارد .اين بناي زيبا بجاي مانده از دوران قاجاريه مي باشد كه داراي يك حياط كه مدور مركزي است كه حجرات بر اطراف آن قرارگرفته است .اين اثر داراي دو طاقنماي تزئيني نيمه مدور چند وجهي با دو لنگه در چوبي است كه از آنجا به داخل اصطبلها وحجرات وصحن حياط ارتباط مي يابد .در قسمت جلو كاروانسرا مشرف به صحن حيا ط تعداد 26 حجره قراردارد. مصالح كاروانسرا از 3نوع آجر قرمز رنگ ب ابعاد مختلف وملاط ساروج بوده كه يكي از منزلگاههاي كاروانهاي زيارتي غرب ايران محسوب مي شود .اين رباط از اقدامات مشترك زبيده خانم (ملقب به فرشته وجهان)از نوادگان فتحعلي شاه وحاجي ميرزا علينقي كوثر همداني است .جهان خانم در طول 60سال اقامت در همدان منشاء خدمات ارزنده وساخت بناهاي عام المنفعه بسيار شده است كه ميتوان به ساخت پل روان وبقعه وصحن امامزاده يحيي ورباط قريه تاج آباد اشاره كرد .

اقدامات مرمتي انجام گرفته بر روي بنا توسط اداره كل ميراث فرهنگي استان همدان با اعتباري بالغ بر 000/000/110 ريال از محل طرحهاي استاني به شرح ذيل مي باشد :

شروع احياء‌ديوارها وپايه هاي اثر بعد از پيگيري بر اساس ابعاد واندازه هاي واقعي با مصالح همگون ـ مرمت وحفاظت اضطراري ديوارها وطاقهاي موجود اثر ـ شروع مرمت وبامسازي بناـ پاك سازي محوطه داخلي اثرـ خريد ونصب برق 3فازـساب وبندكشي حجرات هشتي ورودي ونصب تابلو معرفي اثر وفنس كشي محوطه .اين اثر به شماره 1872 به ثبت آثار ملي ايران رسيده وهرگونه دخل وتصرف در عرصه وعيان اثر ممنوع وساخت وساز در حريم تابع ضوابط خاص حريم مي باشد.

 شهرستان اسد آباد

موقعيت جغرافيايي :

شهرستان اسد آبادبين مدار 34درجه و35دقيقه تا 34درجه و58دقيقه عرض شمالي و47درجه و50دقيقه تا 48درجه و18دقيقه طول شرقي قراردارد.اين شهرستان از شمال به شهرستان بهار واستان كردستان واز غرب يه استان كرمانشاه واز شرق به شهرستانهاي بهار وتويسركان واز جنوب به استان كرمانشاه محدود مي شود.مساحت اين شهرستان 1144كيلومترمربع مي باشد كه در مقايسه با استان رقمي معادل 6درصد است .تراكم نسبي جمعيت اين شهرستان 95نفر در هر كيلومتر مربع است .

تقسيمات كشوري:

اين شهرستان داراي يك نقطه شهري به نام اسدآباداست .شهرستان اسد آباد داراي 122آبادي ويك بخش (مركزي)وشش دهستان به نامهاي سيد جمال الدين،كليايي،پير سلمان،جلگه ،چهاردولي ودربند رود مي باشد .

اوضاع اقليمي:

شهرستان اسد آباد داراي آب وهواي نيمه خشك سرد بوده ورژيم بارندگي آن از تيپ اقليم مديترانه اي است.متوسط بارندگي ساليانه شهرستان حدود 440ميليمتر وميانگين درجه حرارات سالانه آن حدود 5/12درجه سانتيگراد است .

وضعيت توپوگرافي ورودخانه ها:

از ارتفاعات مهم اين شهرستان مي توان كوه قراولخانه با ارتفاع 2648 متر از سطح دريا را نام برد .پرآب ترين رودخانه اسد آباد رودخانه شهاب آقا جانبلاغي مي باشد ،كه از ارتفاعات اطراف دشت چهاردولي سرچشمه گرفته وبا تخليه حدود 21ميليون متر مكعب در سال وارد دشت اسدآباد مي شود.رودخانه يادشده با نام قره چاي از دشت اسد آباد با تخليه ساليانه اي حدود 22 ميليون متر مكعب از منطقه اسد آباد خارج مي شود وبه رودخانه حرم رود آران مي پيوندد.ارتفاع اسد آباداز سطح دريا 1607 متر است.

پيشينه تاريخي:

به لحاظ وجه تسميه تاريخي مورخان مختلف از اسد آباد يادكرده اند .ابن حوقل از آن به نام شهري پرجمعيت يادكرده است.مقدسي از ايواني كه دريك فرسخي آن قرارداشته نام برده است ،كه همين ايوان را ياقوت حموي آشپزخانه خسروناميده است .بنابه گفته جغرافيا نويسان اسلامي اسد آباد داراي مسجد جامع وبازارهاي آباد اطرافش حاصلخيز بوده ودر آنجا زنبور عسل تربيت مي شده است .

از تاريخ پيش از اسلام اسدآباد اطلاعات كافي در دست نيست .مي گويند،بعد از غلبه مسلمانان بر يزدگرد سوم اهالي اسد آباد تسليم نشدند وبعد از پايداري زياد متواري گرديدند .در نتيجه ، شهر سقوط كرد وبه تاراج رفت ،ديري نگذشت كه همه به فرمان سعد وقاص سردار معروف اسلام ،در محل امروزي اندكي متمايل به سمت قسمت جنوبي اسد آباد،شهر جديدي به نام سعد آباد بنا شد كه همين اسد آباد كنوني است .كه درحال حاضر نيز عده اي از اهالي هنوز آن را اسعد آباد تلفظ مي كنند.

بناهاي تاريخي شهرستان اسد آباد به شرح ذيل ميباشد:

كتيبه آقاجان بلاغي – پل شكسته خسروآباد- سنگ نوشته هاي سلطاني(فرمانهاي شاه طهماسب صفوي) – آب انبار شاه عباسي – امامزاد عبداله .

پل آرومند

پل آجري آرومند معروف به قرمز كرپي در 2 كيلومتري غرب روستاي آرومند و20 كيلومتري شمال غرب همدان به سمت اسد آباد برروي روان رود احداث گرديده ،اين پل با 2دهانه مزين به قوسهاي جناغي وعلالي از بناهاي دوره قاجار مي باشد .

پل شكسته (خسرو آباد اسد آباد)

پل خسروآباد معروف به پل شكسته واقع در جاده آسفالته همدان ـ كرمانشاه در روستاي خسروآباد برروي رودخانه قره چاي ساخته شده است .اين پل يكي از معابر ارتباطي مهم در دوران صفويه بشمار مي رفته كه بر سر جاده اصلي ابريشم قرار داشته است .پل آجري خسرو آباد با چهار دهانه كه با قوسهاي جناقي وآجر كاري حصيري ساده اي تزئين گرديده ،در حال حاضر نيز محور ارتباطي چندين روستا بشمار مي رود .اين پل بدليل تخريب زياد در گذشته در بين اهالي محل به پل شكسته معروف گشته است .اين اثر تاريخي بشماره 1875 در تاريخ 21/2/76 به ثبت آثار ملي رسيده است .

 شهرستان كبودر آهنگ

موقعيت جغرافيايي :

اين شهرستان بين مدارهاي 35درجه و2دقيقه تا 35درجه و40دقيقه عرض شمالي و47درجه و50دقيقه تا 48درجه و43دقيقه طول شرقي قرارگرفته است .اين شهرستان از شمال به استانهاي كردستان وزنجان ،از شرق به شهرستان رزن واز غرب به استان كردستان واز جنوب به شهرستان همدان محدود مي گردد.متوسط ارتفاع آن از سطح دريا 1674متر است.مساحت اين شهرستان 4024كيلومتر مربع مي باشد كه در مقايسه با سطح استان رقمي معادل 2/21 درصد است .

تقسيمات كشوري:

شهرستان كبودرآهنگ داراي يك شهر به نام كبودر آهنگ مركز شهرستان مي باشد.اين شهرستان داراي 136 آبادي ودو بخش و9دهستان به شرح ذيل مي باشد :

-          بخش مركزي شامل 6دهستان به نامهاي حاجيلو- سبزدشت – راهب – كوهين – شيرين سو ومهربان عليا.

-          بخش گل تپه شامل 3دهستان به نامهاي عليصدر – گل تپه ومهربان سفلي.

اوضاع اقليمي:

شهرستان كبودر آهنگ داراي آب وهواي نيمه خشك سرد بوده ورژيم بارندگي از تيپ اقليم مديترانه اي متوسط بارندگي حدود 330ميليمتر ودرجه حرارت متوسط منطقه 7/10درجه سانتيگراد مي باشد .

وضعيت توپوگرافي ورودخانه ها :

بلندترين نقطه شهرستان با ارتفاع 2898 متر از سطح دريا قراردارد وكوههاي قلي آباد به ارتفاع 2220متر،كوه زمان با حداكثر 2208

متر،كوه كلگ با ارتفاع 2898متر ،كوه بقائي با ارتفاع 2600متر وكوه ساري قيه با ارتفاع 2570متر در اين شهرستان واقع شده اند.

رودخانه هاي اصلي حوزه آبريز شهرستان كبودر آهنگ رودخانه دمق وطاسران مي باشد كه داراي رژيم سيلابي هستند.رودخانه دمق از كوههاي چراغي وسر شاخه هاي اصلي رودخانه طاسران از كوههاي بوقاطي وكوههاي سوباشي سرچشمه مي گيرد.

پيشينه تاريخي:

در مورد شهركبودرآهنگ گفته اند ، در اين شهرنهرهاي متعدد آب وبركه هاي زيادي وجود داشته كه كبوتران از هر طرف به آنجا

مي آمده اند وبه همين مناسبت  كبوتر آهنگ ناميده شده وسپس به كبودر آهنگ اصلاح گرديد.باتوجه به اينكه مردم اين شهربه زبان تركي تكلم ميكنند به زبان رايج به اين شهر كورنگ مي گويند كه به معناي نهرهاي آب است.

بناهاي تاريخي شهرستان كبودر آهنگ به شرح ذيل مي باشد:

پل كوريجان – قلعه سنگي با شقورتاران – حمام سنگي.

پل ميهمله عليا

پل آجري ميهمله در مسير جاده صالح آباد به غار عليصدر در روستاي ميهمله عليا برروي يكي از شعبات رودخانه قره آقاچ احداث گرديده ،اين پل با يك دهانه از آثار احداث شده در اوائل دوران پهلوي مي باشد .

 شهرستان رزن

موقعيت جغرافيايي:

شهرستان رزن بين مدار 35درجه و12دقيقه تا 35درجه و43دقيقه عرض شمالي و48درجه و33دقيقه تا 49درجه و27دقيقه طول شرقي قرارگرفته است .شهرستان رزن از شمال به استان مركزي واز جنوب به شهرستانهاي همدان وكبودرآهنگ واز غرب به شهرستان كبودرآهنگ محدود مي شود.مساحت اين شهرستان 2721كيلومترمربع مي باشدكه 3/14درصداز مساحت استان را شامل مي گردد.

تقسيمات كشوري:

شهرستان رزن داراي دو شهر به نامهاي رزن وقروه درجزين مي باشد.مركز شهرستان نيز شهر رزن است .اين شهرستان سه بخش،

7دهستان وداراي 140آبادي به شرح ذيل مي باشد :

-          بخش مركزي شامل 2دهستان به نامهاي رزن وخرقان.

-          بخش قروه درجزين شامل 2دهستان به نامهاي درجزين عليا ودرجزين سفلي.

-          بخش سردرود شامل 3دهستان به نامهاي سردرودسفلي،سردرودعلياوبغراطي مي باشد.

اوضاع اقليمي:

شهرستان رزن داراي آب وهواي خشك سرد بوده ورژيم بارندگي آن از تيپ اقليم مديترانه اي است ومتوسط بارندگي ساليانه اين شهرستان حدود 300ميليمتر وميانگين درجه حرارت آن به طور متوسط ساليانه 11درجه سانتيگراد مي باشد .

وضعيت توپوگرافي ورودخانه ها:

در شمال شرقي اين شهرستان رشته كوه خرقان قراردارد ،كه بلندترين نقطه ارتفاعي آن 2799 متر(از سطح دريا)است . رودخانه هاي اصلي حوزه آبريز شهرستان رزن رودخانه خميگان ورودخانه رزن مي باشد . ميزان حجم آب رودخانه خميگان 13ميليون ورودخانه رزن حدود 7ميليون متر مكعب در سال مي باشد .

بناهاي تاريخي شهرستان رزن به شرح ذيل ميباشد:

امامزاده اظهر – امامزاده هود- حمام قديمي قروه درجزين – مسجد جامع درجزين – امامزاده ازناو فامنين رزن – حمام نظام آباد رزن.

اماكن سياحتي

غار عليصدر

موقعيت جغرافيايي :- در روستاي عليصدر از توابع شهرستان كبودر آهنگ و75كيلومتري شمال غربي شهر همدان ،يكي از عجايب طبيعي جهان ونمونه نادري از غارهاي آبي قابل قايقراني ،به نام ˝غارعليصدر˝ واقع شده است كه با طول جغرافيايي 48درجه و18دقيقه وعرض 35درجه و18دقيقه ،داراي ارتفاع 1900متر از سطح درياست.

امكان دسترسي به غار عليصدر از سه مسير فراهم است 1-همدان ،لالجين به بيجار كه جديد الاحداث ومناسب تر است .2-از تقاطع سه راهي پايگاه هوايي نوژه (در جاده همدان به رزن )3-از طريق همدان به صالح آباد .

غارعليصدر در ارتفاعات ساري قيه (صخره زرد)به وجود آمده است .در اين كوه ،دو غار ديگر به نام هاي سوباشي وسرآب وجوددارد،دارد كه به ترتيب 11و7كيلومتر يا غار عليصدر فاصله دارند.به لحاظ گسترش زياد لايه هاي سنگ آهك متبلور در منطقه ،امكان ارتباط بين غارهاي مذكور با غار عليصدر وجوددارد .

تاريخ پيدايش:- زمين شناسان ،قدمت سنگ هاي اين كوه را به دوران دوم زمين شناسي ،يعني دوره ژوراسيك(190تا 136ميليون سال قبل )نسبت مي دهند وشواهد به دست آمده از درون غار حاكي از آن است كه اين غار پناهگاه  انسان هاي اوليه بوده است .مردم روستاي عليصدر وروستاهاي اطراف، از قديم الايام به وجود آن پي برده بودند واز آب آن بهره برداري مي كرده اند،ولي هيچگاه كاربري گردشگري آن مطرح نبوده است ،تا اينكه در پنجم مهرماه 1342 گروهي 14 نفره از اعضاء هيئت كوهنوردي همدان،غار عليصدر را مورد بازديد وكاوش قراردادند.اين عده،توانستند با وسائل ابتدايي مانند چراغ دستي وتيوب لاستيك ،مقداري دردرون غارپيشروي كنند.

بازديد اين گروه در روزنامه هاي محلي منعكس شد ودرسال 1346 با پخش خبر كشف يك غار شگفت انگيزوبي انتها در سطح      رسانه هاي ملي سيل محققان ،كوهنوردان وعلاقمندان آثار طبيعي به سوي آن سرازير شد.در سال 1352 كوهنوردان همداني،دهانه ورودي غار را به قطر 50سانتيمتر تعريض نمودندواز سال 1354 استفاده عمومي از غار عليصدر آغز شد.در آن زمان اهالي روستا مسافران را با چراغ دستي،قايق وپارو به ديدن قسمتهاي ابتدايي غار مي برند .

موزه تاريخ طبيعي همدان

الف ـ تاريخچه:موزه تاريخ طبيعي همدان ،در راستاي تامين اهداف علمي،آموزشي وپژوهشي دانشگاه بوعلي سينا ،در سال 1351 شمسي ،به همت آقاي جعفر محمد علي زاده بنيانگذاري شده است وتاكنون نيز با مديريت ايشان اداره مي شود.اين موزه با الگوها واستانداردهاي بين المللي طراحي وتكميل شده است ونه تنها در سطح ايران ،بلكه در سطح خاورميانه وحتي جهان مطرح مي باشد. محل آن در فضاي دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا در انتهاي چهارباغ آزادگان منشعب از ميدان مدرس واقع شده است وبا زير بناي تقريبي 2000متر مربع ،در سه سالن مجزا ومرتبط به هم به شرح زير جاي داده شده اند:

ب ـ سالن شماره 1- در اين سالن نگاره هاي سنگي كشف شده از مناطق مختلف ايران،توسط گروه تحقيق موزه وسفالينه ها ودست سازهاي مفرغي وسكه به نمايش در آمده ،كه مبين برداشت دقيق انسان ايراني وعلاقمندي وي به طبيعت اطراف خود بوده است . همچنين ،حدود 300مورد صحنه سازي از طبيعت وحش ايران به معرض ديد عموم گذاشته شده است .

ج- سالن شماره 2- اين سالن به آبزيان اختصاص دارد وشامل دو بخش جدا از هم است :

در بخش اول:آكواريوم انواع ماهيان زينتي آب شيرين مناطق گرمسيري است ،كه در حال حاضر،تعدادي از آنها به صورت محدود ودر حد تحقيقات در موزه نگهداري مي شوند.همچنين راه اندازي آكواريوم ماهي هاي آب شور ونيز احداث آكواريوم بزرگ وقابل رقابت با انواع بين المللي آن حاوي اقسام گوناگون آبزيان،در دست مطالعه مي باشد.

بخش دوم:شامل آبزيان فيكسه شده است .در اين قسمت نمونه هاي كمياب ونفيسي از انواع آبزيان،خزندگان ،وپستانداران،به صورت فيكسه شده در داخل محلول ويا به صورت " تاكسيدرمي " شده قرار دارد.

د- سالن شماره 3-در اين سالن ،مجموعه اي از نمونه نه هاي كاني،فسيلي وسنگهاي رسوبي به جاي مانده از ادوار مختف زمين شناسي ايران ،جمع آوري شده است ،كه گرچه فشرده اي از نمونه هاي كاني وفسيلي ايران است ،ليكن غني ترين مجموعه هاي مشابه داخل كشور است .

ه- اكتشافات- توجه به اكتشاف ،بيانگر پويايي وبالندگي يك موزه مي باشد.موزه تاريخ طبيعي همدان نيز در طول فعاليت 28ساله خود،برخي از نمونه ها را براي اولين بار در كشور كشف نموده است كه البته اثبات جديد بودن آنها در سطح جهان ،نياز به تحقيق وبررسي بيشتري دارد.براي مثال ،كشف 5گونه جديد از ماهي هاي خليج فارس وچند نمونه از فسيلها ،براي اولين بار توسط اين موزه گزارش شده است .درحال حاضر علاوه بر گردشگران ومحققين ،سالانه گروه هاي زيادي از دانشجويان ودانش آموزان ،از اين موزه ديدن مي كنند.

قله هاي كوهستان الوند:

رشته كوه الوند،يكي از ويژگيهاي طبيعي وجذاب استان همدان مي باشد،كه در جنوب شهر همدان وشمال شهر تويسركان قرارگرفته است.الوند،بلندترين قله آن ،با ارتفاع 3574 متر از سطح دريا،حدطبيعي بين اين دوشهر مي باشد.جهت اين كوهستان از شمال غربي به جنوب شرقي كشيده شده واستان همدان را به دو نيمه شمالي وجنوبي تقسيم مي كند.اين كوهستان ،با دره هاي وعميق وسرسبز، چشمه سارها ،چمن زارها ،قله ها وپوشش گياهي و... ميعاد گاه هزاران انسان شيفته طبيعت مي باشد.

معروف ترين قله ها ،از شمال غربي به جنوب شرقي عبارتند از:

آلما قلاغ 2997متر،كركس2959متر،قزل ارسلان3250متر،دائم برف 3450متر،كلاغ لان3480متر،الوند3584متر ،تاريك دره 3314متر،كمرلرزان 3338متر ،چهار قله (3166،3172،3184و3170متر )،يخچال صاحب (گاوبره)3486متر،شاه نشين 3496متر،سرخ بلاغ3124متروكلاه قاضي 3125متربه شرح زير:

قله آلما قلاغ-اين قله در شمال غربي رشته كوه الوند قرارداردودر مجاورت روستاهاي اختاچي،همه كسي وملهمدره واقع است. فاصله آن تا شهر همدان 46كيلومتر است .اين كوه به خاطر دارابودن معادن سنگ آهن با درجه خلوص بالا،اهميت زيادي دارد.بهترين مسير صعود به اين قله ،از طريق روستاي باباعلي است واز طريق روستاهاي تاج آباد واختاچي نيز امكان پذير است .آلما قلاغ در فصل بهار بسيار زيباست وبه علت بعد مسافت از همدان كمتر مورد توجه است،اما به علت صخره اي ،بودن مي تواند مورد استفاده سنگ نوردان قرارگيرد.از گياهان معروف آن ،لاله ساقه كوتاه يا گل حسيني است .

قله كركس (كركسين)- آخرين قله كوهستان الوند،در جهت شمال غربي تا گردنه اسد آباد است .صعود به اين قله ،به علت صخره اي بودن از سمت شمال ،وديواره اي بودن از سمت غرب ،با امكانات فني ممكن است وپناهگاه حيواناتي از قبيل قوچ وميش است .نزديك ترين وساده ترين راه صعود آن از طريق روستاي وهنان مي باشد ،كه حدود 5/2ساعت به طول ميانجامد

چشمه پرآب وخنكي نيز به نام " چهل چشمه"  دراين مسير قراردارد.در نزديكي قله كركس،قله ديگري به نام قراول خانه قرارگرفته است .

قله قزل ارسلان- از فراز اين قله ،چشم انداز وسيعي از مسير جاده همدان به اسد آباد ديده مي شود.بهترين مسير صعود به آن ،روستاي وهنان مي باشد ،كه پس از سه ساعت كوه پيمايي به قله قزل ارسلان مي رسد.كوهنوردان از مسير تويسركان ونيز روستاي شهرستانه كه در جنوب قراردارد،نيز مي توانند به اين قله صعودنمايند.راه ديگر از طريق روستاي برفين است،كه از پايين دست قله قزل ارسلان مي گذرد .در زمستانهادر ،اين منطقه احتمال ريزش بهمن نيز وجوددارد.اين قله ،يكي از زيباترين قله هاي رشته كوه الوند وحتي ايران نيز مي باشد.

قله دائم برف- اين قله در غرب قله الوندقرار داردوبا شهر همدان،حدود 20كيلومتر فاصله دارد واغلب ايام سال پوشيده از برف مي باشد وبه همين دليل دائم برف ناميده شده است .اين قله از دامنه هاي شمالي وجنوبي داراي شيب تندي است .راه صعود به اين قله ،يكي از طريق روستاي برفين وامامزاده كوه مي باشد كه راحتتر است وراه ديگر آن ،از مسير كلاغ لان است كه كمي دشوار تر است ومخصوص كوه نوردان حرفه ا ي است .براي رسيدن به اين قله در حدود 2ساعت كوه پيمايي لازم است .

قله كلاغ لان (لانه كلاغ)- قله ا ي است كله قندي برفراز كوهي صخره اي ومشرف به دوزخ دره ، يك راه صعود به اين قله از گنجنامه وكيوارستان است ،كه از دو مسير قابل دسترسي است :

از مسير اول ابتدا به ميدان ميشان وبعد به تخته نادر وسپس به يك دوراهي ميرسيم ،كه يكي ازآنها به قله الوند وديگري به كلاغ لان ختم مي شود.مسير دوم از دره كيوارستان به سمت چپ مي باشدكه از جنوب قله الوند به كلاغ لان مي رسد وتقريبا طول هر دو مسير فوق يكسان است .راه ديگر صعود به كلاغ لان،روستاي برفين (در مريانج)مي باشد كه با سه ساعت كوه پيمايي به قله ميرسد.

قله الوند- الوند بلندترين قله اين كوهستان مي باشد كه در راس ،كمي هموار ومسطح است.در فاصله صخره بزرگ قله الوند وديوار جنوبي آن ،كه رو به تويسركان است ،شكافي كوچك وگود ،سنگچين شده است .كوهنوردان عقيده دارند كه اين شكاف آرامگاه سام پسر نوح(ع)است .يك راه رسيدن به قله الوند از مسير دره گنجنامه ،كيوارستان،ميدان ميشان وتخته نادر است ،كه در ميدان ميشان دو پناهگاه براي استراحت كوهنوردان موچود مي باشد وراه ديگر آن از ضلع جنوبي قله از شهر سركان مي باشد .

قله تاريك دره – جاده قديمي همدان به تويسركان(معروف به جاده شاهي)،از طريق گنجنامه به پيست اسكي تاريك دره ،قلعه تاريك دره ،چهار قله وگردنه تويسركان ختم ميشود . يال شمالي گردنه به كلاغ لان ويال جنوبي اّن به قله تاريك دره وچشمه فرشه مي رسد. بهترين راه صعود به اين قله گردنه تويسركان ميباشد. كه دسترسي به اّن با دو ساعت كوهنوردي            امكان پذير است .

علت نامگذاري تاريك دره طلوع دير هنگام وغروب زود هنگام خورشيد در اين دره بوده است ،كه بدليل جهت شمالي به جنوبي دره مي باشد .وهمين امر باعث شده تا برفهاي موجود در اين دره در سايه بيشتري قرارداشته باشند .

قله كمر لرزان – ادامه يال تاريك دره به سمت مشرق ،ابتدا به قله كمر لرزان وسپس به چهارقله مي رسد واز سوي ديگر به دره مراد بيگ مشرف است .بنابراين ،يكي از راههاي صعود به اين قله دره مراد بيگ مي باشد اين دره شيبي 40درجه دارد ودر همين دره چشمه اي از دل كوه مي جوشد ،كه قسمتي از آب آشاميدني اهالي روستاي دره مراد بيگ را تامين مي كند.شمال كمر لرزان ،تاريك دره وجنوب آن ،چشمه فرشه است بطوريكه چشمه فرشه از اين قله قابل رويت است .روستاي ديويجين ودره گرگ نيز درادامه به چهار قله وكمر لرزان مي رسند .

چهار قله – چهار قله نزديك به هم وتقريبا هم ارتفاع ،درجنوب شرقي قله الوند وبرفراز دره ديوين قراردارند.در جنوب اين كوهها ،قله كمر لرزان واقع است ،كه مشرف به پيست اسكي تاريك دره مي باشدودر دامنه شمالي آن،چشمه ملك وچشمه قاضي در جريان هستند.كوتاه ترين راه دسترسي به چهار قله از طريق دره گوساله است واز دره ديوين ودره مرادبيك هم ميتوان به اين قله ها صعود كرد.

قله يخچال صاحب (گاوبره)- اين قله به يخچال صاحب الزمان(ع)نيز شهرت دارد.تابش نور خورشيد در آن مايل است وبه همين دليل گرماي كمتري به آن مي رسد وبرفهايش ديرتر ذوب مي شود،اطلاق نام يخچال نيز به همين علت است.اولين برف پائيزي ويا زمستاني اين كوه را سفيد پوش مي كندوحتي در تابستان نيز داراي هواي بسيار سردي است .بيشترين آب ورودي به سد اكباتان همدان از طريق همين قله تامين مي شود.راه صعود ،از طريق دره مرادبيك به چشمه سنگ سفيد ودر ادامه به هزار پيچ وسپس به يخچال مي رسد .فاصله اين قله از شهر همدان 17 كيلومتر است،واز خط الراس تاريك دره نيز قابل دسترسي است .

قله شاه نشين – در جنوب غربي قله كلاه قاضي ،قله شاه نشين بزرگ قرارگرفته است .مسير صعود به آن از روستاي ابرو ميباشد .اين قله پس از الوند مرتفعترين قلل كوهستان الوند مي باشد ورودهاي منشعب از آن در دامنه شمالي ،در نهايت به سد اكباتان جاري مي شوند.اخيرا به همت كوهنوردان تويسركاني جانپناه كوچكي در چمن شاه نشين احداث شده است .راه دسترسي به قله شاه نشين از كلاه قاضي به سمت يخچال ،با حدود نيم ساعت كوهپيمايي ميسر مي باشد.

قله كلاه قاضي – در ادامه رشته كوه الوند به سمت جنوب شرقي وبعد از قله يخچال صاحب ،قله كلاه قاضي قراردارد،كه در فاصله 15كيلومتر ي جنوب شهر همدان واقع است .راه صعود به آن از طريق شاه نشين روستاي ابرو ،راه خاكي روستاي سيمين ورده عرب خان مي باشد وبراي رسيدن به آن به صورت پياده حدود 3ساعت زمان لازم است .

 دشتهاي رشته كوه الوند:  

در كوهستان الوند،علاوه بر قلل مرتفع وشيب دار،دشتك هاي كوچكي وجوددارند،كه سطح آنها از چمن زار پوشيده شده وچشمه هاي زيادي در آنها جاري است وبا توجه به اينكه از سطوح نسبتا مسطحي برخوردارند،به صورت محل استراحت واطراق كوهنوردان        درآمده اند .مهمترين اين دشتك ها عبارتند از :ميدان ميشان،تخت نادر،چمن شاه نظر و تخت رستم.

ميدان ميشان – ميدان ميشان در مسير اصلي صعود به قله الوند است ووسعت آن حدود 1هكتار است ،كه كمتر از تخت نادر    مي باشد.وارتفاع آن از سطح دريا 2600متر است .در اين مكان دو باب پناهگاه كوهنوردي است ،كه يكي از آنها مجهز به خوابگاه ميباشد، مسجد وحمام نيز براي استفاده عشاير احداث شده است.عشايري كه ييلاق خود را دردامنه شمالي الوند مي گذارنند، در ميان ميشان كه داراي آبهاي روان ،جمن زار ومناظر زيباي طبيعي است،چادر مي زنند.ميدان ميشان در صبح روزهاي جمعه ،بيشترين ورزشكاران وعلاقمندان به طبيعت وكوهنوردي را در خود جاي مي دهد.

تخت نادر- در ادامه مسير صعود به قله الوند تخت نادر قرارگرفته ،كه شامل محوطه اي است به مساحت تقريبي 5/1 هكتار،با شيب كم وپوشش گياهي چمن زار كوهستاني .ارتفاع آن از سطح دريا 2900متر است .مراد از نام گذاري تخت نادر،كمياب زمين مسطح در دل كوهستان است.

 دره هاي شمالي وجنوبي الوند:

دره دامنه هاي شمالي الوند دره هاي پر آبي مانند:دره برفين ،دره گنجنامه ،دره عباس آباد،دوزخ دره ،دره گوساله ،دره كيوارستان، دره سيمين ،دره مرادبيك ،دره ديوين ،دره قز،دره حيدره وغيره وجود دارد ودره هاي مصفايي نيز در دامنه جنوبي الوند واقع است

از جمله :دره سركان،دره آرتيمان ،دره فاران،دره گزندر،دره شهرستانه وغيره.

-دره حيدره :

درحاشيه غربي شهر همدان ،بين دره عباس آباد ودره وسيع وكم عمقي به نام دره فخر آباد قراردارد ور ضلع شمالي ميدان ميشان

برفراز دره حيدره واقع شده است ،كه از درههاي خوش آب وهوا وباصفاي استان همدان مي باشد.مسير دسترسي به دره حيدره ،از طريق ميدان مدرس به سمت دانشكده كشاورزي مي باشد ،كه در ادامه به دره حيدره مي رسد وجاده آن آسفالته مي باشد .اين مكان به دليل نزديكي به همدان به نام " حيدره پشت شهر" شهرت يافته است .در ابتداي اين دره برروي شيب دامنه غربي آن،روستايي به همين نام قرار گرفته است ،كه از روبرو منظره پلكاني تماشايي وزيبايي دارد.

امتداد دره شرقي وغربي است ودر انتها ،قله حيدره وسپس قله الوند قراردارند .دره حيدره از باغات ميوه وزمين هاي زراعتي پوشيده شده است .در كف دره رودخانه اي درجريان است ،كه مانند ساير رودهاي دامنه شمالي الوند به قره چاي متصل مي شود.

سرچشمه رودخانه حيدره چشمه سارهاي يال ها ودامنه هاي اطراف دره مي باشد.انتهاي دره كه به دامنه ها وشيب هاي تند كوهستان الوند محدود مي شود،بسيار با صفا است وچشم انداز زيبايي دارد وبه " ايسيلان حيدره" مشهور است . محصول باغات ومزارع اين دره ،انواع ميوه وفراورده هاي كشاورزي است .روستائيان حيدره به شغل دامداري وزنبورداري نيز اشتغال دارند وعسل حيدره در همدان از شهرت خاصي برخوردار است . دامنه مقابل روستا از گونه هاي گياهي خاصي پوشيده شده وبه همين دليل منطقه حفاظت شده مي باشد .همچنين در اين منطقه ،عمليات ابخيزداري به دو شكل مكانيكي وبيولوژيكي انجام شده است .

-         دره ديوين (ديويجين):

اين دره در حاشيه جنوبي شهر همدان وغر بدره مراد بيك وبه موازات آن قراردارد وامتدادآن از شمال غربي به جنوب شرقي است .انتهاي دره ديوين به دامنه كوههاي معروف به چهار قله مي رسد.دو چشمه از چشمه هاي معروف رشته كوه الوند به نامهاي چشمه قاضي وچشمه ملك ،در چمن زار هاي مشرف به اين دره جاري هستند .در دامنه اين دره ،دهكده قديمي نيز به همين نام (روستاي ديوين)قراردارد .كار اصلي روستائيان اين دره باغداري است وپرورش درختان ميوه مانند زرد آلو ،گيلاس ،آلبالو،گردو ،بادام وغيره در آن رايج است .شغل ديگر آنها گاودار ي است ويعضي هم به استخراج سنگ لاشه وسياه رنگي به نام سنگ فولاي از معادن  دامنه غربي دره اشتغال دارند كه به علت استحكام وزيبايي آن جزء بهترين سنگهاي ساختماني است .

 -         دره شهرستانه:

اين دره از زمينهاي آبرفتي روستاي اشتران آغاز ودر امتداد جاده قديمي همدان به تويسركان (از طريق گنجنامه )،به روستاهاي سي سانه، قلعه آستيجان وقلعه تيميجان ودر انتها در بلند ترين قسمت به روستاي شهرستانه ختم مي شود.امتداد اين دره در جهت شمال شرقي به جنوب غربي است .برفراز دره شهرستانه ،دو قله معروف كوهستان الوند ،يعني كلاغ لان .دائم برف قرارگرفته اند وشيارهاي متعددي از دامنه هاي دره به عمق آن كشيده شده اند ،كه هريك دره اي با صفا وپرآب وعلف مي باشدكه دره هاي فرعي پشت تخت،سلطانيه وموسي از آن جمله اند ودر جبهه غربي دره شهرستانه نيز شيار ها وچشمه هاي دره طالب وسر آب دره طالب ،دره كم آزار،دره مدي،دره علي وره الف آبي را مي توان نام برد.رودخانه خرم رودنيز،در اين دره با صفا جريان دارد.ارتفاعات بالادست مشرف به انتهاي دره ،از زيستگاههاي عمده كبك محسوب مي گردد.هم چنين غار شهرستانه نيز درانتهاي اين دره واقع شده است .اهالي روستاهاي دره شهرستانه عمدتا به زراعت وباغداري مي پردازند وخشكبار از جمله فرآورده هاي باغات اين دره مي باشد .

- دره سركان:

در دامنه جنوبي كوهستان الوند ودر دامنه شيب هاي تندي كه در انتها به قله يخچال (گاوبره)ختم مي شود،دره سركان قرارگرفته است .امتداد اين دره ،شمالي –جنوبي مي باشد وبه علت اين موقعيت در تمام طول روز از تابش نورخورشيد برخوردار است .در گستره دره ،ابتدا روستاي آرتيمان وبعد از آن شهر سركان واقع شده است .دره سركان يكي از خوش آب وهوا ترين دره هاي الوندمي باشد .

رودخانه پر آب سركان نيز در طول اين دره جاري است وسبب به وجود آمدن باغات وانواع درختان ميوه در آن شده است ،كه عبارتند از:گردو،گيلاس،آلبالو،آلو،زردآلو،توت،بادام وسيب سرخ كه در سرتاسر دره ديده مي شوند.وسعت اين دره در حدود 1000هكتار است. رود سركان از قله شاه نشين بزرگ (از قلل الوند)سرچشمه مي گيرد وپس از دريافت چشمه سارهاي اطراف دره به سمت جنوب جريان مي يابد واز داخل شهرسركان ومجاورت پير كمر بسته عبور نموده ،از طريق كرزان رود به قلقل رود متصل مي شود.

-         دره فاران:

اين دره با وسعتي حدود 400هكتار ،در شمال شرقي تويسركان واقع شده واز درختان انگور ،گردو ،بادام وسيب پوشيده شده است .

-         دره آرتيمان:

اين دره با وسعتي حدود 600هكتار در حومه تويسركان ونزديك قريه آرتيمان قراردارد واز درختان :گردو،بادام وسيب پوشيده شده واز آب وهواي بسيار لطيف ومطبوعي برخوردار است .

-         دره گزندر وسرابي:

اين دره با صفا در شرق شهر تويسركان ودر ابتداي ورودي اين شهر از سمت جوكار قرارگرفته است ودرادامه شيب هاي تند قلل كلاه قاضي وشاه نشين بزرگ به سمت جنوب مي باشد .اين دره با حدود 500هكتار مساحت ،به دليل فراواني آب ووجود خاك مناسب ونسبتا عميق در دو دامنه خود ،استعداد بالائي در زراعت وباغداري دارد وبه همين جهت تراس هاي دو سوي رودخانه عمدتا به باغات گردو اختصاص دارد ودرختان ديگر ي مانند :سيب،زردآلو،گيلاس وآلبالو نيز در آن وجوددارد.رود سرابي كه در اين دره جاري است از كوه كلاه قاضي سرچشمه مي گيرد وپس از پيمودن مسيري پر پيچ وخم وارد دره گزندر مي شود.در اين مسير چشمه هائي نيز به آن متصل مي گردد.آب اين رود در ادامه ،از مجاورت كوه قلندر سياه ،روستاي شاه زيد وقلعه قاضي مي گذرد وبه قلقل رود مي ريزد.

در ارتفاعات مشرف به دره ،بقاياي سنگرهاي سپاهيان نار شاه به شكل سنگ چيني ديده مي شود،كه اهالي به آن " طر نادري"      مي گويند.اين سنگرها در جنگ با عثمانيها مورد استفاده توپخانه پياده نظام سپاه نادري بوده است .اين دره داراي مناظري زيبا وچشم نواز وآب وهوائي دلپذير است واز گذشته هاي دور از تفريحگاههاي مورد توجه اهالي بوده است .

-          دارستان :

دارستان نام دره اي است در شمال تويسركان كه به فاصله 4كيلومتري از انتهاي خيابان شهداي تويسركان واقع شده است .نام اين دره احتمالا ممكن است به علت رويش درختاني موسوم به " دار "بوده باشد.گرچه دارستان محل رويش درختچه خودرو وديمي سماق ميباشد ،و از گذشته نيز به دار بودن آن شهرت داشته است .

د-كوههاي صخره اي:

يكي ديگراز ويژگيهاي كوهستان الوند،كوههاي صخره اي وسنگهايي است كه مستعد ورزش سنگ نوردي براي علاقمندان به اين رشته مي باشد .از جمله :سنگ كشتي،سنگ ضربدر،ارسباران ،شيب منفي قله كلاغ لان،كلاهك قله ،سنگ پاندوله ،كلاهك كلاغ لان، دروازه تخت نادر ،واضلاع شرقي وغربي قله وغيره .

ه- چشمه هاي الوند:

1- حوض نبي: از مشهورترين چشمه هاي الوند حوض نبي مي باشد،كه از زير صخره اي بزرگ در زير قله الوند سرچشمه گرفته ودر جهت شمالي به سمت تخت نادر سرازير مي گردد وداراي آبي بسيار خنك وگواراست.

2- چشمه تخت نادر:درابتداي تخت نادر واقع است وچشمه اي نسبتا پر آب است .

3- چشمه كلاغ لان :چشمه اي دائمي است كه در چمن زار كلاغ لان جاري است .

4- چشمه قاضي:دردره مراد بيك جاري است وآب مصرفي روستاي دره مرادبيك را تامين مي كند.

5-     چشمه ملك : سرچشمه رودخانه اي است كه دره ديوين جريان دارد.

6-     هفت چشمه :اين چشمه ،در دامنه جنوبي چهارقله ودر جاده منتهي به تويسركان جاري است .

7-     چشمه خسرو:چشمه خسرو،در مسير يخچال به كلاه قاضي در جريان است .

8-     بهشت آب:در سمت دره كيوارستان وجنوب قله الوند ،چشمه كوچكي است كه از شكاف صخره اي بيرون مي آيد ودر سالهاي كم آب ،آب آن كم شده وگاهي در تابستانها به خشكي مي گرايد.

9-     چشمه افعي:اين چشمه در دامنه دوزخ دره واقع است .

10-  چشمه آب مرواريد:چشمه اي است پرآب وبسيار گوارا ،كه آب اين چشمه وچشمه افعي از مسير رودخانه وفرجين مي گذرد . در حوالي چشمه مرواريد،نوعي درخت بيد به نام"  مروار " روئيده است وشايد به همين دليل ويا به خاطر زلال بودن آب اين چشمه ،نام مرواريد برآن نهاده اند.

 فهرست منابع

1-     كياني محمد يوسف ،تاريخ هنر معماري ايران در دوره اسلامي ،چاپ اول،تهران،نشر سمت،1374.

2-     پژوهشگاه فرهنگ وهنر اسلامي،بناهاي آرامگاهي ،چاپ اول ،تهران ،دايره المعارف حوزه هنري ،1376.

3-     مصطفوي سيد محمد تقي ،نگاهي به معماري ايران،چاپ اول نشر شركت سهامي سيمان تهران،شمال سال 1355.

4-     درخشان مهدي،بزرگان وسخن سرايان همدان،جلد1،چاپ اول ،تهران،چاپ نيكپور ،بهمن 1341.

5-     اذكايي پرويز،فرمانروايان گمنام ،چاپ اول تهران ،انتشارات موقوفات دكتر محمود افشار يزدي ،زمستان 1367.

6-     خانزاده منصور اكبر،مختصري پيرامون آثار تاريخي همدان ، چاپ اول همدان ، چاپ فرهنگ وارشاد اسلامي 1362.

7-     غروي مهدي،آرامگاه در گستره فرهنگ ايراني ،چاپ اول تهران،انجمن آثار ومفاخر فرهنگي ،وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي، سال 1376.

8-     كياني محمد يوسف ،تاريخ وهنر معماري ايران در دوره اسلامي ،چاپ اول تهران،سازمان مطالعه وتدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت)1374.

9-     اذكايي پرويز،تويسركان .مجله فرهنگ همدان ،سال چهارم ،ش .13و14 ،ص .110.

10-  سازمان برنامه وبودجه استان همدان ،گزارش اقتصادي ،اجتماعي شهرستان رزن ،چاپ اول همدان،نشر سازمان برنامه وبودجه استان همدان،تير 75.

11-  سازمان توسعه وخانه سازي ايران ،طرح محور فرهنگي تاريخي همدان،چاپ اول،همدان مهندسين مشاور توسعه خانه سازي ايران ،سال 1371.

12-  كياني محمد يوسف ،شهر هاي ايران ،جلد دوم ،چاپ اول تهران ،نشر جهاد دانشگاهي دانشگاه تهران ،1368.

13-  صابري همداني احمد،تاريخ مفصل همدان ،جلد يك ،چاپ اول همدان ،نشر عين القضات همداني ،سال 1375.

14-  جكسن آبراهام وويليام ،سفرنامه جكسن ،منوچهر اميري ،فريدون بدره ايي ،چاپ سوم ،تهران 1369.

15-  فوز ي ولي ا... ،حبقوق نبي (ع)،چاپ اول ،قم ،انتشارات دارالفكر،سال 72.

16-  قراگزلو غلام حسين ،هگمتانه تا همدان ،چاپ اول همدان ،انتشارات اقبال ،1373.

17-  پاپا دوپولو،معماري اسلامي ،دكتر حشمت جزني،چاپ اول،تهران،نشررجاء ، 1368.

18-  لسترنج گاي ،سرزمين خلافتهاي شرقي،محمود عرفان،چاپ چهارم ،تهران ،انتشارات علمي فرهنگي ،1373.

19-  بديع ربيع،جغرافياي مفصل همدان،ج 3،چاپ اول ،نشر اقبال،همدان 1370.

20-  حقيقت رفيع عبد الرفيع ،فرهنگ تاريخ  وجغرافياي شهرستانهاي ايران ،چاپ اول ،تهران،نشر كومش،1376.

21-  افشار سيستاني ايرج،سيماي ايران ،چاپ اول،تهران ،نشر آقا بيگ ،زمستان 1372.

22-  سازمان جغرافيايي وزارت دفاع ،فرهنگ جغرافيايي كبودر آهنگ ،چاپ اول ،تهران ،1376ج.47.

23-  آرشيو ادراه كل ميراث فرهنگي همدان.

24-  سازمان برنامه وبودجه. 

 گورستان پارتي / محوطه شير سنگي همدان

بدنبال كشف اتفاقي يك تابوت سفالي عمليات كاوشهاي محوطه شير سنگي همدان در سالهاي 1353و1354توسط هيئت باستانشناسي ايران به سرپرستي آقاي آذرنوش انجام پذيرفت .آثار مكشوفه شامل بقاياي يك گورستان اسلامي ويك گورستان مربوط به ادوار ساساني بود.گورستان اسلامي بدليل عمق زياد گورهاي ايجاد شده در بسياري از مواردبقاياي گورستان قديمي رامنهدم واز بين برده بود.در فصل اول حفاري (1353)14تدفين مشتمل بر 7تدفين در تابوتهاي سفالي چهار تدفين درون خمره- دو تدفين طاقباز ويك تدفين چمباتمه اي (جمع شده)بدون تابوت بدست آمد .تدفينهاي با يا بدون تابوت (طاقباز)ونيز تدفينهاي خمره اي عموماً برروي محور شمال شرقي – جنوب غربي قراردارند.ولي در گروهي از اين تدفينها سر اجساد در سمت جنوب غربي وپاره اي ديگر در سمت شمال شرقي قرارداده شده اما تابوتهاي استفاده شده در نوع شمال شرقي همگي بيضي شكل با پوششي از تخته سنگهاي نازك وفرم تابوتهاي نوع جنوب غربي منطبق با خطوط بدن اجساد بوده وهمچنين پوشش آنهااز تخته سنگهاي نازك متفاوت يا گروه قبل يا پوشش سفال يا پوشش سفال وسنگ تواماً ميباشد (قسمت علياي تابوت با سفال پوشش داده شده   و قسمت تحتاني تابوت يا تخته سنگ )همچنين اين گروه از تابوتها داراي پوشش دومي از خشت ويا سنگ بوده اند كه در نوع سنگي آن تابوت در درون محفظه شيرواني شكل ايجاد شده بوسيله تخته سنگهاي بزرگ قرار داده شده ودر نوع پوشش خشتي پيرامون وروي تابوت يا خشتهايي به ابعاد 13تا 18در 12-25 در 32تا 33 سانتيمتر پوشانيده شده است .همچنين در تدفينهاي بدون تابوت شمال شرقي گاهي در جانب چپ گورها ديواره كوتاهي با سنگهاي بدون تراش ساخته اند .نوع ديگر تدفينهاي بدست آمده حالت چمباتمه اي (جنيني)مي باشد كه عموماً بدون تابوت بوده واجساد بحالت جنيني جمع شده وگاهي نيز اجساد را به پشت خوابيده ودستها بحالت صليبي برروي سينه قرارداده شده است همگي اين گورها جهت شمال غربي تا غربي دارند.درفصل دوم كاوشهاي اين گورستان (1354)جمعاً 51گور كاوش شدكه 31نوع تدفين طاقباز بدون تابوت –11تدفين چمباتمه –5تدفين در تابوت و2تدفين با پوشش خمره بودند همچنين در مجموع كاوشها در 2تابوت سفالي ويك تدفين بدون تابوت در هريك دو اسكلت قرارداشتند در ميان گورهاي كاوش شده از تدفينهاي طاقباز كشيده اعم از با تابوت يا بدون تابوت ويا تدفينهاي با پوشش خمره اي كه سراجساد در سمت جنوب شرقي قراردارد بجز دو مورد جزيي كه شامل يك لنگه گوشواره كوچك ونازك طلا ودو حلقه انگشتري مفرغي مي شد ,شئ ديگري بدست نيامد واشياﺀ در دو نوع تدفين ديگر يعني چمياتمه اي ونيز تدفينهايي كه سر اجساد در جهت شمال شرقي قرارداشت بدست آمد كشف سكه اي مربوط به يكي از ساترا پيهاي هخامنشي (كاريه)در گروه تدفينهاي چمباتمه اي مشخص ساخت كه اين دسته از تدفينها مربوط به دوره هخامنشي (400قبل از ميلاد )مي باشد .مطالعات مقايسه اي تدفينهاي نوع جنوب غربي با كاوشهاي انجام شده در بين النهرين ومصر همچنين وضعيت قرارگرفتن اين تدفينها با ساير انواع ديگر در گورستان شير سنگي مشخص ميسازد اين دسته از گورها مربوط به دوره سلوكي مي باشد .در اين تدفينها شكل تابوت منطبق با خطوط بدن ساخته شده وهمانگونه كه اشاره شد داراي پوشش دومي از سنگ يا خشت نيز بوده اند ودر كف تابوتها نيز جهت تهويه سوراخهايي ايجاد مي نمودند واما كشف دو سكه از مهرداد اشكاني(حدود175ق.م )

وفرهاد دوم (129ميلادي )در تدفينهايي كه سر اجساد  در شمال شرقي قراردارند مسجل ساخت كه اين گروه از تدفينها مربوط به اوايل دوره اشكاني ميباشد .بصورت خلاصه وضعيت تاريخگذاري گورستان شير سنگي همدان بدين شرح مي باشد :

الف) تدفينهاي چمباتمه اي مربوط حدود 400ق.م – اواخر دوره هخامنشي .

ب) تدفينهاي با يا بدون تابوت ويا با پوشش خمره اي كه سر اجساد در جنوب غربي قراردارند مربوط به دوره سلوكي.

ج) تدفينهاي با تابوت يا بدون تابوت ويا با پوشش خمره اي كه سر اجساد در شمال شرقي واقع شده مربوط به نيمه اول دوره اشكاني.

بنابراين اين گورستان از اواخر دوره هخامنشي يعني حدود400(ق.م)تا حدود اواخر قرن دوم قبل از ميلاد براي مدتي در حدود 200سال مورد استفاده بوده است واين سه روش تدفين بيانگر بوجود آمدن وگسترش سه جريان مذهبي متفاوت است كه طي اين دو قرن جامعه آن روزي همدان را متاثر ساخته است واستفاده ويا عدم استفاده از تابوت در تدفينهاي دوره هاي مذكور بيانگر وضعيت اقتصادي اقشار جامعه آن روزگار بوده است

دسته ها : استان همدان
بیست و هشتم 8 1390
در ضلع شمال غربي روستا و بر ارتفاعات كله قندي شكل (تصوير شماره 2 ) آثاري از ديوار چيده شده با لاشه سنگ و ملاط گچ آهك قابل مشاهده مي باشد كه به قلعه تشوير معروف است . اين بناي تاريخي بصورت مسلط و مشرف برمنطقه و در حد فاصل قلعه معروف سميران ( در شرق ) و قلعه سانسز ( در غرب ) با فاصله بين 15 تا 20 كيلومتري وافع گرديده است . مكان انتخاب شده و طراحي قلعه بشكلي است كه تنها راه ورود به ان ضلع شمالي بوده و معمار از وجود شيب تند و پرتگاههاي موجود در ساير اضلاع ، جهت عدم نفوذ بر قلعه بهره لازم را گرفته است ( تصوير شماره 3 ) نظر به بررسي مقدماتي انجام يافته به احتمال قريب به يقين اين قلعه در زمان اسماعليان مورد استفاده بوده است.
بناي موسوم به آتشكده :
در قسمت شرقي روستا بر دامنه ارتفاعات ضلع جنوبي در ميان قبرستان قديمي و متروكه روستا ، ديوارهاي دو بنا ي تاريخي كه با مصالح لاشه سنگ و ملاط گچ و آهك كار شده نظر هر بيننده را بخود جلب مي كند . ( تصوير شماره 4 ) اين بناها با پلان هاي مربع و هشت ضلعي در فاصله حدوداً 5/1 متري از يكديگر احداث گرديده اند . ( تصوير شماره 5 ) بناهاي مزبور در تاريخ 1/7/1353 بشماره 983 در فهرست آثار تاريخي كشور به ثبت رسيده و از اين تاريخ تحت حفاظت سازمان متبوع مي باشند .
 با عنايت به برنامه مصوب و در دست اقدام در خصوص انجام مرمت و باز سازي بناها ، انجام بررسي و تحقيقات علمي ( گمانه زني ) آن بمنظور دست يابي به كف و پي بنا ضروري و شايسته مي نمود . لذا هيات گمانه زني ميراث فرهنگي استان به سرپرستي نگارنده بمدت 20 روز در محلمورد نظر مستقر و عمليات كاوش را آغاز نمودند كه شرح مفصل آن در صفحات بعدي خواهد آمد .
تپه تاريخي :  در ضلع شرقي و به فاصله حدوداً 50 متري از قلع تشوير، تپه تاريخي با ارتفاعي در حدود 6 متر واقع گرديده كه در رأس آن آثار معماري از بنائي مدور و يا به احتمال زياد هشت ضلعي كه در دل آن مدفون است مشهود مي باشد . بناي مزبور با مصالح لاشه سنگ و ملاط ساخته شده است .
محوطه معروفبه گنج گنو : اين محوطه تاريخي در 3 كيلو متري ضلع شمال شرقي روستا و 2 كيلو متري ضلع جنوبي رودخانه قزل اوزن واقع گرديده كه در ميان روستائيان به گنج گنو معروف است .
محوطه مزبور داراي معادن گچ و آهك مي باشد كه در قرون گذشته نيز مورد بهره برداري و استفاده و بكار رفته در بناهاي تاريخي تشوير از اين معادن تامين شده است . با توجه به بررسي معمول گرديده اثار سكونت در دوران اسلامي در محوطه مشاهده گرديده كه به احتمال زياد در ارتباط با آثار تاريخي (خصوصاً ) قلع تشوير  مي باشد .
بیست و ششم 8 1390

اين بنا  در روستاي سجاس در حدود 35 كيلومتري جنوب غربي سلطانيه در استان زنجان واقع گرديده و از بناهاي ارزشمند دوره ي سلجوقي است .

بناي اصلي مسجد ، گنبد خانه ي مربعي به ابعاد تقريبي 5/9 *5/9 متر است كه با گنبد بلندي پوشش يافته است . با توجه به آثار موجود ، در اصل ، بناهاي ديگري به اين گنبد خانه متصل بوده كه امروزه از بين رفته است . گنبد خانه ، در اضلاع شرقي ، غربي ء غربي و شمالي درگاههايي داشته كه درگاه هاي شرقي و غربي آن مسدود شده است . گنبد با واسطه ي چهار فيلپوش بر روي جرزهاي چهارگانه استوار گرديده و پا طاق فيلپوش ها بر روي تخته ي قطوري كه با ديوار 45 درجه زاويه دارد ، قرار داده شده است . چهار فيلپوش و در حدود فاصل آنها چهار طاقنما كه متناوبا قرار گرفته اند با قوس پنج و هفت ، به همراه قوس هاي كوچكتر بالايي ، نقشه مربع را به دايره تبديل كرده است . سطح فيلپوش ها و طاقنماها با اجراي آجر كاري به سبك آلت و لغت ، تزئينات هندسي جالبي را ايجاد كرده اند  . بالاي فيلپوش ها ، طاقنماهاي زيبايي قطاربندي شده كه زمينه را براي بر پليي گنبد فراهم مي كند . گنبد بنا كه از نوع گنبد هاي يكپوش است ، با آجر اجرا شده و تزئينات آن منحصر به نقش ستاره ي پنج پر است .

ورودي كنوني ، در جرز شمالي تعبيه شده ودر جرزها ي غربي و شرقي ، دو در بزرگ شبيه به ايوان و در ضلع جنوبي ، محراب ايجاد شده است . به قرينه ي محراب در جرزهاي غربي و شرقي و در حد فاصل درهاي بزرگ تزئيناتي نظير محراب انجام گرفته كه تنها جنبه ي قرينه سازي دارد . محراب كنوني مسجد با توجه به شيوه ي گچبري و استفاده از رنگ و همچنين آثاري از محراب قديمي در زير آن ، به نظر مي رسد كه مربوط به دوره ي ايلخاني باشد . اين مسجد از نظر گچبري و كتيبه ها بسيار ارزنده و قابل توجه است . چهار كتيبه ي بدون تاريخ در مسجد نوشته شده است . كتيبه ي اول در ساقه ي گنبد به خط نسخ ابتدائي گچبري گرديده كه احتمالا هم سن بناي مسجد است . كتيبه ي فيلپوش ها با خط ثلث زيبائي رقم گرديده كه با توجه به سبك آن احتمالا از دوره ي ايلخاني است .  در زير فيلپوشها كتيبه ي بسيار ارزنده اي به عرض حداقل 50 سانتي متر به صورت سرتا سري نوشته شده كه مشتمل بر سوره ي ملك است . اين كتيبه با دو خط موازي در بالا و پايين محدود شده و بالاي خطوط كتيبه ي كوچك ديگري به خط كوفي نوشته كه احنمالا مربوط به قرن پنجم هجري است . سوره ي ملك كه به خط نسخ خوانا نوشته شده ، با گچبري هاي بسيار زيبا و طرح هاي اسليمي پر كاري مزين گرديده است .

با توجه به شيوه ي معماري و كتيبه هاي موجود و شباهتي كه بناي اين مسجد با ديگر بناها ي دوره ي سلجوقي منطقه دارد ، مي توان بناي اصلي را به اواخر قرن پنجم هجري منسوب داشت كه در دوره ي مغول نيز تعميرات و تزئيناتي در آن صورت گرفته است .

بیست و ششم 8 1390
X